بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی دیپلمات اخیرا مقاله ای با قلم «سروش علیعسگری» و «مارین اکستروم» با عنوان «بندر چابهار و موازنهبخشی راهبردی ایران با چین و هندوستان» منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
بندر چابهار به عنوان پتانسیلی برای تبدیل شدن به قطب تجارت جهانی – و عرصهای برای رقابتهای ژئوپلتیکی – توجه سایر کشورها از جمله هند و چین را جلب کرده است. دهلی نو، بهعنوان اصلیترین سرمایهگذار خارجی در توسعه بندر چابهار، این بندر را راهی برای دسترسی به بازارهای افغانستان و آسیای میانه، بدون وابستگی به راههای زمینی پاکستان، میداند. بهعلاوه، چابهار میتواند روابط هند و ایران را تقویت کند و موازنهای باشد در برابر همکاریهای فزاینده هند و پاکستان.
از سوی دیگر، چین با نفوذ روزافزون در ایران بهدنبال دسترسی به منابع طبیعی مهم و راههای دریانوردی است.
برای ایران، بندر چابهار میتواند عامل ایجاد روابط دیپلماتیک و اقتصادی نوین باشد – و با توجه به شهرت ایران در غرب به عنوان یک کشور طرد شده، تهران بهشدت نیازمند یافتن گزینههای دیگر برای همکاریهای دیپلماتیک و اقتصادی است.
با توجه به رقابت هند و چین برای سرمایهگذاری در بندر چابهار، ایران تلاش میکند تا این دو رقیب را به مصاف با یکدیگر بکشاند و از این طریق جایگاه بینالمللی خودش را ارتقاء بدهد و همزمان از سلطه هر یک از این دو قدرت بر خودش پرهیز کند. از این رو، بندر چابهار موردی کلیدی هم در رقابت و هم در همکاریهای بینالمللی است: این بندر میتواند یک انقلاب تجاری در منطقه ایجاد کند و از سوی دیگر میتواند رقابتهای منطقهای را هم تشدید کند.
بندر چابهار چندین ویژگی برجسته دارد که آن را از نگاه داخلی و بین المللی جذاب کرده است. چابهار تنها بندر آب عمیق ایران است که مستقیما به اقیانوس راه دارد. مجاورت جغرافیایی این بندر با کشورهایی مانند افغانستان، پاکستان و هند، همچنین موقعیت آن به عنوان یک مرکز ترانزیت کلیدی در کریدور بینالمللی شمال – جنوب این پتانسیل را به چابهار داده است که به یکی از مهمترین قطبهای تجاری منطقه تبدیل شود.
بندر چابهار همچنین از جمله معدود مناطق ایران است که از تحریمهای آمریکا معاف شده است، عاملی که فرآیند تجارت با سایر کشورها را تسهیل میکند.
این بندر ظرفیت اصلاح تجارت در آسیای میانه و جنوب آسیا را دارد. راههای زمینی پیشنهاد شده برای اتصال به این بندر دسترسی بیشتر به بازارهای افغانستان و آسیای میانه را امکانپذیر میکند. بخش عمدهای از تجارت افغانستان از خاک پاکستان انجام میشود؛ بندر چابهار راهی جایگزین برای تجارت این کشور خواهد بود. از سوی دیگر، چابهار ظرفیت این را دارد که رشد اقتصادی چشمگیری در افغانستان ایجاد کند چرا که کالاهای سایر کشورها از طریق این بندر به آسانی وارد افغانستان خواهند شد و ظرفیت صادرات این کشور را هم افزایش خواهد داد.
برای کشورهای آسیای میانه هم که محصور در خشکی هستند، چابهار میتواند دسترسی به راههای تجاری دریایی را فراهم کند و مانعی باشد در برابر تلاشهای چین و روسیه برای سلطه بر تجارت در این منطقه.
بنابراین، گسترش تجارت با افغانستان و کشورهای آسیای میانه ظرفیت بهبود جایگاه ایران در عرصه بینالمللی را دارد. بسیاری از کارشناسان مسائل بینالملل، ایران را قدرتی منطقهای میدانند که با توجه به معیارهایی مانند منابع طبیعی، قدرت نظامی و جمعیت پرنفوسش، پتانسیل تبدیل شدن به یک ابرقدرت جهانی را دارد. اما عوامل مختلفی مانند روابط خصمانه با سایر کشورها - بهویژه آمریکا و عربستان - و همچنین تحریمهای اقتصادیای که ظرفیتهای تجارت بینالمللی ایران را فلج کرده است، موقعیت این کشور به عنوان یک ابرقدرت جهانی را محدود میکند.
