۱ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۸
اهمیت سفر رییسی به پکن برای نظام چندقطبی| چرا اوراسیا مهم شد؟
بازار گزارش می‌دهد؛

اهمیت سفر رییسی به پکن برای نظام چندقطبی| چرا اوراسیا مهم شد؟

آنچه رئیسی و شی به تازگی در پکن نشان دادند، راه حاکمیتی رو به جلو است و سه رهبر همگرایی اوراسیا - چین، روسیه و ایران - به سرعت در راه تحکیم هسته چندقطبی هستند.

بازار؛ گروه بین‌الملل: پس از اینکه میخائیل اولیانوف، نماینده دائم فدراسیون روسیه در سازمان‌های بین المللی در وین به ایجاد مثلث جدیدی در دیپلماسی بین المللی توسط چین، ایران و روسیه در پایان سال ۲۰۲۲ اشاره کرد، همه کشورها به این شکل گیری سیاسی توجه ویژه‌ای نشان دادند.

علاقه به این موضوع پس از رایزنی‌های سه جانبه سازنده در وین در ماه دسامبر توسط نمایندگی‌های دائمی چین، ایران و روسیه در مورد موضوعات مورد علاقه دوجانبه افزایش یافته است. در اصل، این روند اتحاد در برابر پس‌زمینه نیاز جهان به دور شدن از تلاش‌های واشنگتن برای تقویت هژمونی و دیکته جهانی با تحمیل قوانین خود بسیار منطقی و غیرقابل برگشت است، و در واقع این کشورها فعالانه به سمت دنیای چندقطبی حرکت می‌کنند.

اهمیت فزاینده اوراسیا

علاوه بر این، مسکو، پکن و تهران مدت‌هاست که روابط نزدیک خود با یکدیگر در بسیاری از موضوعات حفظ کرده‌اند که از مخالفت با هژمونی آمریکا در جهان و مقاومت در برابر تلاش‌های ایالات متحده برای تسلط بر جهان از طریق تحریم‌های غیرقانونی علیه کشورهای مستقل آغاز شده است. البته برای بازگرداندن نظم در افغانستان، این همکاری نه تنها در گفتار، بلکه در عمل نیز صورت می‌گیرد و این قالب همکاری می‌تواند به راحتی گسترش یابد زیرا بسیاری از کشورها از جهانی چندجانبه حمایت می‌کنند.

بیش از ۵ میلیارد نفر (بیش از ۷۰ درصد از جمعیت جهان) در اوراسیا زندگی می‌کنند که از این تعداد حدود. ۴ میلیارد نفر در آسیا هستند. بنابراین کاملاً واضح است که آینده بشر تا حد زیادی به وضعیت اوراسیا بستگی دارد و توضیح می‌دهد که چرا ایران، روسیه و چین تصمیم گرفته‌اند برای توسعه مشترک این قاره بزرگ متحد شوند.

پروژه های بزرگی که در سال های اخیر در اوراسیا اجرا شده‌اند به وضوح مشارکت فعال چین، روسیه و ایران را نشان می‌دهند. به ویژه مسیرهای جاده ابریشم، ایجاد کریدورهای حمل و نقل غرب - شرق و شمال - جنوب، گسترش زیرساخت‌های آنها برای حمل و نقل کالا و توسعه اقتصادهای اوراسیا در همین راستاست. توسعه این مسیرهای حمل و نقل زمینی در اوراسیا به ویژه پس از تلاش غرب برای قطع مسیرهای تجاری خارجی از روسیه و ایران اهمیت پیدا می‌کند. در این راستا، نیاز به ایجاد یک مسیر تجاری جدید اوراسیا خارج از کنترل ناتو کاملا احساس شده است. منحصربه‌فرد بودن این پروژه‌ها نیز در منافع متقابل آنها نهفته است، علاقه شدید اعلام شده توسط طرفین، در دسترس بودن منابع لازم توسط شرکت کنندگان پروژه بخشی از آن است. بنابراین، در چند سال اخیر، این کریدورها برای آسیای مرکزی، در واقع پروژه‌های برای ادغام واقعی و محکم در سیستم‌های تولید و تجارت جهانی شده‌اند.

