بازار؛ گروه بین الملل: در میان شرایط تورمی و مخرب اجتماعی_اقتصادی ناشی از رویه های اقتصادی و مالی سازی عمومی معاصر، اندیشه های فلسفی و به ویژه دیدگاههای اسلامی در اقتصاد و امور مالی ثابت کرده اند که راهحل ارزشمندی با پتانسیل بالا هستند. بهره مندی از این صنعت را در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا میتوان مشاهده کرد در حالی که در دو ماه گذشته اجلاسی در رابطه با این صنعت و دیجیتالی شدن آن با حضور فین تکها برگزار شد.
همانطور که برخی از تحلیگران معتقدند؛ دلیل ریشهای شرایط اجتماعی_اقتصادی معاصر نتیجه انباشت تلاشهای تکاملی و شکستهای اقتصادی و مالی در طول چند قرن اخیر، بهویژه قرن بیستم است. به همین ترتیب میتوانیم اندیشههای جایگزین فلسفی و اقتصادی و مالی خاص را در قرون اولیه اسلام جستجو کنیم.
در حالی که مبانی فلسفی رویههای اقتصادی و مالی مکرر ناقص است، اقتصاد و بانکداری اسلامی تکرار چنین روندی را به سطوحی تداوم بخشیده که منتقدان این نوع نگرش، هیچ جایگزین واقعی را در آن مشاهده نکرده اند.
طبق گزارش مالی اسلامی جهانی کمبریج در سال ۲۰۲۱، روند رشد جهانی «اقتصاد، امور مالی و بانکداری اسلامی» نشان می دهد که از ۲۸.۶۴ درصد در سال ۲۰۰۸ به ۱۲.۷۱ درصد در سال ۲۰۲۰ کاهش یافته است. در همین حال، این رشد با رشد دارایی های تحت مدیریت نیز تطابق داشته و میزان رشد بانکداری اسلامی از ۶۳۹ میلیارد دلار به ۲.۹۴ تریلیون دلار رسیده است.
صنعت بانکداری و اقتصاد اسلامی در تلاش است تا چشمانداز و مأموریت اولیه خود را در میان چالشهای چندبعدی بازیابد و عملکرد و خدمات خود را در مبانی صحیح فلسفی که در آموزههای قرون اولیه اسلام یا ریشه در منابع معرفتی اسلام ریشه دارد، ریشهیابی کند
در ابتدا، ممکن است این تصور را داشته باشیم که همه چیز طبق برنامه درست و در حال تکامل است، اما واقعیتهای روی زمین چندان روشن نیست و پاندمی کرونا همه نارساییهای سیستماتیک صنعت و فوریتهای تضمین نیازهای اساسی بشر را آشکار کرده است.
با این وجود، این صنعت در تلاش است تا چشمانداز و مأموریت اولیه خود را در میان چالشهای چندبعدی بازیابد و عملکرد و خدمات خود را در مبانی صحیح فلسفی که در آموزههای قرون اولیه اسلام یا ریشه در منابع معرفتی اسلام ریشه دارد، ریشهیابی کند.
بازیابی مبانی واقعی این صنعت با عزم جهانی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار (SDGs) یا سرمایه گذاری مسئولانه و سازگار با محیط زیست، پایدار و حاکمیت (ESG)، شریعت یا قوانین اسلامی تا حد زیادی تکمیل می شود. با این حال، این صنعت به تنهایی چشم انداز یا جهان بینی مناسب را در ذهن مردم تلقین نخواهد کرد.
به جای تحقق کیفی، یک چشم انداز بالاتر از رفاه ذهنی و معنوی افزایش یافته که از درون افراد سرچشمه می گیرد؛ یک تحقق فنی نسبتاً کم که معیارهای بازسازی شده توسط نهادهای نظارتی جهانی را منعکس می کند.
این امر سطح بالاتری از انطباق با شریعت را در کل صنعت اقتصاد، امور مالی و بانکداری اسلامی در مقایسه با انطباق شریعت سطح پایین فعلی تضمین می کند. البته، انطباق پذیری کم به دلیل چالشهای متعدد از جمله فتوا در خصوص خرید و فروش و معاملات، مهندسی مالی در قراردادهایی مانند صکوک (نام عربی گواهیهای مالی)، محصولات ساختاریافته و غیره می باشد.
این موضوعات از دهه ۱۹۷۰ سؤالاتی را در مورد انطباق واقعی با شریعت ایجاد کرده و دائماً از مقامات خواسته شده تا اقدامات مکرر را مجدداً بررسی کرده و نوسازی کنند. در آن زمان، این صنعت با بسیاری از مؤسسات مرسوم که دریچههای بانکداری و مالی اسلامی را ارائه میکردند، آغاز شد که از طریق آن خدمات اقتصاد، امور مالی و بانکداری اسلامی، تقاضای فزاینده مسلمانان و غیرمسلمانان را نسبت به رویکرد اقتصاد، بانکداری و مسائل مالی برآورده میکرد.
مطابق با دوران مدرن
با این حال، امروز ما در یک عصر تکنولوژیکی مجهولی زندگی می کنیم که در بر روی پارادایم های قرن ها از جمله اقتصاد، امور مالی و بانکداری اسلامی تاثیر گذاشته و حتی ممکن است تا این صنعت را مختل کند.
