سلیمان علیزاده؛ بازار: توسعه و پیشرفت هر منطقه ای، خواسته و مطالبه ی همه مردم است و هیچ کس مخالف با عمران و آبادانی و رشد و توسعه اقتصادی نیست.
اما، لازمه و مقدمه ی هر طرح و پروژه ای قبل از اجرا؛ تحقیق و مطالعات تخصصی و ارزیابی نقاط ضعف و قوت، بویژه نیازمند تامین اعتبار لازم در رابطه با آن طرح و پروژه است.
متاسفانه، بنا به دلایلی که نگارنده در ادامه ی همین یاداشت به آنها اشاره خواهد نمود، شاهد کلنگ زنی های بی ثمر هستیم که بعضا تاثیر آن کلنگ زنی ها در حد یک وجب حفره روی خاک و دایره ی گجی بوده که به دلیل عدم پیگیری از سوی متولیان امر و عدم تامین بودجه و تزریق اعتبار کافی؛ زیر خار و خاشاک و باد و باران، اثری از آنها بجا نمانده! یا ساختمان هایی ناتمام و غیر قابل بهره برداری که به حال خود رها شده اند که بیشتر هر چیزی، شتاب زدگی و بی برنامه گی مدیران را هویدا می سازد.
یکی از دلایل بر می گردد به زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات شوراهای شهر و روستا! نمایندگان و مدیرانی که برای جلب نظر و جذب آرای مردم، وعده هایی را به مردم می دهند که هیچ تحقیق و مطالعه قبلی از لازمه های اجرای آن را ندارند و بی گدار به آب می زنند.
در طول سالیان شاهد این می باشیم که با اتمام دوره ی ۴ ساله ی نمایندگان مجلس و شوراها، افراد جدیدی روی کار می آیند که آنها نیز طرح ها و ایده های نو داشته و وعده های جدیدی به مردم می دهند و طرح های قبلی به فراموشی سپرده شده و هر مسئولی در صدد اثبات خوش قولی خود بوده و به هر دری می زند تا اتفاقات جدید و متفاوتی را رقم بزند و به اصطلاح؛ رزومه ی خود را پربار نماید و خود را متفاوت نشان بدهد.
این در حالیست که؛ رزومه آنها پر از کلنگ زنی های بی ثمر و افتتاح های نمادین می باشد که بیشتر جنبه ی خودنمایی و تبلیغاتی دارد تا جنبه ی عملیاتی!
برای مثال؛ آیا بهتر نیست به جای دهها هزار طرح و پروژه های نا تمام در سطح کشور که اغلب به فراموش خانه انتقال یافته! ده هزار طرح و پروژه که ضروریت بیشتری دارند به سرانجام و قابل بهره برداری برسد و ثروت ملی صرفِ خودنمایی و تبلیغات نمایندگان مجلس و بی مدیرتیِ مدیران در سطح کشوری، استانی و شهرستانی نگردد؟
مگر با یک دست چند هندوانه را می توان برداشت؟
طرفه آنکه؛ انتظار می رود نمایندگان مجلس و مسئولان اجرایی به جای کش و قوس ها و چانه زنی ها و اصرار برای تصویب طرح های جدید و کلنگ زنی های بی ثمر، تمام توان و انرژی خودشان را معطوف به اتمام پروژه های بلاتکلیف مانده نموده و دچار سردرگمی در تامین منابع مالی نگردند.
چرا که مردم از صدای کف زنی ها و سوت زنی های حاضرین در مراسم کلنگ زنی، رقص بنرهای تبلیغاتی در سطح شهر، عکس های یادگاری و صدای کلنگهای بر زمین فرود آمده که ماحصل آنها پروژه های ناتمام و سازه های نیمه برافراشته ی بَدنما می باشد، بی زاری جسته و ناراضی می باشند.
نظر شما