بابک رحیمیان؛ بازار: در حالی که ما برای کمبود انرژی در اروپا خط و نشان می کشیدیم اما اروپا از سرمای سخت عبور کرد و ما هم چنان برای تامین انرژی چالش داریم.
چالش انرژی در همین چند روز گذشته نشان داد که برای تامین و مصرف گاز باید شیوه مدیریت جدیدتری را در دستور کار قرار داد و لذا تنها با مدیریت مصرف و تعطیلی ادارات و صدور اطلاعیه و اعلامیه نمی توان انرژی را مدیریت کرد.
کسری گاز در حال حاضر متاسفانه کشور را به حالت نیمه تعطیل درآورده و موجب شده تا دولتمردان حتی از قطع گاز واحد های صنفی و نانوایی ها نیز دریغ نورزند و لذا این سوال مطرح است که اگر قرار بود این سرما بیش از یک ماه به طول می انجامید چه بر سر کسبه و کارخانه های تولیدی و صنعت این کشور می آمد؟
به نظر می رسد که زمستان سختی که در تابستان امسال برای برای اروپایی ها پیش بینی می کردیم در حال حاضر دامن خودمان را گرفته است.
مصرف یا مدیریت مصرف
بنا بر اظهارات مسئولان پالایشگاهای گازی در وضعیت حداکثری تولید هستند و ایستگاهها و شبکه انتقال گاز کشور با تمام ظرفیت در حال فعالیت است و شبکه توزیع در تمام استانها، شهرها و روستاها بیوقفه در حال کار است پس مسئله کجاست؟
البته در این سالها همیشه توپ کمبود در زمین مردم بوده است و دولتمردان با آمار های ریز و درشت اینگونه القا کرده است شاخص شدت مصرف انرژی در ایران ۲ برابر متوسط جهان است و بر اساس بررسی های صورت گرفته تنها در بخش خانگی و اداری، معادل ۲ فاز پارس جنوبی (۱۱۲میلیون متر مکعب) اتلاف گاز اتفاق می افتد.
البته این آمار که متوسط سرانه مصرف گاز در ایران چند برابر دنیاست قابل انکار نیست؛ باید قبول کنیم که درجه رفاه در خانههای ایرانی، نهادهای دولتی و خصوصی حدود ۲۸ درجه است در حالی که با تنظیم این دما در ۲۲ درجه نیز زمینه گرمایش فراهم میشود اما این موضوع در کشور رعایت نمیشود و افزایش مصرف نتیجه آن است.
اما باید در این نکته تأملکنیم که این موضوع تنها دلیل کمبود گاز نیست و ایرانیها علاقه برای باز گذاشتن شیر گاز ندارند بلکه بخشی از هدر رفت گاز به دلیل استفاده از بخاریهای گازسوز یا مصالح ساختمانی نامرغوب و همچنین عدم استانداردهای لازم و ناخواسته است که به کوتاهی دولتمردان بازمیگردد.
در سال ۹۲ بود که تعویض ۲۰ میلیون بخاری گازسوز فرسوده و با مصرف بالا در دستور کار قرار گرفت. امروز که ۹ سال از آن برنامه میگذرد، هنوز طرح بهینهسازی مصرف شروع نشده است.بنا بر اظهارات کارشناسان تنها با تعویض بخاریهای گازی فرسوده، میتوان روزی ۲۰۰ میلیون مترمکعب گاز صرفهجویی کرد.
از طرفی بیتوجهی به نوع مصالح بکار رفته در معماری ساختمان موجب شده تا این ثروت ملی هدر رود درحالیکه در هر ساخت و سازی باید به میزان انرژی و سیمای شهر توجه شود اما مشاهده میشود که در ایران شهرداریها هیچ نقشی از نوع نمای بکار رفته و یا مصالح متناسب با آن اقلیم ندارند.
در کشوری که با بحران انرژی روبرو است باید به این نکات توجه شود که آیا مصالح قادر بهصرفه جویی در انرژی هستند و یا اینکه این مصالح تا چه میزان با بوم، طبیعت و سیمای شهر و روستا مطابقت دارد و در این میان نقش نهادهای نظارتی بسیار حائز اهمیت است.
متأسفانه استفاده از مصالح عمومی که دارای کیفیت بومی باشد بسیارکم شده ، همچنین مصالحی به بازار آمده که با بوم سازگار نبوده و اینیک ضعف بزرگ است.
در یک دورهای مصالح نامأنوسی همچون کامپوزیت بسیار رایج گردید که این مواد بسیار نابخردانه و نامتوازن در بناها بهکاربرده شدند.
