علی ادیب؛ بازار: کارهای خانگی بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای کسبوکار نقش قابلتوجهی در توسعه و ایجاد درآمد در اقتصاد کشورهای پیشرفته و کمتر توسعهیافته را دارا است.جالب است بدانید که همین کشور سوئیس که ساعتهای آن دنیا را متحیر و البته تولیداتش بازارهای جهانی را قبضه کرده است بخش عمده فعالیت خود را در این زمینه یعنی تولید ساعت را از طریق کارگاههای خانگی انجام میدهد.
تایوان یکی دیگر از کشورهایی است که توانست با شعار «هر خانه، کارخانه و هر کارخانه، خانه است» جهش اقتصادی خود را با گسترش و حمایت کارهای خانگی تجربه کنند.
این مثالها خود گویای این موضوع است که توسعه اشتغال از طریق مشاغل خرد و خانگی بهعنوان یک ضرورت در توسعه اشتغال و کارآفرینی در بیشتر کشورهای دنیا مطرح است و دولتها به توسعه مشاغل خانگی توجه ویژهای دارند.
سهم ایران
بر اساس آمار منتشره توسط معاونت توسعه کارآفرینی و اشتغال سهم شاغلان خانگی در ایران بین ۳.۳ تا ۳.۴ درصد از کل اشتغال کشور را تشکیل میدهد و این در حالی است که بر اساس گزارش سازمانهای بینالمللی ۳۰ درصد کسبوکارهای خرد و متوسط را مشاغل خانگی تشکیل میدهند.
آنطور که دفتر آمار اتحادیه اروپا اعلام کرده هلند با ۱۳.۷ درصد دارای بیشترین شاغلان خانگی است و در تمامی کشورهای عضو منطقه اتحادیه اروپا شمار کسانی که دارای مشاغل خانگی هستند از شمار افرادی که بیرون از خانه برای دیگران کار میکنند بیشتر است.
البته در این نوشتار قصد به رخ کشیدن پیشرفت های غرب را نسبت به تجربه خودمان ندارم بلکه ضرورت دارد تا از این ظرفیت که پیشاز این استارت آن را در کشور زدیم برای ایجاد اشتغال و تولید بهره بیشتری ببریم.
در کشور ما نیز قانون مشاغل خانگی در سال ۱۳۸۹ مصوب شد و بر همگان واضح و مبرهن است که کمیته امداد امام خمینی (ره) در این راستا پیشتاز و توفیقات بسیاری مبنی بر توانمندسازی افراد تحت حمایت درزمینهٔ ایجاد و توسعه مشاغل خانگی داشته است.
چرا عقب ماندیم؟
حال سؤال اینجاست که چرا با تصویب و پیادهسازی این قانون هنوز نتوانستیم سهم شاغلان کسبوکارهای خانگی را دورقمی کرده و به همان عدد ۴درصد اکتفا کردیم ریشه آن را باید در عدم انسجام سیاست برای کسبوکارهای خانگی، نادیده گرفته شدن شاغلان غیررسمی از حمایتهای رسمی، وجود شبه انحصار در حوزه محصولات کسبوکارهای خانگی و شناخت ناکافی بازار دانست.
نگاهی گذرا به این مقوله نشان میدهد که بسیاری از کسبوکارهای ایجادشده در این راستا منطبق بر مزیتها و ظرفیتهای مناطق نبوده است بدین معنا که قبل از اعطای تسهیلات و یا ایجاد کار تحقیق و یا بررسی پیرامون نیاز و یا بازار کار در آن منطقه صورت نگرفته است.در همین راستا برخی نتایج نشان میدهد طرحهایی که متناسب با بافت منطقهای و سابقه فعالیت قبلی متقاضیان اجراشده پایدارتر بوده است.
همچنین مشاهده میشود در بسیاری از طرحهای مشاغل خانگی و طرحهای جدید به دلیل عدم امکان رقابت قیمتی مناسب و وعدم ارتباط با صنایع بالادستی توفیق کمتری داشتهاند.
در پیشبرد برنامه مشاغل خانگی متأسفانه تاکنون برنامهریزی آموزشی مناسب برای توانمندسازی متقاضیان نداشتیم اگرچه کمیته امداد در این راستا موفقتر عمل کرده است اما بسیاری از متقاضیان دریافت تسهیلات از این آموزشها محروم و حتی برخی از آنها آمادگی حضور در بازار و بازاریابی برای فروش محصولات خود را هم نداشتند.
عدم شناسایی رشتههای جدید مشاغل خانگی در حوزههای صنایع، تولید بدون کارخانه و فناوری اطلاعات یکی دیگر از موانع سد راه اشتغال خانگی است.متأسفانه در این مسیر ما هم چنان شاهد سلیقهای عمل کردن بانکها در پرداخت تسهیلات هستیم و لذا کمرنگ بودن فعالیتهای پشتیبانی به نسبت فعالیتهای مستقل و همچنین عدم توجه کافی به «بازار »و آمادگی نداشتن اغلب متقاضیان برای حضور در بازار موجب شکست برخی از این کسبوکارها شده است.
در این راستا ضروری است تا در توسعه مشاغل خانگی متقاضیان را به پشتیبانان و بنگاههای بالادستی متصل کنیم و لذا توانمندی متقاضیان و اتصال به بازار کار باید در زمره اقدامات اساسی باشد.
در کنار حمایتهای لازم و ارائه تسهیلات اما یکی از مهمترین قسمتهایی که هنوز بر روی آن اقدام چندانی انجامنشده و خانوادهها با آن بیگانهاند همان فرهنگسازی است.
اگرچه صداوسیما در قالب نمایش گذاردن برخی از برنامهها مانند «میدان» بسیاری از جوانان و خانوادهها را برای ایجاد کاروکاسبی خانوادگی و معرفی در عرصه ملی به فکر واداشت اما این مقدار کافی نیست.
متأسفانه هنوز در جامعه نگاه به مشاغل خانگی به یک کار در حد روستا و یا متعلق به افراد بیسواد و بانوان خانهدار ختم میشود درحالیکه با دیدی صحیح به این رشته میتوان دریافت که انجام بسیاری از رشتههای مشاغل خانگی نیازمند تحصیلات دانشگاهی است.
شیوع بیماری کرونا و رونق گرفتن برخی کارگاههای خانگی با تولید ماسک نشان داد که این مشاغل میتواند در رونق اقتصاد خانوار تأثیرگذار باشد و از طرفی دیگر باید به این موضوع نگاه کنیم که نیاز امروز جامعه با گذشته متفاوت است و متناسب با نیاز روز و تغییر و تحولاتی که در جامعه ایجاد میشود باید کاربردها و کاربریهای جدید برای محصولات مشاغل خانگی ایجاد شود.
در پایان باید متذکر شوم اگرچه اشتغال یک یا دو نفر با خرید چند چرخخیاطی و یا راهاندازی کارگاهترشی سازی را نمیتوان در زمره اشتغال پایدار دانست اما بااتصال مشاغل خانگی به صنایع بالادستی میتوان شاهد شتاب بخشی و توسعه این کسبوکارها بود.
نگرش در مشاغل خانگی باید از حالت ترحمی و خرد به الزامی در سیستم اقتصادی تغییر یابد و همچون ما باقی مشاغل باید جایگاه مطلوبی برای آن تعریف شود.
نظر شما