توحید ورستان؛ بازار: تاجیکستان به عنوان یکی از مهم ترین کشورهای آسیای میانه است که به دلیل شباهتهای تاریخی، فرهنگی و زبانی پس از استقلال مورد توجه ایران قرار گرفته است.
با آغاز روابط دوجانبه، تاجیکستان از یک سو با بحرانهای جنگ داخلی و مشکلات اقتصادی و سیاسی مواجه شده است و از سوی دیگر رسانههای غربی سعی در تبلیغات منفی علیه ایران و کشورهای آسیای میانه به طور کلی و به ویژه تاجیکستان داشتند.
اما ایران با معرفی تحول رفتاری و جایگاه فرهنگی و سیاسی آن، علاوه بر پیشنهاد ایجاد صلح و حل جنگ داخلی تاجیکستان، روابط اقتصادی با توجه به ظرفیتهای آن کشور را در اولویت قرار داد.
اخیرا نیز این کشور در کانون توجهات دولت سیزدهم است بطوریکه روز گذشته رییس جمهور سفری به این کشور داشتند. رییسی در این دیدار گفت: مشکلاتی در روابط دو کشور پیش آمده بود که سفر بنده در ابتدای کار دولت به تاجیکستان به نقطه عطفی تبدیل شد و روابط را متحول کرد، به نحوی که فقط در عرصه تعاملات تجاری شاهد افزایش ۴ برابری مبادلات هستیم.
همچنین رحمان، رییس جمهور تاجیکستان، با اشاره به برنامه درازمدت همکاریهای دو کشور تا سال ۲۰۳۰ خاطرنشان کرد: در سفر امروز موافقتنامه های خوبی در زمینه های مختلف اقتصادی، تجاری و نیز فعالیت شورای مشترک ایران و تاجیکستان و کمیته مشترک سرمایهگذاری به امضاء رسید. اطمینان دارم این موافقتنامهها به همکاریهای دو کشور در زمینه سیاسی، اقتصادی و تجارتی، سرمایهگذاری و فرهنگی تحرکی تازه خواهند بخشید.
روابط ایران و تاجیکستان نه تنها برای این دو کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است، چون در بلندمدت میتواند بر توسعه اوضاع منطقه به طور کلی تأثیر بگذارد. ایران همواره علاقهمند به تحکیم موقعیت خود در آسیای مرکزی پس از فروپاشی شوروی بوده و این منطقه را یکی از مسیرهای اصلی شکستن محاصره ژئوپلیتیک و اقتصادی میداند که به دلیل تقابل چندین ساله با غرب در آن قرار گرفته است. همچنین، تاجیکستان به دلیل نزدیکی زبانی و فرهنگی با ایران، به طور سنتی یکی از محورهای کلیدی دیپلماسی ایران در منطقه است.
روابط با ایران نیز برای تاجیکستان از اهمیت ویژهای برخوردار است و نه تنها به دلیل منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی آن، بلکه واقعیت این است که هر دو ملت بخشی از به اصطلاح «جهان ایرانی» هستند.
فضایی تمدنی، تاریخی و زبانی واحد که قرنها هر دو ملت را به هم متصل کرده است. این مفهوم با وجود اینکه خصلت تمدنی و انسان دوستانهای دارد، اما تأثیر خاصی بر ژئوپلیتیک نیز دارد. در برقراری ارتباط با یکدیگر، دولتها و سیاستمداران هر دو کشور، علیرغم اختلافات ایدئولوژیک، به نوعی مجبور به رعایت این عامل هستند.
در این میان، باوجود مجاورت تاریخی و فرهنگی، وجود منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی، روابط دو کشور همواره پیچیده و مبهم بوده است. دورههای ذوب و همکاری چندین بار به طور غیرمنتظره جای خود را به مراحل سوء تفاهم، شکایات متقابل و کاهش همکاری داد.
در نتیجه، روابط ایران و تاجیکستان همچنان در وضعیت معلق و نامشخصی قرار دارد؛ از یک سو، طرفین در سال گذشته گامهایی را نسبت به یکدیگر برداشتند، اما در عین حال، هنوز مقدار زیادی بیاعتمادی بین دو کشور وجود دارد.
اتحادیه جدید دوشنبه-تهران: حول سرمایه گذاری
آونگ روابط ایران و تاجیکستان در چند سال آینده به کدام سمت میچرخد، سرد شدن یا ذوب شدن؟ این روابط با توجه به رویدادهای اخیر در جهان و منطقه از جمله به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، اختلاف ایران و آمریکا، چگونه شکل خواهد گرفت؟ برای پاسخ به این پرسشها، پویایی توسعه روابط ایران و تاجیکستان نیازمند واکاوی است.
