۵ دی ۱۴۰۰ - ۰۷:۰۸
 دانش بنیانها در توسعه ایران؛ لزوم تسهیل ورود فناوران به چرخه های تجارت بر اساس مدل های جدید اقتصادی
سرپرست پژوهشکده فناوری های پیشرفته و هوش مصنوعی؛

دانش بنیانها در توسعه ایران؛ لزوم تسهیل ورود فناوران به چرخه های تجارت بر اساس مدل های جدید اقتصادی

میثم عباسی با بیان اینکه دانش بنیانهای ایرانی با وجود توانایی در عرضه، با مشکلات فروش مواجه هستند، می گوید: لزوم طراحی پلنهای تخصصی با مشارکت بخش خصوصی و دولتی و تسهیل گری ارگانهای دولتی ضرورت دارد.

تهمینه غمخوار؛ بازاربیست و دومین نمایشگاه بین المللی مخابرات، فناوری اطلاعات و راه حل های نوآورانه (تلکام) در روز پنجشنبه (دوم دی ماه) در محل دائمی نمایشگاه های بین المللی تهران آغاز به کار کرده است.

نمایشگاه تلکام ۱۴۰۰ پس از یک وقفه دو ساله، در سال تولید، پشتیبانی‌ها و مانع زدائی ها با حضور شرکتهای برجسته فناوری و دانش بنیان در قالب ارائه تخصصی خدمات و دستاوردهای نوین و انجام مذاکرات بی تو بی، با شعار «مخابرات؛ تحول دیجیتال و توسعه پایدار» تا پنجم ماه جاری در حال برگزاری بازدید از سوی فعالان، دست اندرکاران و شرکت‌ های حوزه مخابرات و فناوری‌های ارتباطی  است.  

 در همین راستا و با توجه به اهمیت موضوع، خبرنگار بازار گفتگویی را در حاشیه نمایشگاه تلکام با «مهندس میثم عباسی»  سرپرست پژوهشکده فناوری های پیشرفته و هوش مصنوعی و مدیر دپارتمان نوآوری ایران و ترکیه در خصوص اقتصاد دانش بنیان و چالشهای پیش روی شرکتهای دانش بنیان در کشور ترتیب داده که در ادامه می خوانیم:

 * اگر چه نقش شرکت‌های دانش بنیان و فناوری در توسعه اقتصاد کشورهای پیشرفته دنیا روز به روز پررنگ‌تر می شود، اما در ایران با وجود تاکید رهبری هنوز این نقش به درستی تبیین نشده و تا تحقق اقتصاد دانش بنیان راه طولانی در پیش است . اولا، ارزیابی شما از این موضوع چیست؟ ثانیا، چه راهکارهایی را برای ورود دانش بنیان ها به بازار فروش پیشنهاد میکنید؟
در رابطه با شرکتهای دانش بنیان، چندین مسئله و موضوع، پیش روی ما وجود دارد که یکی از آنها تحریم های خارجی است. این تحریم ها موجب شده تا روند فناوری و تولید محصولات دانش بنیان و فناوری محور در کشور، نتواند آنگونه که شایسته است، در چرخه های بین المللی جای گیرد. از سوی دیگر، در بخشهای مخابراتی و دیجیتال از پتانسیل ها و ظرفیتهایی برخورداریم که به دلیل وجود تحریم ها، آن بخشها نمی توانند به گونه ای موثر در خارج از کشور و مارکتهای خارجی چه در قالب همکاری و چه در قالب ورود تکنولوژی و فروش آن و همچنین بحث دانش فنی وارد شوند. 

به دلیل اینکه اساسا اقتصاد ما بر اساس فروش نفت و گاز و مواد خام بنا شده، این نیاز احساس می شود که حرکتمان باید به سمت اقتصاد دانش بنیان باشد تا تنها اقتصاد نفت پایه

اما، از طرفی این تحریم ها، دارای مجموعه ای از مزایا نیز بوده است؛ به دلیل نیازی که ما در صنایع مختلف از جمله بخش انرژی وحوزه تجهیزات به خصوص ساخت تجهیزات و دانش فنی احساس کرده ایم، مجبور شده ایم که خودمان وارد عمل شده و بسیاری از نیازهایمان را خودمان تولید کنیم. اما بحثی که مطرح است این است که به دلیل اینکه اساسا اقتصاد ما بر اساس فروش نفت و گاز و مواد خام بنا شده، این نیاز احساس می شود که حرکتمان باید به سمت اقتصاد دانش بنیان باشد تا اقتصاد نفت پایه. بر همین اساس و با توجه به بیانات مقام معظم رهبری، اهمیت این موضوع چند برابر خواهد شد.

