تهمینه غمخوار؛ بازار: پس از گذشت نزدیک به ۱۵ سال، در ۱۶ شهریور ماه سال جاری در بیست و دومین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای، الحاق جمهوری اسلامی ایران به عضویت دائم سازمان همکاری شانگهای رسما اعلام شد؛ در حالی که در روز یکشنبه ۶ آذر نیز نمایندگان مجلس با لایحه الحاق دولت به سازمان همکاری شانگهای موافقت کردند.
نمایندگان در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در جریان رسیدگی به گزارش کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مورد لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به سازمان همکاری شانگهای با ۲۰۵ رأی موافق، ۳ رأی مخالف و ۴ رأی ممتنع از مجموع ۲۳۷ نماینده حاضر در جلسه با کلیات و جزئیات آن موافقت کردند و معتقدند که عضویت در سازمان همکاری شانگهای پیام چندجانبهگرایی ایران را دارد در حالی که اسناد تعهدآور آتی سازمان نیز طبق قانون اساسی در مجلس بررسی میشود. پس از اعلام رسمی شدن عضویت ایران در اجلاس سمرقند، برخی از کارشناسان اعلام کردند که انظار می رود با امضای «سند تعهد» برای عضویت کامل، الحاق کامل ایران در آوریل ۲۰۲۳، زمانی که هند ریاست آن را برعهده بگیرد، اجرایی شود.
در همین راستا و بر اساس اهمیت موضوع، خبرنگار بازار گفتگویی با «سامان پویان مهر» بنیانگذار و مدیر بنیاد جهانی کارآفرینان جوان مستقر در پکن و تنها عضو ایرانی شورای جوانان همکاری شانگهای، در خصوص مزایای عضویت دائمی ایران در سازمان شانگهای انجام داده که در ادامه می خوانیم.
*همانطور که می دانید، پس از گذشت نزدیک به ۱۵ سال، در ۱۶ شهریورماه سال جاری در بیست و دومین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای، الحاق جمهوری اسلامی ایران به عضویت دائم سازمان همکاری شانگهای رسما اعلام شد؛ در حالی که در روز یکشنبه ۶ آذر نیز نمایندگان مجلس با لایحه الحاق دولت به سازمان همکاری شانگهای موافقت کردند. از دیدگاه شما این عضویت رسمی و دائمی چه مزایایی برای جمهوری اسلامی دارد و تا چه اندازه در پیشبرد اهداف اقتصادی کشور موثر است ؟
برای بررسی مزایا و تاثیرات عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، ابتدا باید ماموریت ها و اهداف آن سازمان و شرایط کشورهای عضو را شناخت و سابقه تاثیرات همکاری ها و رویدادهای آن سازمان را مطالعه کرد. هویت این سازمان بر مبنای معاهدات امنیتی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته و نه اتحاد نظامی مانند ناتو. از طرفی، کشورهای عضو این سازمان جمعا ۴۵ درصد از جمعیت و ۳۰ درصد تولید ناخالص جهان را تشکیل می دهند. ماموریت ها و اهداف شانگهای نیز شامل تقویت اعتماد متقابل و روابط حسنه همسایگی میان کشورهای عضو؛ ترویج همکاری موثر در سیاست، تجارت و اقتصاد، علم و فناوری، فرهنگ و همچنین آموزش، انرژی، حمل و نقل، گردشگری، حفاظت از محیط زیست و سایر زمینه ها؛ تلاش مشترک برای حفظ و تضمین صلح، امنیت و ثبات در منطقه، حرکت به سوی استقرار یک نظم سیاسی و اقتصادی بینالمللی جدید، دموکراتیک، عادلانه و منطقی است.
همچنین، سازمان همکاری شانگهای خط مشی داخلی خود را بر اساس اصول اعتماد متقابل، منفعت متقابل، حقوق برابر، مشاوره، احترام به تنوع فرهنگها و خواست توسعه مشترک دنبال میکند و سیاست خارجی آن بر اساس اصول عدم تعهد و عدم هدف قرار دادن کسی و باز بودن قرار دارد. همانطور که در نام این سازمان مشهود است آن را می توان به عنوان پلت فرم و بستری برای تقریب و گسترش تعامل و همکاری های راهبردی دو یا چند جانبه کشورهای عضو در سطح بین المللی برحسب منافع مشترک و اهداف مذکور تلقی کرد؛ نه ابزاری برای بازدارندگی به خصوص در چالش ها و درگیری های نظامی.
