بازار، گروه استانها: مشکلات تولید کم بود که کرونا نیز به آن افزوده شد و در این دو سال اخیر کمر بخش خصوصی را در استان سمنان خم کرد. در این بین اما کمترین توقع تولیدگران که امروز افسران جنگ اقتصادی محسوب میشوند این است که دولت حداقل موانع پیش رویشان را کاهش دهد.
بوروکراسی پیچیده امروز بسیاری از تولیدکنندگان بخش خصوصی را آزار میدهد تولیدکنندهای که وقتی قصد سرمایه گذاری و ایجاد یک کارخانه را دارد میبایست در سیکلی از نامه نگاری بین ادارات حضور یابد که خود وقت بسیاری از وی میگیرد. وقتی که میتواند صرف تجهیز، تبلیغ، فناوری و جذب اشتغال مورد نیاز، آموزش نیروی کار و … شود.
تلاش برای حل مسائل تولید
برخی از مسائل در تولید مانند موضوعات ارزی، قیمت گذاری دستوری، سیستم بانکداری معیوب و … در استان سمنان حل نمیشود اما بخشهای بسیاری از مشکلات واحدهای تولیدی را میتوان در درون استان حل کرد برای مثال بهبود بازار تولید، تسهیل شرایط بوروکراسی و… که نیاز به عزم جدی مسئولان دارد.
بوروکراسی پیچیده امروز بسیاری از تولیدکنندگان بخش خصوصی را آزار میدهد تولیدکنندهای که وقتی قصد سرمایه گذاری و ایجاد یک کارخانه را دارد میبایست در سیکلی از نامه نگاری بین ادارات حضور یابد که خود وقت بسیاری از وی میگیرد
درباره موانع تولید صحبت بسیار است اما در یک میزگرد قصد داریم از بین تمام این موانع صرفاً به بوروکراسی و همچنین بدهی به بانکها بپردازیم تا نتیجه بهتری از مباحث بگیریم و لذا این دلیل نمیشود که واحدهای تولیدی که در این میزگرد با ما همراه هستند، از مشکلات دیگر مانند فقدان کارگر ماهر، فقدان بازار فروش، گرانی مواد اولیه، نقدینگی و … گلایه نداشته باشند.
در این میزگرد مصطفی صفایی کارشناس و فعال بخش شرکت دانش بنیان و نرم افزار، سید رضا طباطبایی کارشناس اقتصادی و سید کاظم اسماعیلی تولیدکننده بخش خصوصی مصنوعات پلاستیکی و ایمنی و مواد مورد نیاز گلخانهها و کارگاههای تولیدی با ما همراه هستند.
راه دراز بوروکراسی
صفایی: بوروکراسی یعنی راه درازی که نه شما میدانید باید چطور آن را طی کنید و نه کسی است که به شما بگوید باید چه کنید. بوروکراسی یعنی اولین مانعی که شما را دلسرد کند اما باید جلوی آن بایستید هر چند دشواری آن اینجا است که اصلاً نمیدانید باید چه مراحلی را در چه اداراتی طی کنید.
استقرار مثلاً در پارک علم و فناوری، اینکه شما بدانید از حمایت مالی برخوردار میشوید یا خیر، اینکه بدانید شرکت شما میتواند وام دریافت کند یا خیر، اینکه چه وامی را باید بگیرید اینکه هیئت مدیره را به ثبت برسانید، اینکه محصول را تولید و عرضه کنید و … مجموعاً ششماه دوندگی بین حداقل ۱۵ اداره نیاز دارد آن هم راهی که هر مرحلهای که میروید تازه میفهمید مرحله دیگری نیز در پیش است.
مراحلی که تمام نمیشوند
مثلاً شما میخواهید بدانید که آیا وام حمایتی به شما تعلق میگیرد یا خیر باید این مراحل را بگذرانید: ثبت نام در سامانه برای دریافت خدمات حمایتی اخذ استاندارد، تأیید اولیه کارشناس دفتر توانمندسازی صندوق نوآوری و شکوفایی، حضور شرکت دانش بنیان در کارگاه آنلاین آشنایی با شرایط و الزامات دریافت استانداردها، انتخاب مشاور از لیست شرکتهای مشاوره مورد تأیید صندوق توسط شرکت دانش بنیان را داشته باشید.
سپس انعقاد قرارداد ما بین مشاور و شرکت دانش بنیان (بر اساس فرمت قرارداد استاندارد تعریف شده از طرف صندوق)، تأیید آمادگی شرکت دانش بنیان برای اخذ استانداردهای معرفی شده از طرف صندوق انتخاب CB از شبکه CB های مورد تأیید صندوق توسط شرکت دانش بنیان، دریافت استاندارد برای اولین بار توسط شرکت دانش بنیان، ارائه مدارک دریافت استاندارد برای اولین بار به صندوق و پرداخت هزینه تسهیلات مشاور (در سقف تعیین شده) به حساب شرکت دانش بنیان
بوروکراسی یعنی راه درازی که نه شما میدانید باید چطور آن را طی کنید و نه کسی است که به شما بگوید باید چه کنید
ارائه مدارک دریافت استاندارد برای اولین بار به صندوق و پرداخت هزینه ثبت نام برای اخذ استاندارد (در سقف تعیین شده) به حساب شرکت دانش بنیان بر اساس فاکتور پرداختی از طرف شرکت دانش بنیان به CB برای اخذ استاندارد نیز لازم است و تازه امکان دریافت تسهیلات توانمند سازی برای چند حمایت متفاوت به صورت همزمان وجود ندارد.
سیر طولانی یک روند
حال فکر کنید قبل از این ۱۴ مرحله را هم برای ثبت شرکت خودتان انجام دادهاید! برای یک عده جوانی که هنوز ۳۰ ساله هم نشدهاند و شرکت دانش بنیان ثبت کردهاند اینها چه معنایی جز موانع تولید و کشتن انگیزه دارد؟
در مثال دیگر فکر کنید برای ساخت یک اپلیکیشن کاربردی برای نوجوانان شما باید مجوز ساخت اگر در پارک علم و فناوری مستقر هستید داشته باشید، مجوز ارشاد، مجوز سازمان قراردادهای رادیویی، مجوز (استعلام) صدا سیما، استعلام حراست، پلیس فتا، استعلام بازبینی، استعلام آموزش و پرورش، ارتباطات فناوری اطلاعات و … را میخواهید حال فرض کنید مثلاً یک اپلیکیشن سفر یا گردشگری بخواهید بسازید به همه اینها میراث فرهنگی، حراست میراث فرهنگی و… را نیز باید دریافت کنید.
تسهیلاتی که خودشان مانع تولید میشوند
اسماعیلی: بوروکراسی یک مشکل بزرگ و اساسی دارد و آن هم اینکه پیچیدگی است. برای مثال شما وقتی بخواهید یک گاوداری ساده مثلاً در بسطام (شاهرود) بزنید باید از ادارات زیرمجموعه وزارت نیرو شامل آب، گاز و برق استعلام بگیرید که به شما زیرساخت میدهند یا خیر از سوی دیگر از نفت و گاز هم باید استعلام بگیرید که بدانند فاصله شما تا خط لوله چقدر است و آیا میتوانید گاز بکشید یا باید با نفت سر کنید.
جالب اینکه شما باید برای همین موضوع ساده پنج نامه به پنج اداره بعلاوه دو نامه به بخشداری و جهاد و یک نامه هم به دامپزشکی ببرید تا فقط بدانید که آیا میتوانید گاوداری تأسیس کنید یا خیر! در واقع ۴۵ روز طول میکشد تا شما بشنوید بله؛ یا خیر!
بوروکراسی یک مشکل بزرگ و اساسی دارد و آن هم اینکه پیچیدگی است
بیش از این به بوروکراسی نمیپردازیم چرا که عملاً همه شاهد آن هستند من میخواهم مبحث دیگری را نیز بیان کنم و آن هم مشکل بزرگ واحدهای تولیدی یعنی وام بانکی است. پنج شش سالی میشود که موضوعی به نام بهین یاب یا حمایت از واحدهای دارای مشکل راه افتاده است. کارگروههایی در سمنان برگزار میشود و واحدهای مشکل دار، به بانک ارائه میشوند تا تسهیلات دریافت کنند و نام آن را هم رفع موانع تولید و یا رونق تولید گذاشتهاند.
