بازار: گروه بینالملل؛ روابط دوجانبه ایران و چین که در سال ۱۹۷۱ برقرار شد، در دوره پس از انقلاب اسلامی و به ویژه پس از پایان جنگ سرد، تغییرات کاملاً اساسی را تجربه کرده است.
هر دو کشور، علیرغم تفاوتهای اساسی در ایدئولوژی و ساختار حکومتی، و بر اساس تعدادی از زمینههای مشترک مانند دیدگاه بینالمللی مشابه کشورهای در حال توسعه جنوب و بر اساس نیاز متقابل در زمینههای اقتصادی به ویژه انرژی، و همچنین در حوزه نظامی، ترجیح دادند روابط خود را در حوزه های مختلف گسترش دهند. در این میان، تداوم وضعیت تنش بین ایران و آمریکا در دوره پس از انقلاب اسلامی و به ویژه از سال ۲۰۰۳ بر سر پرونده هستهای و فشارهای آمریکا بر چین نیز نقش مهمی در پیچیدگی ایران و چین داشته است.
رابطه تهران-پکن در راستای نظم جدید جهانی
به باور کارشناسان روابط بینالملل، تغییر قابل توجهی در موازنه قدرت جهان رخ داده چون ایالات متحده اخیراً تلاشهای خود را برای بازپسگیری سلطه بر جهان تشدید کرده است، از جمله اینکه اعمال تحریمها علیه کشورهایی که سعی در نشان دادن استقلال خود از واشنگتن دارند. از این حیث، تلاش پکن برای ایجاد جهانی چندقطبی مبتنی بر اتحاد با کشورهایی که قبلاً از سوی واشنگتن تحت فشار بودهاند، به ویژه ایران، بسیار مهم خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه عملا تنها کشوری است که هژمونی منطقهای آمریکا را به چالش می کشد و رویکرد مستقل را در سیاست خارجی دنبال می کند. اتهامات واشنگتن علیه ایران در سالهای اخیر متعدد بوده و شامل «حمایت از تروریسم»، «نقض حقوق بشر»، تهدید آمریکا و متحدان آن در خاورمیانه، حمایت از گروههای ضد آمریکایی در افغانستان، عراق و سوریه و بالاخره ساخت سلاح هستهای میشود.
سالهاست که ایران از تحریمهای اعمالشده توسط آمریکا رنج میبرد و حتی تا حد زیادی بر منافع کشورهایی مانند روسیه، چین، هند و ترکیه که روابط مالی و تجاری دیرینه و نزدیکی با ایران دارند، تأثیر میگذارد. شاید مهمترین تلاش در راستای فشار بر ایران توسط آمریکا و همپیمانان آن، متوقف کردن سرعت فزاینده همکاری اقتصادی ایران با این کشورها و بهویژه چین است.
در این زمینه، ایران در سالهای اخیر به طور فزایندهای از نظر اقتصادی، دیپلماتیک و تا حدودی نظامی با پکن همکاری داشته و فرصتی بینظیر را برای پکن برای گسترش نفوذ خود در خاورمیانه و همچنین منحرف کردن بیشتر نیروی دریایی آمریکا از اقیانوس آرام فراهم کرده است.
از دیدگاه پکن، ایران به عنوان یک بازار رو به رشد برای کالاهای چینی و با در اختیار داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز طبیعی که چین به شدت به توسعه آن نیاز دارد، در حال تبدیل به شریک و متحد استراتژیک مهم در برابر ایالات متحده است. علاوه بر این، چین برخلاف دیگر قدرتهای بزرگ هرگز ادعایهای نادرستی نسبت به ایران نداشته است. .
ایران در مواجهه با تحریمهای بین المللی از دسترسی به سرمایه خارجی و توانایی توسعه بخش انرژی در حال کاهش خود محروم شده است. در نتیجه جمهوری اسلامی تا حد زیادی به چین به عنوان همکار دیپلماتیک و اقتصادی خارجی نگاه میکند. همه این موارد در واقع پکن را به یک شریک استراتژیک مناسب برای تهران تبدیل کرده است.