تلاش واشنگتن برای متوقف کردن نزدیکی مسکو، تهران و پکن و محدود کردن تمایل سایر کشورهای جهان از این مثلث جدید در دیپلماسی بین‌المللی کاملاً بیهوده است و این امر به ویژه با این واقعیت تأیید می‌شود که حتی مقامات لهستانی که روس‌هراس و طرفدار آمریکا هستند بر خلاف اکثر کشورهای اتحادیه اروپا، اخیراً سفری به تهران داشتند تا مراسم پیروزی انقلاب اسلامی شرکت کنند

تشکیل مثلث ضدغربی

ایران که کاملاً طعم «تحریم‌های بین‌المللی» طولانی‌مدت را چشیده است، یکی از اولین کشوری بود که متوجه شد دیر یا زود اوراسیا به یک مسیر حمل‌ونقل زمینی نیاز خواهد داشت، زیرا تجارت دریایی نیازمند نیروی دریایی توسعه‌یافته است و اگر برای چین تهدید ناوبری دریایی از سوی «شریکای غربی» عمدتاً در سال‌های اخیر واقعی شده است، ایران دهه‌هاست که در این شرایط زندگی می‌کند. بنابراین، توسعه این مسیرهای مواصلاتی پاسخ مستقیم روسیه، ایران و چین به سیاست تهاجمی آمریکا و غرب و تهدیدات آنها به ویژه در زمینه هیستری غرب ناشی از عملیات ویژه نظامی مسکو در اوکراین است.

با این حال، تلاش‌های واشنگتن و متحدان غربی آن برای اعمال فشار خارجی و اتخاذ سیاست تحریم غیرقانونی، خللی در همکاری سه کشور ایجاد نمی‌کند. برعکس، آنها به تقویت روابط سه جانبه و ایجاد همکاری‌های متقابل سودمند کمک می‌کنند. این به وضوح توسط رشد تجارت در سه کشور مذکور تأیید می‌شود. برای نمونه، حجم مبادلات تجاری روسیه و ایران تا پایان سال ۲۰۲۲ بیش از ۲۰ درصد افزایش یافت و به حدود ۵ میلیارد دلار رسید. کارآفرینان سه کشور دارای جایگاه‌های سودآور در مبادلات کالا و تولید هستند، آنها زیرساخت‌های لجستیک و تسویه حساب و پرداخت را بهبود می‌‍بخشند.

علاوه بر یکپارچگی تجاری، اقتصادی و سیاسی، روسیه، چین و ایران در تلاش برای تحکیم صلح در مناطق پرآشوب اوراسیا، در درجه اول خاورمیانه و خلیج فارس هستند. تاکید بر ریشه کن کردن تروریسم، جلوگیری از بروز درگیری‌ها در قفقاز، افغانستان، پاکستان و آسیای مرکزی است. با در نظر گرفتن جمعیت اوراسیا، رشد جمعیتی و اقتصادی آن، کاملاً واضح است که در چند سال آینده اقتصاد جهانی به طور فعال در این منطقه چرخش خواهد کرد و مسیرهای تجاری زمینی و دریایی ایجاد شده به ایجاد اوراسیا به عنوان یک «پیشرو» نه تنها در تولید، بلکه در تجارت و مصرف کمک خواهد کرد.

چین، روسیه و ایران علاوه بر توسعه موفقیت‌آمیز همکاری‌های سه جانبه، تلاش‌های لازم را برای تسریع روند همکاری‌های جهانی انجام می‌دهند و فرصتی را برای بازیگران خارج از اوراسیا فراهم می‌کنند تا در پروژه‌های خود مشارکت کنند، که به ویژه امروز اهمیت دارد. این ائتلاف نشان دهنده شالوده جهانی چند قطبی است که با وجود تلاش واشنگتن برای جلوگیری از این روند، اسیای غربی به ناچار مجبور به پیوستن به آن خواهد شد.