مادامی که عضویت در شانگهای منتیج به قراردادهای تجاری عملیاتی نشود، نمی شود انتظار ایجاد هیچ مزیتی برای پیشبرد اهداف اقتصادی داشت
بنابراین، انتظارات دولت و ملت ایران هم می بایست همانند دیگر کشورهای عضو در همین حول باشد. هرچند که احتمال چنین تصوراتی و متعاقبا انتظاراتی از طرف اذهان عمومی به دلیل عدم آگاهی کافی پیش بینی می شود. عضویت در سازمان همکاری شانگهای اگر موجب تامین منافع ملی و اقتصادی کشور نشود، فقط می تواند انعطاف پذیری ما را در همکاری با دیگر کشورها محدود کند. لذا، مادامی که عضویت در این سازمان منتیج به قراردادهای تجاری عملیاتی نشود، نمی شود انتظار ایجاد هیچ مزیتی برای پیشبرد اهداف اقتصادی داشت. بنابراین، به دولت پیشنهاد می شود تا با استفاده از افراد متخصص امر در صدد تدوین برنامه ای جامع برای حضور فعال و بهره وری از این عضویت و فرصت برآید.
عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای می تواند انگیزه های جدی تری برای دو دولت ایران و چین در جهت گسترش تعاملات راهبردی اقتصادی و تجاری بر اساس منافع برد_برد ایجاد کند
* اعضای دائم سازمان همکاری شانگهای، به ویژه روسیه و چین، درک متفاوتی از فضای نوظهور بین المللی و جایگاه ایران در جهان چندقطبی و کمتر غرب محور پیدا کرده و از عضویت ایران در شانگهای حمایت کردند. این عضویت تا چه حد در توسعه روابط ایران و چین با توجه به سند ۲۵ ساله و به خصوص نقش محوری ایران در یک کمربند_یک جاده چین تاثیر گذار است؟
عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای می تواند انگیزه های جدی تری برای دو دولت ایران و چین در جهت گسترش تعاملات راهبردی اقتصادی و تجاری بر اساس منافع برد_برد ایجاد کند. سند تفاهم نامه ۲۵ ساله مشترک ایران_چین تا زمانی که در قالب قراردادهای تجاری و سرمایه گذاری الزام آور قرار نگیرد، بی تاثیر است. بنابراین، شاید با ایجاد کارگروه های تخصصی بشود، ابتکار عمل را برای تبلیغ و مذاکرات فرصت های تجاری به دست گرفت و چینی ها را تشویق به سرمایه گذاری و تخصیص خط اعتباری جدیدی در راستای بهبود زیرساخت های زنجیره تامین آنها در ایران برای گسترش حضور در بازارهای جهانی کرد، ضمن اینکه اقداماتی از قبیل هدف گذاری برای توسعه تجارت در زمینه های گوناگون غیر نفتی نیز حائز اهمیت است.
در خصوص ابتکار یک کمربند_یک جاده هم باید به این نکته توجه کرد که این ابتکار، سیاست خارجی دولت چین برای دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی و نهایتا گسترش تاثیرگذاری سیاسی آنها در جهان است. طبیعتا در صورت تمایل ایران برای نقش آفرینی در این ابتکارعمل، محتمل است چینی ها در پی افزایش تعاملات اقتصادی با ایران باشند. شاید به جرات بتوان گفت که ایران می تواند جزء سه کشور اول از حدود هفتاد کشوری باشد که تمایل خود را جهت ایفای نقش در این ابتکار اعلام کرده تا بیشترین استفاده را از این فرصت جهت توسعه اقتصادی و دستیابی به اهداف اقتصادی بزرگ خود البته به شرطی که غفلت نکند، داشته باشد.
* برخی معتقد هستند عضویت ایران در سازمان شانگهای و تقاضا برای عضویت در بریکس باعث می شود سیاست نگاه به شرق در سیاست خارجی غالب شود. در چنین شرایطی چگونه می توان سیاست خارجی متوازن را نیز پیش برد؟
اتفاقا، حتی با عضویت ایران در بریکس، این اتفاق نخواهد افتاد. عضویت در بریکس در صورتی می تواند اقدام مناسبی باشد که با هدف مشخصی دنبال شود و از این طریق موجب رشد شاخص های اقتصادی گردد؛ همانطور که در زمان برجام نیز، دولت وقت ایران اثبات کرد که در صورت رفع تحریم ها به شدت تمایل به برقراری همکاری های چند جانبه با غرب دارد و همزمان ادامه همکاری با چینی ها را متوقف کرد و در نهایت این امر موجب دلسردی چینی ها در همکاری های آتی با ایران گشت. در واقع، این امر نتیجه ای جز استیصال ایران در زمان بازگشت تحریم ها نداشت.
