علیرضا محمدی محمد؛ بازار: در واکنش به اظهارات دکتر مسعود درخشان نقدی مطول را نوشته است که در زیر می خوانید:
این گفته مسعود درخشان در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۰ است که در نشست اساتید منتخب مجمع عالی علوم انسانی اسلامی تحت عنوان نشست تخصصی «پول، بانک و سیاستهای پولی پیشنهادی به دولت سیزدهم از نگاه اقتصاد اسلامی» در خانه اندیشهورزان با موضوع «ادغام یا انحلال بانکهای خصوصی» بیان شد: ایشان اظهار کرده اند از ابتدای انقلاب تاکنون در جاهایی موفق بودهایم که چارچوبهایی که از رژیم سابق به ارث بردهایم را تغییر دادهایم و در جاهایی شکست خورده ایم که کوشیدیم آن چارچوبها را ادامه دهیم.
جناب آقای درخشان، در این رابطه سکوت می کنیم و فرض را بر صحت نظر شما می گذاریم.
فرموده اید در حوزه بانکداری نیز، بانکها در طول ۴۰ سال پس از انقلاب اسلامی درست نشدهاند و همچنان شاهد معاملات ربوی در شبکه بانکی هستیم که پابرجا مانده و حتی گستردهتر شده است چون روسای بانک مرکزی و مدیران بانکها اعتقادی به تغییر چارچوبها نداشتند و به نظر میرسد هنوز هم ندارند و با طرح این سوال که علت این بیتوجهی رؤسای بانک مرکزی چیست؟ فرموده اید تاکنون هیچ یک از روسای بانک مرکزی، حذف عملیات ربوی از بانکداری را در اولویت کاری خود قرار ندادهاند.
در این رابطه باید گفت جناب درخشان این حرفها یعنی چه؟ نظارت و کنترل عملکرد بانک مرکزی با کیست و ناظران بانک مرکزی کجایند؟ مگر روسای بانک مرکزی و مدیران بانکها خودمختار و دست نشانده دشمن هستند؟ آنهم بعد از ۴۳ سال؟
چرا با حرفها و نظرات غیر حرفه ای، تصمیم سازان کشور را که ممکن است تخصص تحلیل چنین مسایلی نداشته باشند را منحرف می کنید و ارکان اصلی اقتصاد کشور را در دومینوی اشتباه مدیریت قرار می دهید؟ اجازه بدهید "ادغام بانکهای خصوصی منتسب به نیروهای مسلح در بانک سپه" به سرمنزل نهایی برسد و خوب و بد آن با دیدگاه جامع مشخص شود.
دولتی کردن بخش خصوصی که در هیچ کجای جهان توجیه ندارد و در دنیا منسوخ است بسرعت عکس آن انجام می شود.
مگر غیر از این است که با این کارها۴۳ سال اقتصاد کشور را به عقب بر می گردانید؟ آنهم بازگشت به عقب برای امری محرز که ساختار توسعه کشورهای دنیا را تشکیل داده و آن خصوصی سازی و کوچک کردن حجم دولت است. چرا به مغفول ماندن اصل ۴۴ قانون اساسی کشور تدوین ۱۳۵۸ کمک می کنید؟
با خصوصی سازی بانکها و موسسات مالی، مردم شاهد اتفاق خوش آیند احترام به مشتری بودند و رقابتی شکل گرفت. خلق پول توسط بانک خصوصی و دولتی هم که تفاوتی ندارد و عملکرد بانک مرکزی آن را رقم می زند.
بجای این تصمیمات ویرانگر و فرصت سوز، پیشنهاد دهید حکمرانی و نظارت در بانک مرکزی درست شود تا با استقلال خود به فلسفه وجودی خود یعنی حفظ قدرت خرید پول ملی با ابزارهای پولی مانند نرخ سود بانکی و بین بانکی، ذخیره قانونی، حجم و گردش پول و ... عمل نماید. با این کارها مدیریت خلق پول نیز شکل خواهد گرفت درغیر اینصورت خصوصی و دولتی که تفاوتی در خلق پول ندارند و هردو با یک واحد وام ۸ واحد خلق پول دارند.
