تهمینه غمخوار؛ بازار: جمهوری اسلامی ایران دارای دومین ذخایر عظیم گازی و سومین ذخایر نفتی جهان است در حالی که بیش از ۶۰ درصد انرژی دنیا، در این منطقه است. همچنین، ایران بر قیمت گذاری حاملهای انرژی در سطح بینالمللی تأثیرگذار است.
از آنجایی که اقتصاد ایران نیازمند جدی به ایجاد نظام و شبکهای غیر دلاری که تقریباً تا دو سال آینده ایجاد خواهد شد، می باشد، بودجه و اقتصاد کشور وابسته به فروش نفت، گاز و مشتقات پالایشگاهی است و پرسش این است که چرا جمهوری اسلامی باید سیاست بالا نگه داشتن قیمت حاملهای انرژی را دنبال کند، این مطالب گزیده ای از صحبتهای دکتر «جواد معصومی» تحلیلگر و پژوهشگر مسائل ژئوپلیتک در خصوص سیاست قیمت انرژی در ایران است.
جواد معصومی در گفتگو با خبرنگار بازار گفت: در دولت حسن روحانی خصوصاً در تبلیغات انتخاباتی، صحبت از سیاست خارجی پویا و احیای روابط ایران با غرب علی الخصوص امریکا مطرح بود و قیمت نفت در آن مقطع زمانی یعنی اواخر دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد به ۱۳۰ دلار رسید. پس از آن و با پیروزی روحانی قیمت نفت به ۱۰۰ دلار کاهش یافت و پس از مشخص شدن گروه مذاکره وزارت امور خارجه با موافقت رهبر معظم انقلاب، بحث مذاکرات از شورای عالی امنیت ملی به گروه وزارت خارجه با مسئولیت محمد جواد ظریف تفویض اختیار شد و با مقدمات سفر سوئیس، قیمت نفت به ۶۰ دلار و سپس با شکلگیری گفتگوهای وین ۴۰ دلار و با امضاء برجام، ۳۰ دلار را ثبت کرد.
برجام عملاً موجب عادیسازی روابط ایران با امریکا نشد، زیرا چرخه بازگشت دلار در سیستم ال سی بانکی نتیجه ای را نداشت و خروجی مذاکرات و توافقات این بود که، ایران نفت را به قیمت ۳۰ دلار می فروخت و آن رقم نیز صرفاً عددی ناچیزی از آن وارد کشور می گردید
وی افزود: از سوی دیگر، برجام عملاً موجب عادیسازی روابط ایران با امریکا نشد، زیرا چرخه بازگشت دلار در سیستم ال سی بانکی نتیجه ای را نداشت و خروجی مذاکرات و توافقات این بود که، ایران نفت را به قیمت ۳۰ دلار می فروخت و آن رقم نیز صرفاً عددی ناچیزی از آن وارد کشور می گردید.
این تحلیلگر ادامه داد: همچنین، حجم قابل توجهی از پول ها به دلیل عدم لغو واقعی تحریمها بلوکه شد و علی رغم همکاری ایران، آنها با بهانههای مختلف با بانک های ایرانی همکاری نکردند. اینگونه مصادیق میدانی موجب خلق پول توسط بانک مرکزی و با تزریق نقدینگی، نرخ تورم افزایش یافت و از طرفی به دلیل مشکلات بخشهای تولید و بحث تحریمها و عدم بازگشت پول به چرخه دولت، نهایتاً حبابی در بخشهای مختلف ایجاد و نهایتاً موجب گرانی بیشتر شد.
دکتر معصومی اضافه کرد: پس از آن، علی رغم اینکه ایران پایبند به امضای برجام بود، دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت امریکا از برجام خارج شد؛ در حالی که هنوز قیمت نفت پایین بود. بعد از این موضوع و مصوبه مجلس شورای اسلامی ایران در خصوص افزایش درصد غنیسازی به دلیل بد عهدی طرف امریکایی و آغاز مشکلات در مذاکرات، قیمت نفت به ۶۰ دلار افزایش پیدا کرد و با شروع جنگ اوکراین، نفت در مرز ۱۰۰ دلار باقی ماند. مسئله مهم این است که بطور کلی این شوک ها موجب عدم کاهش قیمت نفت خواهد شد.
وی در خصوص تأثیر مستقیم قیمت نفت بر تراز مالی صندوق ذخیره ارزی ایران گفت: زمانی که قیمت انرِژی پایین باشد، وضعیت تراز مالی صندوق ذخیره ارزی بسیار نگرانکننده خواهد شد، اما زمانی که قیمت نفت بالا میرود، این وضعیت به حالت طبیعی بازخواهد گشت و بر اساس گزارش بانک جهانی، بخش عمده ای پول های ایران به دلیل تحریمها بلوکه شده است. بهطورکلی، زمانی که قیمت نفت افزایش می یابد، وضعیت بسیار بهتر است.
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتک اذعان کرد: اساسا، زمانی که نفت گران است؛ تحریمها کمتر مورد توجه و تأثیر آن کاهش می باید. از طرفی، در حال حاضر به دلیل بحران بین المللی انرژی، بازار عرضه نفت از تقاضا کمتر است. اما، زمانی که نفت ارزان باشد، ایران مجبور به خلق پول خواهد شد و در نتیجه آن ، تورم و گرانی است.
جواد معصومی گفت: به نظر می رسد بر اساس نتایج میدانی بهدست آمده در دوره ریاست جمهوری روحانی، نتیجه سیاست خارجی در عادیسازی روابط با امریکا بیشتر به نفع امریکا است تا جمهوری اسلامی ایران؛ چرا که قیمت حاملهای انرژی در امریکا مستقیماً بر جایگاه های سوخت این کشور اثر گذاشته و بالا رفتن قیمت انرژی به معنای شکافت و نارضایتی بین دولت و مردم در ایالات متحده است.
