بازار؛ گروه استانها: صنایع پائیندستی در صنعت فولاد و بسیاری از نوردکاران در این حوزه با مشکل جدی مواد اولیه و کاهش تولید و همچنین موانع جدی در مسیر صادرات روبرو هستند و اعتقاددارند در صورت ادامه مشکلات با این رویهای که دولت پیشگرفته است تعطیلی ۲۰۰ هزار اشتغال در زنجیره فولادی دور از ذهن نیست.
در همین راستا بهمنظور واکاوی مشکلات صنعت فولاد که گفته میشود دستهای پنهانی از رانتبرخوردار بوده است با سید احمد رضوی عضو هیئتمدیره نوردکاران فولاد ایران و رئیس هیئتمدیره و مدیرعامل شرکت مجتمع فولاد نیک صدرا توسو به گفتوگو نشستیم.
* خراسان رضوی چه سهمی در تولید فولاد و سایر محصولات وابسته به این صنعت دارد؟
حدود۲۰تا۳۰درصد ظرفیت تولید فولاد کشور متعلق به خراسان رضوی است که اینها شامل شرکتهای فولادساز و نورد ساز از قبیل مجتمع فولاد خراسان، فولاد خیام که در حال ساخت هست و مجتمع فولاد سبزوار می شود.
* آیا در آینده ظرفیت بیشتری خراسان رضوی تصاحب خواهد کرد؟
ظرفیت افق فولاد کشور در افق ۱۴۰۴ باید بالغبر ۵۵میلیون تن باشد که متأسفانه زیرساختها در قسمت معدن نشان میدهد که ذخایر رو به کاهش است و در پاییندست نیز و در قسمت نورد کشور همین الان۴۵ میلیون تن پروانه تولید صادر شده است.از این مقدار ۳۵میلیون تن در کارخانه ساخت محصولات نهایی وجود دارد که کمتر از ۳۰درصد تولید میکنند.
ما با در اختیار داشتن ۳۳میلیون تن کارخانه نورد در کشور تنها ۱۲میلیون و۳۰۰ هزار تن در سال قبل محصول نهایی تولید کردیم که ۲میلیون و۳۰۰هزار تن نیز صادر شده است.
* مافیای فولاد که شما از آن یاد می کنید به چه شکل عمل می کند؟
ازآنجاکه تمامی شرکتهای فعال در این صنعت فولادساز نیستند لذا به دلیل کمبود مواد اولیه چندین شرکت مافیایی برای ایجاد رانت فولاد ایجادشده است که سود آن به جیب افرادی خاص واریز میشود.
در این صنعت افرادی از صفرتا صد زنجیره فولاد را در دست گرفتند و از حدود ۳۰هزار میلیارد تومان سوبسید بهره میبرند! متأسفانه این افراد معادن و سنگآهن کشور را باقیمت دستوری و آنهم به یکسوم قیمت جهانی در اختیاردارند که این موضوع موجب ایجاد رانت ۳۰هزار میلیارد تومانی شده است.
این افراد در قالب شرکتهای تولیدی که سنگآهن را به قیمت دستوری و ارزان در اختیاردارند درنهایت وقتی آن را به محصول تبدیل کردند آنوقت مواد خام و مواد اولیه صنایع پاییندستی را به قیمت دلار در بازار عرضه میکنند.
مافیای فولاد محصولی را که بارانت و نرخ دولتی تولیدشده مهندسی قیمت کرده و سپس باعرضه قطرهچکانی و اخلال در نظام عرضه و تقاضا سعی میکند تا آن را به بالاترین نرخ ممکن و حدود ۱۰۰ دلار در بورس کالای ایران و حتی گران تر از مواد اولیه صادراتی به فروش برساند.
* قیمت تمامشده فولاد چقدر است؟
قیمت تمامشده فولاد خام در قالب شمش در سال قبل برای هر کیلو چیزی حدود ۳ هزار و ۸۱۳تومان تمامشده است که بهیکباره از تیرماه سال گذشته قیمت در بازار نزدیک به ۴ هزار تومان و تا آبان و آذرماه به مرز۱۳ هزار تومان رسید.
