توحید ورستان؛ بازار: از روز گذشته سرگئی لاوروف برای نخستین بار پس از پیروزی آیتالله رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری به ایران سفر کرد تا در مورد مسائل پیرامون امضای توافقنامه همکاریهای بلندمدت و توسعه مناسبات اقتصادی دوجانبه در بحبوحه تشدید تحریمهای غرب، با مقامهای ایرانی رایزنی کند.
وزارت امور خارجه روسیه نیز در توئیتی خبر داد که موضوع مذاکرات هستهای در میان مسائلی است که دیپلمات ارشد روس با همتای ایرانی خود درمورد آن به بحث و تبادل نظر خواهد پرداخت.
روابط روسیه و ایران در سایه تحریم
روسیه و ایران هر دو تحت تحریمهای غرب قرار دارند و به نظر میرسد تحریمهای طولانی مدت روابط بین آنها را تقویت میکند. از نظر جغرافیایی، ایران و روسیه خود را همسایه میدانند چون ایران با کشورهای شوروی سابق مانند جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ترکمنستان مرزهای مشترک دارد. توازن قوا در منطقه قرنهاست که در دستور کار دو کشور بوده و اولین تماس دیپلماتیک بین روسیه و ایران در قرن شانزدهم برقرار شد که روسیه به عنوان واسطه تجاری بین ایران و انگلیس عمل کرد.
از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، پیوند بین روسیه و ایران به روابط کنونی آنها با ایالات متحده وابسته بوده است. همانطور که دیمیتری ترنین در مرکز کارنگی مسکو اشاره کرد، «وقتی روسیه توسط ایالات متحده به شدت تحت فشار قرار میگیرد، به بهای ارتباط با ایران امتیازاتی را میدهد». با این حال، پس از اعمال تحریمها علیه روسیه و ایران، این وضعیت تا حدودی تغییر کرده است و بهبود روابط کشورها با ایالات متحده دشوارتر از ایجاد روابط نزدیکتر بین مسکو و تهران بود.
از مارس ۲۰۱۴، اتحادیه اروپا، ایالات متحده و چندین کشور غربی دیگر در واکنش به الحاق کریمه به روسیه، اقدامات محدودکنندهای را علیه روسیه اعمال و حالا نیز پس از حمله نظامی روسیه طیف وسیعی از تحریمها را علیه مسکو وضع کردهاند. در مورد ایران نیز، بیشتر تحریمها علیه این کشور به برنامه هستهای مربوط میشود. هرچند که ائتلاف ۱+۵ (چین، فرانسه، آلمان، بریتانیا، ایالات متحده آمریکا و روسیه) تمامی تحریمهای اقتصادی و مالی مرتبط با هستهای را لغو کردند اما در نوامبر ۲۰۱۸، دولت ترامپ به طور کامل تحریمهای ایران را که بر اساس برجام لغو شده بود، دوباره اعمال کرد. دولت ایالات متحده آنها را به عنوان شدیدترین تحریمها که تاکنون علیه یک کشور اعمال شده است، اعلام میکند. البته بازگشت تحریمها توسط هیچ یک از امضاکنندگان برجام مورد حمایت قرار نگرفت و اتحادیه اروپا استدلال کرده است که این توافق باید پابرجا بماند.
برای ایران بدیهی است که تحریمها بر اقتصاد تأثیر گذاشته است. رویترز در آوریل سال گذشته گزارش داد که به گفته یک مقام آمریکایی، «تحریمهای آمریکا علیه ایران باعث شده این کشور بیش از ۱۰ میلیارد دلار درآمد نفتی نداشته باشد». علاوه بر این، پول ایران بیش از ۶۰ درصد از ارزش خود را از دست داده است که تجارت خارجی ایران را مختل و تورم سالانه را تشدید کرده است.
همکاریهای تجارت با روسیه
دلایل زیادی وجود دارد که روسیه و ایران تجارت خود را تقویت کنند، چون به نوعی میخواهند نقشههایهای غرب را به هم بزنند. رابطه با ایران به روسیه موقعیتی در خاورمیانه و امکان توسعه صادرات خود را میدهد. ایران بازار بزرگی را بر اساس حجم جمعیت ارائه میکند و دولت این کشور به دلیل تحریمها علاقهمند روابط تجاری با روسیه است.
