به گزارش بازار، دکتر علی سرزعیم، تحلیلگر مسائل اقتادی طی یادداشتی درخصوص نحوه اجرای قرنطینه در جلوگیری از شیوع کرونا نوشت: پدیده کرونا قرنطیه و فاصلهگذاری اجتماعی را به کلیه جوامع از جمله جامعه ایران تحمیل کرده است. قرنطیه میتواند شدت و ضعف مختلفی داشته باشد. از قرنطیه شدید در ووهان تا قرنطینه ضعیف در انگلیس.
اگر نگاه برخی پزشکان غالب شود که هدف تضعیف هرچه بیشتر احتمال سرایت ویروس است. در یک نگاه اغراقآمیز از این رویکرد، قرنطینه شدید بهترین حالت است زیرا خروج از خانه توسط نیروهای نظامی ممنوع میشود. اشکال این رویکرد این است که بخشی از جامعه بابت ویروس کرونا نخواهند مرد اما همه جامعه از گرسنگی خواهد مرد!
لذا رویکرد صحیح این است که حجم فعالیتهای اقتصادی تا حد ممکن به سطح قبل از پدیده کرونا نزدیک شود با این قید که تعداد مبتلایان، پیوسته کمتر از ظرفیت درمانی بماند (بهینهسازی مقید یا همان constrained optimization). این امر منوط به آنست که بتوان یک پیچ قرنطینه در اختیار سیاستگذار قرار داد که با آن بتوان شدت قرنطینه را کم یا زیاد کرد یعنی اگر مشاهده شد که تعداد مبتلایان نرخ رشدی دارد که از ظرفیت درمانی بیشتر میشود شدت قرنطینه را بالا برد و اگر مشاهده شد که نرخ رشد بسیار کمتر از ظرفیت درمانی است، میتوان شدت قرنطینه را کاهش داد.
سوالی که مطرح است این است که این پیچ قرنطینه چه باشد؟
یک ایده این است که بسته به شرایط، دولت صنف به صنف فعالیتها را تعطیل و آزاد کند. مثلا مدارس، دانشگاهها، رستورانها و... و. . یک ایده جایگزین این است که کار را به سازوکار بازار بسپاریم و دولت اعلام کند که جابجایی در شهر هزینه دارد. مثلا هر خودرو برای سفر باید ۵۰ هزار تومان بپردازد و بلیط مترو و اتوبوس مثلا ۲۰ هزار تومان شود. نتیجه این وضعیت آنست که کسبوکارهای ضعیف و خُرد (که عمدتا اشتغالزا هستند ولی ارزشافزوده کمی ایجاد میکنند) توجیه فعالیت نخواهند یافت و مجبور به تعطیلی میشوند ولی کسبوکارهایی که ارزشافزوده زیادی دارند کماکان باقی میمانند. طبیعی است که دولت از قبل متعهد میشود درصد خوبی از درآمد کسب و کارهایی که به این شکل تعطیل میشوند را با کمکهای بلاعوض (یارانه) جبران کند. البته مثل دیگر راهحلهای بازاری این مشکل هست که اغنیا کماکان حق تردد خواهند داشت ولی فقرا خیر. استثنائا در این مورد این نابرابری موجب نگرانی نیست زیرا اگرچه اغنیا بهراحتی حق تردد را پرداخت میکنند ولی ریسک مبتلاشدن را هم باید به جان بخرند و جان فقرا به دلیل خانهماندن کمتر در معرض تهدید قرار میگیرد.
یک ایده آنست که راه ترکیبی داشته باشیم یعنی حق آمد و شد برای همه تعریف شود و بعد بازاری برای مبادله ایجاد شود. کسانی که درآمدهای خوبی دارند حق آمد و شد را از افراد فقیرتر بخرند. اینگونه هم درآمدی برای فقرا ایجاد میشود و هم تردد در جامعه پایین میآید و هم فعالیتهای با ارزشافزوده بالاتر در جامعه استمرار مییابد. اگر دولت ببیند که بیماری دارد زیاد میشود سهمیه همگانی آمدوشد را کم میکند و اگر ببیند که بیماری کم شده میتواند سهمیه همگانی تردد را افزایش دهد.
روشن است که اینها صرفا یک ایده خام است و برای اجرا با مشکلات چندی مواجه است. مثل اینکه از چه طریق میتوان تردد افراد را پایش کرد و دید که چه کسانی مجوز دارند یا ندارند؟ اگر همه خودرو داشتند و با خودرو تردد میکردند این کار شدنی بود ولی وقتی اینگونه نیست چه راهحلی میتوان یافت؟
نظر شما