هدر رفت گاز در میدانهای گازی
از مصرف داخلی که بگذریم بنا بر آمار بانک جهانی یکی از منابع هدر رفت گاز در همین میدانهای گازی است که هنوز مدیریت و سرمایهگذاری صحیحی برای آن اعمال نشده است.
بانک جهانی در گزارشی با اشاره به وضعیت هدر رفت گاز طبیعی در میدانهای نفت و گاز جهان تأکید کرده باوجود پیشرفتهای اولیه در کاهش هدرروی گاز در میدانهای نفت و گاز جهان، طی یک دهه گذشته پیشرفت محسوسی در این زمینه حاصل نشده است.
بر اساس این گزارش در ۱۰سال گذشته سالانه ۱۴۴میلیارد مترمکعب گاز هدررفته و این عدد تقریباً ثابت بوده است.
بانک جهانی در سال ۲۰۱۵ برنامهای با عنوان ابتکار برای پرت صفر گاز به اجرا گذاشت که ۳۴کشور این برنامه را تأیید کردند که بر اساس آن متعهد شدهاند تا سال ۲۰۳۰ پرت معمول گاز از میدانهای نفت و گاز خود را به صفر برسانند. کشورهای روسیه، عراق و مکزیک که جزو بزرگترین هدر دهندگان گاز در جهان هستند نیز جزو این کشورها هستند و باوجود تعهد خود، پرت گاز را افزایش دادهاند اما ایران این برنامه را امضا نکرد.
در بر همان پاشنه می چرخد
اگرچه مصرف بهینه انرژی قابلانکار نیست اما افزایش مصرف توسط مردم و انداختن توپ مشکلات در زمین مصرفکننده نیز دلیل موجهی نیست و لذا برای همگان آشکار است که این نا ترازی موجود به سیاستگذاری نادرست در حوزه صنعت گاز برمیگردد و این سیاستگذاری در دو حوزه تولید و مصرف خودش را نشان میدهد.
در حوزه تولید به دلیل تحریمهای اقتصادی زمینه و امکان سرمایهگذاری در این حوزه یا افزایش تولید فراهم نشده است و فازهای مختلف پارس جنوبی و همچنین توسعه میدانهای گازی در مناطق دیگر عملاً دچار توقف و رکود شده است و لذا این مسئله مانع از این شده که تولید مناسب با افزایش مصرف پیش رود و درنتیجه کشور با یک ناترازی سنگین در حوزه تولید و مصرف مواجه شده است.
این در حالی است که روند و آهنگ رشد تولید گاز، یک مسیر ثابت یا متوقفشده را در طول ۱۰ سال گذشته تجربه کرده است در مقابل مصرف گاز بهشدت آهنگ رو به رشد و فزایندهای را پشت سر گذاشته است که این مسئله نشان از توقف در حوزه تولید و عدم سرمایهگذاری دارد که وظیفه دولت است.
تشویش در صنایع
مصرف استان خراسان رضوی حداکثر مصرف روزانه ۶۰ میلیون مترمکعب گاز در روزهای سرد سال است و این در حالی است که مصرف واحدهای سیمان در استان روزانه ۲ میلیون مترمکعب گاز و مصرف واحدهای فولادی استان روزانه بین سه تا ۳.۳ میلیون مترمکعب است لذا با این احتساب باید شاهد قطعی کمتری در این صنایع باشیم اما متأسفانه بیشترین سهم قطعی گاز در این صنایع دیده میشود.
صنایع سیمان و فولاد در این استان بیشترین ارزش تولید را نسبت به سایر بخشها داشته و بالاترین اشتغال را به خود اختصاص دادهاند و لذا بهرهمندی از هفت واحد تولیدی سیمان و پنج واحد فولادی استان زمینه اشتغال ۱۲ هزار نفر را بهصورت مستقیم ایجاد کردهاند.
بههرحال همانگونه که بخش خانگی نباید دچار تشویش خاطر ازنظر مصرف انرژی شود، صنایع نیز محلی برای امرارمعاش مردم هستند و نباید از آنها غفلت کرد.
ما سالهاست که شیر گاز را بر روی صنایع میبندیم تا خانههایمان گرم بماند اما از آنطرف تنور تولید را سرد میکنیم؛ خانه کارگرانی که از این صنایع حقوق میگیرند بیفروغ میکنیم و به دلیل اجبار کارخانهها برای استفاده از سوخت مازوت نهتنها هزینه تأسیسات آن را دو برابر کرده بلکه هزاران تن آلودگی ناشی از این سوخت را روانه آسمان شهرها میکنیم زیرا تاکنون نتوانستهایم این بحران را ریشهای حل کنیم و از آنجاکه بستن شیر گاز همیشه کار را راه انداخته است هنوز در بر همان پاشنه میچرخد.
نظر شما