گلن پری؛ بازار: در ابتدا سوالی که می پرسم آیا می توان پرسید پول الکترونیکی چگونه بر زندگی ما تأثیر می گذارد. من در اروپا زندگی می کنم و به ندرت از پول فیزیکی استفاده می کنم. من به بسیاری از کشورها سفر کرده ام بدون اینکه ارز آنها را نگه داشته باشم. همه به صورت الکترونیکی از طریق کارت های بانکی، اینترنت و سیستم های پرداخت تلفن همراه انجام می شود. در بریتانیا ما سیستمهای پرداخت بدون تماس داریم که در آن شما تلفن یا کارت خود را در نزدیکی دستگاهی نگه میدارید تا امکان پرداخت فراهم شود، در حالی که در چین از WeChat Pay استفاده میکنند. در طول همه گیری اخیر، بسیاری از فروشگاه ها درخواست پرداخت دیجیتالی کردند و نیاز به تعامل فیزیکی با مشتریان را از بین بردند. این درحالی است که ما از اشکال سنتی پول فیزیکی دور شده ایم.
پول دیجیتالی که ما استفاده می کنیم از سوی نمایندگان پرداخت همچون ویزا، امریکن اکسپرس و مسترکارت به خوبی شناخته شده اند. از طرفی تازه واردان زیادی به بازار وارد شده اند. برای مثال Apple Pay کارت فیزیکی را حذف می کند و داده ها را روی دستگاه می برد. این شرکت ها کنترل کننده داده پول ما هستند و لزوماً حتی بانک هم نیستند.
با این حال بیت کوین شناخته شده ترین رمزارز است. وقتی در انجمنهای آنلاین مطالبی را میخوانم که از فقدان مقررات در بازارهای رمزنگاری - بهویژه بیتکوین - شکایت میکنند، شگفتزده میشوم. چراکه بیت کوین برای مبادلات همتا به همتای مورد اعتماد پول نقد الکترونیکی بدون نیاز به مقامات مورد اعتماد مرکزی طراحی شده است. به این معنا که به طور خاص طراحی شده است تا بدون نظارت و مقررات بانک ها، دولت ها یا اشخاص ثالث عمل کند. این بر اساس یک دفتر کل توزیع شده - یک بلاک چین - ساخته شده است که تمام نقل و انتقالات را ضبط می کند و آنها را به صورت عمومی نگه می دارد تا همه ببینند و بررسی کنند.
تمام تراکنشهایی که تا به حال انجام شدهاند را میتوان روی بلاک چین دید و ردیابی کرد. بلاک چین یک رکورد تغییرناپذیر (غیرقابل تغییر) از تراکنش ها ارائه می کند. افراد موجود در زنجیره ناشناس هستند، بنابراین ما لزوما نمی توانیم بدانیم چه کسی درگیر بوده است. با این حال، زمانی که پول از مبادلات ارز دیجیتال به سیستم های بانکی سنتی منتقل می شود، افراد قابل شناسایی می شوند. ارزهای دیجیتال متعدد دیگری نیز توسعه یافته اند. برخی از آنها بیت کوین را انعکاس می دهند، برخی دیگر از الگوریتم های متفاوتی استفاده می کنند که انرژی کمتری مصرف می کنند، زیرا فناوری زیربنای بیت کوین به توان الکتریکی قابل توجهی برای استخراج بلوک ها و ادامه آن نیاز دارد.
وقتی برای اولین بار با آن روبرو شدم، یک بیت کوین ۲۵۰ پوند ارزش داشت. در حالی که بیت کوین به ۵۰ هزار پوند رسید. امروز ارزش آن ۳۵ هزار پوند است. باید اشاره کنم که من با ۲۵۰ پوند خرید نکردم زیرا هیچ کاربردی در بیت کوین نمی دیدم، اما از کاری که بیت کوین می خواست به عنوان یک تجربه اجتماعی انجام دهد قدردانی می کردم. عدم سرمایه گذاری من می تواند نشان دهنده این باشد که ارزش واقعی ارز دیجیتال را درک نمی کنم. این ممکن است درست باشد، اگرچه من مطمئن نیستم که چه کسی واقعاً می داند. آزمایش بیت کوین از برخی کارشناسان فناوری که با سیستم دفتر کل توزیع شده کار می کنند به یک بازار انبوه مصرف کننده تبدیل شده است. به طوریکه در تابلوهای اعلانات و توصیه هایی برای خرید یا فروش دائماً صحبت می شود. با این حال، این یک بازار وحشی است، ظاهراً با ارقام پنهان که ظاهراً ارزش را دستکاری می کنند. من هنوز نمیفهمم برای چیست، اگرچه میبینم که به ابزاری برای سفتهبازی مالی برای افرادی تبدیل شده است.