قیمت تمامشده شمش در کشور حدود ۴۰۰۰ تومان به ازای هر کیلو است اما در بورس کالا کیلویی ۱۳ هزار تومان به فروش میرسد، آیا این ۹ هزار تومان رانت نیست؟
برخی شرکتها که عضو بورس کالا هستند، شاید نه بطور مستقیم و خودخواسته، اما زمینهساز ایجاد رانت در بورس کالا میشوند. مثلث مافیایی متشکل از انجمن فولاد، بورس کالا و برخی فولادسازان است.
در حقیقت ابتدا و انتهای زنجیره کوچک اما میانه زنجیره، دارای منافع بسیار است که حاصل این منافع جز ایجاد رانت، حاصلی نداشته است.
* قیمت شمش امسال چقدر است؟
واحدهایی که از سنگآهن دستوری و باقیمت پایین در اختیاردارند و قیمت تمامشده آن کمتر از ۷ هزار تومان برایشان آب میخورد اما شمش را کمتر از کیلویی ۱۶ هزار تومان دربورس کالا عرضه نمیکنند.
* آیا خام فروشی هم داریم؟
سال قبل مجموع تولید مواد خام برای تولید محصولات نهایی در کشور چیزی حدود ۳۷میلیون تن که تنها از این میان ۳ میلیون و ۷۰۰هزار تن برای مقاطع طویل دربورس کالا توزیع شد.
سال گذشته ده میلیون ۱۲۰هزار تن فقط خام فروشی داشتیم که ۱۰۰ دلار ارزانتر از قیمت داخلی به کشورهای حاشیه خلیجفارس عرضه شد که این موضوع واقعاً اشتغال کشور را نشانه گرفته است.
* چه عواقبی را برای صنعت فولاد میتوان متصور بود؟
با این رویهای که دولت پیشگرفته است تعطیلی ۲۰۰ هزار اشتغال در زنجیره فولادی دور از ذهن نیست.متأسفانه دستهای پنهان در فولاد این محصول را در کشور ۱۰۰ تا ۱۲۰ دلار گرانتر از قیمت صادراتی به تولید کننده داخلی میفروشند و در حوزه صادرات به کشورهای دیگر این محصول را ۱۰۰ دلار ارزانتر عرضه میکنند و لذا این خام فروشیها و قیمت سال گذشته حداقل ۱۵۰ هزار میلیارد تومان برای این مافیا سود داشته است.
دستهای پنهان در فولاد این محصول را در کشور ۱۰۰ تا ۱۲۰ دلار گرانتر از قیمت صادراتی به تولید کننده داخلی میفروشند و در حوزه صادرات به کشورهای دیگر این محصول را ۱۰۰ دلار ارزانتر عرضه میکنند و لذا این خام فروشیها و قیمت سال گذشته حداقل ۱۵۰ هزار میلیارد تومان برای این مافیا سود داشته است.
با این رویه خام فروشی ذخیره آهن معادن ما رو به کاهش است و مشاهده میکنید که صنایع پائیندستی هم روبه تعطیلی است!
* آیا مجتمع فولاد نیک صدرا توس هم به همین مشکل مبتلاست؟
بله تقریباً اکثر تولیدکنندگان حوزه نورد فولادی به دلیل عدم تأمین مواد اولیه دچار کاهش تولیدشدهاند و لذا شرکت ما نیز از این مشکل مبرا نبوده و با توجه به نوع عرضههای شمش فولادی، از ابتدای سال جاری حدود دوسوم تولید سال قبل خود را از دست دادیم.
* چند درصد تولید شما کاهش داشته است؟
اگر در سال گذشته با ۳۰ درصد ظرفیت خود فعالیت میکردیم اکنون این میزان به ۱۰ درصد رسیده است.
* علت این کاهش تولید گرانی است؟
از زمانی که عرضههای شمش فولادی در بورس کالا مهندسی شد، شرکتهای نوردی و ازجمله شرکت نیک صدرای توس دچار ضرر شدهاند حتی در برخی از مواقع به دلیل نرسیدن مواد اولیه ناچار به تعطیلی شدیم.
* ریشه این آشفتگی کجاست؟
دستورات و مصوبات خلقالساعه و موازی کاری وزارت صمت، نبود مدیریت ثابت در وزارت صمت کشور باعث شد که بهواسطه این خلأها رانتهای عجیبی در حدود ۱۵۰هزار میلیارد تومان در میانه زنجیره فولاد، فولادسازان دولتی و خصولتی به جیب بزنند.
