فرزاد رمضانی بونش؛ بازار: پس از مذاکرات صلح میان آمریکا و افغانستان و امضای توافقنامه دوحه، مذاکرات صلح بین الافغانی یا افغان_افغانی بین دولت افغانستان و طالبان در دوحه، قطر در سپتامبر ۲۰۲۰ آغاز شد.
روند مذاکرات با وجود تداوم چالش ها و فراز و نشیب ها ادامه یافت. با این حال، ایالات متحده موافقت کرد که نیروهای خود را در سال ۲۰۲۱ خارج کند. اما روند به گونه ای بود که طالبان در جریان مذاکرات حملات خود را تشدید کردند.
همزمان با خروج آمریکا از افغانستان، اشرف غنی از کشور فرار کرد و طالبان عملا کنترل بیشتر کشور را در دست گرفتند و مذاکرات بی نتیجه ماند. پس از آن، با تسلط طالبان بر افغانستان، فعالیت شورای عالی آشتی ملی به ریاست عبدالله عبدالله به حالت تعلیق درآمد.
در واقع، روند نوپای صلح میان افغان ها که می توانست نقطه عطفی در افغانستان باشد و قدرت متوازن بین گروه های مختلف قومی، مذهبی و اجتماعی باشد، شکست خورد.
در عین حال این سوال مطرح می شود که آیا شرایط کنونی می تواند فرصت جدیدی برای آغاز گفتگوهای بین الافغانی باشد؟
وضعیت طالبان
در ماه های اخیر، گفتگوهای مرتبط با صلح افغانستان چندان مورد توجه طالبان قرار نگرفته و طالبانی که مدعی شده اند بحران ۴۰ ساله در افغانستان پایان یافته است، در حال و هوای پیروزمندانه ای قرار دارند.
طالبان امارت اسلامی را حکومتی فراگیر می دانستند که همه معیارهای لازم برای به رسمیت شناختن جامعه جهانی را دارد. اما واضح است که آنها با بحران های جدی مانند عدم شناسایی و به رسمیت شناختن بین المللی، مسدود شدن دارایی ها، فقر گسترده، ناتوانی در حفظ ادارات دولتی، ادامه نافرمانی مدنی به ویژه از سوی زنان افغان و سایر بحران های امنیتی مواجه بوده اند.
این امر، حداقل از نظر تاکتیکی، به تمایل بیشتر طالبان برای از سرگیری مذاکرات بین افغانها منجر شده است. در ماه های اخیر، جدا از برخی مذاکرات داخلی شکست خورده میان طالبان و جبهه مقاومت ملی، پاکستان نیز تلاش کرده است تا نشست هایی بین طالبان و مخالفان برگزار کند.حتی ملاقاتی بین مقامات آی اس آی پاکستان و رهبران سابق افغانستان در ترکیه در این زمینه برگزار شده است.
علاوه بر این، مذاکرات تهران اولین مذاکرات رسمی بین طالبان و جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود بوده که مذاکرات با میانجیگری ایران برای یافتن راه حل مسالمت آمیز صورت گرفته است.
چندین منبع از آن زمان از نقش مسکو در میزبانی مذاکرات بین طالبان و جبهه مقاومت ملی خبر داده اند. روسیه بارها اعلام کرده است که آماده میزبانی از طالبان و گروه های مخالف آن است.
علاوه بر این، سفر خلیل زاد به پایتخت قطر، سفر فرستاده ویژه قطر به کابل و دیدار وی با سراج الدین حقانی و عبدالله عبدالله می تواند نشانه های دیگری از سرگیری مذاکرات بین الافغانی و تشکیل دولت فراگیر در افغانستان باشد.
از سوی دیگر، اگرچه طالبان دیدارهای مستقیم میان خود و نمایندگان جامعه مدنی افغانستان و رهبران زن در نروژ را یک تبادل سازنده میداند، اما این موضوع قطعاً نوعی اصرار بر مواضع استراتژیک آن در کنار عقب نشینی تاکتیکی در حرکت به سمت گفت وگوی بین الافغانی و پرداختن به مسائل انسانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است.
ایجاد یک نقشه راه اساسی
در حالی که در شش ماه گذشته، طالبان با سیاستمداران مقیم کابل مانند حامد کرزی، عبدالله عبدالله و همچنین چندین دور گفتگوهای رسمی و غیررسمی با مخالفان خود در خارج از کشور رایزنی کرده اند، آنها همچنان نگران روند و مکانیزم ها هستند در حالی که هنوز به یک نقطه مشترک نرسیده اند.