درد اقتصاد کشور ایجاد ارزش افزوده و عدم کارایی و عدم بهره وری است که عامل آن سیستم ناکارآی دولتی است. سیستمی که بجای مدیریت و راهبری تسهیلگر، بر تمام امور چنتره اجرایی زده و با دخالت مستمر در قیمتها نظم امور را بهم زده است
درد اقتصاد کشور ایجاد ارزش افزوده و عدم کارایی و عدم بهره وری است که عامل آن سیستم ناکارآی دولتی است. سیستمی که بجای مدیریت و راهبری تسهیلگر، بر تمام امور چنتره اجرایی زده و با دخالت مستمر در قیمتها نظم امور را بهم زده است.
خصوصی سازی در سایر امور هم که با نادانی و فرصت طلبی دست اندرکاران امری خانمانسوز شد و کشور را به فنا داد.
شرکتهای بزرگ به زالو صفتان واگذار شد و اغلب فنا شدند و حالا اگر بانکها که با سهام شناور در بورس به مردم رسید دوباره دولتی شوند عجیب نیست؟
برای رعایت بانکداری بدون ربا هم بجای این تصمیمات عجیب و غریب کاری کنید که متقاضی با تامین مالی صحیح و بموقع مساله اش را حل کند. تسریع و تسهیل پرداخت، استفاده بانکها از تمامی عقود اسلامی و نظارت بر مصرف را اجرایی نمایید. خط بودجه بانک برای تامین مالی بایستی همواره جاری و ساری باشد. مگر می شود برای خرید خودرو۳۰ میلیون با تاخیر ۳ ماهه وام داد و انتظار داشت در محل خود مصرف شود.
به قدرتمند بودن بانکهای خصوصی و نهادهای مالی در دنیا اشاره کرده اید. مگر مشکلی دارد؟ بانک خصوصی بزرگ که بهتر از بانک دولتی بزرگ است.
ریشه بزرگترین چالشها و بحرانهای اقتصادی جهان را در شبکه بانکها و مؤسسات مالی خصوصی دانسته اید و معتقدید در کشورهای سرمایهداری نه تنها برخوردی با اقدامات بانکهای خصوصی نشده بلکه به دلیل نفوذ قدرتی که دارند، تقویت هم شده اند.
بنظر تعبیر صحیحی نیست اگر دولتی بودند وقایع وخیم تری روی می داد.
_ ربوی بودن را بدون تحلیل و دلیل صحیح در ذات فعالیت بانک خصوصی می دانید و می گویید با نظارت بیشتر حل نمیشود؛ باید بگویم چنین نیست و با نظارت صحیح یک بانک مرکزی مستقل و توانمند در سه مرحله (قبل، در حین و بعد از اقدام) در محیطی سالم و استاندارد حل می شود. اتفاقا بانکی خصوصی (اگر خصوصی باشد) تمکین بیشتری از مقررات و قوانین و نظارت ها دارد تا بانک هایی که با اعمال نفوذ از درون بدنه دستگاه های دولتی قوانین را عوض می کنند.
_ بیم آن دارید که در آینده نه چندان دور بحرانهای اقتصادی کشورهای سرمایهداری برای اقتصاد ما هم رخ دهد. نگرانی بجایی است لیکن مطمئن باشید تصمیمات مشابه نظرات شما هم آنرا تسریع خواهد کرد.
