بازار؛ گروه بین الملل: احداث پروژه بندری در شهر چابهار ایران به عنوان یک مرکز بالقوه تجارت جهانی و عرصه رقابت های ژئوپلیتیکی، از مدتها پیش توجه قدرت هایی مانند چین و هند را به خود جلب کرده است.
در همین راستا، هند و ایران نیز به منظور توسعه این بندر، قراردادهایی امضا کرده و هند سرمایه گذاری به ارزش ۵۰۰ میلیون دلار در چابهار انجام داده است. در واقع علاقه هند به چابهار ریشه در اهداف این کشور برای گسترش نفوذ تجاری خود دارد، زیرا دهلی نو این بندر را راهی برای دسترسی به بازارهای آسیای مرکزی و افغانستان بدون نیاز به مسیر زمینی پاکستان می داند. علاوه بر این، از دیدگاه دولت هند، این بندر می تواند با تقویت روابط هند و ایران به عنوان یک عامل متعادل کننده در برابر گسترش روابط چین و پاکستان عمل کند. بنابراین چابهار دو منفعت اقتصادی و ژئوپلیتیکی قابل توجه برای هند دارد.
در عین حال، چین نیز که در سال های اخیر روابط خود را با ایران گسترش داده، با استفاده از ظرفیت قراردادی ۲۵ ساله خود برای نفوذ به بندر، به دنبال دسترسی به مسیرهای کشتیرانی و توسعه شبکه تجارت دریایی خود است.
از دیدگاه ایران مشارکت و سرمایه گذاری چین در این بندر موجب تقویت روابط اقتصادی و دیپلماتیک ایران و چین می شود؛ موضوعی که در شرایط انزوای بین المللی و تحریم های امریکا علیه ایران برای جمهوری اسلامی اهمیت قابل توجهی دارد
از دیدگاه ایران مشارکت و سرمایه گذاری چین در این بندر موجب تقویت روابط اقتصادی و دیپلماتیک ایران و چین می شود؛ موضوعی که در شرایط انزوای بین المللی و تحریم های امریکا علیه ایران برای جمهوری اسلامی اهمیت قابل توجهی دارد. افزون بر این، ایران نگاهی اجمالی به استفاده از رقابت چین و هند بر سر بندر و ایجاد توازن بین دو قدرت در جهت منافع خود دارد.
دولت هند سابقه ای طولانی در همکاری و سرمایه گذاری در این بندر دارد و به دنبال توسعه بازار خود در آسیای مرکزی و غرب از طریق این بندر است. همکاری ایران و هند در چابهار به سال ۱۳۸۲ برمی گردد، اما تلاش مشترک دو کشور برای تقویت این همکاری ها از سال ۱۳۹۵ با وعده سرمایه گذاری ۵۰۰ میلیون دلاری دولت هند در این بندر آغاز شد.
سرمایه گذاری در بندر چابهار علاوه بر منافع اقتصادی، یک اقدام متعادل کننده برای هند در مواجهه با پروژه شبکه تجارت دریایی چین و همکاری چین با پاکستان در بندر گوادر است.
در رابطه با مشارکت هند و چین در چابهار، این بندر میتواند به عنوان یک بندر بینالمللی در نظر گرفته شود و منافع همه طرف ها از جمله چین را تامین کند. هند، چین، ایران و پاکستان بازیگرانی هستند که منافع مشترکی برای همکاری از طریق کریدورهای ترانزیتی به سمت آسیای مرکزی و اروپا دارند و بندر چابهار می تواند دروازه ای برای این همکاری باشد.
در حقیقت، نزدیکی جغرافیایی این بندر به کشورهایی مانند افغانستان، پاکستان و هند و همچنین موقعیت آن به عنوان یک مرکز ترانزیت کلیدی در کریدور بین المللی حمل و نقل شمال_جنوب، این پتانسیل را به آن می دهد تا به یکی از مهم ترین قطب های تجاری در منطقه تبدیل شود. چابهار همچنین یکی از معدود بندرهایی در ایران است که از تحریم های امریکا مستثنی شده است، که این موضوع به طور قابل توجهی رویههای تجاری با سایر کشورها را ساده میکند.