بنابراین نیاز به رسمی شدن روند مشاوره ملی، توافق بر روی یک سند قانونی یا پیش نویس قانون اساسی جدید، بررسی مکانیزم های مشروعیت، همه پرسی در سطح ملی، اولویت بندی موضوعات کلیدی و غیره وجود دارد.
آینده افغانستان
طالبان طرفدار یک حکومت متمرکز (نه فئودالیسم) و قوی و مستقل است، اما ابهامات اساسی در مورد ساختار مورد نظر طالبان و حاکمیت قانون، قوه مقننه، تفکیک قوا، نحوه مشارکت مردم، شهروندان و نقش مخالفان و اقلیت ها و همچنین حقوق اساسی وجود دارد. بنابراین، چگونگی دستیابی به یک توافق برد_برد یا راه حل های میانجی دشوار است در حالی که هنوز احتمال بن بست و طولانی شدن روند صلح وجود دارد.
نقش بازیگران خارجی
بازیگرانی مانند نروژ، سابقه میانجی گری در درگیری ها از جمله در خاورمیانه، سریلانکا و کلمبیا را دارند. مسکو و تهران همچنین آماده میزبانی مذاکرات میان طالبان و سایر احزاب در افغانستان هستند.
اما تا زمانی که بازیگران منطقه ای و بین المللی بر طالبان فشار بیشتری وارد نکنند، طالبان نمی توانند در کوتاه مدت به یک گفتگوی بین الافغانی دست یابند. از سوی دیگر، برخی از بازیگران خارجی هرگونه گفتگوی بین الافغانی را از منظر منافع ملی خود می نگرند. اظهارات برخی از رهبران خارجی را نیز می توان بازگشت به سناریوی تجزیه افغانستان در صورت عدم توجه طالبان به تشکیل دولت فراگیر دانست.
با این حال، اگر فشار بیشتری از سوی بازیگران اصلی بر طالبان وارد شود، یا اگر بازیگرانی مانند هند مایل به حمایت گسترده از طالبان باشند، طالبان مجبور خواهند شد از پذیرش گفتگوهای واقعی بین الافغانی عقب نشینی کنند.
چشم انداز
اگرچه ادامه انزوای مقامات جدید در کابل به احتمال زیاد صداها را در رهبری درباره عقب نشینی و سازش طالبان تقویت می کند، اما اولین گام آماده سازی طالبان برای مشارکت و پیگیری روند گفتگوی بین الافغانی صورت خواهد گرفت. توافقنامه دوحه ۲۰۲۰ آمریکا و طالبان مبنای مذاکره طالبان با دولت افغانستان و سایر نیروهای سیاسی بود، اما اکنون حتی به نظر می رسد که مانع از سفر خارجی حامد کرزی و عبدالله عبدالله شده است.
اصرار طالبان بر عدم تشکیل یک دولت فراگیر نیز می تواند اپوزیسیون را مصمم تر برای آغاز جنگ کند. علاوه بر این، با توجه به مسائل ریشه ای قومی در افغانستان و جغرافیای کوهستانی آن، احتمالاً جنگ در بهار آینده تشدید خواهد شد.
البته باید توجه داشت که با توجه به عملکرد ضعیف لویه جرگه در افغانستان، گفتگوها نباید بدون پذیرش واقعی همه گروه های مخالف به رسمیت تلویحی «حکومت طالبان» منجر شود.
در واقع شروع گفت و گوی همه جانبه بین افغان ها در افغانستان دشوار است و مثمر ثمر بودن و فراگیر بودن دشوارتر است، بنابراین نمی توان امیدوار بود که در کوتاه مدت مثمر ثمر باشد. اما رایزنیها و گفتوگوها میتواند روند دستیابی نسبی به خواستههای دو طرف اصلی را فراهم کند.
با این حال، با توجه به همه متغیرهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و بین المللی علیه آنها، طالبان اکنون بیش از شش ماه گذشته مشتاق شرکت در مذاکرات بین الافغانی هستند؛ در صورتی می توان به این فرصت دست یافت که طالبان بیشتر احساس نیاز به مذاکره بین افغان ها داشته باشند و به آن نگاه استراتژیک داشته باشند، نه یک نگاه تاکتیکی و راهی برای کاهش فشار بر آنها.
نظر شما