سهیلا روزبان؛ بازار- «اقتصاد یک سیستم است که بازارها اجزای آن را تشکیل میدهند. در واقع در هر جزیی (بازارها) خللی وارد شود، سایر بازارها هم تحت تاثیر خود قرار میگیرند.» این بخشی از گفتههای حیدر مستخدمین حسینی معاون سابق بانک مرکزی در گفتگو با بازار است. او معتقد است رشد غیر واقعی بورس در ماه های گذشته اثر تخریبی روی سایر بازارها گذاشته است.
مستخدمین حسینی با بیان اینکه فرماندهی واحد و استراتژی مشخصی در دولت وجود ندارد، ادامه می دهد: در حال حاضر جبران کسری بودجه اولویت دولت است و به همین دلیل ایجاد رونق در بازارهای مولدی همچون مسکن هیچ جایی در سیاستگذاری هایش ندارد. متن کامل گفتگوی بازار با معاون سابق بانک مرکزی و رییس اسبق سازمان بورس اوراق بهادار را در ادامه می خوانید:
*طی ماههای گذشته شاهد رشد شاخص بورس بودیم. بعد از آن نوبت به بازار خودرو رسید و قیمت پراید از مرز ۹۰ میلیون تومان گذر کرد. حالا نوبت به بازار ارز و سکه رسیده و دلار مرز ۱۷ هزار تومان را رد کرد و سکه هم در آستانه ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان قرار گرفته است. چه اتفاقی موجب شده که بازارهای کشور یکی پس از دیگر ملتهب شده و شاهد افزایش تقاضا در آنها باشیم؟
ریشه عدم تعادل در بازارهای مختلف، نقدینگی بالا و عدم مدیریت اقتصادی دولت است. بر اساس تازهترین گزارش اعلامی نقدینگی حدود ۳۱ درصد بیشتر شده و به ۲۴۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. این نقدینگی هر روز سر از یک بازار درآورده و آن را تحت تاثیر خود قرار میدهد. بخشی از این نقدینگی به سمت بازار سرمایه حرکت کرد و شاهد بودیم که به واسطه افزایش تقاضا در بورس شاخص کل از مرز یک میلیون واحد هم گذر کرد. اما از آنجاییکه هنوز بازار سرمایه در کشور ما برای خیلی از مردم ما آشنا نیست، سفته بازار برای آن دست از مردم که تمایلی به خرید سهام و سرمایه گذاری در بورس را نداشتند شرایط حضور در بازارهایی همچون ارز و طلا و خودرو را هم فراهم کردند و دیدیم که بازارها یکی پس از دیگر روند افزایشی به خود میگرفتند.
دولت مسیر را طوری طراحی میکند که سفته بازان خیلی راحت دست دولت را میخوانند ودر جهت منافع خود حرکت میکند. شاید نتوان گفت که دولت خود در حال سفته بازی در بازارهای مختلف است، اما به طور قطع تسهیلگر این اتفاق است
*بسیاری بر این باورند که دلیل افزایش قیمتها در سایر بازارها به رفتار غیر واقعی بورس برمی گردد. در واقع شاید اگر بازار سرمایه تا این اندازه رشد نمی کرد، افزایش قیمتها درسایر بازارها تا این اندازه نبود؟
نباید فراموش کرد که اقتصاد یک سیستم است که بازارها اجزای آن را تشکیل میدهند. در واقع در هر جزیی (بازارها) خللی وارد شود، سایر بازارها هم تحت تاثیر خود قرار میگیرند. یک بازار که از تعادل خارج شود اثر تخریبی روی سایر بازارها خواهد گذاشت. در ماه گذشته شاهد بودیم که بازار سرمایه از تعادل خارج شد و بازارهای دیگر از کار افتادند. به عنوان مثال بازار مسکن که اتفاقا محرک اقتصاد بوده و ایجاد رونق در آن میتواند به بهبود وضعیت کسب و کار حدود ۶۰۰ بخش دیگر منجر شود، رها شده و دولت هیچ سیاستی برای بهتر کردن اوضاع این بازار ندارد. دلیلش هم مشخص است، دولت در شرایط فعلی تنها به دنبال کسب درآمد و نفع اقتصادی است و جهش تولید در برنامههایش جایی ندارد.