مشکلات سیستم بانکی
از آنجا که سیستم بانکی ما مشکل دارد همین وامها خودشان به مانع تولید بدل میشود. عجیب اینجا است که بسیاری از کارخانهها آجدار و مریز تولیدشان را کم و بیش داشتند و دولت خودش آمد و اعلام کرد که واحدهای مشکل دار بیایند و وام دریافت کنند این موضوع عجیب است که اگر همین سازمان صمت اصرار نمیکرد شاید امروز بسیاری کارخانهها با همان بدبختی که داشتند کار میکردند.
در نهایت واحدهای تولیدی که دوست داشتند مشکلاتشان حل شود به بانکها ارجاع شدند و بعد از بوروکراسی و استعلامهایی که خودش ۷۰ روز طول میکشید وامهایی را دریافت کردند که پس از یکسال فهمیدند توان بازپرداخت آن را به دو دلیل ندارند دلیل نخست شرایط اقتصادی کشور و فقدان بازار برای فروش محصولات تولیدی، تحریمها، گرانی مواد اولیه و … بود که هزینههای تولید را افزایش داد در نتیجه تولید کاهش یافت و واحدها با مشکلات مالی روبرو شدند و نتوانستند اقساط خودشان را پرداخت کنند.
دوم اینکه بانکها فقط در اسم مشارکت میکنند اما در واقع به صورت تکلیفی و دستورالعملی وامهایی را دادند که اعتقادی به مشارکت در آنها نبود یعنی به عبارت دیگر فقط سود بانک در آن دیده میشد و نه تولیدگر؛ اینکه تولیدکننده چطور باید اقساط را بدهد به بانک ارتباطی نداشت. آیا نام این مشارکت است؟ دست آخر هم بانکها از خدا خواسته بنگاه داری شان را با تملک واحدهای تولیدی تکمیل کردند حال چه بلایی بر سر تولید و کارگران و … میآید؟ به بانک ارتباطی ندارد.
این موضوع باعث شد تا بسیاری از تولیدگران استان سمنان به خاک سیاه بنشینند تولیدکنندگانی که داشتند کار و زندگی شأن را میکردند و حداقل با تمام مشکلات، واحد تولیدی شأن را داشتند اما حالا به واحدهای بدهکار بدل شده اند. آن هم به بانک که نه صبر میکند و نه تمایلی به مشارکت دارد و تنها به پولش میاندیشد.
بوروکراسی و بانک از هم جدا نیستند
طباطبایی: ابتدا باید گفت که بوروکراسی و موضوع بانکها که دو مانع بزرگ تولید محسوب میشوند از هم جدا نیستند یعنی من وامها را هم جزئی از همان بوروکراسی فشل و ناکارآمدی میدانم که قصد دارد تا مشکل تولید را پشت میز مدیریت و زیر باد کولر در تابستان و بخاری مطبوع در زمستان حل کند و هیچ درکی از شرایط اقتصادی و تولید ندارد. مشکل اینجا است که سیستم دولتی آنقدر بزرگ است که در تمام شئون اقتصادی زندگی مردم نفوذ کرده است و حتی مشکلات بخش خصوصی را هم میخواهد از مجرای دولتی حل کند و اینجا تعارض منافع و مشکلات عدیدهای پیش میآید.
