بازار؛ گروه بین الملل: برای مردم چین، دهه گذشته دهه ای موفقت آمیز بوده است. این کشور تحت رهبری کمیته مرکزی حزب کمونیست چین (CPC) با محوریت «شی جین پینگ»، تلاش های زیادی در جهت تقویت اقتصاد، تعمیق اصلاحات، بهبود حقوق مردم و عمل به عنوان یک قدرت جهانی مسئول انجام داده است.
جهان عرب توسعه چین را چگونه می بیند؟ طرح یک کمربند یک جاده پیشنهادی چین برای کشورهای عربی چه نفعی داشته است؟ طی ۱۰ سال گذشته، چین دستاوردهای بزرگ و گام های مهمی در صحنه جهانی داشته است. این کشور به بزرگترین اقتصاد، از نظر برابری قدرت خرید (PPP)، بزرگترین کشور تجاری و بزرگترین مرکز تولید در جهان تبدیل شده است. ابتکار غول پیکر یک کمربند یک جاده (BRI) شامل بیش از ۱۴۰ کشور و بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا (AIIB) با مشارکت سرمایه ۱۰۰ میلیارد دلاری بوده و در مناطق مختلف جهان مطرح شده است. از سال ۲۰۱۲، چین در تمام مناطق جهان بیشتر دیده شده است.
از نظر علمی، چین در سه سال گذشته بیشترین پرونده درخواست های پیمان همکاری پتنت (PCT) را داشته است. در سال ۲۰۲۲ هم از نظر مقالات علمی تحقیقاتی و هم از نظر مقالات پر استناد رتبه اول را در جهان کسب کرده است. اخیراً، تیم اکتشاف فضایی چین با تجزیه و تحلیل نمونههای ماه بازیابی شده توسط مأموریت روباتیک Chang'e-۵ به موفقیتهایی دست یافت و قابلیتهای رو به رشد اکتشاف فضایی چین را به نمایش گذاشت.
رهبری حزب کمونیست چین (CPC) یکی از عوامل اصلی موفقیت در دستاوردهای چین است. از زمان پیروزی در جنگ داخلی چین در سال ۱۹۴۹، حزب کمونیست چین از ملت چین در برابر تهدیدات داخلی و خارجی محافظت کرده و انسجام اجتماعی، وحدت و رفاه را تضمین کرده است. فلسفه چین باستان به طور مشخص ریشه در رهبری چین دارد و تاکید زیادی بر بهبود زندگی مردم، اولویت قرار دادن رفتار اخلاقی در جامعه بر منافع مادی شخصی، ارائه الگوهای الهام بخش و ترویج برابری دارد.
یکی دیگر از عوامل موفقیت چین، شفافیت چشم انداز و مأموریت دو هدف صد ساله تا سال ۲۰۴۹ است که به ۱.۴ میلیارد چینی احساس روشنی از جهت و هدف می دهد. تمدن کهن و عمیق چین به مردم خود اعتماد به نفس کافی داده است تا مسیر توسعه سوسیالیسم خود را با ویژگیهای چینی دنبال کنند و از دام استفاده از مدلهای خارجی که با شرایط محلی آنها همخوانی ندارد اجتناب کنند.
باید گفت روابط اعراب و چین به دوران باستان باز می گردد. بیش از دو هزار سال پیش، جاده ابریشم باستانی اعراب و چینی ها را به هم متصل کرد. روابط دو طرف همکاری، گشایش و فراگیری، یادگیری متقابل و سود بوده است. اعراب و مسلمانان داستان ژنگ هی، دریانورد مسلمان چین در سلسله مینگ را که در قرن پانزدهم به جده، مکه و مدینه سفر کرد، می دانند و تحسین می کنند. اعراب و چینی ها اهل تجارت هستند. آنها هزاران سال است که با یکدیگر معامله می کنند. به عنوان تاجر، ایجاد اعتماد و روابط برد-برد برای آنها و جانشینان آنها طبیعی و ضروری است. جای تعجب نیست که چین در حال حاضر بزرگترین شریک تجاری اعراب است.