ریشه عدم تعادل در بازارهای مختلف، نقدینگی بالا و عدم مدیریت اقتصادی دولت است. نقدینگی حدود ۳۱ درصد بیشتر شده و به ۲۴۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. این نقدینگی هر روز سر از یک بازار درآورده و آن را تحت تاثیر خود قرار میدهد
بازار مسکن نمیتواند کمکی به دولت در این زمینه کند. این اثرتخریبی را در بازار ارز و سکه هم شاهد هستیم. در حال حاضر ارزی که دولت به سختی در حال تامین آن است، به کنج خانه رفته و عملا هیچ فایده اقتصادی برای کشور نخواهد داشت. همچنین وقتی طلا در خانهها ذخیرهسازی میشود و به گردش نمیآید، دولت برای تامین نیاز کشور ناچار به واردات میشود. در این حالت بانک مرکزی ناچار است بخشی از ارزهای خود را برای واردات طلا اختصاص دهد، همین مساله تقاضا را بالا برده و قیمت را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
*سفته بازانی که معتقدید در بازارهای مختلف برای مردم تور پهن کرده اند، چه کسانی هستند؟ آیا می توان گفت که دولت خود به دنبال رواج سفته بازی است؟
دولت مسیر را طوری طراحی میکند که سفته بازان خیلی راحت دست دولت را میخوانند ودر جهت منافع خود حرکت میکند. شاید نتوان گفت که دولت خود در حال سفته بازی در بازارهای مختلف است، اما به طور قطع تسهیلگر این اتفاق است.
از طرفی دولت سیاست و استراتژی مشخصی برای حمایت از تولید داخلی ندارد. متاسفانه در کشور ما سیاستگذاریها معمولا به نفع واردکننده، دلال و واسطههاست. جدای از این هیچ فرماندهی واحدی در دستگاههای مختلف وجود ندارد و بعضی وقتها حتی حرف مسئولان یک وزارتخانه با هم متناقض است. به عنوان مثال بانک مرکزی بر این باور است که دولت میتواند از محل فروش داراییهای دولت و انتشار اوراق بخشی از کسری بودجه دولت را جبران کند. این در حالی است که وزیر اقتصاد و دارایی مدعی است هدف دولت از فروش داراییها جبران کسری بودجه نیست و برای سپردن مدیریت به مردم این کار در حال انجام است.
*بسیاری بر این باورند که بازار سرمایه حباب داشته و به زودی حباب آن میترکد و بسیاری از سرمایه گذاران در آن هم متضرر میشوند؟
باید توجه داشت که هیچ اتفاق مثبتی در شاخصهای اقتصادی و روند تولید در کشور رخ نداده که بتوان با استناد به آن رشد شاخص بورس را منطقی دانست. رکود شدیدی بنگاههای اقتصادی را فراگرفته است، قیمت نفت نزولی شده، رشد اقتصادی برای امسال منفی پیش بینی شده، حجم معوقات بانکی همچنان بالاست و تجارت به دلیل محدودیتهای قرنطینه ای به حداقل ممکن رسیده است، در چنین شرایطی چرا باید ارزش سهام یک بانک یا بنگاه تولیدی یا یک واحد پتروشیمی چند برابر شود؟
رشد بورس کاملا غیر واقعی بوده و شک نکنید که دیر یا زود شاخص ریزش می کند و تجربه سال ۹۲ تکرار میشود
از طرفی شاخص در نیمه نخست پارسال و روزهای ابتدایی نیمه دوم سال به دلیل اتفاقاتی همچون کاهش ارزش پول ملی، تجدید ارزیابی داراییها، کاهش واردات و اتکای بیشتر به تولید داخل بیشترین رشد خود را کرده است و دیگر دلیلی برای رشد باقی نمانده است. بنابر این رشدهایی که از ماههای پایانی سال ۹۸ شروع و تقریبا تا حالا هم ادامه داشته، کاملا غیر واقعی بوده و شک نکنید که دیر یا زود شاخص میریزد.
*در چند روز گذشته شاخص بورس قرمز شد و ارزش سهام بسیاری از شرکتها افت شدیدی کرد. با توجه به این مساله میتوان گفت ریزشی که شما درباره آن صحبت میکنید در بازار آغاز شده است؟
در هفته گذشته برای بازار گرمی قیمت بسیاری از سهمها نزولی شد، اما منظور من از این ریزش این نیست. منظور من از ریزش، مشابه آنچه در سال ۹۲ رخ داد، است. ریزش شاخص در آن سال به قدری وحشتناک بود که بورس دیگر نتوانست خود را بالا بکشد و شاخص چندین سال روی یک عدد ثابت ماند. حتی مسئولان دولت نخست حسن روحانی در آن سالها برای جلوگیری از افت بیشتر، فروش سهام را سهمیه بندی کردند و دولت مجبور شد تا در دامنه نوسان و حجم مبنا تغییراتی را اعمال کردند تا بتوانند شاخص را کنترل کند.
