بازار؛ گروه استانها: افزایش حجم نقدینگی در سالهای اخیر که به خصوص در سال جاری طبق اعلام کارشناسان و مسئولان به بالاترین میزان خود طی چهار دهه اخیر رسیده، یکی از عواملی است که باعث شده تورم در کشور و بالتبع استان سمنان افزایش یابد.
طبق آخرین اعلام مراجع، تورم استان سمنان دریک ساله منتهی به میانه پاییز ۱۴۰۰ کمی بیش از ۴۲ درصد بوده است همچنین آمارها نشان میدهد که تورم نقطه به نقطه یا همان تورم مقطعی ۳۵.۸ درصد است و شگفتآور اینکه تورم اقلام خوراکی به ۵۵ درصد رسیده است به عبارت دیگر اقلام خوراکی در سطح استان سمنان نسبت به پاییز ۹۹ بیش از ۵۵ درصد گرانتر هستند.
یک تعبیر دیگر نیز میتوان از این آمار داشت و آن هم اینکه قدرت خرید مردم در یکسال اخیر نصف شده است زیرا هیچ حقوق و مزایایی در هیچ دستگاه اجرایی و دولتی و بخش خصوصی در این یکسال ۵۵ درصد افزایش پیدا نکرده که قیمتها این چنین ارتقا پیدا کردهاند.
طبق آخرین اعلام مراجع، تورم استان سمنان دریک ساله منتهی به میانه پاییز ۱۴۰۰ کمی بیش از ۴۲ درصد بوده است
این آمارها سبب شد تا به سراغ کارشناسان برویم و علاوه بر اینکه نظرشان را درباره تورم استان سمنان بدانیم، از آنها درباره راهکارهای کاهش تورم نیز سوال کنیم. برای این منظور با سید محمد میرحسنی کارشناس ارشد اقتصاد به گفتگو پرداختیم که در ادامه از نظر شما میگذرد.
* در ابتدا بگویید مهمترین عامل تورم امروز چیست؟
البته باید گفت مهمترین عوامل چرا که یک عامل خاص را نمیتوان مقصر دانست. در پاسخ به سوال باید گفت نقدینگی بر اساس سیاستهای غلط اقتصادی یکی از مهمترین مقصر شرایط نابسامان کنونی است که باعث شده رکورد تورم و نقدینگی در دوران انقلاب اسلامی شکسته شود. رکوردی که سابقاً دست دولت دوم مرحوم رفسنجانی با نزدیک ۴۲ درصد بود.
در آن سال هم چاپ اسکناس و نقدینگی دست مردم کار دست دولت داده بود و دولت سازندگی هر چه تلاش کرد این نقدینگی را به سمت سازندگی و ساخت سدها و سرمایه گذاری و … ببرد چندان کامیاب نبود هر چند این تورم بعداً کمی مهار شد و روند کاهشی پیدا کرد. امروز نیز همان صورت دوباره رخ داده است حجم نقدینگی آنقدر بالا است که پول رایج در بین مردم به جای اینکه صرف تولید و چرخاندن چرخ اقتصادی شود، یا در بانکها است، یا صرف بیت کوین و ارز دیجیتال میشود یا خانه میشود و در گوشهای خاک میخورد یا در بهترین حالت اتومبیل میشود تا روز به روز گرانتر شود پس علناً پول به جای اینکه دست دولت و در خدمت اقتصاد باشد، دست مردم است و در خدمت گرانی کشور به کار میرود.
عامل سازنده این تورم و نقدینگی نیز تصمیمات غلط اقتصادی است که کار را از دست دولت درآورده است یعنی مردم آنقدر تصمیم اشتباه از چاپ اسکناس، استقراض و رانت و بورس و قیمت گذاری دستوری و … دیدهاند که حاضر هستند نقدینگی دستشان را صرف خرید یک خانه ۶۰ متری کنند اما در بورس و تولید و.. نگذارند.
نقدینگی بر اساس سیاستهای غلط اقتصادی یکی از مهمترین مقصر شرایط نابسامان کنونی است که باعث شده رکورد تورم و نقدینگی در دوران انقلاب اسلامی شکسته شود
از سوی دیگر نگاه اشتباه دولت به حمایت از تولید، ورشکستگی تولید، بی رغبتی تولیدکنندگان به ادامه کار، خروج سرمایههای عظیم به خارج از کشور برای تهیه مسکن در ترکیه و مهاجرت و … نیز مزید بر علت شده تا کمتر مردم ریسک تولید را به جان بخرند.
* چطور باید این نقدینگی را جمع کرد؟
به خصوص با آن بلاهایی که قیمت گذاریهای دستوری و دخالتهای دولت در بورس و بازار سرمایه بر سر مردم آورد و همچنین رکود تورمی که در کشور وجود دارد، دیگر جمع کردن نقدینگی از دست مردم نیز دشوار شده است زیرا مردم ترجیح میدهند که پول شأن را نزد خودشان نگه دارند. البته مردم میدانند که این کار هم اشتباه است زیرا روز به روز از ارزش پول کاسته میشود اما چارهای هم در خود نمیبینند زیرا شرایط تولید و سرمایه گذاری، اوراق قرضه و … برایشان جذاب نیست.
مشکل در جای دیگری نیز است آن هم اینکه وقتی مردم میبینند که خودرو و خانه و طلا و دلار و … روز به روز گران میشود اما بورس و سود بانکی و… روز به روز یا با رکود یا با کاهش روبرو میشود، پولهایشان را به سمت سرمایه گذاریهای خرد و کلانی میبرند که غالباً هم هیجانی است اما ریسک کمتری دارد چرا که از دید مردم خانه و ماشین و طلا هیچوقت ارزان نمیشود پس تا میتوانند از این اقلام خریداری کرده و در گوشهای نگه میدارند تا روز به روز نقدینگی ورم کند.
راه جمع کردن نقدینگی این است که شما به مردم اثبات کنید که راه جذابتری برای افزایش سرمایههایشان نسبت به طلا، خانه، خودرو و … دارید که با توجه به بازار مسکن و خودرو و طلا و… که دست کم در این یک دهه اخیر هیچوقت پایین نیامده، کار دشواری است از سوی دیگر باید اعتماد سازی کنید و با حمایت از تولید سعی کنید که جذابیت سرمایه گذاری در تولید را ارتقا ببخشید تا مردم بتوانند به سوی تولید مولد نه رکود تورمی نقدینگی حرکت کنند که این هم کار دشواری است چرا که صنعت و تولید تا گردن در مشکلات فرو رفته است در نتیجه به نظر میرسد یک کلاف سردرگم در اینجا وجود دارد که از نقدینگی یک غول رام نشدنی و نرم نشدنی ساخته است.
* پس باید چه کرد؟ نمیتوان دست روی دست گذاشت
درست است؛ همان طور که گفته شد کار دشوار است و نقدینگی به یک غول بزرگ بدل شده اما بازهم راههایی برای کاهش میزان و قدرت آن وجود دارد مثلاً دولت بهای بیشتری به تولید بدهد، بازار رقابتی را برای کاهش قیمت خودرو و مسکن باز بگذارد واردات خودرو را آزاد کند تا انحصار شکسته شود موضوع دیگر اینکه با غول فساد و رانت و مافیا باید جنگید تا دست از سر تولید این مملکت بردارند و رونق تولید همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها تاکید فرمودند اما هیچکدام از دولتمردان در این یک دهه اخیر توجه نکردند، حمایت و محقق شود.
با آن بلاهایی که قیمت گذاریهای دستوری و دخالتهای دولت در بورس و بازار سرمایه بر سر مردم آورد و همچنین رکود تورمی که در کشور وجود دارد، دیگر جمع کردن نقدینگی از دست مردم نیز دشوار شده است
وقتی شما تولید پر رونقی داشته باشید مردم برای سرمایه گذاری در آن صف میکشند مگر امروز با افزایش روز افزون قیمت خودرو مردم با هر بدبختی است، برای خرید خودرو و ثبت نام صف نمیکشند؟ همین مردم اگر بازار جذابتری را برای سود دهی به داشتههایشان ببینند بلافاصله جذب آن میشوند اما باید ابتدا از شرایط بورس درس گرفت.