تاریخ نقش مهمی در روابط اعراب و چین دارد. هر دو به شدت از تاریخ باشکوه خود و خیانت و تحقیر اخیر توسط غرب آگاه هستند که آنها را قادر می سازد با یکدیگر همدردی کنند. هر دو علل تحقیر خود را درک می کنند و برای از بین بردن آنها تلاش می کنند.
چین بین سالهای ۱۸۴۰ و ۱۹۴۹ تحقیر شد اما بالاخره پیروز شد و این طعم تلخ بیش از یک قرن تحقیر، چینیهای آگاه به تاریخ را قادر میسازد تا با کسانی که اخیراً احساس حقارت خود را تجربه میکنند، از جمله بسیاری از بخشهای جهان عرب و مسلمان، همدردی کنند.
اعراب و چین در نتیجه تاریخ دوستانه خود و مخزن عمیق حسن نیت بین دو طرف، توانسته اند اعتماد ایجاد کنند و به سرعت روابط خود را تقویت کنند. رهبران عرب و چین نگاهی طولانی به روابط خود دارند و بر این باورند که روابط آنها دارای هم افزایی استراتژیک و مکمل و پتانسیل رشد زیادی است. این مهم یکی از دلایل اصلی ایجاد انگیزه برای هماهنگی استراتژیک در سطح بالا در برنامه های ملی بین دو طرف بوده و یکی از مهمترین دلایلی است که برخی از کشورهای مهم عرب برای تبدیل شدن به اعضای موسس بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا (AIIB) ثبت نام کردند. باید گفت چین روابط دوجانبه خود را با سه اقتصاد بزرگ اعراب، عربستان سعودی، امارات و مصر به سطح یک مشارکت استراتژیک جامع ارتقا داده است.
روابط اعراب و چین از طریق معاملات راهبردی بلندمدت در بخشهای حیاتی مانند انرژی و مخابرات، نهادینه شده و تثبیت میشود. شکی نیست که چشم انداز روابط اعراب و چین بسیار زیاد است.
منطقه امیدوار است که چین به موفقیت عظیم خود در توسعه ادامه دهد، زیرا مردم و رهبران عرب موفقیت چین را به معنای واقعی کلمه موفقیت جهان عرب می دانند. روابط اعراب و چین به طور تصاعدی در حال رشد بوده است. آنها پتانسیل زیادی برای رشد بیشتر در آینده دارند، به ویژه زمانی که وضعیت ژئوپلیتیک منطقه ای و جهانی تثبیت شود. بسیاری از ناظران امیدوارند و انتظار دارند که مسیر کنونی روابط اعراب و چین ادامه یابد و راه اندازی مجدد جاده ابریشم قدیم تسریع شده و دوران طلایی جدیدی از روابط اعراب و چین آغاز شود.
اگرچه ادعاها و هشدارهایی مبنی بر این که پروژه های یک کمربند یک جاده چین، تله بدهی هستند، وجود دارد، اما کشورهای عربی مشتاقانه از این طرح استقبال کرده اند. از زمان اعلام آن توسط رئیس جمهور چین در سال ۲۰۱۳، کشورهای عربی به گرمی از این ابتکار استقبال نموده و متعهد شده اند که به آن کمک مالی کنند.
داستان موفقیت توسعه چین منبع الهام بسیاری از مردم و کشورهای عرب بوده است. هم افزایی زیادی بین دو طرف وجود دارد و آنها را در بسیاری از زمینه ها از انرژی گرفته تا زیرساخت ها شریک طبیعی می کند.
طرح یک کمربند یک جاده فرصتی عالی برای اعراب است تا به اهداف استراتژیک برنامه های توسعه ملی خود دست یابند. بسیاری از کشورهای عربی در تلاش هستند تا تنوع درآمدهای اقتصادی و مالی و ایجاد شغل را تقویت کنند، مراکز لجستیکی و مراکز مالی ایجاد کنند و قابلیتهای فناوری را توسعه دهند. این اهداف به خوبی اهداف طرح یک کمربند یک جاده چین را تکمیل می کند.
نظر شما