از نقطه نظر هند، چین، با بزرگترین جمعیت جهان، دومین اقتصاد بزرگ و موقعیت های برجسته در سازمان ملل متحد، سازمان تجارت جهانی و سایر سازمان های بین المللی، پیش از این رقیب اصلی آن برای موقعیت ابرقدرت بوده است. علاوه بر این، همکاری چین با پاکستان از طریق توسعه بندر گوادر و کریدور اقتصادی چین و پاکستان یا همان سی پک نگرانی هایی را در مورد اینکه چگونه مشارکت دو دشمن اصلی هند میتواند بر این کشور تأثیر بگذارد، ایجاد کرده است.
مشارکت هند در بندر چابهار به عنوان یک استراتژی کلیدی در جهت تقویت موقعیت ابرقدرتی خود از طریق گسترش حضور در بازار منطقه ای و استفاده از اتحاد هند و ایران به ویژه در خصوص همکاری چین و پاکستان عمل می کند
بنابراین، مشارکت هند در بندر چابهار به عنوان یک استراتژی کلیدی در جهت تقویت موقعیت قدرت خود از طریق گسترش حضور در بازار منطقه ای و استفاده از اتحاد هند و ایران به ویژه در خصوص همکاری چین و پاکستان عمل می کند. هند تنها قدرتی نیست که در بندر چابهار سهام دارد، زیرا همانطور که پیشتر گفته شد، چین نیز به دنبال تقویت روابط با ایران برای تامین منابع انرژی و منابع معدنی و دسترسی به مسیرهای تجاری سودمند اوراسیا بوده است.
با توجه به سرمایهگذاری چین در بندر گوادر پاکستان، یکی دیگر از محرکهای اصلی علاقه چین به بندر چابهار، جلوگیری از دسترسی هند به مسیرهای افغانستان و آسیای مرکزی است
بنابراین، دسترسی چین به بندر چابهار در جهت دستیابی به این اهداف خواهد بود، زیرا چین می تواند این بندر را به شبکه تجاری گسترده دریایی خود متصل کند. با توجه به سرمایهگذاری چین در بندر گوادر پاکستان، یکی دیگر از محرکهای اصلی علاقه چین به بندر چابهار، جلوگیری از دسترسی هند به مسیرهای افغانستان و آسیای مرکزی است.
به طور کلی، چین و هند در پروژه های متعددی شراکت استراتژیک دارند و سعی می کنند از نظر استراتژیک با یکدیگر مقابله نکنند. با این حال، وقتی پروژههای آنها پروژههای مشارکتی نباشد، این رابطه به رقابت تبدیل میشود، نه یک درگیری، زیرا این نبرد ضررهای زیادی برای هر دو کشور دارد که هر دو بازیگر مهم منطقه جنوب شرق آسیا هستند. چین با پاکستان شراکت استراتژیک دارد و در حال توسعه شبکه اقتصادی پاکستان و زیرساخت های حمل و نقل است.
در این شرایط هند در عرصه بین المللی با کارت چابهار بازی می کند. هند علاقمند به سرمایه گذاری در چابهار و استفاده از چابهار در تبلیغات بین المللی خود است. هدف هند این است که با سرمایه گذاری چین در پاکستان رقابت کند و به جهان بگوید که اقدامات لازم را در توسعه چابهار انجام داده است
فرصت های اقتصادی و دیپلماتیک ارائه شده توسط هند و چین میتواند به ایران کمک کند تا جایگاه قدرت خود را تقویت کند، اما تقسیم قدرت و معاملات نامتقارن میتواند ایران را به یک شریک کوچک تبدیل کند. از این رو، تهران در تلاش است تا راهی برای ایجاد تعادل استراتژیک بین هند و چین بیابد.
به عنوان مثال، ورود اخیر ایران به سازمان همکاری شانگهای؛ سازمانی که شامل چین و هند نیز می شود، نشان دهنده تمایل این کشور برای تشکیل ائتلافی علیه هژمونی غرب است و در عین حال به دنبال تأیید نقش فعال تر در امور آسیای مرکزی و خاورمیانه است. ایران میتواند از عضویت خود در سازمان شانگهای و سایر ابتکارات چندجانبه به عنوان ابزاری برای بازی با هند و چین در برابر یکدیگر استفاده کند. افزون بر این، جمهوری اسلامی میتواند تهدید کند که اگر امتیازات بیشتری از کشور دیگر نگیرد، نزدیکتر با یک کشور همراه خواهد شد.
بنابراین، ایران می تواند از رقابت چین و هند در جهت تقویت موقعیت خود استفاده کند و در عین حال خط مستقل طولانی مدت خود را حفظ کند که خود را به شرق یا غرب خیلی نزدیک نکند.
نظر شما