وحید پورتجریشی؛ بازار: رقابت میان قدرت های بزرگ دستکم طی یک قرن گذشته در شکل ها و صنایع مختلف ظاهر شده و در دوران پیش از آغاز جنگ جهانی دوم به این سو، همواره در حال تغییر است.
به عنوان مثال، در دوران جنگ جهانی دوم، برخورداری از قدرت نظامی هسته ای منجر به پیروزی ایالات متحده در جنگ با ژاپن شد. به همین ترتیب، تولید پهپاد، موشک های بالستیک، تسلیحات شیمیایی، جنگنده های جت مافوق صوت و ... همه در زمره مواردی هستند که طی یک دوره زمانی منجر به ایجاد دست بالای قدرت های بزرگ در عرصه رقابت با یکدیگر در عرصه بین المللی شده اند.
اما حداقل، دو دهه گذشته را می توان به عصر کامپیوترها و داده های اطلاعاتی مرتبط دانست که تولید و توسعه آنها، به نوعی صنعت مادر برای تمامی صنایع استراتژیک دیگر به حساب می آیند. امروزه هیچ صنعتی را نمی توان در جهان یافت که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با تکنولوژی ماشین های کامپیوتری در ارتباط نباشند و لازمه هرگونه پیشرفت در صنایع مختلف، توسعه دانش تولید و استفاده از کامپیوترها است.
اهمیت چیپ ها و مشکلات مربوط به کمبود آنها در جهان
قطعا تاکنون نام چیپ یا همان تراشه ها را شنیده و با نحوه عملکرد و اهمیت آنها در وسایل مختلف الکترونیکی از جمله کامپیوترها و تبلت ها آشنایی دارید. یک چیپست مجموعه ای از واحدهای کنترل داده های مختلف یا همان چیپ یا ریزتراشه است که اطلاعات مربوط به آن واحد را برای پردازش به CPU منتقل می کنند. یک مادربرد کامپیتور از ده ها چیپ تشکیل شده که هر یک از آنها نیز ممکن است از ده ها یا صدها چیپ در داخل خود برخوردار باشند. اما آنچه مسلم است، هیچ کامپیوتر یا تبلتی بدون این چیپست ها توانایی کار کردن و پردازش اطلاعات را ندارند.
از سوی دیگر، به دلیل اشاعه فناوری پردازشگرها در تمامی صنایع مدرن، تولید چیپ ها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است؛ تا جاییکه از یخچال و تلویزیون گرفته تا تجهیزات نظامی و یا جاسوسی، همگی محتاج تولید و توسعه صنعت تولید چیپ ها هستند.
پیش از هرچیز باید بدانیم که فناوری تولید چیپ در دست کشورهای محدودی از جمله آمریکا، چین، ژاپن، تایوان، سنگاپور و ... است. اما در پس همه گیری کرونا طی دو سال گذشته و تعطیلی واحدهای صنفی مختلف، شرکت های آمریکایی تولید چیپست مانند کوآلکام، اینتل و میکرون نیز به همراه بزرگان تایوانی مانند مدیاتک، با کاهش چشمگیر تولید چیپست روبرو شده و در نتیجه، ظرف مدت کوتاهی، جهان وابسته به کامپیوترها با مشکلات بسیار جدی مواجه شد که به گفته برخی از کارشناسان، کمبود این چیپ ها در کشورهای صنعتی مانند آمریکا احتمالا تا سال ۲۰۲۴ نیز جبران نخواهد شد.
از سوی دیگر، در همین دوره با توجه به رشد روزافزون اقتصاد دیجیتال به ویژه در دوران پاندمی کرونا، نیاز جهان برای چیپ ها نیز به چند برابر افزایش یافت. از سوی دیگر، گفته می شود مواد اولیه برای تولید این ریزتراشه های حیاتی در سطح جهان به شدت کاهش یافته و نیازمند استخراج معادن جدید و سرمایه گذاری سنگین برای توسعه تولید آنها است.
طی ماه های گذشته، موضوع تولید و توزیع چیپ ها یکی از مشکلات جدی در اختلافات تجاری میان آمریکا و چین بوده است. در همین راستا، پس از جنجال های متعدد در کنگره و دولت آمریکا، جو بایدن رئیس جمهور این کشور قانون موسوم به چیپ ها (CHIPS Act) را امضا ابلاغ کرد. البته لایحه این قانون از سال گذشته برای بررسی به کنگره ارسال شده بود که نهایتا با تصویب بودجه ۵۲ میلیارد دلاری برای کمک به تامین و توسعه چیپ ها از طریق تزریق منابع مالی به شرکت های آمریکایی سازنده این قطعات مواجه شد.