*این ادعا که دولت خود در رشد شاخص بورس دست داشته و میخواسته تا از طریق بالا بردن ارزش سهام شرکتها خود به نوعی درآمد بیشتری کسب کند چقدر درست است؟
دولت امسال با کسری شدید بودجه مواجه است. بر اساس آنچه در لایحه بودجه آمده قرار بوده که امسال روزانه یک میلیون بشکه به قیمت هر بشکه ای ۵۰ دلار نفت بفروشد. حالا نه از آن یک میلیون بشکه خبری هست و نه نفت ۵۰ دلاری. از طرفی هم به دلیل رکود شدید در صنایع، احتمال تحقق درآمدهای مالیاتی ضعیف شده است. صادرات محصولات پتروشیمی و فرآودههای نفتی هم که در زمره صادرات غیر نفتی قرار میگیرد، به شدت افت پیدا کرده است. از طرفی همه گیری ویروس کرونا هم بار مالی سنگینی را به دولت تحمیل کرده است.
میزان درآمدی مالیاتی دولت از محل بورس درتمام سال گذشته ۴ هزار میلیارد تومان بوده است. در حالیکه تقریبا در دو ماه نخست امسال توانسته چنین درآمد مالیاتی از محل خرید و فروشهایی که در بازار سرمایه اتفاق میافتاده کسب کند.
با این اوصاف دخل و خرج دولت به هیچ وجه با هم نمی خواند و ناچار است که دست به کاری برای جبران این کسری بزند. در شرایط فعلی بهترین راه حل بالا بردن ارزش داراییهایی است که قرار بوده در بورس واگذار شود. از طرفی دولت با ایجاد تقاضا در بورس و بالا بردن ارزش سهام بخشهای مختلف توانسته درآمدهای مالیاتی خود را افزایش دهد. بر اساس قانون در معاملات بورس، خریدار و فروشنده هر دو موظف به پرداخت مالیات هستند. آنگونه که آمارها نشان میدهد میزان درآمدی مالیاتی دولت از محل بورس درتمام سال گذشته ۴ هزار میلیارد تومان بوده است. در حالیکه تقریبا در دو ماه نخست امسال توانسته چنین درآمد مالیاتی از محل خرید و فروشهایی که در بازار سرمایه اتفاق میافتاده کسب کند. در واقع در دو ماه به اندازه ۱۲ ماه پارسال درآمد داشته است.
سرمایه گذاران برای کاهش ریسک خود و بالا بردن امنیت سرمایه خود سراغ خریدن تک سهم نروند و بیشتر صندوقهای سرمایه گذاری که در کارگزاریها عرضه میشود را انتخاب کند
بسیاری از فعالان بازار نگران ریزشی هستند که شما هم از آن صحبت کردید. با این اوصاف چه باید کرد. آیا مردم باید دارایی خود را از بورس خارج کند یا راه دیگری هم برای کاهش ریسک سرمایه گذاری در بازار سرمایه وجود دارد؟
بازار سرمایه ماهیتا ریسک پذیر است. نمی توان انتظار داشت که سرمایه گذار درآن همانند بازار پول ماه به ماه یک سود ثابتی را دریافت کند. با این وجود بازار خیلی خوبی برای سرمایه گذاری است که اتفاقا باید مورد حمایت دولت هم قرار بگیرد، اما نه به صورت و شکلی که امروز در کشور ما در حال انجام است. روشهای نادرست حمایتی و سیاستهای غلط مدیریت اقتصادی دولت منجر به زیان بسیاری از سرمایه گذاران خواهد شد. بنابر این مردم باید درگیر هیجانات نشده و به صورت منطقی تصمیم بگیرند. همچنین سرمایه گذاران برای کاهش ریسک خود و بالا بردن امنیت سرمایه خود سراغ خریدن تک سهم نروند و پیشنهاد می کنم بیشتر صندوقهای سرمایهگذاری که در کارگزاریها عرضه میشود را انتخاب کنند.
نظر شما