تسهیلات ورود شرکتهای دانش بنیان باید افزایش یابد، به طوری که آنها بتوانند به چرخه های تجاری ورود پیدا کنند

حال در این رابطه، پیشنهاد من این است که تسهیلات ورود شرکتهای دانش بنیان افزایش یابد، به طوری که آنها بتوانند به چرخه های تجاری ورود پیدا کنند. متاسفانه، یکی از مشکلاتی که ما در حال حاضر با آن مواجه هستیم این است که شرکتهای دانش بنیان، اکثرا در بخش مارکتینگ خود دچار مشکل هستند؛ یعنی یک محصول به صورت بسیار دقیق قابل رقابت با محصولات مشابه و حتی بهتر از آن تولید می شود، در حالی که در رابطه با ورود به چرخه های نیازهای کشور دچار مشکل است.

 مسئله دیگر این است که ما در کشور به صورت جزیره ای عمل می کنیم؛ یعنی مجموعه های مختلف وارد می شوند و بر اساس نیازهای خود محصولاتی را توسعه می دهند که پاسخگوی نیازهای کشور به شکل جزیره ای هستند. به گونه ای دقیقتر یعنی یک شرکت دانش بنیان محصولی را برای سازمان و مجموعه ای ارائه می کند، آن سازمان از آن محصول استفاده کرده در صورتی که این محصول می تواند برای سازمانها و وزارتخانه های دیگر نیز دارای کاربرد باشد. 

به همین دلیل نیاز است که ما در سطوح بالا، مدلهایی را با مشارکت سازمانهای دولتی و وزارتخانه ها به عنوان تسهیل گر ایجاد کنیم که در درجه نخست پتانسیلها، ظرفیتها و سطوح شرکتهای دانش بنیان برای هر کاری مشخص شود. سپس، نیازهای شرکت به صورت شبکه ای تشخیص داده شده و این شرکتها بتوانند با استفاده از نقشه های راه در سه سطح کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت پتانسیلهای خود را وارد بازار عرضه و تقاضا نمایند. 

*  چرا به طور کلی فروش محصولات دانش بنیان در ایران با مشکل مواجه است و به یک دغدغه برای شرکت‌های مربوطه درآمده است؟
واقعیت این است که شرکتهای دانش بنیان اکثرا در بحث بازرگانی دچار مشکل هستند یعنی توانایی عرضه محصول را دارند اما در بحث فروش دچار مشکل هستند. این موضوع، در درجه اول به جزیره ای عمل کردن بخشهای مختلف، همچنین تحریم ها و خام فروشی و عدم تغییر آنها به سوی تکنولوژی باز می گردد.

اگر ما فروش مواد خام را به سمت و سوی فناوری تغییر رویه و جهت دهیم، علاوه بر تامین نیازهای داخلی، قادر به پوشش نیازهای منطقه و حتی بازارهای جهانی نیز خواهیم بود 

 اگر ما فروش مواد خام را به سمت و سوی فناوری تغییر رویه و جهت دهیم، علاوه بر تامین نیازهای داخلی، قادر به پوشش نیازهای منطقه و حتی بازارهای جهانی نیز خواهیم بود. این مسئله مستلزم آن است که در سطوح بالا یک سری متدهای استاندارد را مطابق با الگوگیری از کشورهایی موفق مانند سنگاپور و مالزی پیاده سازی کرده در حالی که چندین شاخص را در آن دخالت می دهیم. یکی از آنها تسهیل گری ارگانهای دولتی است که تسهیلاتی را برای فروش محصولات شرکتهای دانش بنیان ایجاد نمایند.

بر همین اساس، دولت باید خدمات مشاوره فروش این محصولات را ارائه داده و برای آنها بازارسازی نماید. در حقیقت، دولت باید تحت یک پلتفرم، بازار عرضه و تقاضا را برای آنها تعریف کند تا این شرکتها بتوانند محصولات خود را در بالاترین سطح به بازار عرضه کنند. بخشی از این بازار مرتبط با نیازهای وزارتخانه ها و صنایع مختلف و بخش دیگر به کنشگران این حوزه مانند کارخانجات مختلف که مثلا به دستگاهی نیاز دارند که به دلایل مختلف از جمله تحریم امکان ورود به ایران برای انها وجود ندارد، مربوط است. بر همین اساس، ضروری به نظر می رسد که دولت با همفکری بخش خصوصی به طراحی مدلهایی بپردازد تا یک شرکت دانش بنیان محصول خود را جانمایی کند.

تصمیم گیرندگان ما، باید مجموعه ای از متدهایی را طراحی نمایند که موجب افزایش کنشگری دانش بنیان ها در زمینه فروش شود

علاوه بر آن، وظیفه دولت این است که شرکتهایی که در زمینه بازرگانی فعالیت می کنند را با شرکتهای دانش بنیان متصل نماید؛ به عبارتی یعنی این شرکتها فروش محصولات دانش بنیان را انجام دهند، درصدی سود عاید آنها شود و معامله ای برد_برد صورت گیرد، زیرا در این صورت شرکتهای بازرگانی از محصولات جدیدی برای فروش برخوردار خواهند شد، در حالی که برای شرکت دانش بنیان نیز، یک مجموعه مشاوره برای فروش ایجاد خواهد شد و محصولات در مقیاس بیشتری به فروش خواهد رسید.