مخالفت متحدین آمریکا با صادرات تراشه ها به چین
علیرغم محدودیت های وضع شده برای صادرات چیپ ها به چین از سوی دولت آمریکا، شرکت هلندی ASML که شهرتی جهانی در زمینه تولید تراشه های کوچک و کاربردی دارد، به تازگی اعلام کرده که به صادرات محصولات استراتژیک خود به چین ادامه خواهد داد؛ موضوعی که وزیر تجارت این کشور نیز آن را تایید کرده و بلامانع دانسته است. «شرینماخر» روز ۲۳ نوامبر، طی سخنانی در مخالفت با دستور دولت آمریکا گفت: برای ما بسیار مهم است که از منافع و امنیت ملی خود در کنار منافع اقتصادی مان دفاع کنیم.
البته شرکت هلندی مذکور در این مسیر تنها نبوده و بسیاری از شرکت های بزرگ تولید کننده تراشه ها از جمله الکترون، کَنون و نیکون ژاپن نیزاز زمان اجرایی شدن فرمان بایدن در ماه اکتبر، با آن مخالفت کرده و صادرات به چین را سودزا دانسته اند. دولت ژاپن نیز تاکنون پاسخ شفافی در خصوص درخواست واشنگتن برای منع فروش تراشه ها به چین که خریدار بیش از ۲۰ درصد از تراشه های ژاپنی است، ارائه نکرده است.
در مورد شرکت هلندی ASML، به نظر می رسد که مقررات وضع شده از سوی دولت ایالات متحده کاملا نقض شده است. این شرکت یکی از تولید کنندگان پیشرفته ترین ماشین آلات تولید تراشه ها در اروپا محسوب شده و تاکنون بیش از ۲۰۰ دستگاه با فناوری فرابنفش عمیق (DUV) به شرکت های بزرگ چینی فروخته که از آنها برای تولید تراشه هایی با ترانزیستورهای ۶ نانومتری استفاده می شود؛ موضوعی که فرمان دولت آمریکا را کاملا نقض و زیر سوال برده است.
از تراشه های تولیدی این دستگاه ها می توان برای توسعه هوش مصنوعی (AI) بهره برد که نقش بزرگی در توسعه صنایع تجاری، صنعتی و البته نظامی چین خواهند داشت و انحصار تولید تراشه هایی مشابه را از دست آمریکا خارج خواهد کرد.
البته شرکت های یاد شده، تنها ناقضین دستور بایدن نبوده و شرکت کره ای سامسونگ که دومین تولید کننده تراشه ها پس از شرکت تایوانی TMSC محسوب می شود نیز جدیدترین محصولات خود را بدون هیچ گونه محدودیتی به شرکت های بزرگ چینی می فروشد که در این مسیر، شرکت تایوانی یاد شده نیز با سامسونگ همراه است.
سامسونگ به تازگی قراردادی بزرگ برای فروش چیپ های ۳ نانومتری به شرکت چینی «بایدو» امضا کرده و این در حالیست که بر اساس مقررات وضع شده از سوی ایالات متحده، فروش تمامی چیپ های کوچکتر از ۱۶ نانومتر به شرکت های چینی ممنوع اعلام شده است.
ناتوانی واشنگتن در تامین منافع اقتصادی شرکا
پیش از ورود به به این بخش، باید گفت که در مطلب حاضر تنها سعی در بررسی چرایی تضاد منافع ایجاد شده میان ایالات متحده و شرکای تجاری این کشور داشته و به هیچ روی، نگاه سیاسی به این اختلاف نخواهیم داشت؛ تضادی که بخش عمده ای از آن به دلیل شرایط نابسامان اقتصاد جهانی ایجاد شده طی دو سال اخیر بوده و کشورهای صنعتی را وادار به امضای بسیاری از قراردادهای تجاری حتی با تهدید بالقوه ای همچون چین کرده و در این مسیر جدید، تنها کشوری پیروز میدان خواهد بود که پول بیشتری در دست داشته و توانایی خرید محصولات آنها در حجم بالا را داشته باشد.
«شیگه سابورو اوکومارا» سردبیر نشریه اقتصادی «نیکئی» ژاپن در خصوص اختلاف به وجود آمده میان واشنگنن و شرکای قدیمی آمریکا همچون ژاپن بر سر توسعه فعایت های تجاری با چین می نویسد: «به نظر می رسد بسیاری از شرکای آمریکا از محدودیت های اعمال شده بر فعالیت های تجاری مشترک با چین به نام پارادوکس «دموکراسی در برابر خودکامگی» خسته و درمانده شده اند. بسیاری از آنها نگران ماهیت تحریم های تجاری خودسرانه و غیر قابل پیش بینی وضع شده از سوی آمریکا هستند. این مفهوم به معنای راه اندازی نوعی جنبش ضد آمریکایی نیست. بسیاری از مدیران و مهندسین ما فارغ التحصیل دانشگاه های آمریکا بوده و اعتقادی قوی به ارزش های آمریکایی همچون آزادی و عدالت دارند. با اینحال، تشدید مواجهه بین دو قدرت بزرگ اقتصادی جهان بسیار جدی است و شرکت های ما (ژاپن) خواستار آن هستند که در این میانه، صدایشان توسط شرکای آمریکایی و اروپایی شنیده شود».