به طور کلی، تاریخچه روابط دو کشور را به صورت سه مرحله متوالی ارائه کرد. مرحله اول که میتوان آن را دوره تقابل ژئوپلیتیکی توصیف کرد، مربوط به سالهای اول جنگ داخلی در تاجیکستان است. در این دوره روابط بین دولت کنونی تاجیکستان و ایران آشکارا خصمانه بود.
مرحله دوم که در جریان آن آب شدن روابط و ایجاد همکاری بین کشورها رخ داد، همزمان با روند صلح بین تاجیکستان آغاز شد. ظهور طالبان در افغانستان همه بازیگران اصلی ژئوپلیتیک در منطقه را مجبور کرد تا به دنبال فرصتهایی برای پایان زودهنگام درگیری تاجیکستان باشند و ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای ضامن روند صلح عمل کرد. همراه با روسیه و ائتلاف شمال افغانستان، ایرانیان فشار قابل توجهی بر هر دو طرف درگیری بین تاجیکستان وارد کردند که امکان پایان زودهنگام صلح را فراهم کرد.
پس از انعقاد معاهده صلح در سال ۱۹۹۷، روابط دوشنبه و تهران وارد دورهای از توسعه و آب شدن پایدار شد که تقریباً ۱۳ سال به طول انجامید. ایران در این مدت به یکی از شرکای اقتصادی و سرمایه گذاران اصلی تاجیکستان تبدیل شده است.
در این راستا، تا سال ۲۰۱۳، تجارت بین دو کشور به ۲۹۲.۳ میلیون دلار رسید. ایران ۹.۹ درصد از صادرات تاجیکستان و ۴.۳ درصد از واردات این کشور را به خود اختصاص داده است. ایران در پروژههای برق آبی و زیرساختی تاجیکستان سرمایه گذاری جدی کرده است، طرفین همچنین در مورد تعدادی از پروژههای مشترک در زمینه ارتباطات به دنبال همکاری هستند. ایرانیها چندین بار از تاجیکستان در جریان مناقشات اقتصادی و اختلافات آن با همسایگانش – بهویژه با ازبکستان و ترکمنستان – به طور فعال حمایت کردهاند.
دوره سوم که در آن سردی شدید روابط دوجانبه رخ داد، از سال ۱۳۹۲ آغاز شد. اولین ضربه به روابط ایران و تاجیکستان، پرونده میلیاردر معروف ایرانی بابک زنجانی بود که در ایران متهم به پولشویی شد. اما در پاسخ به درخواست طرف ایرانی برای بازگشت این داراییها، دولت تاجیکستان اعلام کرد که ایران حتی یک سند مشخص از سرمایه میلیاردر خود در بانکهای تاجیکستان ندارد. اختلاف بر سر میلیاردها دلار چندین سال به طول انجامید و به طور قابل توجهی روابط بین دو کشور را تضعیف کرد.
تاثیر متغیر سعودی
پس از آن تبلیغات منسجم در تاجیکستان آغاز شد که در چارچوب آن ایران به تحریک جنگ داخلی در دهه ۱۹۹۰، متهم شد. در نتیجه تمامی برنامههای همکاری با ایران محدود و پروژهها و طرحهای سرمایه گذاری سالهای گذشته محقق نشد. محققان هنوز در مورد علل واقعی سرد شدن روابط ایران و تاجیکستان به توافق نرسیدهاند. بخش قابل توجهی از آنها به قضیه زنجانی اشاره میکنند و معتقدند که این موضوع بر منافع ساختارهای تجاری تأثیرگذار در بخش بانکی جمهوری تأثیر گذاشته است.
اما به احتمال زیاد خاستگاه این موضع ضد ایرانی در تاجیکستان عمدتاً از بازیگران خارجی، یعنی سعودیها و لابی بینالمللی آن سرچشمه میگیرد. برخی دیگر به نفوذ عربستان سعودی و تعدادی از کشورهای حاشیه خلیج فارس اشاره میکنند که ایران با آنها اختلاف دارد. طرفداران دیدگاه اخیر معتقدند که تاجیکستان در میان رویارویی دو مرکز اصلی ژئوپلیتیکی جهان اسلام - ایران و عربستان سعودی - شده است. هر دوی این کشورها از لحاظ تاریخی مدعی هستند که در جهان اسلام رهبر هستند و برای نفوذ در مناطق مسلماننشین از جمله آسیای میانه تلاش میکنند.