از همین روی، روسیه به دنبال توافق ایجاد منطقه آزاد تجاری بین اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) و ایران است. به گفته رضا اردکانیان، وزیر انرژی پیشین ایران، توافق با اتحادیه اوراسیا امکان صادرات تعرفه صفر بر ۷۰ محصول و کاهش تعرفه برای ۵۰۳ محصول دیگر را فراهم میکند. اوراسیا محصولات گوشتی، شیرینی، لوازم آرایشی، ماشین آلات و تجهیزات فنی را به ایران صادر خواهد کرد و ایران سبزیجات، میوه جات، مصالح ساختمانی و فرش را به اوراسیا صادر میکند. بطوریکه عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان ایران در توئیتی نوشت: این توافق کمک شایانی به توسعه اقتصادی (ایران) و شکست تحریمها با استفاده از دیپلماسی و پتانسیل سازمانهای بین المللی و منطقهای خواهد بود.
مقامات دو کشور نسبت به توافقهای جدید ابراز خوش بینی زیادی میکنند. ولادیمیر پوتین با تمجید از پیوستن ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا گفته بود که «خوشحالم که بگویم برای پیوستن ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا با هم کار میکنیم. من مطمئن هستم که این کار به نفع کشورهای ما خواهد بود.»
علاوه بر این، روسیه و ایران چندین پروژه انرژی در حال انجام و تمام شده دارند. اولین واحد نیروگاه هستهای ساخت روسیه در سال ۲۰۱۱ در بوشهر نصب شد. در سال ۲۰۱۴، روسیه قراردادی با ایران برای ساخت هشت رآکتور هستهای دیگر در این کشور امضا کرد. بر اساس توافق نامهای که در جولای ۲۰۱۶ امضا شد، روسیه قرار است وامی برای تامین ۸۵ درصد از هزینههای ساخت نیروگاه حرارتی ۱۴۰۰ مگاواتی در سیریک ارائه کند.
صنعت هیدروکربن و زیرساختهای انرژی ایران در سالهای تحریم عقب افتاده است. این فرصتی را برای همکاری بین کشورها ایجاد کرده است زیرا روسیه فناوری و تخصص مورد نیاز ایران را در این بخش دارد و با وجود احتمال رقابت در بلندمدت، مایل است آن را به اشتراک بگذارد. بطوریکه پس از لغو تحریمها علیه ایران در سال ۲۰۱۶، روسیه و ایران گفتگوها در مورد شرکتهای نفت و گاز روسیه برای توسعه میادین در ایران را افزایش دادند. اما پس از تهدیدهای تحریمی ترامپ، چندین شرکت نفت و گاز روسیه پروژه های خود در ایران را کنار گذاشتند و از این کشور خارج شدند.
البته همکاری دفاعی بین روسیه و ایران فراتر از فروش تسلیحات، با مانورهای نظامی مشترک و هماهنگی روی زمین است. از آنجایی که ایران یکی از بازیگران اصلی خاورمیانه، قدرتی باثبات در منطقهای ناآرام است و نفوذ گستردهای در منطقه دارد، داشتن ایران به عنوان متحد برای روسیه یک موضوع امنیتی است. ایران یک متحد منطقهای ارزشمند برای روسیه در سوریه، افغانستان و بخشهای جنوبی اتحاد جماهیر شوروی سابق بوده است. بنابراین حفظ رابطه با ایران بیشتر از نظر اهداف مهمتر از رابطه روسیه با عربستان سعودی و اسرائیل، دو دشمن سنتی ایران در خاورمیانه، بوده است.
از همکاری هستهای تا رقابت نفتی
پس از سفر نواک به تهران، تفاهم نامهای بین شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران و اتحادیه صنایع شیمیایی روسیه در خصوص تبادل دانش فنی و همکاریهای دانش بنیان در حوزه تجهیزات پتروشیمی به امضا رسید. بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران در حاشیه نشست مشترک جواد اوجی وزیر نفت ایران و الکساندر نواک معاون نخست وزیر روسیه گفت: روابط ایران و روسیه به ویژه در موضوع هستهای بسیار خوب است. کمالوندی با اشاره به برنامه ایران برای تولید حداقل ۱۰ هزار مگاوات انرژی هستهای، گفت که روسیه میتواند نقش مهمی در تحقق این امر و تولید ۱۰ هزار مگاوات انرژی هستهای در ایران داشته باشد.انتظار داریم در آینده نزدیک برای اجرای پروژههای جدید در ایران، گروههای فنی ایران و روسیه همکاری و تبادل اطلاعات لازم را آغاز کنند.
