بازار، گروه استانها: اقتصاد روستایی استان سمنان بخش بزرگی از اقتصاد تولیدی را شامل می شود که حتی خوشههای صنعتی مانند پیراهن دوزی، مبلمان، خراطی و ... را نیز در درون خود جای داده و صرفاً محور تولیدات روستایی، مقوله کشاورزی نیست. همچنین روستاها دارای مزیت اساسی و بزرگی به نام گردشگری نیز هستند و بسیاری از معادن استان در مجاورت روستاها بهره برداری می شوند.
با این همه ظرفیت اما چرا نتوانستهایم شاهد ارتقای سرمایه گذاری در روستاهای استان سمنان باشیم؟ بخشی از این موضوع فرهنگی و شامل پذیرش افراد سرمایهگذار در جامعه روستایی است که زمان و مکان بحث آن اینجا نیست اما بخشی از فقدان توانمندی روستاهای استان سمنان در جذب سرمایه گذار، به بیبرنامگی و همچنین فقدان مزیت سنجی درست باز میگردد.
یعنی به عبارت سادهتر ما نتوانستهایم به این سوالات پاسخ دهیم که روستاهای ما چه دارند؟ چه نیازی را از شهرستان و استان ما برطرف می کنند؟ چه مزیتی برای سرمایهگذاری دارند و چطور باید این سرمایه گذاری را محقق کرد؟ سوالاتی که دولتی ها در سال های اخیر مقداری کلیگویی پیرامون آن دارند اما هرگز به صورت ریز و جزئی وارد این موضوع مهم نشده اند
توسعه مبتنی بر شناساندن ظرفیتها
موضوعی که می تواند با ارتقای روستاهای استان سمنان از مهاجرت و خالی شدن روستاهای استان نیز جلوگیری کند روستاهایی که حالا در گیر و دار مشکلاتی مانند کم آبی بیش از هر زمان دیگر مستعد تخلیه هستند. با محمدرضا کریمیان کارشناس اقتصاد روستایی و صاحبنظر مسائل حوزه روستا و همچنین سید رضا طباطبایی کارشناس اقتصادی که او هم مطالعاتی درباره روستاهای استان سمنان کرده به گفتگویی نشستهایم که حاصل آن میزگرد روستای سرمایه پذیر است.
بخشی از فقدان توانمندی روستاهای استان سمنان در جذب سرمایه گذار، به بیبرنامگی و همچنین فقدان مزیت سنجی درست باز میگردد
طباطبایی: روستای سرمایه پذیر در واقع روستایی است که توانسته باشد ظرفیتهای قابل سرمایهگذاری خود را به نحو احسن معرفی کند تا سرمایه گذاران بتوانند در آن سرمایهگذاری کنند. مشکل اینجا است که روستای سرمایه پذیر معمولاً به روستای مملو از ظرفیت اطلاق میشود و این تعابیر بعضاً در کلام مسئولان ما نیز وجود دارد در حالی که اشتباه است زیرا ظرفیت در واقع یک مقوله بالقوه است که می بایست برای جذب سرمایهگذار به بالفعل بدل شود.
در کلام ساده باید گفت ما در استان سمنان و دیگر نقاط کشور روستای بدون ظرفیت نداریم اصلا روستا مادر تولید است پس اینکه بگوییم یک روستا ظرفیت ندارد اشتباه است در واقع تک تک روستاهای ما دارای ظرفیت های تولیدی، خدماتی، گردشگری، معدنی و ... هستند اما تفاوت روستاها در نوع بهره برداری از این ظرفیت ها و بالفعل کردن شان است.
مزیت سنجی جزء به جزء
یک روستا مانند قلعه بالا در بیارجمند توانسته با شاساندن ظرفیتهای گردشگری نسبت به جذب سرمایههای بومیهای مهاجر به شهرها و غیربومیها، از داشتههای خود ثروت بسازد و کم کم جاذبه های گردشگری روستا را توسعه دهد و امروز به قطب گردشگری بدل شده است و یک روستای دیگر علی رغم مزیت ها و ظرفیت های بیشتر، نتوانسته توسعه اقتصادی را شاهد باشد.
این به معنای فقدان مزیت اقتصادی برای روستای دوم نیست بلکه موضوع شناساندن ظرفیت ها و مزیت های اقتصادی است که یکی در آن موفق و دومی در آن ناکام بوده است لذا روستای سرمایه پذیر روستایی است که در آن مزیت شناسی اقتصادی به درستی انجام شده باشد این مزیت شناسی باید به صورت جزء به جزء و درباره تک تک مزیت های اقتصادی روستاهای استان صورت گیرد سپس ظرفیت های یک روستا که احصا شد، میبایست برای آن یک مزیت غالب نوشت و مابقی را ذیل آن مطرح کرد.