متأسفانه وزارت صمت در هشت سال اخیر متولی نداشت لذا شما شاهد بودید که در هشت سال هفت وزیر و سرپرست تعویض شدند و در هر تعویض در هرسال حدوداً سه ماه یا چهار ماه سرپرستی نبود وزارت متولی نداشت.
در سال تولید حمایت از تولید و مانع زدایی اما هرروز شاهد موانع عجیب و قوانین دست و پاگیری هستیم که به طرق مختلف سد راه قرار میگیرند.
* چه قوانینی سد راه قرار دارد؟
بهطور مثال شما مجبور هستید برای قراردادهای تاشش ماه آینده شمش در بورس کالا بخرید اما درزمان تحویل کالا قیمت را به شما اعلام میکنند.
شرکت بورس کالا یک شرکت تجاری خصوصی است که حدوداً۸۰ درصد سهام آن مربوط به فولادسازان بزرگ مثل مبارکه ذوبآهن و فولاد خوزستان است و متأسفانه همین سه شرکت عضو هیئتمدیره بورس هستند.
آنچه دولت دستوری به این شرکتها کمکمی کند سنگآهن کشور را یکسوم تا یکپنجم قیمت جهانی در اختیارشان گذاشته و سپس فولاد را ۱۰۰دلار بالای قیمت جهانی در بورس کالا به نوردکاران میفروشند و ۱۰میلیون تن مواد خام نیز صادر میکنند.
به یمن این فولاد خام که زیر قیمت جهانی آقایان صادر کردند دولت عراق و سایر همسایهها بر روی محصولات نهایی ایران تعرفه بالای۱۳۰درصد بستند یعنی وزارت خارجه ترکیه بهراحتی ظرف ۲۴ساعت این مشکل راحل کرد و تعرفه را برداشتد ولی در جمهوری اسلامی هنوز تعرفهاش برقراراست .
در حال حاضر میلگردی که۷۴۰دلار قیمت جهانی دارد در ایران کمتر از ۶۲۰و ۵۷۰دلار دارند صادرمی کنند لذا با این قوانین جدید صنایع پاییندستی و نوردکاران را کلاً حذف میکنند.
* در حوزه صادرات با چه مشکلاتی روبرو هستید؟
ما تا پیش از این در برخی مواقع تا ۷۰ درصد میزان تولید خود را صادر میکردیم اما در حال حاضر با توجه به مشکلات ناشی از تأمین مواد اولیه و نیز قوانین و مقررات گمرکی، صادرات دیگر توجیه اقتصادی ندارد.
پیش از این در گمرک ارزش صادراتی میلگرد ۷۸۰ دلار قیمتگذاری شده بود؛ درحالیکه برخی شرکتهای بزرگ میلگرد را به قیمت ۶۹۰ دلار هم صادر می کردند بنابراین تولیدکنندگان میلگرد فاقد زنجیره که باید شمش را بهعنوان ماده اولیه از بورس کالا با بهایی نسبتاً گران تأمین می کردند قادر به رقابت با این شرکتها نبودند.
با شرایط موجود تولیدکنندگان میلگرد و فعالان حوزه نورد تنها باید به افزایش تولید خود و رسیدن به وضعیت پایدار می اندیشند و دیگر نمیتوانند طرحهای توسعهای را اجرا کنند لذا حدود ۷۰ درصد واحدهای تولیدی حوزه نورد کمتر از ظرفیت اقتصادی خود فعالیت میکنند.
همانطور که عنوان شد متأسفانه در حال حاضر با توجه به مشکلات ناشی از تأمین مواد اولیه و نیز قوانین و مقررات گمرکی، صادرات دیگر توجیه اقتصادی ندارد و در واقع با ارزانفروشی به خارجیها و گرانفروشی به داخلیها، بازار صادراتی را از بین بردهاند.
* با این تفاسیر فقط شرکتهای دولتی هستند که از این بازار نفع میبرند؟
بله. واحدهای دولتی شمش را در بورس کالای ایران بالغبر۶۲۰دلار به خریدار داخلی میفروشند اما با قیمت ۵۷۰دلار صادرمی کنند لذا واحدهای پاییندستی و خصوصی توان رقابت ندارند و موجب تعطیلی آنها شده است.