لذا، تصمیم گیرندگان ما، باید مجموعه ای از متدهایی را طراحی نمایند که موجب افزایش کنشگری دانش بنیان ها در زمینه فروش شود. در حالی که برای یک محصول زحمت زیادی صرف می شود، اما به مرحله فروش نمی رسد، این موضوع عملا مساوی با شکست خواهد بود.

بنابراین، این امر نیاز به اشخاص خاص و مجموعه های حقیقی و خبره ای دارد تا علاوه بر بازاریابی به بازارسازی برای این محصولات نیز بپردازند. البته، این برنامه باید برای کل کشور و نه یک منطقه و استان خاص، در نظر گرفته و اجرایی شود.

همچنین میتوان به منظور انجام این اقدامات، از متدهای خلاقانه مانند برگزاری نمایشگاهها و رویدادهای تخصصی نیز بهره جست، به طوری که شرکتهای دانش بنیان به گونه ای فزاینده به اشخاص داخل و خارج از کشور معرفی و شناسایی شوند. 

* چالشهای پیش روی شرکتهای دانش بنیان ایرانی چیست؟
یکی از عمده ترین چالشهای شرکتهای دانش بنیان ایرانی، مسئله تحریم است که موجب شده تا این شرکتها نتوانند به راحتی در نمایشگاهها به منظور معرفی ظرفیتهای خود حضور یابند. همچنین آنها نمی توانند با کنسرسیوم ها و شرکتهای بزرگ خارجی جوینت شوند، در حالی که از طرفی هم با وجود کیفیت بالای محصول یا یک قطعه ایرانی، امکان فروش آنها وجود ندارد و در نتیجه آن محصول نمیتواند نیازهای کشورهای مختلف را پاسخ دهد.

به طور خلاصه دانش بنیان ها از چندین منظر دچار چالش و مشکل می باشند: ۱) فروش ۲) معرفی و شناسایی  ۳) تفاهمنامه های همکاری میان شرکتهای بزرگ ۴) حضور در جریانهای «آر اند دی» (تحقیق و توسعه) جهانی.

مجموعه ای از تکنولوژی ها مانند هوش مصنوعی، سیستمهای الکترونیکی و نانو تکنولوژی صرفا شامل یک بعد از فناوری نمی باشند، بلکه جریان ساز نیز هستند. این موضوع یک اصل مهم است که کشورهایی که در برخی از حوزه های خاص مانند تکنولوژی، پزشکی، هوش مصنوعی از جایگاه خاصی برخوردار هستند، می توانند در روندهای جهانی نیز تاثیر گذار باشند. این موضوع از شرکتهای دانش بنیانی نشئت می گیرد که آن کشورها برخوردار هستند.

زمانی که آن کشورها می توانند شرکتهای دانش بنیان خود را مطابق با اهداف خود بسیج نمایند، توانایی جریان سازی نیز دارند. برای مثال، امریکا به خاطر پیشرفتهایی که در بحث خودروهای الکتریکی دارد، عملا، در حال انجام یک جریان سازی است. شرکت تسلا موتورز، یک شرکت دانش بنیان امریکایی است و صرفا تولید کننده یک خودروی الکتریکی نیست. دهها شرکت قبل تر از این شرکت مانند تویوتا و فولکس واگن به تولید خودروی الکتریکی پرداخته اند، اما اینکه چرا آنها نمی توانند فروش آنچنانی داشته باشند، این است که تسلاموتورز از یک تولیدکننده و ارائه دهنده صرف تکنولوژی به یک جریان ساز و تعیین کننده سیاست گذاری تبدیل شده است. بنابراین، اگر کشوری بتواند در حوزه های مختلف، توان سیاست گذاری داشته باشد، این موضوع تاثیر بسیار زیادی در جهان خواهد داشت. 

دولت در ابتدا باید،  پس زمینه ای از توانمندیهای آنها را در حوزه های مختلف ایجاد نماید، ضمن اینکه مشکلات آنها چه مشکلات مالی و چه مشکلات ارتباط با مجموعه های خارجی را شناسایی کرده و از آنها آگاه باشد

بنابراین، شرکتهای دانش بنیان ایرانی هم در سطح داخلی و هم در سطح خارجی، دارای چندین چالش هستند. بر همین اساس، دولت در ابتدا باید،  پس زمینه ای از توانمندیهای آنها را در حوزه های مختلف ایجاد نماید، ضمن اینکه مشکلات آنها چه مشکلات مالی و چه مشکلات ارتباط با مجموعه های خارجی را شناسایی کرده و از آنها آگاه باشد.

مهم تر اینکه دولت باید راههایی را تدوین نماید تا این شرکتها بتوانند محصولات و خدمات خود را حتی در شرایط تحریم به کشورها و مصرف کننده خارجی ارسال نمایند. این مسئله نیازمند یک سری پلن های تخصصی و جامع است که با مشارکت بخش دولتی و خصوصی امکان پذیر است.

کد خبر: ۱۲۵٬۶۱۰

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha