مهرداد حمزه - قصه زندگی حاج کریم را خیلی از همشهریهایش نقل میکردند؛ مردی که وقتی دست زنش را میگیرد تا از سرکان به تهران مهاجرت کنند تقریباً چیزی در بساط نداشت اما در تهران به هر دری زد تا بالاخره توانست موفق شود.
در همان زمان خیلی از همشهریهای او نیز به تهران رفتند و خیلیها اوضاع و احوالشان بسیار بهتر از حاج کریم بود اما او پشتکار عجیبی داشت و به این باور رسیده بود که میتواند کاری بزرگ انجام دهد.
کتاب زندگینامه حاج کریم را که ورق میزنی گاهی به نقاطی از زندگی او برخورد میکنی که باورت نمیشود، حاج کریم دهه ۴۰ خورشیدی همان حاج کریم دهه ۸۰ و ۹۰ باشد.
زندگی ساده و گاه سخت اما پر از امید و حرکت؛ باورش برای دستیابی به موفقیت عجیب است و حتی بخشهایی از زندگی او شبیه داستانهای تخیلی است اما گویا چارهای جز پذیرش نیست.
جوانی از شهری کوچک در هیاهوی تهران و سالهایی که گروهی درگیر فعالیتهای سیاسی بودند و خیلیها گرفتار زرق و برق گذر از سنت به مدرنیته، در گوشهای از خانهاش آزمایشگاه کوچکی راه میاندازند تا اولین شوینده خود را تولید کند و در رقابتی نفسگیر بازار را از انحصار غربیها بیرون آورد!
او با پشتکار مثالزدنی بالاخره موفق میشود؛ تولید اولین پودر شوینده دستساز خودش و استقبال مشتریان از آن سبب شد تا در سال ۱۳۴۵ برند گلرنگ را با نام محصولات شوینده و آرایشی و بهداشتی گلرنگ به ثبت برساند.
از آن سال تا اردیبهشت سال ۱۳۹۹ که حاج محمدکریم فضلی بدرود حیات گفت چیزی حدود ۵۴ سال میگذرد؛ عمری که حاج کریم با همان روحیه و پشتکار مثالزدنیاش توانست هر روز با گسترش دایره فعالیتهای تولیدی و اقتصادیاش سهم قابل توجهی از تولید ملی را به خود اختصاص دهد.
حاج کریم نه پدری پولدار داشت و نه یکشبه ره صد ساله را پیمود بلکه با صبر، تلاش و پیگیری به جایگاهی در اقتصاد ایران دست پیدا کرد که شاید نیم قرن پیش هیچکس فکر نمیکرد
قصه زندگی حاج کریم، افسانه نیست! او نه پدری پولدار داشت و نه یکشبه ره صد ساله را پیمود بلکه با صبر، استقامت، تلاش و پیگیری به جایگاهی در اقتصاد ایران دست پیدا کرد که شاید نیم قرن پیش هیچکس فکر نمیکرد روزی پسر مشهدی تیمور صابونساز بتواند سری توی سرها دربیاورد!
بدون تردید برای آنکه مردم بدانند او که بود و در تولید و اقتصاد ایران چه تأثیری گذاشت نیاز به زمان و بررسی دقیق ابعاد مختلف کارهای اقتصادی او هست اما در روزهایی که همه مسئولین صحبت از تولید ملی، افزایش سرمایهگذاری مردم در چرخه اقتصاد داخلی و.... میکنند، امثال حاج کریم فضلی میتوانند الگوی مناسبی برای این مسأله باشند.
بنیانگذار گروه صنعتی گلرنگ که امروز یکی از مهمترین هلدینگهای تولیدی ایران محسوب میشود و دهها برند شناخته شده را زیرمجموعه خود دارد، در کنار کارهای اقتصادی، با انجام فعالیتهای مختلف خیرخواهانه و بشردوستانه بدون شک یکی از وفادارترین افراد به اصل مسئولیت اجتماعی در بین شرکتهای بزرگ تجاری و اقتصادی ایران بود.
امروز میتوان امیدوار بود در روزگاری که حال اقتصاد ایران به دلایل مختلف خوب نیست، آثار ماندگاری که از حاج محمدکریم فضلی در حوزه تولید و اقتصاد باقی مانده و نیز نهادهایی که در مباحث فرهنگی، مسئولیتهای اجتماعی و… شکل گرفته است، بتواند مرهمی بر زخمهای اقتصاد بیمار ایران باشد.
امثال حاج کریم فضلی در این مملکت کم نیستند
و در پایان اینکه نباید فراموش کنیم امثال حاج کریم فضلی در این مملکت کم نیستند اما باید بستر را برای رشد آنان فراهم کرد و اگر بخواهیم به آینده ایران امید داشته باشیم و آن را آنگونه که لایق مردم هست بسازیم باید همچون حاج کریم به عنوان نماد تولید ملی ایران و مرد وفادار عرصههای فرهنگ و اجتماع و کارهای خیر، هیچگاه از حرکت نایستاد که به قول هوشنگ ابتهاج که نام کتاب زندگینامه حاج کریم فضلی هم برگرفته از همین بیت شعر است، میتوان گفت:
آبی که برآسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
نظر شما