دولت ایران باید صرف نظر از مسائل تحریمی، یک روابط اقتصادی منطقی با کشورهایی نظیر چین ایجاد کند
دولت ایران باید صرف نظر از مسائل تحریمی، یک روابط اقتصادی منطقی با کشورهایی نظیر چین ایجاد کند. همانطور که می دانید شرکای راهبردی آمریکا در منطقه، کشورهای عربستان، قطر و امارات هستند؛ در حالی که همزمان آنها با دیگر قدرت های جهان یعنی چین، روسیه، آلمان و فرانسه قراردادهای چند میلیارد دلاری تجاری در حوزه های انرژی، زیربنایی و مخابراتی امضا می کنند. لذا، با توجه به اجلاس اخیر سران عالی رتبه شورای همکاری خلیج فارس و چین و بیانیه مشترک آنها، مسئله توازن در سیاست خارجی ایران بیش از پیش مورد اهمیت قرار می گیرد.
در واقع، ما همچنان که روابط خود را با چین و روسیه حفظ می کنیم، می بایست با دیگر قدرت های جهان نیز وارد تعامل برد_برد شویم. یکی از راهبردهای دولت جهت توسعه روابط منطقه ای و تحکیم جایگاه خود با شرکای تجاری می تواند سرمایه گذاری و ایجاد منافع مشترک در کشورهای همسایه در راستای ترسیم کمربند ایمنی با استفاده از تاثیرگذاری اقتصادی باشد.
* عضویت رسمی در سازمان همکاری شانگهای، به تهران یک مجمع دیپلماتیک برای پیگیری روابط نزدیکتر با منطقه آسیای مرکزی ارائه می دهد. در پس زمینه حضور فزاینده چین در اسیای مرکزی،آگاهی از نقش حیاتی ایران در چشم انداز استراتژیک پکن برای اتصال بیشتر به اروپا از طریق ایران امری ضروری است. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
نگاه و اقدامات چین به آسیای مرکزی همواره راهبردی بوده است. فعالیت های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دو جانبه یا چند جانبه چین با کشورهای آسیای مرکزی هم نشانگر این مهم برای آنها است. نفوذ اقتصادی جدیدالتاسیس چین در کشورهای آسیای مرکزی به واسطه تامین اعتبار و سرمایه گذاری های عظیم جهت توسعه زیرساخت های حمل و نقل، و همچنین حضور فزاینده آنها در قاره آفریقا به جهت انجام پروژه های زیرساختی در قبال تهاتر با منابع معدنی و انرژی، از طرف دیگر اقدامات کاربردی برای دسترسی به بازارهای مصرفی اروپا و خاورمیانه همگی نشان از عزم چین برای توسعه روابطش با جهان و همچنین گسترش سهم خود از اقتصاد جهانی است.
ایران با توجه به شرایط ژئوپلیتیک خود، همواره برای غرب و شرق حائز اهمیت بوده است. اما آنطور که باید نتوانسته از فرصت های اقتصادی بهره برداری لازم را انجام دهد. از مزیت های برتری ایران، مسیرهای شرق به غرب و شمال به جنوب به عنوان پل ارتباطی و همچنین دسترسی به آب های آزاد است ضمن اینکه این سرزمین سریع ترین و اقتصادی ترین راه اتصال شرق به غرب برای دسترسی و توسعه بازار چینی ها به اروپا است.
سه مسیر موجود که چین را به بازارهای اروپا متصل می کند، یکی از روسیه، یکی از قزاقستان و دریای خزر، و دیگری از ایران می گذرد. چنانچه دولت توجهی کافی را معطوف به این دو معقوله کند، می تواند از این فرصت نهایت استفاده را جهت توسعه اهداف اقتصادی داشته باشد.
در درجه نخست، ایجاد قراردادهای تجاری جهت توسعه زیرساخت های حمل و نقل به صورت ریلی و هوایی در قالب ترکیبی از تهاتر و سرمایه گذاری توسط شرکت های چینی امری مهم است که نتیجه این مهم، ایران را به قطب پشتیبانی حمل و نقل منطقه تبدیل می کند و وابستگی دیگر کشورها را به ایران افزایش و نقش آفرینی ایران در معادلات را پررنگ می کند.
دوما، تبلیغ مزایای طبیعی و محیطی ایران که شامل منابع انرژی فراوان و ارزان، همچنین نیروی انسانی کم هزینه نسبت به سایر کشورهای مجاور، امکان دسترسی سریعتر به بازارهای متفاوت از طریق مسیرهای آبی و زمینی به واسطه موقعیت استراتژیک جغرافیایی، و معرفی مشوق های قانونی مانند معافیت های مالیاتی جهت جذب سرمایه گذاری خارجی همگی می توانند مسیر اعتلای اقتصادی کشور عزیزمان باشند.
نظر شما