در این سناریو، تاجیکستان به دلیل نزدیکی زبانی، فرهنگی و تاریخی با ایرانیان، از سوی سعودیها و سلفیها به عنوان حلقه ضعیف تلقی میشوند. بنابراین به دنبال شدیدترین تشکیلات تبلیغاتی با هدف سلفی کردن جامعه است. بنابراین، بر اساس این دیدگاه، خاستگاه تمایلات ضد ایرانی در تاجیکستان عمدتاً بازیگران خارجی، یعنی سعودیها و لابی بینالمللی سلفی است.
چرایی آب شدن روابط ایران و تاجیکستان
در ژوئن ۲۰۱۹، گرمی دوباره در روابط بین کشورها ظاهر شد که عمدتاً به دلیل تغییر موضع دوشنبه بود. به این ترتیب، سیرو الدین مخردین وزیر امور خارجه تاجیکستان یک ژوئن سال ۲۰۱۹ با حسن روحانی ،رئیس جمهور وقت ایران، و جواد ظریف همتای ایرانی خود در تهران دیدار کرد.
به گفته ناظران، این اولین نشست دیپلماتیک در سالهای اخیر در راستای نزدیکی جدید دو کشور در مواجهه با مشکلات مالی و سیاسی باشد. از سوی دیگر هیچ اقدام واقعی پس از این دیدار صورت نگرفت و این موضوع جدی بودن قصد طرفین برای بهبود واقعی روابط دوجانبه را مورد تردید قرار گرفت.
اما پس از روی کار آمدن ابراهیم رییسی به عنوان رییس جمهور ایران و توجه به گسترش روابط اقتصادی و سیاسی با همسایگان، با پذیرش ایران در سازمان شانگهای که مخالف اصلی آن تاجیکستان بود، تا حدود زیادی به روابط دو کشور آب شد تا راه برای چشم انداز تجارت دوجانبه ۵۰۰ میلیارد دلاری هموار شود.
همچنین دوشنبه شروع به درک این موضوع کرد که اکنون زمان تعادل در سیاست خارجی است. انحراف یک جانبه به سمت عربستان سعودی، اصل چندجانبه بودن سیاست خارجی را که در اوایل دهه ۲۰۰۰ در این کشور اعلام شد را نقض میکند. بهبود روابط میتواند برای هر دو کشور سودهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی به همراه داشته باشد. در این راستا، دریافت حمایت ایران از تاجیکستان در چارچوب سازمان همکاری شانگهای و کشورهای مستقل مشترک المنافع در روابط با سایر کشورهای دوره پساشوروی برای ایران مفید خواهد بود.
همچنین در بلندمدت، شرکتهای خصوصی ایرانی میتوانند وضعیت خوبی در تاجیکستان داشته باشند. برای دوشنبه، این چشم انداز سرمایه گذاری در راستای توسعه اقتصاد آن است.
ایران در رتبه پنجم ذخایر نفتی و دوم جهان در ذخایر گازی قرار دارد که میتواند برای کاهش هزینه سوخت در تاجیکستان نیز مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، صنعت کشاورزی در ایران به خوبی توسعه یافته است، تولیدات کارگاههای کوچک، مصالح ساختمانی،... همه برای تجارت کوچک تاجیکستان لازم است.
چه عواملی بر روابط آتی دوجانبه تأثیرگذار است؟
آینده روابط تاجیکستان و ایران تا حد زیادی به عوامل اصلی زیر بستگی دارد که تأثیر تعیین کننده ای بر توسعه اوضاع منطقه خواهد داشت: نخست، همانطور که اشاره شد موضع دولت سیزدهم ایران نسبت به غرب و همسایگان مولفه مهم در توسعه روابط دوجانبه تهران-دوشنبه است.
دولت مواضع ضد غربی را تقویت و فعالیت خود در شرق و همسایگان را افزایش داده است. در نتیجه، وخامت بیشتر روابط با غرب بر توسعه روابط ایران با تاجیکستان و همچنین سایر کشورهای پس از فروپاشی شوروی تأثیر خواهد گذاشت.
دومین عامل مربوط به مواضع و سیاستهای ایالات متحده در منطقه است. اگر در نتیجه سیاستهای دولت بایدن، آمریکا به سیاست فعلی خود در منطقه با هدف اعمال فشار بر ایران، تشدید تحریمها، نزدیک شدن به عربستان سعودی به دلیل بازار نفت، خروج کامل واحدهای آمریکایی از منطقه ادامه دهد، احتمال ثبات و کاهش تنش در روابط ایران و آمریکا به میزان قابل توجهی دوباره افزایش خواهد یافت. باید توجه داشت که دستیابی به اجماع در روابط دوشنبه و تهران بستگی به ثبات و وضعیت نسبتا آرام دارد.
