بازار، گروه بانک و بیمه: مرتضی افقه تحلیلگر اقتصادی در گفتگو با بازار، درباره ده ماموریت جدید که رییس جمهور به بانک مرکزی ارجاع داده گفت: کسانی که از شیوه مدیریت حاکمیت کشور شناخت کافی دارند؛ می دانند که از اول انقلاب تا به امروز از این گونه دستورات و اوامر و بخش نامهها زیاد داشتیم ولی چون ساختارها آمادگی اعمال این نوع توصیهها و اوامر را ندارند تا به امروز اجرایی نشده است. بارها گفتهام که ۶ برنامه ۵ساله پر از این گونه اوامر را گذراندهایم ولی نتیجه ای در پی نداشت.
وی ادامه داد: اولا، هیچ کدام از دستوراتی که ایشان صادر کردند، جدید نیستند و تکرار همان اوامری بوده که عملا در این ساختار اقتصادی شدنی، نیست. بنابراین، اگر بخواهیم دنبال این توصیهها باشیم به جز ۵ برنامه ده ها سند برای اقتصاد مقاومتی و چشم انداز گرفتهایم. حتی شاهد هستیم هر ساله رهبری نامگذاری برای سال دارند، آنها بیایند و یک گزارش بدهند که چقدر در مسیر نامگذاری آن سال حرکت کردند؟
فرمولهای اقتصادی خیلی برروی اینکه شرایط را عوض کنند بُرد ندارند. به دلیل اینکه مشکل در حوزه موضوعات اقتصادی نیست
این استاد دانشگاه افزود: این نکته را اشاره کنم، مشکلات ما بیشتر ریشههای غیر اقتصادی دارند و با فرمولهای اقتصادی از جمله اینکه بانک مرکزی خودش را اصلاح کند یا وزارت اقتصاد و دارایی روند بهتری را در پی بگیرد حل نمی شود. کلا فرمولهای اقتصادی خیلی برروی اینکه شرایط را عوض کنند بُرد ندارند. به دلیل اینکه مشکل در حوزه موضوعات اقتصادی نیست.
افقه ادامه داد: مهمترین مشکلاتی که ما داریم، انتخاب و انتصاب مدیران ناکام، نظام ناشایسته سالاری حاکم بر تصمیمات، نظام حاکم بر گزینش کردن نمایندههای مجلس و... از مهمترین مشکلات نفوذ یافته به بدنه اقتصادی است.
این کارشناس در پاسخ به این پرسش که یکی از ماموریتهایی که رییس جمهور به بانک مرکزی داده بحث تقویت ارزش پول ملی است، گفت: نباید اسم این را دستور یا ماموریت بگذاریم. به دلیل اینکه یکی از اهداف اولیه تمام بانکهای مرکزی در دنیا تقویت پول ملی است و این دیگر گفتن ندارد.
وقتی ما نتوانیم نفت بفروشیم و نتوانیم صادرات دیگری هم انجام دهیم یا اگر هم داشته باشیم تحریم هستیم، چگونه می توانند ارزش پول ملی را تقویت کند؟
این کارشناس اقتصادی خاطر نشان کرد: آقای رئیسی باید ببیند در ۳۰ سال گذشته چرا بانک مرکزی نتوانسته این تقویت را انجام بدهد؟ وقتی ما نتوانیم نفت بفروشیم و نتوانیم صادرات دیگری هم انجام دهیم یا اگر هم داشته باشیم تحریم هستیم، چگونه می توانند ارزش پول ملی را تقویت کند؟ بانک مرکزی باید به اندازه کافی قدرت داشته باشد. مهمترین قدرتی که باید داشته باشد این است که به اندازه کافی ارز در اختیارش باشد که وقتی قیمت ارز بالا می رود و ارزش پول ملی کاهش پیدا می کند از طریق ذخیر ارزها دخالت کند و اجازه ندهد قیمت ارز بالا رود تا پول ملی تقویت شود.
وی ادامه داد: مساله خیلی واضح است، وقتی ارز بالا می رود یعنی ارزش پول ملی کم می شود و لذا بانک مرکزی با دستور نمی تواند این را تقویت کند. چون ارزی در دستش ندارد که بتواند تاثیرگذار باشد، حالا شما ۱۰ دستور دیگر هم بدهید!
افقه با اشاره به بحث فعالسازی حساب تجاری که یکی دیگر از ماموریت های بانک مرکزی است، بیان کرد: شما وقتی امکان تجارت ندارید یا اگر هم دارید به صورت مخفیانه و با دور زدنها است، برای یکی دو سال قابل تحمل است.
وقتی شما تحریم هستید و نمی توانید تجارت کنید، بانک مرکزی چه نقشی می تواند داشته باشد؟ کسی که می تواند تحریمها را بردارد می تواند تصمیم بگیرد که حساب تجاری فعال شود یا نشود
وی افزود: اگر رییس جمهور می خواهد که یک روند عادی بر کشور حاکم شود باید از این موانع عبور کند. وقتی شما تحریم هستید و نمی توانید تجارت کنید، بانک مرکزی چه نقشی می تواند داشته باشد؟ کسی که می تواند تحریمها را بردارد همان فرد و یا جریان هم می تواند تصمیم بگیرد که حساب تجاری فعال شود یا نشود. اگر حساب تجاری می خواهند باید تحریمها را بردارند و تازه اگر تحریمها را هم بردارند مشکل حل نشده است و باید اجازه دهند که مراودات مالی هم از طریق FATF صورت گیرد؛ پس آن توافق را هم باید امضا کنند وگرنه یک عده دستورات تکراری است که اصلا برخی نیاز به دستور نیست و جزء وظایف بانک مرکزی بشمار می آید.
این استاد دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: اگر نقدینگی به سمت تولید برود، نگران کننده نیست ولی مشکل این است که به سمت تولید نمی رود. به دلیل اینکه سرمایه گذار دنبال حداکثر سودش است و وقتی ببیند در بخش تولید هزاران مانع برایش می تراشند و از چندین اداره ناکارآمد دولتی باید مجوز بگیرد و یکسال منتظر مجوز بماند تا تبدیل به سوله شوند و تازه بعد از آن سرمایه اش بعد 7 تا 8 سال تبدیل به سود می شود.
لذا بسیار طبیعی و منطقی است که افراد سرمایه شان را به بازار ارز و طلا و مسکن و به بخش غیر مولد ببرد. بنابراین، نباید غیرواقعی صحبت کنیم. شما باید بگویید چکار کنیم که تولید سودآور شود و بعد سرمایه گذار وقتی می بیند، تولید سودآور است پولش را به آنجا می برد. این توصیه ها ی سطحی وخسته کننده به جایی نمی رسد.
نظر شما