بازار؛ گروه اقتصاد دیجیتال: با توجه به اینکه بارها شنیده ایم استارت آپ ها می توانند با تولید محصولات فناورانه نقش مهمی در رونق اقتصادی کشورها داشته باشند؛ با این حال چالشهایی همچنان در بخش ورود به بازارهای بین المللی کسب و کارهای نوپا وجود دارد. به طوری که احد سعیدی فعال حوزه اکوسیستم نوآوری میگوید: وقتی از بازارهای بین المللی صحبت می کنیم یعنی باید بین المللی هم فکر کنیم. اولین و شاید مهمترین کار برای ورود به بازارهای بین المللی، در نظر گرفتن بازار هدف برای طراحی محصول و نوآوری است.
در همین راستا برای آگاهی بیشتر از چالشها و راهکارهای توسعه ای اکوسیستم نوآوری کشور، با احد سعیدی گفتگویی انجام داده ایم که در ادامه آمده است.
احد سعیدی، دانشجوی دکتری مهندسی مواد است و تقریباً از ۸ سال گذشته وارد عرصه فناوری و نوآوری شده است. وی با ستاد توسعه فناوری نانو و دیگر مجموعههای معاونت علمی و فناوری در کشور همکاری داشته است و ۴ سال هست به صورت تخصصی در حوزه کسب و کارهای نوپا یا همان استارت آپها فعالیت می کند و مدیر پرتفو شرکت سرمایهگذاری خطر پذیر پرشیا فاند است.
*به نظر شما استارت آپ ها چه تاثیری در بهبود اقتصادی کشورها دارند؟
استارت آپها از چند جنبه میتوانند باعث بهبود اوضاع کشورها شوند. جنبه اول اقتصادی و جنبه دوم بحث رفاهی و حل مشکلات زندگی با استفاده از راهکارهای نوآورانه است.
در مورد جنبه اقتصادی میتوان گفت در دنیای امروز استارت آپها بعنوان نیرو محرکه اقتصاد هستند. من می خواهم به استارت آپها از یک منظر دیگه نگاه کنم و آن بحث رشد کسب و کارهای کوچک و متوسط است. استارت آپها شروع مسیر راه اندازی کسب و کارهای کوچک و متوسط هستند.
البته لازم هست اینجا تاکید کنم که استارت آپ معادل یک شرکت یا کسب و کار بالغ نیست و تبدیل یک استارت آپ به یک کسب و کار بالغ نیازمند طی یک مسیر چند ساله است ولی باید توجه کنیم که همیشه رسیدن به قله نیازمند بستن کوله پشتی و برداشتن گام اول است.
در دنیا سهم کسب و کارهای کوچک از اقتصاد کشورهای توسعه یافته بیش از ۶۰درصد است که رقم قابل توجهی است. آمارها نشان میدهد که میانگین سهم ارزش افزوده ایجاد شده توسط کسب و کارهای کوچک و متوسط در اروپا، حدود ۵۶% است.
بعنوان مثال سهم ارزش افزوده ایجاد شده توسط کسب و کارهای کوچک و متوسط در آلمان حدود ۸۲% است. در ایتالیا حدود ۹۵ درصد از کل کسب و کارها،کوچک و متوسط هستند، ۸۰ درصد از شاغلان کشور،در این بخش کار میکنند و سهم گردش مالی آنها از کل گردش مالی اقتصاد ایتالیا، ۵۰ درصد است.
اگر نگاهی داشته باشیم به آمار مشابه در کشورمان، سهم کسب و کارهای کوچک و متوسط در اقتصاد کشور، در حدود ۱۵% است و این نشان دهنده فاصله زیاد ما با کشورهای توسعه یافته است.
خوشبختانه در چند سال گذشته شاهد رشد کسب و کارهای دانش بنیان با رویکرد راه اندازی کسب و کارهای کوچک و متوسط بودیم و این امر توانسته در بهبود اقتصادی کشور بسیار موثر باشد. اگر آموزش و حمایت به درستی صورت بگیرد، استارت آپها می توانند نقش مهمی در بهبود اقتصاد کشور عزیزمان ایران داشته باشند.
*دولت و ارگانهای مربوطه برای حمایت از اکوسیستم نوآوری در ایران باید چه استراتژیهایی در پیش بگیرند؟
در سالهای گذشته سازمانها و ارگانها عمدتاً نقش حمایتی داشتند. این استراتژی برای شروع خوب بود. اگر مراحل رشد و بلوغ اکوسیستم نوآوری کشور را همانند یک بچه در نظر بگیریم،حمایت در مرحله نوزادی امری منطقی و اثرگذار است. امّا با گذر از مرحله نوزادی،استراتژی حمایتی می تواند مانع رشد و شکوفایی استعدادهای بچه شود.
به نظر من اکوسیستم نوآوری در کشور ما ازمرحله نوزادی عبور کرده و نیاز داریم که استراتژی مان را تغییر دهیم.از این پس، حمایت به صورت دادن پول و تسهیلات نمی تواند باعث رشد اکوسیستم شود و حتی در بعضی موارد می تواند باعث ایجاد رانت و شکست بیشتر استارت آپها شود.
سرعت تغییرات و رشد فناوری در دنیا باعث شده تا رشد و توسعه اکوسیستم نوآوری دارای پیچیدگیهای متعددی باشد. این پیچیدگی باعث میشود نتوانیم استراتژی از پیش تعیین شدهای برای توسعه این اکوسیستم داشته باشیم.
برای مقابله با پیچیدگی حاکم بر توسعه اکوسیستم نوآوری، حکمرانی تنظیمی یا رگولاتوری میتواند استراتژی درستی باشد. این نوع حکمرانی بیشتر از آنکه بر ارائه خدمات متمرکز باشد،به تنظیم ارتباطات بین سازمانها و نهادهای ذینفع میپردازد.
بر همین اساس سازمانها و ارگانها میتوانند با تسهیل فرایندها همچون سهولت در راه اندازی کسب و کار و ارتباط با سازمانهای ذیربط به رشد هر چه بیشتر این اکوسیستم کمک کند. لازم هست همین جا به تلاشهایی که دولت در این راستا انجام میدهد نیز اشاره شود. اقداماتی همچون راه اندازی سامانه صدور آنلاین مجوزها، معافیت مالیاتی سرمایه گذاری در کسب و کارها، ما را به رویکرد جدید دولت در این راستا بسیار امیدوار میکند.
*برای ورود استارت آپهای ایرانی به بازار بین المللی چه استراتژیهایی باید اتخاذ شود؟
وقتی از بازارهای بین المللی صحبت می کنیم یعنی باید بین المللی هم فکر کنیم. اولین و شاید مهمترین کار برای ورود به بازارهای بین المللی، در نظر گرفتن بازار هدف برای طراحی محصول و نوآوری است. وقتی میخواهیم به یک بازار دیگه وارد بشیم لازم هست که در گام اول آن بازار را به خوبی بشناسیم و متناسب با نیازهای آنها محصول طراحی کنیم.
اخیراً یکی از تیمهای پرشیا فاند توانسته با یک شرکت بین المللی پروژه مشترکی را شروع کند. تجربه این کار به ما نشان داد که ایرانیها توانمندی و ظرفیت بسیار بالایی برای فعالیت در بازارهای بین المللی را دارند. این همکاری منجر شد که ما چند تا نکته مهم یاد بگیریم. مهمترین آن اینست که باید سطح دانشمان را همواره به روز نگه داریم. در بازارهای بین المللی به روز بودن و یادگیری مستمر حرف اول را میزند. بر همین اساس به نظر من آموزش در سطح بین المللی میتواند یک استراتژی موفق برای ورود به بازارهای بین المللی باشد.
*در بخش سرمایه گذاری استارت آپها راهکارهای پیشنهادی تان چیست؟
اینکه یک استارت آپ دریک فضای عدم قطعیت قدم برمیدارد بر هیچکس پوشیده نیست و طبیعت پیشرفت در فضای عدم قطعیت،آزمون و خطا است. آزمایش،آزمایش و آزمایش. این آزمایشها میتواند همراه با موفقیت یا شکست باشد. تنها در شرایطی میتوان از این شکستها سود برد که همراه با یادگیری باشد و این یادگیری نیاز به آموزش دارد.
نکته ای که عمده سرمایه گذاران در کشور ما به آن توجه نمیکنند، بحث سرمایهگذاری در آموزش است. عمده سرمایه گذاران در کشور صرف پرداخت وجه نقد (cash) را رمز موفقیت استارت آپ میدانند و از این رو تنها قسمتی که مورد ارزیابی قرار میگیرد بحثهای مالی و ساختار مالی استارت آپ است.
در صورتی که هم استارت آپ نیاز به آموزش و راهنمایی دارد و هم عمده وظیفه یک سرمایه گذار، که شاید بیش از ۴۰% حجم فعالیت او باشد، راهبری و آموزش دادن به استارت آپهای سرمایه گذاری شده است.
تجربه شخصی من در ارزیابی بیش از ۴۰۰ استارت آپ نشان داده که، استارت آپهای ما خوب تلاش میکنند و حجم بالایی از سرمایه گران بهای آنها، یعنی وقت و عمر افراد، در این استارت آپها هزینه می شود، امّا عمده این تلاشها هدفمند نیست و منجر به یادگیری نمیشود. پیشنهاد من به سرمایه گذاران این است که سعی کنند به رشد دانش استارت آپهایشان از طریق آموزش بیشتر توجه کنند.
به نظر من نوآوری در کسب و کار، خلاقیت و ایده پردازی، ارزیابی و تحلیل وضعیت کسب و کار و حسابداری نوآوری از جمله مباحث مهمی است که سرمایه گذاران باید به آموزش دادن آنها بیشتر توجه کنند. اینها از جمله مباحثی هستند که به استارت آپها در یادگیری موثر کمک بسزایی میکند.
نظر شما