سوم؛ بحران کنونی اوکراین عامل هم تاثیرگذار است که موجب تحولات ژئوپلتیکی عمیقی خواهد داشت. به نظر میرسد این بحران و دوری بیشتری غرب و مسکو و در مقابل حرکت روسها به پیرامون مانند آسیای میانه در میان مدت و درازمدت، تأثیر تعیینکنندهای بر کل نظام روابط بینالملل از جمله روابط ایران با همسایگان و شرکای خود از جمله تاجیکستان، خواهد داشت.
یکی دیگر از عواملی که پیش بینی عواقب آن است، بحران سیاسی داخلی اخیر در افغانستان بود. سیاست دولت ترامپ با هدف انعقاد یک معامله یک جانبه با طالبان، سیستم موازنه بین اقوام مختلف و نخبگان سیاسی در افغانستان را که در دو دهه گذشته در این کشور شکل گرفته بود را از بین برد. در نتیجه، کشور عملاً به سه قسمت تقسیم شد و گروههای متخاصم افغانستان و جناحهای سیاسی به شدت برای دور جدیدی از درگیری مسلحانه با یکدیگر آماده میشوند.
برای تاجیکستان، و همچنین برای سایر جمهوریهای آسیای مرکزی، دور جدید رویارویی در افغانستان از اهمیت بالایی برخوردار است – با این حال، اهرمهای اصلی نفوذ بر وضعیت این کشور در دست بازیگران بزرگ ژئوپلیتیکی است.
در میان؛ روسها، ایرانیها و چینیها در حال انجام رایزنیهای خصوصی فشرده با همه طرفهای درگیری در افغانستان هستند و تلاش میکنند بهترین تاکتیک و استراتژی را در شرایط جدید سیاسی برای خود تعیین کنند. موقعیت تاجیکستان که تا حد زیادی توسط شرکای ارشد ژئوپلیتیکی در CSTO شکل خواهد گرفت، به نتیجه این مذاکرات غیررسمی بستگی دارد.
چشم انداز آینده
تاجیکستان علیرغم موقعیت حاکمیتی خود، در انتخاب برخی از کلیدیترین جنبههای سیاست خارجی خود، از جمله در روابط خود با ایران، ترکیه و عربستان، کاملاً محدود است. در نتیجه، تاجیکستان عملاً مجبور است دائماً سیاست خارجی و ابتکارات خود را با بازیگران اصلی ژئوپلیتیک در منطقه یعنی با ایالات متحده و غرب از یک سو و با روسیه و چین از طرف دیگر، تنظیم کند.
از همین روی، تاجیکستان به دلیل وابستگی به کشورهای کمک کننده غربی و کمکهای اقتصادی موسسات مالی بین المللی، در برقراری رابطه با ایران جانب احتیاط را دنبال میکند. از سوی دیگر، تاجیکستان باید موقعیت روسیه را به عنوان شریک اصلی در سازمان پیمان امنیت جمعی و بازیگر کلیدی ژئوپلیتیکی در حوزه امنیت آسیای میانه در نظر بگیرد.
روسیه اهرم کافی برای اعمال فشار بر رهبری تاجیکستان را در دست دارد - که بارها از آن استفاده کرده است. به همین ترتیب، تاجیکستان به چین وابسته بوده که به نوعی حامی اصلی اقتصاد تاجیکستان است. روسیه و چین هر دو به یک موضع کاملاً طرفدار ایران پایبند هستند و به هر طریق ممکن از ایران در رویارویی با ایالات متحده حمایت میکنند.
در مورد چشمانداز همکاریهای اقتصادی ایران و تاجیکستان، بسیار به آینده برجام، تحریمها علیه ایران و به میزان آسیبی که همهگیری ویروس کرونا به اقتصاد دو کشور وارد کرد، بستگی دارد.
در نشست تهران در ژوئن ۲۰۱۹، طرفین در مورد تعدادی از پروژههای بزرگ اقتصادی و سرمایهگذاری بحث کردند که با این حال، با توجه به رویدادهای اخیر، این پروژهها بیش از پیش دشوارتر به نظر میرسند. این احتمال وجود دارد که بحران اقتصادی ویرانگر ناشی از همهگیری و تاثیر تحریمها، ضربهای جدی به همکاریهای اقتصادی و حجم سرمایهگذاری خارجی در منطقه وارد و هر ایران را مجبور به تمرکز بر حل مشکلات داخلی خود کند.
نظر شما