_ فرموده اید برخی کشورهای کمونیستی مانند چین و روسیه در ابتدای تأسیس نظام کمونیستی، همه بانکهای خصوصی را ادغام و به دولتی تبدیل کردهاند اما به تدریج مجددا بانکهای خصوصی در همین کشورها هم تبدیل به نهادهای مالی بانفوذ شدهاند. پس از انقلاب اسلامی نیز طبق قانون اساسی، بانکهای خصوصی همگی ملی و دولتی شدهاند اما بانکهای خصوصی به سرعت قدرت یافتهاند که هم اکنون تهدیدی علیه نظام اقتصادی هستند. پس چرا در همان چین و روسیه مدنظر شما تهدید علیه نظام نیستند؟ آیا فکر نمی کنید ضعف برنامه ریزی، ساختار بیمار و ضعف نظارتی همین سیستم بیمار، عامل اصلی است.
- برعکس نظر شما، من معتقدم باید بانکهای دولتی از جمله همین بانک سپه جدید که از ادغام ۵ بانک خصوصی با سپه قدیم و دولتی سازی آنان تشکیل شده پس از کسب شرایط ورود به بورس، سهامی عام و خصوصی شوند تا شاهد تاثیر مثبت عملکرد کارآیی آنها تحت نظارت بانک مرکزی مستقل باشیم.
_ گفته اید هر بانک خصوصی چارهای جز اینکه بر اساس ربوی اداره شود ندارد. قیاس مع الغیر است و هیچ رابطه ای بین خصوصی بودن و ربوی بودن وجود ندارد و حتی بعلت فضای تاریک و غیرشفاف عملکرد سیستم دولتی، عکس آن واقعی تر است.
_ گفته اید تکاثر ثروت حد و مرزی ندارد؛ ویژگی بانکهای خصوصی این است که با تکاثر و خلق پول، به ایجاد ثروت دست بزند. دست رانت و فساد در بانک دولتی خوب است که
با سیاست گذاری و نظارت هم نمیتوان این مسئله را رفع کرد.
وقتی در دولت سیزدهم، رئیس یک بانک خصوصی، رئیس بانک مرکزی میشود، آیا میتوان انتظار داشت جلو خلق پول عملیات ربوی در بانکهای خصوصی را گرفت؟
بفرمایید چی شد؟
رییس بانک خصوصی نباید رییس بانک مرکزی شود؟ در کجای قانون و شرع آمده است و طبق کدام رویه عرفی؟ در ادامه که خود را محکوم کرده اید و با ایراد به بانک دولتی کل سیستم بانکی کشور را زیر سوال برده اید.
خواهشا با تفکر جامع نظر بدهید
بالله این وضعیت سزاوار ایران و ایرانی نیست...
گفته اید البته بانکهای دولتی هم معایب بانکهای خصوصی را دارند و اگر به آنها اجازه فعالیت همانند بانکهای خصوصی داده شود، به همین اقدامات دست میزنند.
دقیق و درست می فرمایید پس خواهشا بانکهای خصوصی را دولتی نکنید و بانک بزرگ سپه را نیز پس از ساماندهی، خصوصی کنید و سهام آنرا در بورس واگذار نمایید.
رقابت بانکهای خصوصی با یکدیگر در سه محور دیده اید؛
اول جذب سپرده بیشتر با پیشنهاد سودهای بالاتر. این دیدگاه غلط است و تحت نظارت و خط مشی صادره بانک مرکزی هستند و نمی توانند سود بیشتر بدهند. بانک مرکزی که ابزار بازدارنده متعددی دارد و قوه قضاییه هم بشدت برخورد می کند.
نسبت بالای سپرده ارزان در بانکهای دولتی هم که ناشی از رسوب حسابهای دولتی و عمومی است.
دوم اعطای تسهیلات کلان به فعالیتهای سودآوری که ضامن منافع ملی نیستند. کاملا غلط است و بحران ارزش افزوده در کشور یکه تاز است و فعالیتهای مذکور توسط هردو بانک دولتی و خصوصی تامین مالی می شود.