بنابراین، زمان اصلی ادغام بهترین شیوه های میراث با شیوه های دوران مدرن فرا رسیده است. این موضوع نشان دهنده فرصتی برای پذیرش تغییرات واقعی و تنظیم مجدد شیوه ها و خدمات تثبیت شده است.
اگرچه پیش از صنعت اقتصاد، تامین امور مالی و بانکداری اسلامی، جنبش اصلاح و نوسازی «اسلامیسازی دانش» (IOK) وجود داشت. این امر مستلزم تغییر پارادایم به سوی یکپارچگی دانش (IoK) است، که در آن ترکیبی پتانسیل واقعی بدیع و خلاقانه برای تحقق اهداف توسعه پایدار و سرمایه گذاری مسئولانه و سازگار با محیط زیست، پایدار و حاکمیت یا اهداف بالاتر منطبق با شریعت قابل مشاهده است.
پذیرش این روایت به این معنی است که اسلامی سازی دانش نه تنها ایده بازیابی مبنای واقعی برای توسعه اقتصاد و بانکداری اسلامی را ارزیابی می کند، بلکه چارچوبی را فراهم می کند که بر اساس آن می توانیم به طور سیستماتیک به آن دست یابیم.
ماهیت اسلامی سازی دانش، شناخت، تکریم، ارجاع و درک منابع مابعدالطبیعی و فیزیکی، معرفت در اسلام، یعنی قرآن، سنت، اجماع، قیاس و عقل و شهود است. بحث های فشرده مبتنی بر گزارشهای تاریخی سنت علمی در تمدن اسلامی (علم منشأ بسیاری از تحولات علمی و فناورانه کنونی و قرنها هدایتگر مبدع فعالیتهای علمی بوده است)، رقابت بین استفاده از عقل و سنت را آشکار کرد و اغلب به نتایج شدیدی منجر شد که در درازمدت هرگز رفاه بیشتری به همراه نداشت. بر همین اساس، مواضع افراطی ناپدید شده و به آرشیوهای ناخوشایند تاریخ تبدیل شدند.
بدین ترتیب، اکیداً توصیه می شود که امروز از این گونه اعمال و تمایلات خودداری شود. در مقابل، اسلامی سازی دانش ترکیب این دو و یک رویکرد گفتمانی را با ارجاع به منابع دانش در اسلام برای غلبه یا هماهنگ کردن تفاوت ها ترویج می کند.
چارچوب اسلامی سازی دانش، گفتگوی بین محققان متون و زمینه ها و یک روش جمعی مبتنی بر استدلال قانونی را مورد تشویق قرار می دهد. بر همین اساس، دانش پژوهان می توانند در زمینه های مختلف تخصص پیدا کرده که تا حد زیادی با نیازهای چند رشته ای زمان ما سازگار است.
حقوقدانان، اقتصاددانان، سیاستمداران، محیط بانان، مهندسان و دیگران ممکن است نظرات خود را بیان کنند و بازخورد نظرات خود را برای درک تفاوت های ظریف مسائلی که بشر در زمینه های مختلف با آن مواجه است، قبل از عملیاتی کردن راه حل، مورد تبادل نظر قرار دهند.
تأکید بر مبانی جهان بینی فلسفی در صنعت اقتصاد، امور مالی و بانکداری اسلامی بسیار مهم و به موقع است
نتایج بالقوه این امر، افزایش سطح اهداف توسعه پایدار و سرمایه گذاری مسئولانه و سازگار با محیط زیست، پایدار و حاکمیت و انطباق بالاتر شریعت در سطح جهانی به دلیل توانایی در برقراری ارتباط و به اشتراک گذاری دانش از طریق ابزارهای فناوری است.
ظهور فین تک ها نشان دهنده ظهور چنین سناریوهایی است. از این رو، تأکید بر مبانی جهان بینی فلسفی در صنعت اقتصاد، امور مالی و بانکداری اسلامی بسیار مهم و به موقع است.
یک واقعیت مهم در روند بازیابی مبانی فلسفی اقتصاد، مالی و بانکداری اسلامی در دوران معاصر، ویژگیهای فراگیری و جذابیت جهانی آن است. فراگیری به فراهم آوردن امکان بدون قید و شرط برای غیر مسلمانان و توسعه محصولات و خدمات اقتصاد، تامین امور مالی و بانکی اسلامی اشاره دارد، در حالی که جذابیت جهانی دلالت بر این دارد که نتایج بر رفاه و برآورده کردن نیازهای غیر مسلمانان به اندازه مسلمانان تأثیر می گذارد.
سازمان ملل این ویژگیهای اقتصاد، امور مالی و بانکداری اسلامی را بهعلاوه انعطافپذیری و ثبات ظاهری بیشتر آن در طول بحرانها نسبت به همتای متعارف آن، به رسمیت شناخته است. بنابراین، یک رهبری بزرگتر که بر اساس سیاستهای بینالمللی اقتصاد اسلامی شکل میگیرد، متناسب با جنبشهای جهانی کاهش انتشار کربن یا طرحهای اقتصاد سبز متنوع است.
در حالی که این تلاشهای متحد نتایج رفاهی اثباتشده علمی را نوید میدهند، به همان اندازه به اسلام به عنوان دین صلح خدمت بزرگی کرده و در واقع پیامبر اسلام را به عنوان رحمت برای جهانیان تأیید میکنند.
نظر شما