معصومه آموده، بازار؛ قوانینی که پیش پای شرکتهای دانش بنیان سنگ میاندازند، این روزها روایت مشترک بسیاری از دانش بنیانها است. شرکتهای عمدتاً جوانی که با سرمایههای اندک و با انگیزه تولید بالا به میدان میآیند اما نه تنها امورات شأن تسهیل نمیشود، بلکه بعضاً شاهد مشکلات عدیده بر سر راهشان نیز هستیم.
متخصصانی در این کشور وجود دارند که حاضر نشدند از علم خود در آن سوی مرزها استفاده کنند و در کشور خودشان آن را به کار گرفتند تا ایران در حوزه کسب و کارهای دانشبنیان حرفی برای گفتن داشته باشد اما در این میان چالشهایی بر سر راهشان قرار دارد که راه را برایشان سخت و طاقت فرسا کرده است.
روایت تسهیلگری در سالی که به نام دانش بنیانها، تولید و اشتغالزایی نامگذاری شده، در گفتگو با مرتضی عطایی نژاد، عضو بنیاد ملی نخبگان، فعال حوزه کسب و کار دانش بنیان، کارآفرین و کارشناس ارشد مدیریت کار آفرینی به بحث گذارده میشود. پیش از شروع باید توضیح داد که این گفتگو در دو قسمت خواهد بود که قسمت نخست آن را هم اکنون و قسمت دوم آن را فردا مطالعه میکنید.
* شرکتهای دانش بنیان برای دریافت مجوز کسب و کار از چه موانعی رنج میبرند؟
برای راه اندازی کسب و کار دانش بنیان نیاز به کسب تعدادی مجوز است که خود مجوزها بزرگترین مانع پیشبرد کار محسوب میشود. وجود قوانین غیرشفاف نیز به کارشناسان اجازه میدهد تا با صاحبان کسب و کار برخورد سلیقهای انجام دهند و حتی کارشناسانی هستند که با تفاسیری به ما میگویند « باید مجوز دیگری نیز دریافت کنیم» و وقتی دلیل این موضوع را جویا میشویم، پاسخی نمیدهند.
برای راه اندازی کسب و کار دانش بنیان نیاز به کسب تعدادی مجوز است که خود مجوزها بزرگترین مانع پیشبرد کار محسوب میشود
برای مثال یکی از همین شرکت ها زمانی برای وب سایتی درخواست مجوز کرده بود. «ای نماد» به وی اعلام کرده بود که باید از جواز اتحادیه کسب و کارهای مجازی برخودار شود برای همین به اتحادیه مراجعه کرد اما به وی گفتند باید از «ای نماد» جواز بیاورد!
* فقدان هماهنگی دستگاهای دولتی برای اعطای مجوز کسب و کار، چه خطراتی را برای کسب و کارهای دانش بنیان ایجاد میکند؟
عدم هماهنگی بین دستگاهای دولتی سبب سردرگمی کسب و کارهای دانش بنیان و افزایش هزینههای تولید میشود که نتیجه آن، فزونی یافتن هزینه تولید از قیمت فروش است و سرانجام کسب و کار دانش بنیان از چرخه صرفه اقتصادی خارج و با شکست مواجهه میشود ابتدا باید این موانع از سر راه کسب و کارهای دانشبنیان کنار رود تا کسب و کارها با تسریع فرآیندها بتوانند فعالیت خود را شروع کنند. حمایتها از دانش بنیان گامهای بعدی است که به آن نیاز میشود.
* در صحبتهای خودتان به حمایت اشاره کردید، دولت چه وظیفهای برای بازار فروش محصول و رونق تولید محصولات دانش بنیان دارد؟
براساس قاعده نباید از کلمه بازاریابی برای دولت استفاده کرد. چرا که دولت وظیفه برای بازاریابی فروش محصول دانشبنیان ندارد اما دولت میتواند با تعریف فرایند و سیاستها شرایط بازار و قاعده بازی را طوری رقم بزند تا کسب و کار دانش بنیان در عرصه بازار شد کند.
نکتهای که در بازار فروش وجود دارد این است که قیمت تمام شده تولید محصول از قیمت فروش آن کمتر شود، آن کسب و کار برای فروش خودش هزینه کرده و آماده رقابت با کسب کارهای خارجی میشود که این محصول را تولید میکند.
* دولت چگونه میتواند هزینه تولید محصول شرکتهای دانش بنیان را کاهش دهد؟
اداره دارایی و کارشناسان این مجموعه هزینههایی را به کسب و کار تحمیل میکنند که به جا نیست. صاحب حرفه باید شغل خود را به سختی انجام دهد تا هزینههای اضافی دارایی را پرداخت نکند در زمینه واردات مواد اولیه نیز باید با مشکلات دست و پنجه نرم کنیم که این خود هزینه تولید را بیشتر میکند. برای درک بهتر موضوع من مثالی را بیان میکنم: به دلیل عدم تولیدموتور الکتریکی در کشور، ما به ناچار باید این محصول با واردات تأمین کنیم که خود این واردات به هزینه کردن زمان، هزینه ترخیص کالاو کارگزار نیاز دارد. این در صورتی است که میتوان با تسهیل فرآیندها مواد اولیه را راحت تر تأمین کرده و هزینههای تولید نیز کاهش یابد.