وی افزود: ایران در موضوع برجام به توافق با امریکایی ها اعتماد کرده بود؛ در حالی که عملاً این توافق منافعی را برای مردم نداشت. درواقع، عادیسازی روابط ایران با امریکا یک اقدام بیفایده برای کشور بوده، چرا که امریکا بر اساس سیاست های کلان خود تنها منافع خود را مدنظر قرار میدهد و این رفتار را با همه کشورها حتی شرکای استراتژیک خود نیز انجام می دهند.
نکته مهم برای تقویت تراز مالی صندوق ذخیره ارزی جمهوری اسلامی، توجه به سیاستهای ارزی و معاملات ارز توسط مردم در صرافیها است که امری ضروری است
این تحلیلگر در خصوص سوال خبرنگار بازار مبنی بر ارائه پیشنهادات در رابطه با این موضوع گفت: به نظر میرسد در شرایط کنونی، ایران باید با دنبال نمودن سیاست شوک، قیمت انرژی را بالا نگاه دارد در حالی که این سیاست الزاماً به معنی ایجاد تنش و درگیری در منطقه نخواهد بود، چرا که به عنوان مثال با ایجاد کریدورهای ارتباطی ازجمله ایران، عراق، عربستان سعودی به شمال قاره آفریقا و همچنین همسو کردن منافع مشترک در اوپک پلاس با کاهش تولید نفت می توان قیمت جهانی را حتی بالاتر برد و با تیز هوشی و بازی درست ضمن جلوگیری از تنش در منطقه با سیاست گذاری مشترک بهخوبی بهرهبرداری نمود، زیرا در حال حاضر ایران علی رغم وابستگی اقتصاد به نفت، پالایشگاه و مشتقات نفتی، دارای مشکلات زیست محیطی از جمله بحران آب خصوصاً در بخش کشاورزی نیز است که نیازمند منابع مالی برای اجرای طرح های مختلف می باشد.
در وضعیت کنونی جهانی خصوصاً مشکلات انرژی و زیستمحیطی (سند راهبردی ایالاتمتحده)، دنبال کردن سیاست شوک و صلح برای بالا نگه داشتن قیمت انرژی در سطح جهانی باهدف بهبود تراز مالی صندوق ذخیره ارزی ایران امری ضروری بوده و از طرفی بهترین محل هزینه کرد دلارهای صندوق ذخیره ارزی در پالایشگاهها است تا بتوان با فروش مشتقات نفتی، مشکلات جوانان، مسکن و به طور کلی مسائل داخلی کشور را حل کرد
وی اضافه کرد: بر همین اساس، در صورت کاهش قیمت نفت و پایین آمدن تراز مالی صندوق ارزی، ایران دچار مشکلات جدیتری نیز خواهد شد که یکی از این مشکلات، ایجاد باتلاق درگیری و تنش در مناطق مهم اعم از قرهسو و سردشت در شمال غربی ایران بوده که ممکن است با باکو و اقلیم کردستان عراق داشته باشد، هرچند ایران همواره با سیاست صلح و ثبات با همسایگان در تعامل خوبی می باشد و همواره از اختلافات دوری کرده است.
معصومی بیان کرد: از آنجایی که هنوز مبحث کریدورها و همچنین شبکه غیر دلاری کاملاً ایجاد نگردیده و این مسائل زمان بر است، در این مقطع حداقل دوساله، ایران نیازمند سیاست شوک و صلح برای بالا نگاه داشتن قیمت انرژی در سطح جهانی بوده که از جمله اقدامات مؤثر در بالا رفتن قیمت انرژی که درگذشته شاهد آن بوده ایم، هدف قرار گرفتن آرامکو توسط انصار الله یمن، توافق در اوپک پلاس با رویکرد کاهش استخراج و تولید نفت و همچنین اقدامات کره شمالی از قبیل پرواز جنگندهها و رزمایشهای موشکی می باشد.
این پژوهشگر گفت: نکته مهم دیگر برای تقویت تراز مالی صندوق ذخیره ارزی جمهوری اسلامی، توجه به سیاستهای ارزی و معاملات ارز توسط در صرافیها است، زیرا حجم خرید دلارهای غیر ضروری ازجمله خانگی بر صندوق مذکور اثر منفی خواهد گذاشت که نیازمند سیاست گذاری از جمله مالیات و سایر مکانیزم های کنترلی است.
معصومی تصریح کرد: در وضعیت کنونی جهانی خصوصاً مشکلات انرژی و زیستمحیطی دنبال کردن سیاست شوک و صلح برای بالا نگه داشتن قیمت انرژی در سطح جهانی باهدف بهبود تراز مالی صندوق ذخیره ارزی ایران امری ضروری بوده و از طرفی بهترین محل هزینه کرد دلارهای صندوق ذخیره ارزی در پالایشگاهها است تا بتوان با صادرات مشتقات نفتی، مشکلات جوانان، مسکن و سایر مسائل داخلی کشور را حل و فصل نمود.
وی در پایان گفت: بر همین اساس، اگر این سیاست یعنی حرکت ارز به سمت پالایشگاهها صورت گیرد، در چند سال آینده مشکلات کسری بودجه و تورم تا حدود بسیاری برطرف خواهد شد و در شرایط کنونی باید از طریق سیاست شوک و صلح همواره به دنبال بالا نگهداشتن قیمت حاملهای انرژی بود تا ضمن کنترل تورم، مشکلات آینده ایجاد نشود، چرا که در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران در یک جنگ ترکیبی قرارگرفته است که توجه به مسئله اقتصاد و صندوق ذخیره ارزی کشور بسیار حائز اهمیت است.
نظر شما