تهران و مسکو در حال مذاکره برای ساخت واحدهای جدید در نیروگاه اتمی بوشهر هستند که بخشی از تلاشهای دو طرف برای تقویت همکاریهای راهبردی دوجانبه در زمینه انرژی و فناوری هستهای است. لازم به ذکر است که ارتقا و توسعه همکاریهای راهبردی دو کشور یکی از مهمترین موضوعات مسکو و تهران است.
اما در بازار نفت شرایط به گونهای دیگر است.فروش نفت در بازار خاکستری در زمان تحریمها یکی از گزینههای ایران برای حفظ سهم خود در بازار و همچنین درآمد ارزی بود تا با فروش تخفیفدار، تهران بتواند از آن برای بهبود اقتصاد ایران استفاده کند. باوجود درخواستهای آمریکا از چین در مورد خرید نفت ارزان ایران در دوره تحریمها، پکن به خرید نفت ایران ادامه داد، هرچند در ماههای اخیر دولت بایدن برای کاهش قیمت نفت و در نتیجه بنزین چراغ سبز فروش نفت ایران را نشان داده است. چون با افزایش عرضه نفت ایران، وضعیت در بازار انرژی جهان پس از حمله روسیه به اوکراین تغییر میکند.
در مقابل تحریمهای آمریکا و اروپا علیه روسیه، فروش نفت را برای روسیه دشوارتر کرده است و مسکو پیشنهاد فروش نفت با تخفیف به کشورهایی مانند چین و هند را برای ادامه فروش نفت ارائه کرده است. اوایل ماه می، بلومبرگ گزارش داد که روسیه نفت خود را با ۳۰ دلار تخفیف در هر بشکه میفروشد. در هفتههای اخیر برخی کارشناسان به صراحت اعلام کردهاند که نفت روسیه به رقیب نفت ایران تبدیل شده است.
روسیه قبل از حمله به اوکراین روزانه ۱۱ میلیون بشکه نفت و میعانات گازی تولید و همچنین ۴.۸ میلیون بشکه در روز نفت و میعانات گازی به همراه حدود ۳ میلیون بشکه فرآورده نفتی صادر میکرد. حدود نیمی از این محمولهها به اروپا و آمریکا میرفت، در حالی که بازارهای شرق به ویژه هند، کره جنوبی و ژاپن هر کدام تنها ۳ تا ۶ درصد نفت مورد نیاز خود را از روسیه تامین میکردند و سهم روسیه از واردات نفت چین حدود ۱۵ درصد بود. حدود نیمی از صادرات روسیه به نفت و گاز وابسته است. این کشور در سال گذشته ۱۱۰ میلیارد دلار نفت خام، ۶۴ میلیارد دلار فرآورده نفتی و ۶۲ میلیارد دلار گاز صادر کرده است.
اخیرا نیز رویترز گزارش آمده بود که چین تمایل به خرید نفت ارزان روسیه دارد، اقدامی که فروش نفت ایران به این اقتصاد بزرگ جهانی را به میزان قابل توجهی کاهش داده است، هرچند که مقامات ایران آن را رد میکنند. از زمان تهاجم روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریه و تحریمهای غرب علیه روسیه، این کشور تخفیفهای قابل توجهی را به مشتریان خود برای جایگزینی بازارهای آسیایی با بازارهای غربی ارائه کرده است.
نیاز مسکو به تهران
ایران از نظر ژئواستراتژیک در موقعیتی قرار دارد که نقشی اساسی در ارتباط روسیه و آسیای جنوبی ایفا کند. رئیس جمهور پوتین در جریان نشست سالانه خود در اکتبر ۲۰۱۹ به باشگاه والدای گفت: «یک مسیر آیندهنگر دیگر وجود دارد، قطب شمال – سیبری – آسیا.
ایده مسکو این است که بنادر امتداد مسیر دریای شمالی با بنادر اقیانوس آرام و اقیانوس هند از طریق جادههای سیبری شرقی و اوراسیا مرکزی متصل شوند. این چشم انداز، که بخش مهمی از اوراسیاگرایی روسها را تشکیل می دهد، میتواند از طریق کریدور رسمی حمل و نقل شمال-جنوب (NSTC)، گسترش CPEC به غرب و «توافق عشق آباد» که از طریق جمهوری اسلامی ایران ترانزیت میکنند، محقق شود.
