فاطمه بختیاری*؛ بازار: یکی از مشخصات بارز جوامع جهان سوم جوانی جمعیت آنها است؛ یعنی جمعیتی که در گروههای سنی کمتر از ۱۵ سال قرار دارد درواقع جوانی جمعیت خود بهعنوان یک پرسمان پیچیده اجتماعی در برابر جوامع جهان سوم قرار دارد.
بدون شک پیچیدگی در متعادل ساختن جمعیت علیالخصوص جوانی جمعیت هم بهطور عینی در حال حاضر در ابعاد مختلف نمود پیدا میکند و هم در درازمدت و آینده بسیاری از برنامهها را با ضعف یا شکست مواجه میسازد.
بر اساس آنچه در معادلات بروز جهانی مرسوم و حکمفرماست، ترکیب سنی جمعیت کشورها با درجه توسعهیافتگی آن در ارتباطی تنگاتنگ است بدینسان که هر چه یک کشور توسعهیافتهتر باشد از درصد جمعیت زیر ۱۵ سال آن کاسته میشود و به جمعیت دو گروه دیگر افزوده میشود.
پایهگذار اندیشه ورتهایم جمعیتی توسط جمعیت شناس و جامعهشناس هلندی شکل گرفت بهطوریکه بر اساس نظریه این جامعهشناس هلندی حداقل ۴۰ درصد جمعیت کشورهای توسعهنیافته در سنین کمتر از ۱۵ سال قرار دارند و بدینسان آزمون ۴۰ درصد یا آزمون ورتهایم به وجود آمد.
حال برای تشخیص جوانی جمعیت ایران از دو شاخص ورتهایم و ورنه استفادهشده است و محاسبات بر اساس سرشماریهای ۸۵-۱۳۳۵ و آمارگیری جمعیت سال ۱۳۷۰ بوده است.
جمعیت ایران در دوره ۴۵-۱۳۳۵ بهطرف جوان شدن حرکت کرده است و شدت جوانی جمعیت در دوره ۶۵-۱۳۳۵ بیشتر شده است و در دوره ۵۵-۱۳۴۵ ساخت جوان معقولی به خود گرفته بود و سرانجام در دوره ۷۵-۱۳۶۵ بهتدریج از شدت جوانی جمعیت کاسته شده است و در دوره ۸۵-۱۳۷۵ کاهش شدت جوانی جمعیت بیشتر شده است.
جوانی یا سالخوردگی جمعیت پرسمانها و مشکلات مختلفی را ازنقطهنظر برنامهریزیهای اجتماعی و اقتصادی و بهویژه سرمایهگذاریهای مملکتی به وجود میآورد
اصولاً جوانی یا سالخوردگی جمعیت پرسمانها و مشکلات مختلفی را ازنقطهنظر برنامهریزیهای اجتماعی و اقتصادی و بهویژه سرمایهگذاریهای مملکتی به وجود میآورد.
حدود ۵۰ درصد جمعیت جوان در یک کشور جهانسومی در تولید و افزایش آن نقشی ندارند و صرفاً مصرفکننده هستند ضمن اینکه در جمعیتهای جوان مرگ و میر کودکان بسیار بالا و امید زندگی بهشدت پایین است.
حال با این نقطه نظرات مشهود و کاملاً آنالیز شده میتوان به جوانی و ازدیاد جمعیت بیتوجه بود؟ امکان ندارد توجیهی بر بیتوجهی نسبت به ازدیاد و جوانی جمعیت داشت اما باید دید چه تمهیدات و زیرساختهای اولیه و ثانویه ملزوم و لازم است تا این پروسه به انجام برسد و بیش از این معطل نماند کما اینکه هرچه دقایق و ثانیهها پیش میرود عمر آدمها هم با پیشتازی به سمت پیر شدن سوق داده میشود.
بر اساس شواهد و آمار موجود جمعیت ایران در سال ۱۳۶۰ تقریباً تعداد ۳۰ میلیون نفر بوده که در عرض ۱۰ سال این جمعیت رشد دو برابری داشته بهطوریکه با تشکیل خانواده و ازدواج جوانان ضمن توجه به اینکه پیامدهای جنگ تحمیلی هم وجود داشت پیش رفته اما امکانات آنقدر میسر بوده که خانوادهها را مجاب به فرزند آوری کند.
یکی از مهمترین عواملی که باعث میشود جوانان از ازدواج رویگردان باشد عدم اشتغال و نبود مسکن است که این دو مقوله در سیر و به انجام رسیدن ازدواج بسیار حائز اهمیت و بهنوعی حیاتی است
همانطور که میدانیم یکی از مشکلات عدیده که بر سر راه ازدیاد جمعیت در عصر کنونی در ایران وجود دارد عدم امنیت اقتصادی است و یکی از مهمترین عواملی که باعث میشود جوانان از ازدواج رویگردان باشد عدم اشتغال و نبود مسکن است که این دو مقوله در سیر و به انجام رسیدن ازدواج بسیار حائز اهمیت و بهنوعی حیاتی است.
ناگفته پیداست یکی از رویکردهای اساسی که میتواند مشکل ازدواج جوانان را حل کند و در سیر اشتغالزایی و فراهم نمودن امنیت اقتصادی مثمر ثمر واقع شود مسکن است و این مهم در صدر مشکلات قرار دارد.
بررسیهای موجود مؤید این مطلب است که بین فعالیتهای مختلف تولیدی همچون ساختمانسازی، صنعتومعدن، کشاورزی و غیره، رونق صنعت ساختوسازهای مسکونی میتواند علاوه بر اینکه مهمترین نیاز خانوارها را تأمین کند با کمترین سرمایهگذاری، بیشترین اشتغال را در کشور ایجاد کند؛ چنانچه کارشناسان امر معتقدند در شرایط کنونی سرمایهگذاری و حمایت بانکی از بازار احداث مسکن با توجه به بینیاز بودن این بخش به واردات میتواند در مهار بیکاری و رونق تولید و اقتصاد کشور بسیار مؤثر واقع شود.
ازآنجاکه نهادههای موردنیاز تولید در بخش مسکن به ارز خارجی و محصولات وارداتی متکی نیست در شرایط کنونی این وضعیت، تقویت بازار ساختوساز باید بهعنوان یک ضرورت از یکسو برای ایجاد اشتغال و از سوی دیگر برای افزایش تولید در سایر فعالیتهای اقتصادی در اولویت قرار بگیرد.
حال با تفاسیر عنوانشده باید فرمان ازدیاد جمعیت را بهسوی فراهم کردن مسکن جوانان و دیگر خانوادههایی که در سن باروری هستند پیش برد.
اجارهبهای مسکن ۳۰ تا ۴۰ درصد هزینههای زندگی خانوارهای همدانی را میبلعد و این فرایند بدون شک امید برای تشکیل خانواده و فرزند آوری را تقریباً به صفر میرساند چون ریسک این عمل چنان عقلانی به نظر نمیرسد
همانطور که کماکان در جریان هستیم، اجارهبهای مسکن ۳۰ تا ۴۰ درصد هزینههای زندگی خانوارهای همدانی را میبلعد و این فرایند بدون شک امید برای تشکیل خانواده و فرزند آوری را تقریباً به صفر میرساند چون ریسک این عمل چنان عقلانی به نظر نمیرسد.
مطلعیم که هزینههای زندگی مخصوصاً زندگی شهری بسیار بالاست و خانوادهها در گیرودار تورم و گرانی به تنها چیزی که نمیاندیشند این است که یک موجود دیگر را به این دنیا اضافه کنند که شریک سختیهای آنها باشد و با یک آینده نامعلوم و عاری از هرگونه امکانات رفاهی و اجتماعی دستوپنجه نرم کند.
اگر بخواهیم دقیقتر به اصل ماجرا بپردازیم باید این مطلب را خاطرنشان کنیم که تا زیرساختهای اولیه جهت ازدواج و فرزند آوری فراهم نگردد خانوادهها با امنیت خاطر نمیتوانند به فکر فرزند آوری باشند؛ بقول معروف با حلواحلوا گفتن دهان هیچ بنی بشری شیرین نمیشود بنابراین اول باید به فکر تأمین زیرساختها بود.
* فعال رسانه ای
نظر شما