واحدهای دولتی شمش را در بورس کالای ایران بالغبر۶۲۰دلار به خریدار داخلی میفروشند اما با قیمت ۵۷۰دلار صادرمی کنند لذا واحدهای پاییندستی و خصوصی توان رقابت ندارند و موجب تعطیلی آنها شده است
در حال حاضر اکثر واحدهای نوردی تعطیل شدند.بهطور مثال واحد تولیدی ما نیز سال گذشته به مدت شش ماه به خاطر نبود مواد اولیه و نبود سرمایه در گردش و این تعرفههایی که وضعشده است به تعطیلی کشیده شد.
ازآنجاکه واحد ما بیشتر صادراتی بود لذا توان صادراتی را از دست دادیم و خودزنیهایی که وزارت صمت و گمرک داشتند به ضرر ما تمام شد.
درحالیکه قیمت صادراتی میلگرد۶۲۰دلار بود گمرک جمهوری اسلامی ارزش میلگرد صادراتی را بالغبر۷۴۰دلار پایه گذاشت و لذا شرکتهای فولادی موظف شدند تأمین ارز کنند و تعهدات ارزیشان را پاس کنند.
وقتی گمرک ۷۴۰دلار قیمت میگذارد یعنی باید در هر تن۱۰۰دلار از بانک مرکزی دلار بخرد و ریالش را بگیرد.متأسفانه این موضوع موجب شد تا تمام این شرکتها جریمههای سنگینی را متحمل شوند و پایشان به تعزیرات باز شود.
مواد اولیه را در بورس کالا میخواهند با قراردادهای طولانیمدت به نوردکار که محصول نهایی تولید میکند بفروشند ولی هیچ اثری با این شرایط از فروش میلگرد در بورس کالا وجود ندارد.
* پس بورس کمک چندانی برای تسهیل در خرید مواد اولیه و رقابت نکرده است؟
زمانی که نیاز کشور به فولاد ۹ میلیون تن است و ما ۳۰ میلیون تن تولید فولاد داریم؛ حق تولیدکننده است که برای مازاد تولید خود مشتری خود را باقیمت مصوب یا کشفشده در بورس کالا پیدا کند.
در این بخش شیوهنامه دچار مشکل است؛ چرا تمام محصولات باید در بورس عرضه شود و اگر در بورس فروخته نشد، سه هفته متوالی مجدد در بورس عرضه و درنهایت با پنج درصد کاهش عرضه کنند! این موضوع منجر به تعطیل شدن کارخانهها میشود.
محصول نهایی که درکشور۳۳میلیون تن ظرفیت داریم اشباع هست و مشتری ندارد درحالیکه مصرف نهایی۹میلیون تن است لذا تولیدکنندهها را مجبور کردهاند که محصولات نهاییشان را بهطور صددرصدی وارد بورس کنند.درواقع این قانون برعکس در حال اجراست یعنی ابتدا باید مواد اولیه در بورس بیاید و محصولات نهایی را از بورس مبرا کنند.
کارخانهها نورد نیاز به فروش روزمرگی دارند درحالیکه در بورس کالا هفتهای یک روز میتوانند عرضه داشته باشند و چنانچه دران یک روز موفق نشدند سپس ۵درصد زیر قیمت به معرض فروش بگذارند.
* این قانون یعنی ضرر؟
بله همینالان با این پارادوکسی که ایجادشده تفاوت بین مواد اولیه و محصول در بورس کالای ایران کمتر از ۵درصد است درحالیکه هزینه تولید اینها به محصول ۱۳درصد است و این یعنی ضرر برای همین هم بسیاری از کارخانهها کار را تعطیل کردهاند.
همانطور که گفتم مواد اولیه ارائه سده در بورس بامهندسی قیمتی که بر روی آن انجام پذیرفته است ۱۰۰دلار گرانتر از قیمت صادراتی در داخل ایران است.
ما برای لوله و پروفیل خانگی باید ورق تولید بکنیم لذا آنجا که 70میلیون تن نیاز کشوراست تنها ۱۰میلیون تن تولید میشود و لذا عرضه و تقاضا به نفع مافیا میشود این در حالی است که در بخش خصوصی مقاطع طویل بیش از نیاز داخل تولید میشود و اشباعشده است و بازار صادرات هم با خام فروشی برهمخورده است.
نظر شما