از آنجا که سیستم بانکی ما مشکل دارد همین وامها خودشان به مانع تولید بدل میشود
دولت در واقع با بخش خصوصی به گونهای برخورد میکند که گویی رقیب یا موی دماقی برای خودش است. برای مثال ۹۰ درصد تولیدکنندگان قطعات خودرو در استان سمنان از خودروسازان دولتی طلبکار هستند و این طلبها آنقدر روی هم جمع شده که حالا حتی حقوق کارگران خودشان را هم نمیتوانند بدهند در صورتی که روز به روز خودروسازان ایرانی در حال فروش محصولات به هر قیمت و هر نوعی که میخواهند هستند. کجای دنیا کسی با دشمن خودش هم این کار را میکند؟
دولت قبل در واقع سیاستهای اقتصادی نادرستی را در نظر گرفت و متاسفانه دولت سیزدهم این رویه را تاکنون ادامه داده است به عبارت دیگر بدهی را با بدهی رفع کردن کار اشتباهی بود که دولت در زمینه بهین یاب آن را مد نظر قرار نداد از سوی دیگر طرح دولت خوب بود اما وقتی که بانکها واقعاً مشارکت داشته باشند یعنی غیر تکلیفی و بر اساس عقیده و اعتقاد به کمک به تولید وام بدهند و در سود و زیان شریک باشند. مشکل دیگر آن است که هر کسی با هر طرحی به بانک معرفی شد، وام دریافت کرد حال اصلاً این طرح توجیه داشت، نداشت، قابلیت اجرایی داشت، نداشت اصلاً مهم نبود.
حتی اگر شما هم یک کارخانه هزار مترمربعی داشته باشید که مثلاً در آن سطل پلاستیکی میسازید اگر مراجعه میکردید و میگفتید که من ۲۰۰ میلیون تومان وام میخواهم تا ریختهگری بسازم و مثلاً لوله فلزی برای دسته سطل ها ایجاد کنم به شما وام میدادند بدون اینکه اصلاً طرح شما توجیه داشته باشد.
بانک ها طرح بدهند
واقعاً برای ما سوال شده که چرا فرد متقاضی طرح به بانک ارائه میکند؟ مگر بانک قرار نیست سرمایه بدهد چرا بانکها کسانی را نداشته باشند که طرح بنویسند و فردی که مثلاً تولیدکننده لوله است وقتی به بانک مراجعه میکند دو، سه حتی ده طرح توجیهی کامل، مرتب، حساب شده و … را مشاهده کند هرکدام را که میتواند اجرا کند بپذیرد و سپس بانک تسهیلات را بدهد؟ مگر بانک تخصصی در حوزه اقتصادی کار نمیکند؟ مگر بانک از یک کارخانه دار ساده بهتر اقتصاد را نمیفهمد؟ لذا فقدان این تصور و فکر اقتصادی موجود در استان سمنان از عجیبترین معضلاتی است که به آن دچار هستیم.
بدهی را با بدهی رفع کردن کار اشتباهی است اما دولت در زمینه بهین یاب آن را مد نظر قرار نداد
ما باید برای نجات مملکت از وضعیت کنونی دولت را کوچک و ساختار بانکیمان را اصلاح کنیم تا زمانی که دولت بوروکراسی و بانکها مانع میتراشند نباید از بخش خصوصی انتظار داشت که در میدان باشد. بخشی خصوصی با خود فکر میکند که اگر ۱۰ میلیارد تومان را به جای تولید که مشخص نیست تا یکسال دیگر هم به نتیجه برسد یا خیر و تازه که رسید آیا بازار فروش و صادراتی دارد یا خیر چرا ملک و ماشین و طلا و دلار و … نخرد؟ سود خرید خانه در سمنان و شاهرود که بیشتر از یک کارخانه با این همه مشکلات است تازه کارخانهای که معلوم نیست چه میشود اما ملک روز به روز گرانتر میشود.
در خاتمه، واقعاً باید به بخش خصوصی هم حق داد. امروز اگر از بخش خصوصی بپرسید دولت چه کند باور کنید همه شأن میگویند که دولت اصلاً هیچ کاری نکند خودش بزرگترین کمک است! این درد است این نشان میدهد که ساختار تا چه اندازه فشل و با مشکل روبرو است.
به گزارش خبرنگار بازار، به نظر میرسد که بازبینی جدی در سیاستهای اقتصادی دولت در قبال تولید نیاز است نخست باید استعلامها را کاهش و حتی تجمیع کرد مثلاً اختیارات را به شهرستانها داد و برای شش استعلام یک امضا کافی باشد همچنین میبایست سیستم وام محور موجود در استان سمنان را بهم ریخت تا شاید بتوانیم شاهد تحول در مسائل مرتبط با رفع موانع تولید باشیم. مقولهای که آرزوی تمام تولیدگران بخش خصوصی است.
نظر شما