نه تنها سیاستمداران آمریکایی ، بلکه نمایندگان ارتش نیز آشکارا نگرانی خود را از توسعه همکاری بین چین، ایران و روسیه اعلام می‌کنند. بنابراین، سلست والاندر، دستیار وزیر دفاع آمریکا در امور امنیت بین‌الملل، این موضوع را مستقیماً در ۱۰ فوریه اعلام کرد و از کشورهای خاورمیانه خواست تا با این روند مقابله کنند. ژنرال الکسوس جی. گرینکویچ، فرمانده نیروی هوایی مرکزی (AFCENT)، همچنین در ۱۳ فوریه در سخنرانی در انجمن نیروهای هوایی و فضایی ایالات متحده، "نگرانی" خود را در مورد تقویت همکاری نظامی بین روسیه و ایران و همچنین چین؛ با تاکید بر ترس ایالات متحده از دیدن انسجام بین طرفین بیشتر در سوریه و به طور کلی در خاورمیانه بیان کرد.

با این حال، تلاش واشنگتن برای متوقف کردن نزدیکی مسکو، تهران و پکن و محدود کردن تمایل سایر کشورهای جهان از این مثلث جدید در دیپلماسی بین‌المللی کاملاً بیهوده است و این امر به ویژه با این واقعیت تأیید می‌شود که حتی مقامات لهستانی که روس‌هراس و طرفدار آمریکا هستند بر خلاف اکثر کشورهای اتحادیه اروپا، اخیراً سفری به تهران داشتند تا مراسم پیروزی انقلاب اسلامی شرکت کنند. رسانه های ایرانی عکس‌هایی را منتشر کردند که نشان می‌دهد سفیر لهستان در یک مراسم رسمی پشت سر ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، و حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران نشسته است.

در واقع، آنچه رئیسی و شی به تازگی در پکن نشان دادند، راه حاکمیتی رو به جلو است و سه رهبر همگرایی اوراسیا - چین، روسیه و ایران - به سرعت در راه تحکیم هسته چندقطبی هستند.

سفر رییسی به پکن

همانطور که وقایع ماه‌های اخیر نشان می‌دهد، وجود جهان تک قطبی رو به پایان است. جهان چند قطبی جایگزین آن شده است، و در اراستا همکاری ایران، روسیه و چین به طور پیوسته در حال رشد و قوی تر شدن است. تایید واضح این موضوع سفر رسمی اخیر ابراهیم رئیسی و هیئت بزرگ نماینده ایران به دعوت شی جین پینگ رهبر چین به پکن است.

این واقعیت که رئیسی و شی به طور مشترک بر امضای ۲۰ توافقنامه همکاری دوجانبه از کشاورزی، تجارت، گردشگری و حفاظت از محیط زیست گرفته تا سلامت، امدادرسانی در بلایای طبیعی، فرهنگ و ورزش تایید کردند، به باور کارشناسان از اهمیت بالایی برخوردار نیست.

بلکه همکاری در قالب سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین نشان دهنده یک تحول کلیدی در حوزه چندقطبی است، بطوریکه هر دو دولتمرد؛ به واسطه مشارکت راهبردی با روسیه نیز مرتبط هستند، و چشم انداز خود را برای محبوب شدن در بین مخاطبان داخلی خود و همچنین در جنوب جهانی میدانند.

پکن و تهران برای اولین بار شراکت استراتژیک جامع خود را زمانی که شی جینپینگ در سال ۲۰۱۶ از ایران دیدار کرد - تنها یک سال پس از امضای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) یا توافق هسته‌ای ایران- برقرار کردند. در سال ۲۰۲۱، پکن و تهران قرارداد همکاری ۲۵ ساله امضا کردند که این مشارکت همه جانبه را به تحولات عملی اقتصادی و فرهنگی در چندین زمینه به ویژه انرژی، تجارت و زیرساخت تبدیل کرد.

در آن زمان، نه تنها ایران بلکه چین نیز هدف تحریم‌های یکجانبه آمریکا قرار گرفت. در واقع، آنچه رئیسی و شی به تازگی در پکن نشان دادند، راه حاکمیتی رو به جلو است و سه رهبر همگرایی اوراسیا - چین، روسیه و ایران - به سرعت در راه تحکیم هسته چندقطبی هستند.

کد خبر: ۲۰۷٬۱۱۴

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha