تهمینه غمخوار؛ بازار: در بحبوحه تنش های ژئوپلیتیک منطقه ای در حال تحول و پویایی های امنیتی در حال تغییر در خاورمیانه، پکن بر تلاش های خود برای گسترش روابط اقتصادی با قدرت های منطقه و ایجاد مشارکت های استراتژیک جامع با جهان عرب تاکید می کند.
تا به امروز، چین با احتیاط در منطقه برای ایجاد تعادل بین رقبای منطقه ای گام برداشته است. با این حال، حضور رو به رشد آن در خاورمیانه، در نهایت پکن را به تعامل گستردهتری خواهد کشاند، بهویژه که ترتیبات امنیتی منطقهای در حال ظهور راه را برای چالشهای جدیدتری هموار میکند که نقش قدرتهای منطقهای را در بحبوحه خروج ایالات متحده افزایش میدهد.
سیاست خارجی پکن برای ایجاد تعادل بین رقبا و افزایش چندجانبه گرایی، چین را قادر ساخته است تا روابط خود را با خاورمیانه عمیق تر کند. چین در حین تعامل با منطقه، بر منافع مشترک که عمدتاً اقتصادی است، تمرکز کرده و بر همکاری جنوب_ جنوب تأکید کرده است. در حقیقت، در دهههای گذشته، چین به منبع اصلی سرمایهگذاری خارجی در خاورمیانه و همچنین شریک اصلی اقتصادی چندین کشور خلیج فارس، در درجه اول عربستان سعودی و امارات متحده عربی تبدیل شده است.
پکن موضعی به دور از آسیبپذیریهای فوری ناشی از درگیریهای طولانی مدت اتخاذ کرده، اما اکنون چالشهای جدیدی پیش رو است، زیرا ترتیبات امنیتی و توازن قوا در منطقه احتمالاً بسته به عوامل متعددی، بهویژه آینده مذاکرات هستهای با ایران، تغییر خواهد کرد.
چین در سالهای اخیر همکاریهای خود را نیز با ایران افزایش داده و از طریق توافقنامه همکاری ۲۵ ساله روابط دوجانبه را متنوع کرده است. برخی از کارشناسان معتقدند که از آنجایی که مذاکرات هسته ای در بن بست باقی مانده است، دستور کار سیاست خارجی ایران عمدتاً بر تقویت محور مقاومت متمرکز شده که حمایت چین برای آن حیاتی است.
با وجود گزینه های محدود برای ورود به بازار بین المللی انرژی در بحبوحه تحریم های فزاینده ایالات متحده، اکثریت نفت ایران به چین صادر می شود. در مقابل، چین حمایت دیپلماتیکی را از ایران ارائه کرده و از عضویت ایران در سازمان های منطقه ای مانند سازمان همکاری شانگهای حمایت کرده است.
در حالی که چین بر روابط خود با ایران تاکید کرده است، در راستای استراتژی پکن برای ایجاد تعادل دقیق، همکاری اقتصادی با رقبای ایران در خاورمیانه را نیز افزایش داده است
در سالهای اخیر، چین همچنین در رزمایشهای دریایی مشترک با ایران و روسیه در دریای عمان به عنوان نمایش قدرت علیه غرب در بحبوحه تشدید تنشهای منطقهای شرکت کرده است. در حالی که چین بر روابط خود با ایران تاکید کرده است، در راستای استراتژی پکن برای ایجاد تعادل دقیق، همکاری اقتصادی با رقبای ایران در خاورمیانه را نیز افزایش داده است.
چین روابط اقتصادی خود را با سایر کشورهای حوزه خلیج فارس مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، قطر، کویت و عمان، به ویژه در زیرساختها، ارتباطات راه دور، فناوری و انرژی، که همگی حوزههای حیاتی برای طرح بلندپروازانه یک کمربند_ یک جاده چین هستند، تعمیق بخشیده است. عربستان سعودی و چین در سال ۲۰۱۶ وارد یک مشارکت راهبردی جامع شدند که به مرور زمان مورد بازنگری و تقویت قرار گرفت.
علاوه بر آن، پکن در سال های اخیر همکاری خود را در زمینه ایجاد زیرساخت ها با عربستان سعودی عمیقتر کرده است و اکنون در پروژههای بازسازی مسجدالحرام در این پادشاهی مشارکت دارد. این کشور همچنین به شدت در پروژههای حیاتی مصر مشارکت داشته؛ به ویژه در ساخت پایتخت اداری جدید مصر، جایی که شرکتهای دولتی چین در حال ساخت منطقه تجاری مرکزی هستند.
چین در دو دهه گذشته در حال تغییر جهت و تقویت روابط اقتصادی خود با مصر بوده و شرکت های چینی با توجه به موقعیت استراتژیک و پتانسیل این کشور برای خدمت به عنوان یک قطب مهم تولیدی و ترانزیتی منطقه ای علاقه خاصی به مصر دارند. پس از افتتاح منطقه اقتصادی کانال سوئز، چین توانست به طور گسترده در بازار مصر نفوذ کند.
ذخایر انرژی و موقعیت استراتژیک عراق برای چین حیاتی شده است، در حالی که تحریم های ایالات متحده بر سوریه، دمشق را وادار کرده است تا همکاری خود را با پکن در سرپیچی از قانون سزار ایالات متحده گسترش دهد
چین همچنان بزرگترین سرمایه گذار در پروژه توسعه منطقه کانال سوئز است که مهمترین مسیر کشتیرانی پکن به اروپا است. این کشور همچنین در کشورهایی مانند عراق و سوریه به ویژه برای پروژه های بازسازی سرمایه گذاری زیادی کرده است. بر همین اساس، ذخایر انرژی و موقعیت استراتژیک عراق برای چین حیاتی شده است، در حالی که تحریم های ایالات متحده بر سوریه، دمشق را وادار کرده است تا همکاری خود را با پکن در سرپیچی از قانون سزار ایالات متحده گسترش دهد.
در ابعاد بزرگتر، پروژه جاده ابریشم جدید چین دارای منافع همگرا با منطقه است و به تدریج در حال تقویت هم افزایی خود با سایر ابتکارات حیاتی است که اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در منطقه را تامین می کند؛ مانند چشم انداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی، چشم انداز ۲۰۴۰ عمان، چشم انداز قطر ۲۰۳۰، کویت چشم انداز ۲۰۳۵ و چشم انداز ۲۰۳۰ مصر.
طرح توسعه و گسترش جاده ابریشم دریایی که اساساً چین را از طریق دریای چین جنوبی، اقیانوس هند و کانال سوئز به دریای مدیترانه متصل می کند، یک ستون حیاتی برای یک کمربند_یک جاده است. نقاط خفقان دریایی استراتژیک در امتداد این مسیرهای کشتیرانی به پکن انگیزه بیشتری می دهد تا پول بیشتری را در قالب سرمایه گذاری و پروژه های زیرساختی در خاورمیانه به دست آورد.
بر همین اساس، پکن سهم بزرگی در منطقه دارد، به ویژه به دلیل اینکه بزرگترین تامین کنندگان نفت خام چین شامل عربستان سعودی، عمان، کویت، عراق و امارات متحده عربی است. چین در سالهای اخیر واردات نفت خود از ایران را با نرخ ارزانتری نیز افزایش داده است. این کشور برای حفاظت از منافع استراتژیک خود احتمالاً روابط نظامی خود را بیشتر خواهد کرد، زیرا تنش های منطقه ای تشدید می شود و قدرت های فرامنطقه ای اکنون بر روی تطبیق سریع خود با تغییرات ژئوپلیتیک منطقه متمرکز شده اند.
در حالی که پکن در طول سالهای اخیر روابط خود را با ایران و سوریه افزایش داده، واشنگتن در تلاش است تا با اعمال تحریم های جدید، همکاری چین با ایران را به حداقل برساند
در حالی که پکن در طول سالهای اخیر روابط خود را با ایران و سوریه افزایش داده، واشنگتن در تلاش است تا با اعمال تحریم های جدید، همکاری چین با ایران را به حداقل برساند. در این زمینه، صادرات دفاعی چین به عنوان یک جنبه مهم برای قدرت های منطقه ای در خاورمیانه در نظر گرفته خواهد شد.
روابط نظامی رو به رشد چین با عربستان سعودی، مصر، ایران و امارات متحده عربی در درک پویایی های ژئوپلیتیک منطقه ای در حال ظهور اهمیت دارد. از آنجایی که ایالات متحده اکنون بر مکانیزم ها، اتحادها و ترتیبات امنیتی برای مهار آرمان های چین در منطقه تمرکز می کند، متحدان واشنگتن در خاورمیانه ممکن است همکاری نظامی با چین را در سطحی محدود کنند.
در همین حال، چین به مشارکت بیشتر در تمرینات دریایی مشترک و تقویت همکاری در عملیات امنیتی غیرسنتی با شرکای منطقه ای ادامه خواهد داد. دیپلماتها و کارشناسان استراتژیک در چین بینشهایی در مورد اینکه نقش فعالانه چین در منطقه بر چه مبنایی است، ارائه کردهاند.
پیشنهادات چین برای ترویج گفتوگوی سیاسی بین کشورهای رقیب و ایجاد ترتیبات چندجانبه برای به حداقل رساندن بیاعتمادی و گسترش منافع مشترک (که بخشی از سند سیاست عربی چین نیز بود) هنوز در مورد مکانیسمهای واقعی برای دستیابی به این اهداف، بهویژه در بحبوحه درگیریهای طولانی، شفاف نیست.
سفرای چین در واکنشهای خود به تغییرات سیاسی منطقهای محتاط بودهاند و عمدتاً بر منافع مشترک تأکید کرده و از اظهار نظر در مورد کشمکشهای حساس سیاسی اجتناب میکنند و اغلب در رابطه با جایگزینی چند قطبی برای ابتکارات امنیتی تحت رهبری ایالات متحده در منطقه استدلال میکنند.
از آنجایی که وضعیت امنیت منطقه ای در برابر درگیری ها و حملات بیشتر آسیب پذیر می شود، چین در حفاظت از منافع دریایی خود و حفظ امنیت و ثبات در امتداد نقاط استراتژیک با یک چالش واقعی مواجه است.
بر همین اساس، نقش چین در ترتیبات امنیتی نوظهور باید دیده شود. با این حال، چین تمایلی به جایگزینی ایالات متحده به عنوان تامین کننده امنیت ندارد. پکن تاکنون علاقه چندانی به قبول این مسئولیت نشان نداده است. در این زمینه، قدرت های منطقه ای می توانند در افزایش نفوذ خود قاطعیت بیشتری داشته باشند.
در میان بنبست های سیاسی و چالشهای امنیتی در کشورهایی مانند عراق، سوریه و یمن، قدرتهای منطقهای احتمالاً نقشهای جدیدی را برای تامین منافع خود بر عهده خواهند گرفت. واکنش چین به چنین تغییرات منطقه ای تا حدودی پویایی امنیت منطقه ای در حال ظهور را تعیین می کند.
اقتصاد، تجارت و سرمایه گذاری نقطه اتکای عمل متعادل کننده پکن هستند
اقتصاد، تجارت و سرمایه گذاری نقطه اتکای عمل متعادل کننده پکن هستند. با این حال، برای ادامه این حرکت، حفظ امنیت و ثبات منطقه حیاتی است. در غیاب هرگونه ترتیبات امنیتی جمعی و فراگیر قوی، دشواریهایی ایجاد می شود.
چین میتواند قاطعتر بوده و از ابزارهای اقتصادی و سیاسی خود بهطور مستقیم و غیرمستقیم با تأثیرگذاری بر نخبگان قدرتمند و حاکم در منطقه برای محافظت از منافع استراتژیک خود در صورت رسیدن به موقعیت دشوار در اقدام ظریف متعادل، استفاده کند.
اگرچه چین تاکنون از مشارکت در هر گونه درگیری منطقه ای خودداری کرده است، اما استراتژی پکن برای پوشش ریسک و محدودیت های عدم مداخله در نهایت مورد آزمایش قرار خواهد گرفت.
نظر شما