دست بالای منافع اقتصادی در برابر ارزش های غرب
فرهنگ و ارزش های غرب که دستکم پس از جنگ جهانی دوم و شکل گیری نظام بین الملل دو قطبی به نظام ارزشی واحد میان آمریکا، اروپا و متحدین غیر غربی آنها مانند ژاپن و استرالیا حاکم بوده، در بسیاری از موارد به نام ارزش های آمریکایی نیز شناخته می شود. اگرچه ماهیت این ارزش ها حتی در مواردی چون اقتصاد لیبرال، بیشتر تعیین کننده جهت گیری بلوک غرب در شیوه حکمرانی بنا شده، اما حقیقت امر این است که هر گونه ارزش اخلاقی یا سیاسی به ویژه در کشورهای صنعتی، نهایتا رنگ و بوی اقتصادی داشته و این امر کاملا طبیعی است.
در حقیقت، ایالات متحده در دوران پس از جنگ جهانی دوم، بدان سبب رهبری جهان غرب را بر عهده گرفت که همواره بزرگترین اقتصاد و بازار مصرف جهان به حساب آمده و همین امر، دلیل عمده همراهی اروپا و متحدین شرقی واشنگتن برای احترام به هنجارهای تعیین شده در روابط خارجی توسط دولت آمریکا طی این سال ها محسوب می شود.
اما اکنون، در شرایطی که اقتصادهای بزرگ اروپا همچون آلمان نیز پس از چهار دهه ثبات، به چالش های اقتصادی بزرگ و نگران کننده ای دچار شده اند، به نظر می رسد منافع اقتصادی در حال پیشی گرفتن از ارزش های اخلاقی و سیاسی غرب بوده و شاهد نوعی واگرایی در عرصه سیاست خارجی میان واشنگتن و شرکای بزرگ صنعتی آمریکا هستیم.
در شرایط اقتصادی پیچیده ایجاد شده در جهان امروز، به ویژه کشورهای صنعتی به دنبال افزایش درآمد در راستای تقویت اقتصادهای ملی خود بوده و در این مسیر، اگرچه چین تهدید بالقوه در برابر بلوک غرب محسوب می شود، اما نمی توان قدرت خرید شرکت های چینی با قراردادهای خرید وسوسه کننده و بزرگ آنها را نادیده گرفت؛ قراردادهایی که تنها تعداد محدودی از آنها برای سر و سامان دادن به بخش بزرگی از نابسمانی های اقتصادی اروپا، ژاپن، کره جنوبی و ... کافی است.
حتی شرکت های آمریکایی نیز طی هفته های گذشته، مخالفت خود را با فرمان یاد شده دولت بایدن در خصوص محدودیت های تجاری وضع شده در تجارت خارجی با چین بیان کرده و ابراز ناخرسندی کرده اند. به عنوان مثال، شرکت NVIDIA که از بزرگترین تولید کنندگان تراشه های آمریکایی محسوب می شود روز هفتم نوامبر، با انتشار بیانیه ای از کاهش حجم تجاری خود با مشتریان چینی این شرکت ابراز نگرانی کرده و تاکید کرد که همچنان به کار با شرکای چینی خود با رعایت محدودیت های وضع شده ادامه داده و همکاری خود را به طور کامل قطع نخواهد کرد.
از سوی دیگر، مطالعات انجام شده توسط «گروه مشاورین بوستون» نشان می دهد که در صورت وضع مقررات منع کامل فروش تراشه های آمریکایی به شرکت های چینی، تولید کنندگان بزرگ آمریکایی همچون NVIDIA بیش از ۳۷ درصد حجم فروش خود خود را از دست خواهند داد.
لذا به نظر می رسد طی ماه های آتی، شاهد واگرایی بیبشتری در سیاست های تجاری وضع شده توسط دولت آمریکا در خصوص تجارت با چین و شرکای واشنگتن باشیم و همانطور که گفته شد، دلیل این واگرایی نه مخالفت با آمریکا یا ارزش های مشترک غرب، بلکه نیاز به تقویت اقتصادهای ملی و کمک به شرکت های صنعتی بزرگ جهان به فرار از ورشکستگی از رهگذر توسعه فعالیت های تجاری سنگین با شرکت های چینی باشیم.
نظر شما