براساس قاعده نباید از کلمه بازاریابی برای دولت استفاده کرد. چرا که دولت وظیفه برای بازاریابی فروش محصول دانشبنیان ندارد
افزایش هزینههای تولید، علاوه بر اینکه قدرت تبلیغات را از تولید کنند میگیرد به وی اجازه نیز نمیدهد که برای محصول خود جشنواره برگزار کند و به خریداران تخفیف دهد. با این کار میدان را برای رقبای خارجی خالی میکنیم
* از رقابت با رقبای خارجی صحبت کردید، استقبال از محصولات داخلی دانش بنیان در داخل کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
من در اینجا از نمونهای حرف می زنم گرچه خنده دار اما حقیقت تلخی را بیان میکند در حال حاضر مخترعی در مجموعه ما مادهای تولید کرده که در وزارت نفت کاربرد دارد. این ماده را سالهای گذشته چین تولید میکرد اما به دلیل کیفیت این ماده ایرانی کشور چین خریدار این محصول شده است. نکته جالب اینجا آشکار میشود که وزارت نفت این ماده را دوباره از چین می خرد.
این تمام ماجرا نیست، در ذهن ما محصول ایرانی محصولی بی کیفیت قلمداد میشود اگر بپرسند که از بین محصول آلمانی و ایرانی کدام محصول را انتخاب میکنید؟ اکثر مردم در جواب آلمانی را انتخاب میکنند.تولید کننده ایرانی برای افزایش فروش خود از اسم کشورهای خارجی وام گرفته و محصول خود را با ادعای اینکه با لیسانس آلمان ساخته شده به فروش میرساند.
واقعیت ماجرا لحظهای هویدا میشود که محصول به طور کامل در کشور ساخته شده اما تولید کننده به دلیل ضعف فرهنگ از شرکت رده پایین آلمانی لایسنس دریافت کرده تا محصول خود را به فروش رساند.
* فرهنگ سازی خرید محصول داخلی بر عهده کیست؟
دولت وظیفه دارد فرهنگ سازی کند و فرهنگ سازی برگردن هیچ کسب و کاری نیست. اصلاً تولید کننده امکان اینکه بخواهد خودش فرهنگ سازی کند ندارد، اکنون تبلیغهایی که با نام تحت لیسانس فلان کشور منتشر میشود تمام اینها بازیهایی محسوب میشود که مخاطب را جذب کرده و به او القا کند محصولش با کیفیت است. براین اساس فرهنگ نقش مهمی در بازار محصولات دانش بنیان و بومی دارد.
* علاوه بر فرهنگ سازی دولت با چه روشهایی میتواند جلوی واردات چنین مواردی را بگیرد؟
سازمان پژوهشی علمی و صنعتی ایران طرحی رابا نام تأیید فناورانه ایجاد کرده است که براساس آن اگر محصولی تأیید فناورانه اخذ کند یعنی با تولید در کشور نیاز کشور رفع کند برای واردات آن محصول منع قانونی ایجاد میکند. البته روند دریافت تأیید فناورانه نیز طولانی است.
* چرا برخی کسب و کارهای دانش بنیان در عرصه بازار در همان ابتدا شکست میخورند؟
فناوران شخصیتهای نخبه ای هستنند که هرچیز که به ذهنشان میرسد آن را تولید میکنند اما به نیاز بازار توجه نمیکنند. محصول آنها با اینکه با کیفیت ساخته شده اما بر اساس شاخصهای کسب و کار ساخته نشده آن هم وضعیتی که مردم زیر فشار اقتصادی اند محصول با نیاز مردم باید شکل گیرد در غیر این صورت از عرصه بازار حذف میشوند.
دولت وظیفه دارد فرهنگ سازی کند و فرهنگ سازی برگردن هیچ کسب و کاری نیست
ما به افراد نخبه توصیه میکنیم که در گام اول محصول را تولید نکند، بر خلافیت محصول فنی خودشان متمرکز شوند و طراحی و بازاریابی محصول را به افراد متخصص همان رشته بسپارند. برای همین موضوع معاونت علمی ریاست جمهوری مشاورانی را در اختیار شرکت دانش بینان قرار داده تا آنها بتوانند به صورت رایگان از نظرات مشاورها استفاده کنند. ما از نبود چنین مشاورهایی در سالهای قبل رنج میبردیم به دلیل اینکه شرکتهای دانش بینان از تسهیلات استفاده میکردند و در مرکز رشد مستقر میشدند اما نمیتوانستند محصول خود را به بازار عرضه کنند. البته حدود ۹۷ درصد افراد این حوزه از این حمایت بیخبر اند
از کارکردهای مشاوران میتوان به این اشاره کرد که مخترعی حدود یک سال و نیم زمان خود را برای پروژه خود مصرف کرده بود اما در گفت و گو با مربیان متوجه شد که ایده وی مناسب نیست و از رویداد حذف شد آن مخترع به دلیل اینکه متوجه شده بود که ایده خودش امکان عرضه به بازار را ندارد خوشحال بود و تشکر میکرد که جلوی مصرف شدن زمانهای زیاد و سرمایه گذاری کلان بعد از این گرفته شد.
به گزارش بازار، در بخش دوم این مصاحبه درباره حمایت از معاونت ریاست جمهور و همچنین کار ویژه های دانش بنیان ها نیز صحبت خواهیم کرد. بخش دوم این گفتگو را نیز فردا مطالعه کنید.
نظر شما