* به بورس اشاره کردید چرا اینگونه شد؟
بورس بهترین حربه برای کاهش نقدینگی بود اما دولت دوازدهم به جای اینکه آیندهنگر باشد و بتواند از این فرصت طلایی استفاده کند، یکباره تصمیم گرفت که از آن سو استفاده کند. ما تعارف نداریم، بلایی که سر بورس توسط دولت دوازدهم آمد، بی سابقه بود. آن دخالتها، آن رانتها، آن قیمت گذاریهای دستوری آن سهام سازی ها و …که شرکتهای حقوقی کردند و مردم بدبخت جور آن را کشیدند، مگر میشد بدون اطلاع مسئولان بورس باشد؟
مگر میشود شما یک زمین خالی که همه در اینترنت دیدند، روی تابلوی آن نوشته شده بود محل احداث پتروشیمی را در بورس عرضه کنید و سهامش روز به روز افزایش نیز پیدا کند این قطعاً نشان میدهد که یک جا برای یک شرکت یا فردی رانتی ایجاد شده و فسادی در جریان است. دولت چه فرصت طلایی را متأسفانه از دست داد زیرا به راحتی میتوانست شرایط را تحت کنترل خود در بیاورد، نقدینگی را جمع کند اما نکرد.
* به تورم بازگردیم باید در این زمینه چه کرد؟
ببینید مردم نشان دادهاند که راه میآیند شما کافی است اعتمادشان را جلب کنید من فکر میکنم اگر دولت یک بار دیگر بورس و اوراق بهادار و قرضه و … را با سود معقول و مناسب با مشارکت بانکها و به صورت سالم و شفاف بدون رانت و با مبارزه جدی با فساد در دستور کار قرار داده و بورس را دوباره احیا کند مردم نقدینگی در دستان شأن را به آن باز میگردانند درست است که یک بار مردم از این راه ضرر کردهاند اما کافی است دو هفتهای بورس آلارم مثبت بدهد تا بازهم مردم سرمایههایشان را به سمت بازار سرمایه و تولید بیاورند.
راه جمع کردن نقدینگی این است که شما به مردم اثبات کنید که راه جذابتری برای افزایش سرمایههایشان نسبت به طلا، خانه، خودرو و … دارید
راه دیگر این است که دولت تولید را رونق دهد، ارز را تک نرخی کند تا از فساد و رانت ناشی از آن جلوگیری کند، راهکارهای دوری از رکود تورمی را ارائه کند تا کمی قدرت پول ملی افزایش پیدا کند از سوی دیگر بازارهای جذاب تولیدی برای سرمایه گذاری مردم پدید بیاورد تا شاید بتوان بخشی از این غول نقدینگی که چهار هزار هزار میلیارد تومان یا چهار تریلیون تومان عنوان شده را کاهش داد. دوم موضوع این است که باید برای درآمدهای نفتی جایگزین پیدا کرد مثلاً پسته صادر کرد فرش را صادر کرد و سعی کرد تا درآمدهای ملی را تقویت کرد تا اقتصاد کشور تقویت شود. ما راهی جز تقویت تولید و بازار سرمایه نداریم و از آنجا که دولت پولی ندارد باید سرمایههای مردم را به سمت تولید سوق داد.
دقت کنید که دولت احمدی نژاد ۱۱۸ میلیارد دلار نفت در سال ۹۰ فروخت اما در سال ۹۶ این میزان به هفت میلیارد دلار رسید و این یعنی دولت رئیسی با شرایط کنونی که حاکم بر کشور است باید راهکار دیگری برای درآمدزایی پیدا کند و چه بهتر که بتوانیم برای این منظور از مردم نیز کمک بگیریم تا سرمایه مولد بسازیم.
* در تولید باید چه کرد؟
اگر به صادرات کشور نگاه کنید چهار پنجم آن به صورت مواد خام است یعنی مواد معدنی و کشاورزی و … به صورت فلهای و خام صادر میشود ما مثلاً به جای گوجه فرنگی اگر رب و سس گوجه به عراق صادر کنیم مگر ارزش افزوده بیشتری را به دست نیاوردهایم؟ پس در نتیجه در بخش تولید باید کاری کرد که سرمایههای مردمی به سمت تولید آن هم فرآوری و صنایع وابسته سوق پیدا کند.
ژاپن از برخی کشورها صد واحد نفت میخرد با آن چسب درست میکند و همان میزان نفتی که خریده را به خود کشورهای فروشنده نفت با یک هزار واحد پول میفروشد آیا ژاپن نفت دارد؟ آیا ژاپن با یارانه کشورش را اداره میکند؟ لذا باید سیاستهای اقتصادی و تولیدی را به طور کلی تغییر داد نگاه دولت باید عوض شود باید اعتماد سازی کرد و اعتقاد داشت که تنها راه کاهش نقدینگی دست مردم سوق دادن آن به سمت بازارهای جذابتر سرمایه گذاری با درس گرفتن از اشتباهات بورس است.
نظر شما