به گزارش بازار، ابوالفضل کوده ئی، مدیرکل سرمایهگذاری خارجی سازمان سرمایهگذاری در نشست «کارآمدسازی مناطق آزاد؛ موانع و الزامات» و در در تحلیل مشوقهای سرمایه گذاری گفت: برای بیان یک تقسیم بندی، مشوقها میتوانند مالی باشند مثل معافیت مالیاتی و گمرکی، میتوانند حقوقی باشند مثل قوانین موثر در سهولت کسبوکار، میتواند جغرافیایی باشد با توجه به موقعیت مکانی مثلا در آذربایجان شرقی سه شهرک ویژه برای جذب سرمایهگذاری خارجی ایجاد شده است میتواند مشوقی برای سرمایه گذارها باشد.
مدیرکل سرمایهگذاری خارجی سازمان سرمایهگذاری افزود در تحلیل مشوقها میتوان چند شیوه را دنبال کرد. شیوه اول: آمار را تحلیل کنیم. ۱۰۳ طرح سرمایه گذاری خارجی در مناطق آزاد وجود دارد، بیش از ۱۴ میلیارد دلار مجوز مصوب برای سرمایهگذاری خارجی داریم که ۲ میلیارد آن جذب شده است. شیوه دوم تحلیل جغرافیایی به نظر میرسد آمارها نشانگر آن است که هرجایی نمیتوانیم منطقه آزاد و ویژه ایجاد کنیم. شیوه دیگر تحلیل اظهارات متقاضیان است.
وی در ادامه گفت اگر سوال شود چرا منطقه آزاد را به سرزمین اصلی ترجیح دادید نکته اول سود دهی و دوم امنیت سرمایه گذاری است. در سوددهی سنجه مشوقها قابل تحلیل است، چون قیمت تمام شده را پایین میآورد. اما درباره امنیت سرمایه باید ببینیم آیا قوانین مناطق آزاد جوابگوی این نیاز بوده است؟ به نظر میرسد اینطور نیست و عملا برای سرمایه گذار خارجی تفاوتی بین مناطق و سرزمین اصلی نیست و قانون یکسانی بر هر دو حاکم است. حتی در دورههایی تملک سرمایه گذاران در سرزمین اصلی بهتر از مناطق آزاد صورت میپذیرفته است. برای اعطای معافیت باید متناسب با نوع فعالیت معافیت تعلق بدهیم با اعطای معافیت درآمد دولت کم میشود و باید با تحلیل هزینه و فایده ببینیم در مقابل این کاهش درآمد چه آوردهای برای کشور داشته ایم.
مدیر سرمایه گذاری خارجی افزود: خلاهای جذب سرمایه در مناطق آزاد عبارتند از: عدم وجود مدل مطلوب مناطق آزاد که مورد توافق سیاستگذاران باشد. جایگاه متولی این کار یعنی دبیرخانه شورای عالی که معلوم نیست زیر نظر رییس جمهور است یا وزارت اقتصاد. قدرت داشتن این نهاد مهم است. عدم اختصاص بودجه دولتی برای تامین زیرساخت. مشوقهای کنونی هدفمند نیست و بر اساس اولویتها تعیین نشده جایگاه مناطق در زنجیره ارزش کشور مشخص نیست. مکانیزم بازاریابی جذب سرمایه نیاز به بازبینی دارد. تناسب ابزار و اهداف نقطه مغفولی است و برای هر الگویی باید مطالعات تطبیقی انجام شود و از موارد موفق الگوبرداری کنیم. همچنین هدایتگری سرمایه گذار خارجی را باید بررسی کنیم که آیا اختیار کافی در دست سازمان مناطق هست که اینها را هدایت کند؟ و اگر امکانش را دارد به چه سمتی هدایت کنند؟ آیا طرحی برای این اولویتها و کسب منافع بیشتر را داریم؟
نظر شما