کریدور شمال-جنوب به ایجاد یک مسیر تجاری جدید از روسیه به هند از طریق آذربایجان و ایران اشاره دارد، در حالی که دومی به گسترش احتمالی کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC، پروژه شاخص طرح کمربند و جاده چین [BRI] مربوط می شود) به سمت غرب و همچنین به سمت ترکیه و اتحادیه اروپا از سمت ایران است، و همچنین قرارداد عشق آباد که آسیای میانه را به کشورهای خلیج فارس متصل میکند که مهمترین وجه آن قطار قزاقستان-ترکمنستان و ایران است. البته بندر اصلی NSTC چابهار تحت حمایت هند است، اما تاخیر در توسعه کامل زیرساختهای آن ممکن است منجر به استفاده از بندرعباس به عنوان پشتیبان در این دوره شود.
بندر ترمینال گوادر تحت حمایت چین CPEC در مجاورت چابهار قرار دارد، بنابراین فرصتی برای پیوند این دو به عنوان شهرهای خواهر، به ویژه در شرایطی که شایعات مذاکرات بین چین و ایران منجر به سرمایه گذاری بیش از چند صد میلیارد دلاری شود، فراهم می کند. همانطور که برخی قبلا گزارش کردهاند. ترکیب سرمایهگذاریهای زیرساختی روسیه، هند و چین در ایران، رقابتپذیری اقتصادی منطقهای این کشور را تا حد زیادی بهبود میبخشد و این کشور را قادر میسازد تا به سرنوشت ژئواستراتژیک خود یعنی تسهیل ارتباط بین روسیه و آسیای جنوبی عمل کند. روسیه همچنان میتواند از NSTC برای ارتباط با W-CPEC و در نهایت بیش از ۲۰۰ میلیون بازار پاکستان استفاده کند. شرکتهای روسی در پاکستان میتوانند کالاهای وارداتی NSTC کشور خود را مجدداً به کشور همسایه هند صادر کنند که میتواند درآمد بسیاری نیز برای اسلام آباد فراهم کند.
بنابراین، ایران باید تمام تلاش خود را برای اطمینان از ادامه علاقه روسیه به NSTC بدون توجه به رویکرد هند به این پروژه انجام دهد. که اهمیت بخشیدن به NSTC در راستای اتصال روسیه و هند به ارتباط بسیار گستردهتر از روسیه و آسیای جنوبی میتواند به تضمین حمایت مسکو باشد. به موازات آن، تهران به خوبی میتواند سرمایه گذاریهای پکن را در امتداد دو کریدور شاخهای W-CPEC+ به آذربایجان/روسیه و ترکیه/ اتحادیه اروپا جلب کند. هر موفقیتی در این مورد، منافع منطقهای ایران را با استحکام بخشیدن به نقش ژئواکونومیک یکپارچه تهران در اوراسیا پیش خواهد برد.
نتیجه
اگرچه روسیه و ایران از توافق تجاری با اوراسیا بهعنوان موفقیتی برای تجارت و اقتصاد خود یاد میکنند، اما برای جبران تجارت از دست رفته با اتحادیه اروپا و ایالات متحده کافی نخواهد بود. چون معضل ساختاری وجود دارد؛ صادرات اصلی روسیه و ایران نفت خام است، بنابراین این کشورها رقبای طبیعی در بازار بینالمللی نفت هستند و تعداد کمی از کالاهای با ارزش دیگر را برای صادرات عرضه میکنند.
برای ایران، عمده صادرات به روسیه میوه و سبزیجات است. نه ایران و نه روسیه نمیتوانند از اتحادیه اقتصادی اوراسیا که تولید ناخالص داخلی آن حدود ۱.۹ تریلیون دلار (با احتساب روسیه) است، برای جایگزینی اتحادیه اروپا که تولید ناخالص داخلی آن حدود ۱۹.۵ تریلیون دلار است استفاده کنند.
با این وجود، روسیه و ایران قرار است روابط اقتصادی محکمتری نسبت به گذشته برقرار کنند. اما آنچه در مورد رابطه آنها حائز اهمیت است اینکه بر اساس منافع دوجانبه برپا شده است. بنابراین، باید دید که این مشارکت در طول زمان چقدر استوار باقی خواهد ماند. هر چه روابط بین روسیه و ایران قویتر باشد، موفقیت انزوای ایران یا روسیه برای کشورهای غربی چالشبرانگیزتر خواهد بود.
نظر شما