مثلا یک روستا دارای دامداری، گردشگری، صنایع دستی، کشاورزی، گیاهان دارویی و ... است اما مزیت اصلی آن کشاورزی محسوب میشود لذا باید این موضوع را در وسط قرار داد آن را مزیت اصلی دانست و سپس بقیه را ذیل آن تعریف کرد مثلا گیاهان دارویی، گردشگری مزارع و گردشگری کشاورزی، سوغات و صنایع دستی مرتبط با کشاورزی و ... تا بتوان سرمایه گذاری را صورت داد.
عاملان برنامهریزی
کریمیان: تمام مطالب کاملاً درست و علمی است و نتیجه نیز داده است لذا دوباره به این موضوع ورود نمی کنیم. ما متوجه اهمیت مزیت سنجی شدیم یعنی دانستیم که روستایی میتواند سرمایهپذیر باشد که اولاً مزیت های اصلی خود را بداند و سپس آن را بشناساند و بعد از سرمایه گذار جذب شود اما من تمایل دارم با طرح این پرسش ادامه دهیم که این شناساندن مزیت ها وظیفه کیست؟
برخی آن را رسالت حاکمیت و دولت می دانند و ادارات کلی مانند میراث فرهنگی، جهاد و ... را مقصر می دانند که البته تا حدی درست است چرا که بالغ بر ۲۱ دستگاه به روستاها خدمات رسانی میکنند مانند جهاد، تعاون روستایی، عشایری حتی صنعت معدن و ... اما مشکلات روستا روز به روز بیشتر هم شده است پس در بخش دولتی ما مشکل وجود دارد.
روستای سرمایه پذیر در واقع روستایی است که توانسته باشد ظرفیتهای قابل سرمایهگذاری خود را به نحو احسن معرفی کند
اما می خواهم این را بگویم که اگر به انتظار بنشینیم که دولت برای ما کاری کند چه اتفاقی می افتد؟ من معتقد هستیم اعلی رغم تمام مسئولیت و ترک فعل دولتیها، نیاز است که تلفیقی از مردم، بخش خصوصی و حاکمیت ورود به این کار داشته باشند.
دولت تسهیلگری کند
دولت در سال های اخیر توانسته در حوزه مزیت سنجی روستاهای استان سمنان موفقیت چشم گیری به دست بیاورد؟ حتی اگر تک چهرههایی مانند قلعه بالا که بیان شد یا محمد آباد که مهد پیراهن دوزی است، مطرح شدند به این دلیل است که خود مردم آن منطقه کاری را صورت دادند و دولت مجبور و مجاب شد ورود کرده و حمایت کند. پس مردم یک گام جلوتر هستند در زمینه سرمایه پذیری نیز معتقد هستیم باید مجموعه ای متشکل از حاکمیت برای تسهیل گری و سازمان های مردم نهاد، مزیت سنجی را صورت دهند.
موسسات توسعه که چند موردی نیز در استان سمنان وجود دارد، متشکل از نخبگان، اساتید دانشگاهها، رسانه ایها، اقتصادیها، مکاسب و معتمدان و ... هستند که میتواننند در کنار دولت مزیت سنجی دقیقتری را صورت دهند و بر روی برنامهریزی توسعهای روستایی استان کار عملیاتی صورت دهند زیرا دولت نه عده و عده مناسب این امر را دارد و نه کیفیت مناسب برنامهریزی اقتصادی را ارائه می کند زیرا برنامهریزی های دولتی عمدتاً کم کیفیت و کم بهره هستند چون گروهی بدون آگاهی از شرایط جامع هدف در یک شهر دیگر نشسته و برای روستایی در یک شهر دیگر برنامه میریزند!
بالغ بر ۲۱ دستگاه به روستاها خدمات رسانی میکنند
در نتیجه اول باید نقش دولت را از مجری به تسهیلگر تقلیل داد تا کیفیت و راندمان مزیت سنجی و برنامهریزی بالا برود ثانیاً مردم را نیز وارد کرد تا بتوان از ظرفیت های سمن های توسعه ای و اقتصادی نیز بهره مند شد و به عبارت دیگر برون سپاری کرد تا برنامه توسعه پذیری و مزیت سنجی روستاهای استان نوشته شود. در آن صورت امیدواریم بتوانیم شاهد مزیت سنجی درست روستاهای استان سمنان مبتنی بر توسعه سرمایه پذیری باشیم زیرا نیاز استان است و می تواند ما را از وضعیتی که امروز در آن هستیم، رها کند.
نظر شما