من تعدادی از برنامه های دولتی برای توسعه ارزهای دیجیتال را دیده ام.در حالی که دولت خود یک مرجع مرکزی قابل اعتماد است، بنابراین استفاده آنها از یک سیستم بلاک چین جالب است. این مساله یا کنجکاوی در پتانسیل فناوری یا عدم اعتماد به کنترل داخلی فعلی یا آینده را نشان می دهد. کشورهایی که قبلا کنترل خود را بر پول خود از دست داده اند، اغلب به دلار آمریکا معامله می کنند. با این حال، مبادلات ارزی را میتوان به صورت داخلی کنترل کرد ودر عین حال که انتقال داراییهای خارجی اغلب فقط در اختیار افراد ثروتمند بوده است.
ارزهای دیجیتال این فرصت را برای هر کسی که به فناوری دسترسی دارد ارائه می دهد تا پول خود را در شکل جدیدی از ارز خارج از کنترل ملت خود قرار دهد. این فقدان کنترل، به ویژه بر جابجایی وجوه به خارج از کشور بود که در نهایت باعث شد چین به ارزهای رمزنگاری شده متصل شود و ادعا کرد که "نظم عادی اقتصاد را مختل کرده" و انتقال دارایی ها را در سراسر جهان تسهیل می کند. چین به طور ضمنی اعلام کرد که ارز دیجیتال فعالیت غیرقانونی را تسهیل می کند. نقل و انتقالات ممکن است مجرمانه باشد و ممکن است شهروندان عادی دارایی های خود را خارج از کنترل دولت قرار دهند. در هر صورت، پتانسیل انتقال گسترده دارایی های جهانی می تواند به اقتصاد آسیب برساند. ارزهای دیجیتال چنین حرکاتی را تسهیل میکنند، در حالی که مقررات و کنترل را برای دولتها دشوار میسازند.
در کشورهایی که ارز دیجیتال قانونی است، ارزش آن همچنان یک سوال است. هنگام بحث در مورد قیمت بیت کوین، بسیاری از "جنون گل لاله" هلندی نام می برند. جنون گل لاله که مربوط به سال ۱۶۳۴ است به زمانی اشاره دارد که قیمت پیاز گل لاله در هلند چندین برابر دستمزد سالانه یک فرد بود. اینکه هر گلی می تواند ارزش زیادی داشته باشد، مانند ارزش بیت کوین، مایه خنده است.
من توضیحات منطقی را شنیدهام که نشان میدهد «جنون گل لاله» احتمالاً محدود به افراد بسیار کمی است و در واقع ارزش بالای پیازهای اصلی لاله را منعکس میکند که توسط کسانی که در تجارت گل برای کشت پرداخت میشوند و هزاران گل جدید برای فروش فراهم میکنند. ارز دیجیتال می تواند جنون باشد. یک طرح غول پیکر پونزی که در آن کسانی که سرمایه گذاری می کنند و زودتر از آن خارج می شوند پول در می آورند و کسانی که باقی می مانند همه چیز را از دست خواهند داد. این می تواند یک سرمایه گذاری درخشان باشد که به یک استاندارد بازار تبدیل خواهد شد.
ارزش در نهایت معیار خوبی است برای اینکه یک چیزی چقدر خوب است. ما با پول دیجیتال راحت هستیم. نسل بعدی با زندگی آنلاین روزافزونی که از ارزهای متعددی در بازیها استفاده میکند، رشد خواهد کرد مثل Robux در Roblox، Minecoin در Minecraft و غیره. در آینده، ارزهای دیجیتال به بخشی از بسیاری از فضاهای آنلاین مختلف تبدیل خواهند شد، به ویژه با توسعه متاورس. در حال حاضر اشکال ارزهای دیجیتال با تقاضای انرژی کمتری که در بازارهای خاص کاربرد دارند، در حال ظهور هستند. کریپتوکارنسی جایی در جهان پیدا خواهد کرد، اما در حال حاضر شاهد تکامل آن هستیم.
نظر شما