خبرگزاری بازار – بحران مالی سال 2008 طاعون نولیبرالیسم را نمایان ساخت و بیش از 40 سال است که منافع عمومی را ویران کرده و بدبختی ها را بر جوامع تحمیل کرده است. با ادغام سیاستهای ریاضتی بی رحمانه ، مالی سازی اقتصاد ، تمرکز قدرت در دست چند نفر و پاکسازی نژادی و اجتماعی، نئولیبرالیسم شکلی از سیاست فاشیستی را به خود گرفته است. همه اینها نشانگر بی اعتنایی به هرگونه مفهوم اجتماعی که معنی و امکانات منافع مشترک را گسترش می دهد - از جمله حوزه حیاتی سلامت عمومی و مفهوم وسیع تری از آنچه فیلسوف سیاسی «مایکل سندل» زندگی مشترک در یک جامعه می نامد که نیاز به همبستگی و فداکاری برای برخورداری از مردم با شفقت ، انسانیت و عزت دارد، است.
محقق شای لوی می گوید مرکز مفهوم منافع مشترک، جنبش توده ای است که مایل به ایجاد مبارزات برای رهایی، عدالت اقتصادی و جامعه سیاسی است که براساس برابری انسانی تأسیس شده باشد.
وحشیگری همه گیر نئولیبرالیسم درسخنان ترامپ در 24 مارس 2020 در مورد آغاز فعالیت های اقتصادی تا عیدپاک مشهود بود. در آن زمان، او می خواست ایالات متحده آمریکا را به سرعت به سمت خاتمه دادن به اقدامات احتیاط آمیز مانند فاصله اجتماعی هدایت کند. دلیل اولیه ترامپ برای چنین اقدامی بر اساس استدلال جناح راست که درمان بدتر از بیماری است می باشد. بعد از اینکه گفته شد 2.2 میلیون نفر در نتیجه آغاز فعالیت اقتصاد خیلی زود از بین خواهند رفت، ترامپ گفت کاخ سفید به اجرای قوانین فاصله اجتماعی حداقل تا ماه آوریل ادامه خواهد داد.
پیام نه چندان پنهان و وحشتناک اقدامات ترامپ این است که فرصت طلبی سیاسی، محرک سود و آغوش یک ایدئولوژی ظالمانه نئولیبرال بدون معذرت خواهی مورد استقبال دولت ترامپ قرار گرفته اند. به نظر می رسد ترامپ از تحقیر متخصصان و تخصص ها لذت می برد و فقط در میان شدیدترین هشدارها، توصیه های مقامات بهداشت عمومی را دنبال می کند. او با همه گیری به عنوان یک نبرد حزبی رفتار می کند ، والیان را ناامید می کند که به شدت خواستار تأمین منابع هستند و از اجرای یک رویکرد هماهنگ فدرال ملی برای رفع بحران خودداری می کند.
بدون شواهد سخت و اثبات علمی، ترامپ داروهای خاص را به عنوان درمان تأیید می کند و به دروغ ادعا می کند ایالات متحده نزدیک به ساخت واکسن کرونا است و اغلب به توصیه های اندیشمندان راست گرا اعتماد می کند. وقتی نوبت به انتخاب نجات جان یا اقتصاد می رسد، به نظر می رسد ترامپ بیشتر نگران سرنوشت وال استریت است. از این گذشته، اظهارات عمومی غالباً گیج و متناقض او پر از کذب بوده و برای گمراه کردن مردم آمریکا بیان می شوند در حالی که به طور بالقوه باعث بدبختی غیرقابل تصوری همراه با این احتمال که ده ها هزار ، شاید صدها هزار ، شاید میلیون ها نفر ممکن است بیمار شوند و بمیرند می شود. با توجه به گسترش مداوم بیماری و افزایش مرگ و میرها، عفونت ها، کمبود بیمارستان و فاجعه بهداشت عمومی، کارشناسان خواستار برنامه ریزی بلند مدت، اتخاذ استراتژی ها، افزایش آزمایشات و هماهنگی بین دولت فدرال و ایالت ها شده اند.
بسیاری از والیان شکایت دارند که فقدان برنامه مدون دولت مرکزی چیزی شبیه به غرب وحشی ایجاد کرده است - سیستمی که با کمبودها، ناکارآمدیها و بی نظمی ها همراه است. فوریت مطالبات با این واقعیت تقویت می شود که کاخ سفید و رهبر آن در چندین سطح برای ایجاد هر گونه فوریت در مرحله اولیه بحران رو به رشد با شکست مواجه شدند. البته افراد بسیاری که در نتیجه این سیاست بی پروا خواهند مرد کسانی هستند که به طور سنتی تحت سلطنت نئولیبرالیسم قرار گرفته اند، این افراد شامل سالمندان، افراد بی بضاعت، افراد فقیر، مهاجران بدون مدرک و افراد دارای معلولیت می شود.