سوم ورود بانکهای خصوصی به حوزههای سفتهبازی و سوداگری. کاملا غلط است و بعلت ضعف نظارت، در بانکهای دولتی بیشتر است.
در ادامه به نقد جمله های شما اشاره می کنم که شاید لازم است بیشتر مورد مداقه قرار گیرد.
_ آنچه در این میان مغفول است، منافع ملی است که باید گفت؛ منافع ملی با نمونه پیشنهادات شما باز نمی گردد بلکه به کلی فنا می شود
_ اینکه گفته اید بانکهای خصوصی از عوامل اصلی بحران اقتصادی در کشور هستند. غلط است. هر بانکی اعم از دولتی و خصوصی به دنبال فعالیت اقتصادی برای تکاثر باشد، ربوی می شود و نباید فرقی میان بانک خصوصی و دولتی قائل شد. یعنی چه؟ شفافیت بد است؟ دولتی خوب است؟
- اینکه ادغام بانکهای خصوصی در بانک ملی اسلامی را راهکار این معضل دیده و صرفاً دولتی کردن همه بانکها و ادغام آنها در بانک ملی اسلامی بعنوان زمینه حذف کامل ربا از سیستم بانکی دیده اید، پاک کردن صورت مساله و نادیده گرفتن وظایف حاکمیتی دولت ها در سیستم بانکی است و بدترین راهکار است و هیچ چیز را درست نمی کند جز منافع شخصی عده ای رانت جو و خلق فساد و ناکارآیی در بانکی که تشکیل میشود. آیا به بمبست رسیدن سیستم بانکی دولتی را در دوران ایجاد بانک های خصوصی فراموش کرده اید؟
- مدعی شده اید، از دریافتکنندگان وامهای بانکی صرفاً میتوان مبالغی در حد هزینه نظارت بر سرمایهگذاری دریافت کرد و نه بیشتر؛ از آنجایی که هدف بانک ملی اسلامی سودآوری نیست، بنابراین میتوان مسیر سرمایهگذاری مردم را دقیقاً رصد کرد. این هم کاملا غلط است.
- اینکه فرموده اید در چنین چارچوبی میتوان مسئله خلق نقدینگی را اساساً حذف و حل کرد و نقدینگی در خدمت منافع کشور است نیز در سالهای بدون بانک های خصوصی تجربه شده است.
- گفته اید: این جراحی بزرگ ممکن است تبعات اندکی داشته باشد. این کار جراحی نیست و خفه کردن و دوستی خاله خرسه است.
- گفته اید اما ادامه این وضع فاسد به نابودی نظام اقتصادی منجر میشود چون نظارت نمیتواند خصلت ذاتی بانکداری ربوی را تغییر دهد. نظارت در بانک دولتی که بدتر خواهد بود!
- فرموده اید نظارت بر بانکها باید به نهادی مستقل واگذار شود. آفرین بر شما چه پیشنهادی
همین را بگو پس چرا ادغام و دولتی سازی ویرانگر را مطرح می کنید؟
_ گفته اید کاهش ارزش پول ملی ناشی از بی سامانی بانکهاست نه تحریمها
حق با شماست اما با پیشنهاد شما اوضاع بدتر می شود
چند توصیه به تصمیم سازان ایران:
هرچه سریعتر دولتی ها را هم خصوصی کنید و راه درست را در پیش بگیرید.
یارانه های پنهان را حذف نمایید.
حق واقعی مردم را ادا نمایید.
بورس و بازار بدهی را توسعه دهید و در مسیر صحیح هدایت نمایید.
ارز را دستکاری نکنید.
دستکاری قیمتها را رها کنید.
تدوین سند اصلاح اقتصاد ایران و دخالت و نظارت صحیحی بر سیستم بانکی را به مردم نوید دهید.
تولید را نجات دهید.
از خروج بیشتر سرمایه انسانی و مالی کشور جلوگیری کنید و جلو فرار بیشتر سرمایه ها را بگیرید.
نظر شما