روابط جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر در بالاترین حد خود قرار دارد که منجر به امضای قرارداد مشارکت راهبردی در ۲۷ مارس ۲۰۲۱ شد که به مدت ۲۵ سال اعتبار دارد. لازم به یادآوری است که این توافق از زمان ایجاد آن در سال ۲۰۱۶ در جریان سفر شی جین پینگ به تهران به مدت پنج سال در حال تکامل بود. پس از آن که باراک اوباما تحریمهای ایران را لغو کرد، شی جین پینگ با برنامههای جهانی و تیم بزرگی از سرمایه گذاران بالقوه به ایران رفت. این موضوع برای این بسیار مهم بود چون اقتصاد ایران که به دلیل انزوا و تحریمها آسیب دیده بود، قرار بود سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری را از چین دریافت کند.
بر اساس برخی از ادعاهای غیررسمس در مورد قرارداد ۲۵ سال، چین در ازای همکاری در بخش نفت ایران، تقریبا ۴۰۰ میلیارد دلار در پروژههای مختلف در ایران سرمایه گذاری خواهد کرد. ایران سالانه بیش از ۵ میلیارد دلار از سراسر جهان سرمایهگذاری جذب میکند، اکنون این میزان در صورت ورود به اقتصاد ایران یک «تزریق» مالی بزرگ است. علاوه بر این، ایران با ذخایر فراوان هیدروکربنی، به بازاری مطمئن و شریک تجاری باثبات علاقهمند است و در مقابل به فناوری و سرمایه گذاری نیاز دارد که همه این موارد در چین وجود دارد و به عرضه ثابت هیدروکربنهای وارداتی، برای روند روبه رشد اقتصادش نیاز دارد.
در این زمینه، وزرای امور خارجه چین و ایران اخیراً از امضای توافقنامه همکاری ۲۵ ساله بین دو کشور خبر دادند. این توافقنامه همکاری که در مارس سال گذشته امضا شد، مشارکت بین دو کشور در زمینههایی مانند مراقبتهای بهداشتی، زیرساختها، امنیت سایبری و کشاورزی را ایجاد میکند. علاوه بر این، ایران به یک کشور مهم در طرح چند میلیارد دلاری کمربند و جاده پکن تبدیل شده است و مشارکت چین و ایران را با سایر کشورها نیز گسترش میدهد.
همچنین باید در نظر داشت که برای ایران، چین یک متحد بالقوه در برابر «دشمن» اصلی خود - ایالات متحده - است. با توجه به اینکه مخالفت با «هژمونی» آمریکا از اصول ایدئولوژیک جمهوری اسلامی است. ایران همچنین «دموکراسیسازی به روش آمریکایی» با حمله آمریکا و جنگ در افغانستان در سال ۲۰۰۱، عراق (۲۰۰۳)، لیبی (۲۰۱۱) و سوریه و همچنین جنگ با عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸) را به خوبی به یاد دارد و همچنین تهاجم عراقیها به خاک ایران با حمایت آمریکا و بسیاری از کشورهای ذینفع آغاز شد.
ایالات متحده و تعدادی از نزدیکترین متحدانش قبلاً در مورد توافق دوجانبه ابراز نگرانی کردهاند. بطوریکه بلومبرگ در اینباره نوشت: «ائتلاف پکن با تهران چالشی برای دولت جو بایدن است، چون در تلاش است تا متحدان خود را علیه چین جمع کند و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا گفته که «بزرگترین آزمون ژئوپلیتیکی جهان» است.