ترامپ همیشه دلهره ای برای جذب خود داشته و از تحقیر دیگران لذت می برد. بیرحمانه بودن، فرومایه بودن، بی اعتنایی به علم و حکمرانی خودسرانه باعث شد که وی نسبت به هشدارهای قبلی کارشناسان درباره احتمال وجود همه گیری های احتمالی چشم پوشی کند. این اشکال آگاهانه از نادانی و عمل ناشایست در امتناع قبلی او به نمایش گذاشته شد و عدم موفقیت در قدرت بخشیدن به ظرفیت دولت فدرال برای ارائه آزمایشات گسترده و ماسک و در عین حال اطمینان از اینکه بیمارستان ها و کارمندان پزشکی به اندازه کافی تخت ، ماسک ، دستگاه های تهویه مطبوع و سایر تجهیزات محافظ شخصی برای معالجه افراد آلوده به ویروس دارند نیز آشکار است.
وسواس ترامپ نسبت به ثروت و رتبه بندی ها و بی احترامی به خود، او را نه تنها به عنوان یک رهبر ناکارآمد، بلکه به عنوان یک کلاهبردار خطرناک معرفی کرده است
وسواس ترامپ نسبت به ثروت و رتبه بندی ها و بی احترامی به خود، او را نه تنها به عنوان یک رهبر ناکارآمد، بلکه به عنوان یک کلاهبردار خطرناک معرفی کرده است. همانطور که نائومی کلین خاطرنشان می کند: رسولان نئولیبرالیسم تلاش کرده اند به خدمات عمومی مانند مراقبت های بهداشتی دولتی ، آب تمیز ، مدارس خوب دولتی ، اماکن امن ، حقوق بازنشستگی و برنامه های دیگر برای مراقبت از سالمندان و محرومان بودجه کافی اختصاص ندهند.
آنچه در بحران همه گیر فعلی آشکار می شود ، بیماری طاعون نئولیبرالیسم است که در 40 سال گذشته بر اقتصاد جهانی حاکم شده است ، گرچه به طور فزاینده ای به عنوان نشان افتخار توسط سیاستمداران فاشیستی مانند ترامپ شناخته می شود.
فساد طبقه حاکم نیز به آسانی در ارائه یک بسته نجات به ثروتمندان قابل مشاهده است ، همانطور که «راب اوره » می نویسد: کمک مالی برای ثروتمندان و ویروس برای بقیه ماست.
آنچه در این بیماری همه گیر آشکار می شود ، تجدید حیات بی رویه سیاست فاشیستی با تاریخچه نابرابری های فروتنانه ، مجهز بودن ، بی رحمی و سیاست های رگرسیون آمیز است. علاوه بر این ، طاعون نئولیبرالیسم حمله گسترده ای به دولت رفاه انجام داده است. با انجام این کار ، نهادهایی مانند آموزش و پرورش و بخش بهداشت عمومی را کم حمایت و در نهایت تضعیف کرده است. علاوه بر این ، اکثریت قریب به اتفاق آمریکایی ها را از روابط قدرت و شیوه های حاکمیت - که به آنها امکان می دهد با بحران های طبیعی مانند همه گیری ها و بحران های سیاره ای که نمی توانند توسط بازار حل شوند ، به طور جدی و هوشمندانه برخورد کنند - دور کرده است.
رسولان نئولیبرالیسم تلاش کرده اند به خدمات عمومی مانند مراقبت های بهداشتی دولتی ، آب تمیز ، مدارس خوب دولتی ، اماکن امن ، حقوق بازنشستگی و برنامه های دیگر برای مراقبت از سالمندان و محرومان بودجه کافی اختصاص ندهند
بیماری همه گیر کرونا پرده را برای آشکار کردن قدرت نئولیبرالیسم وحشیانه و بازارهای جهانی مالی با تمام ظلم و ستم آن عقب کشیده است. این سیستمی است که نه تنها آرمانهای دمکراتیک برابری و حاکمیت مردمی را از بین برده است ، بلکه زمینه سیاسی و اقتصادی ایجاد کرده است که این بیماری همه گیر، فشارهای جدی را بر روی کارکنان پزشکی و بیمارستانهای فاقد تهویه و تجهیزات ضروری برای معالجه بیماران و محدود کردن تعداد مرگ و میر ناشی از ویروس وارد کند.
این واقعیت به لحظه ای از پیوند تاریخی برای ایجاد یک جنبش جهانی دموکراسی بنیادی اشاره دارد. آنچه لازم است واژگان جدیدی برای درک بحران همه گیر فعلی است. چنین زبانی باید انتقادی پایدار از فاشیسم نئولیبرال با گفتمانهای محرومیت ، استثمار و پاکی نژادی فراهم کند. در عین حال ، بزرگی بحران امکانات جدیدی را ارائه می دهد که در آن مردم می توانند دوباره فکر کنند که در چه نوع جامعه ، جهان و آینده ای می خواهند زندگی کنند. کاری که ما نمی خواهیم انجام دهیم این است که به سیستمی برگردیم که برابر با دمکراسی به اضافه سرمایه داری است. ما باید فراتر از اصلاح سیستم حرکت کنیم ، زیرا بحران فعلی ریشه های سیاسی و اقتصادی عمیق تری دارد و مستلزم بازسازی کامل جامعه است.
نظر شما