بابک رحیمیان؛ بازار: حجت الاسلام حسن روحانی رئیس دولت دوازدهم پیش از این در تابستان سال ۱۳۹۶ و در مراسم تنفیذ خود اذعان کرد: «تا پایان دولت دوازدهم فقر مطلق را در کشور ریشهکن میکنیم» البته رئیسجمهوری وقت ایران، این را هم اضافه کرد که «برای مقابله با فقر باید ثروت تولید کرد، نه اینکه همان فقر را باز توزیع کرد»
هنگامیکه عمر دولت دوازدهم به پایان رسید و این بار ابراهیم رئیسی ذیل برنامههای اقتصادیاش عنوان کرد که «فقر مطلق نباید به سال ۱۴۰۱ برسد.» کاملاً مشخص بود که دولت دوازدهم نتوانسته به وعده پایان دادن خط فقر مطلق در کشور جامه عمل بپوشاند.
محرومیتزدایی، حمایت از خانوادهها و اقشار محروم و تأمین حداقل معاش مردم با ارائه کارت خرید برای سه دهک پایین جزو وعدههای ابراهیم رئیسی بود که قرار بود در اسرع وقت به اجرا گذاشته شود تا فقر مطلق را ریشهکن کند.
به یاد دارم که وی با تأکید بر اینکه دولت امکانات کافی برای ریشهکن کردن فقر مطلق را دارد اظهار کرد:«با یک کار جهادی و یک برنامهریزی مناسب میتوانیم به نتیجه برسیم لذا از استانداران انتظار داریم نسبت به ریشهکن کردن فقر مطلق از تمام ظرفیتها استفاده و اجازه ندهند این موضوع به سال ۱۴۰۱ برسد»
با اینکه قرار بود فقر مطلق به سال ۱۴۰۱ نرسد اما حالا از نیمه سال ۱۴۰۱ هم عبور کردیم و لذا نهتنها فقر مطلق پایان نیافته است بلکه هنوز آمار دقیقی نیز افراد شامل این طرح در دسترس نیست و دولت در حال تکمیل اطلاعات افراد است و با این گرانی لجام گسیخته هر روز بر تعداد سقوط کرده زیر خط فقر مطلق افزوده می شود.
هدفگذاری برای از بین بردن فقر مطلق
هدفگذاری دولت برای مقابله با فقر مطلق یکمیلیون نفر در کشور است البته تعداد افراد زیر خط فقر مطلق در ایران به این یک میلیون نفر ختم نمی شود و بنا بر اظهارات مدیرکل دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اگر فقر را به معنای ناتوانی در تامین خواروبار، حداقلهایی که سازمان بهداشت جهانی مشخص کرده و سایر هزینهها در نظر بگیریم حدود ۲۶ میلیون نفر در کشور دچار مشکل هستند و این آمار نسبت به ۱۰ سال قبل هشت میلیون نفر افزایش داشته است.
بنا بر گفته موسوی نیک حدود یک میلیون نفر از این ۲۶ میلیون نفر افرادی هستند که اگر تمامی درآمد خود را نیز فقط صرف تامین مواد مورد نیاز برای تغذیه کنند، باز هم دچار مشکل هستند و لذا دولت در صدد است فعلا از تعداد ۲۶ میلیون نفر زیر خط فقر جان یک میلون نفری را نجات دهد که درآمد ماهانه آن ها تاکنون کمتر از ۵۰۰ هزار تومان بوده و تحت پوشش هیچ نهاد حمایتی نیز نبودند که البته برای جامه پوشاندن به همین وعده نیز تاخیر دارد.
اگر چه مقرر بود شناسایی و خط فقر مطلق به انسال کشیده نشود اما بسیاری استان ها هنوز در حال شناسایی و راستی آزمایی این آمار هستند.
بنا بر اظهارات مدیریت اجتماعی اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خراسان رضوی این استان بعد از سیستان و بلوچستان بیشترین سهم را در بین سایر استانهای کشور در این طرح دارد، ازجمله دلایلی که سهم استان از این تعداد نسبت به سایر استانهای دیگر بیشتر است، سطح درآمدی پایینی خانوارها، شرایط مرزنشینی، جمعیت بالای حاشیهنشینی و سهم بالای استان از یارانه بگیران دولت است.
در همین حال سهم در نظر گرفتهشده برای خراسان رضوی در طرح مقابله با فقر مطلق ۱۰۹ هزار و ۷۷۹ نفر است که تاکنون ۲۵ هزار و ۵۸۵ نفر در خراسان رضوی شناساییشده است.
آبان ماه امسال بسیاری از مدیران تأمین اجتماعی در استانهای کشور آمارهای متعددی را از افراد شناساییشده و زیرخط فقر مطلق دادند که نشان می هد بسیاری از افراد در استانهای مختلف درآمدی ماهانه کمتر از ۵۰۰ هزار تومان دارند.
مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد در آبان ماه سال جاری از ثبتنام تعداد ۴۰ هزار نفر در فهرست افراد زیرخط فقر مطلق در این استان ۷۲۶هزارنفری خبر داد و در همین حال آمار افراد شناسایی شده که زیر خط فقر مطلق هستند در استان کرمان نیز به تعداد ۴۴ هزار نفر رسیده است و لذا از آن جا که بسیاری از این افراد ناشناخته و به دلیل عدم سواد از ثبت نام در سامانه الکترونیکی محروم هستند پیش بینی بسیاری از کارشناسان بیش از این تعداد است.
یکی از دلایل توجه به خط فقر، مسئله تورم بالای کشور است که موجب شده خانوارهای ایرانی سالبهسال قدرت خرید کمتری داشته باشند.
خط فقر بهصورت کلی به سطحی از درآمد گفته میشود که حداقل درآمد یک خانوار برای زندگی را شامل میشود. این میزان از درآمد با یافتن هزینه کل تمام منابع ضروری، که یک انسان بالغ بهصورت متوسط به آن نیاز داشته و مصرف میکند، محاسبه میشود. درآمد پایینتری از خط فقر، فقر مطلق است. وضعیتی که در آن افراد از منابع ضروری برای ادامه زندگی بهکلی محروم هستند.این افراد در تداوم زندگی دچار مشکل میشوند و در تأمین نیازهایی مانند خوراک، پوشاک و مسکن ناتواناند. بنابراین خط فقر مطلق، حداقل درآمدی است که هر فرد برای زندگی روزانه نیاز دارد.
آخرین گزارش منتشرشده وزارت رفاه در سال ۱۳۹۹ در کشور در راستای تعریف خط فقر مطلق برای یک خانوار چهارنفره عدد ۳میلیون و ۳۸۵هزار تومان بوده است. بدیهی است باوجود بالا رفتن تورم در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ خط فقر نیز بالاتر رفته باشد. مطابق گزارشها، این رقم بهطور متوسط برای خانوار ۴نفره در سال ۱۴۰۱ در سطح ۶میلیون و ۳۶۰هزار تومان برآورد شده است. البته این رقم برای استانها و شهرها متفاوت است. آخرین برآوردها نشان میدهد بیشترین خط فقر مطلق در سال جاری برای خانوار ۴نفره در شهر تهران بوده که این مبلغ حدود ۱۲میلیون تومان است.
افزایش چند برابری خط فقر
طبق گزارش منتشرشده حدود ۹٫۳ میلیون خانوار فقیر شناساییشدهاند. دستهبندی این خانوارها به دو گروه تحت پوشش و فاقد پوشش نهاد حمایتی است . بر این اساس ۲٫۸ میلیون خانوار که ۳۰ درصد از کل خانوارهای فقیر را تشکیل میدهد، تحت پوشش قرار دارند و ۶٫۶ میلیون خانوار که ۷۰ درصد از کل خانوارهای فقیر هستند، تحت پوشش نهاد حمایتی نیستند.
بر اساس این گزارش درمجموع تعداد ۱۳٫۹ میلیون خانوار در طبقه متوسط قرار دارند که بر اساس نوع شغل آنها، قابلطبقهبندی بوده و به پنج دسته تقسیمشدهاند. طبق این گزارش ۲٫۲ میلیون خانوار، ۱۵٫۸ درصد از کل خانوارهای متوسط را کارکنان و مستمریبگیران دولت تشکیل میدهند. درعینحال ۶ میلیون خانوار یعنی ۴۳٫۳ درصد از کل خانوارهای متوسط را کارگران و مشاغل خصوصی تشکیل میدهند.
۲٫۴ میلیون خانوار یعنی ۱۷٫۳ درصد از کل خانوارهای متوسط را بازنشستگان تشکیل میدهند . درعینحال سه میلیون خانوار طبقه متوسط یعنی نزدیک به ۲۱.۷ درصد از جمعیت این طبقه فاقد درامد ثابت هستند و ۲۷۷ هزار خانوار، ۲ درصد از کل خانوارهای متوسط تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند.
امروز بین ۲۷ میلیونتا ۴۲ میلیون نفر ایرانی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد از کل جمعیت ایران به اذعان آمارهای رسمی و غیررسمی، زیرخط فقر قرار دارند. این جمعیت، در سال ۱۳۹۶ خورشیدی حدود ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بود و درواقع اکنون پنجتا هشت برابر آن مقطع است.
حال با این تفاسیر آیا دولت سیزدهم میتواند واقعاً تا پایان سال ۱۴۰۱ جمعیتی به این بزرگی و حتی کسری از آن بهعنوان «فقیر مطلق» را از زیرخط فقر بیرون بکشد؟
نظر شما