این امر اروپا و آمریکا را ناراحت میکند چون به نظر میرسد ایران راهی برای خروج از بن بست اقتصادی خود خواهد داشت. در عین حال، تهران با انعقاد توافق با چین نشان میدهد که متحدان قدرتمندی که عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل است را دارد. بنابراین، جای تعجب نیست که واشنگتن انتقال به سطح بالای در روابط تهران و پکن را دوست نداشته باشد. همچنین روابط ایران و روسیه، که در بسیاری از زمینهها کاملاً پویا و در حال توسعه است، به طور خاص نتایج دیدار شخصی رؤسای جمهور روسیه و ایران در ۱۹ ژانویه و در مسکو است. با این حال، جمهوری اسلامی اذعان میکند که روابط با روسیه مانند چین، احتمالا به شراکت راهبردی تبدیل شود که نارضایتی واشنگتن را به همراه دارد.
نقش ایران در گسترش BRI
چین امیدوار است از طریق تقویت روابط خود با ایران، ابتکار کمربند و جاده (BRI) را در خاورمیانه بیشتر توسعه یابد و دایره دوستان خود را گسترش دهد تا با استراتژی ایالات متحده برای متحد کردن همپیمانانش برای مخالفت و مسدود کردن چین مقابله کند. این موضوع همچنین نفوذ استراتژیک چین را در منطقه خلیج فارس تقویت خواهد کرد. از یک سو، این مشارکت ایران را قادر میسازد تا سرمایهگذاری خارجی مورد نیاز برای مقابله با مشکلات اقتصادی و بهبود زیرساختهای داخلی را تضمین کند، چون ایران در مواجهه با آمریکا نیاز مبرمی به سرمایهگذاری خارجی، فناوری و افزایش تجارت دارد. از سوی دیگر، این مشارکت چین را قادر میسازد تا عرضه نفت پایدار از ایران را با قیمت نسبتاً مطلوب تضمین کند، که به نفع استراتژی چین برای تنوع بخشیدن به واردات انرژی برای تضمین امنیت انرژی داخلی خود خواهد بود.
چین بزرگترین مصرف کننده و واردکننده نفت در جهان است. در این منظر، چین مشتری استراتژیک و اولیه ایران برای محصولات انرژی است و نه یک خریدار معمولی. در سالهای اخیر، چین نفوذ خود را بر اقتصاد ایران افزایش داده چون مهمترین بازار صادراتی نفت ایران و یکی از بزرگترین شرکای تجاری آن است. در سال ۲۰۱۹، تجارت با چین بیش از یک چهارم کل تجارت خارجی ایران را به خود اختصاص داده بود. همچنین بسیاری از شرکتهای چینی از دیرباز در توسعه اقتصادی، صنعتی و زیرساختی داخلی ایران مشارکت داشتهاند.
با وجود تحریمهای آمریکا، چین واردات نفت و محصولات انرژی از ایران را متوقف نکرده است. چین برای جلوگیری و کاهش ریسک معاملات ناشی از تحریمها به واردات نفت ایران از طریق اشخاص ثالث و کانالهای غیر رسمی ادامه داده است. بر اساس دادههای Refinitiv Oil Research، چین در بازه زمانی ۱۴ ماهه از ژانویه ۲۰۲۰ تا فوریه ۲۰۲۱، ۱۷.۸ میلیون تن نفت خام از ایران وارد کرده که میانگین آن حدود ۳۰۰ هزار بشکه در روز است.
در سال ۲۰۱۶، ایران یادداشت تفاهمی در مورد BRI با چین امضا کرد و رسماً به این ابتکار عمل پیوست. مشارکت استراتژیک نشان دهنده تعمیق اجرای BRI در ایران است. ایران با طرح جدید جاده ابریشم چین غریبه نیست چون در دوران باستان ایران یک مرکز مهم حمل و نقل و تجارت منطق ای در امتداد جاده ابریشم باستانی بود که در آن ابریشم به عنوان کالا بین بازرگانان ایرانی و چینی معامله میشد. بنابراین چین از طریق ایران راه تجارت و حمل و نقل به اروپا ایجاد میکند.
نظر شما