برای مقابله با این محدودیتها، ایران در پی تقویت روابط با کشورهای آسیایی است که روابط خصمانه کمتری با آنان دارد. در این زمینه، بندر چابهار نه تنها راهی برای اتصال به افغانستان و آسیای میانه بلکه مسیری برای دسترسی به غولهای اقتصادی جهان در هند و چین است. با توجه به اینکه بودجه توسعه این بندر از سال ۲۰۱۸ شاهد افزایش نجومی ۲۲۰۰ درصدی بوده، بدیهی است که چابهار به بخشی از راهبرد تعامل با شرق ایران تبدیل شود.
همزمان، هند و چین هر دو برنامههای خاص خودشان را برای چابهار و روابط دوجانبه با ایران دارند. هند همواره مشارکت تاریخی با چابهار داشته است چرا که از نگاه دهلی نو این بندر فرصتی برای تقویت جایگاه هند به عنوان یک قدرت منطقهای و جهانی است.
هند به عنوان یکی از گزینههای اصلی قرار گرفتن در جایگاه ابرقدرت جهانی در آینده در پی گسترش دسترسی به بازارهای غرب آسیا و آسیای میانه است. ایجاد یک مسیر تجاری دریایی به این بازارها از طریق چابهار این امکان را میدهد که هند بدون وابستگی به مسیرهای زمینی پاکستان شکبههای تجاری را با کشورهای مناطق گفته شده ایجاد کند.
از نگاه دهلی نو، چین تنها رقیب هند در رسیدن به جایگاه ابرقدرت جهانی است. از سوی دیگر، همکاری چینیها با پاکستان در زمینه توسعه بندر گوادر و کریدور اقتصادی چین – پاکستان نگرانیهای بسیاری را در دهلی نو ایجاد کرد. هند برای مقابله با این چالشها و موازنهبخشی به مشارکت چین و پاکستان، سرمایهگذاری در بندر چابهار را برگزید.
هند تنها ابرقدرتی نیست که در بندر چابهار سهم دارد، بلکه چین هم در تلاش برای تقویت روابط با ایران و برخورداری از منابع انرژی، منابع معدنی و دسترسی به مسیرهای تجاری پرسود اورآسیا، نگاهش به بندر چابهار است. دسترسی چین به بندر چابهار اهداف گفته شده را محقق میکند. با توجه به سرمایهگذاری چین در بندر گوادر پاکستان، یکی دیگر از پیشرانهای کلیدی منافع چین در بندر چابهار این است که مسیر دسترسی هند به افغانستان و آسیای میانه را مسدود کند.
هرچند چین هنوز مستقیما وارد پروژه بندر چابهار نشده است، اما بسیاری از تحلیلگران برنامه همکاری ۲۵ ساله ایران و چین را راهی برای حضور تدریجی چین در این بندر ایرانی میدانند. هرچند در حال حاضر چشمانداز تعامل چین و ایران در بندر چابهار محدود است اما شواهد نشان میدهند که پکن در پی رقابت با هند برای نفوذ بیشتر در منطقه است.
گسترش حضور هند و چین در بندر چابهار این مبحث را در محافل سیاسی ایران مطرح کرده است که تهران چگونه میتواند از رقابت این دو کشور بیشترین بهرهبرداری را بهسود خود داشته باشد بدون اینکه کوچکترین ریسکی متوجه ایران شود.
فرصتهای اقتصادی و دیپلماتیک ارائه شده توسط هند و چین میتواند به ایران در تقویت بلندپروازیهایش برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ کمک کند، اما تقسیم قدرت نامتقارن و توافقات تجاری نامتعادل میتواند ایران را به یک شریک خُرد و کمنفوذ و کمقدرت یا یک دستگاه پرزرق و برق تولید منابع تبدیل کند. بنابراین، این به دنبال یافتن راههای موازنهبخشی راهبردی بین چین و هند است.
مثلا، اخیرا پیوستن ایران در سازمان همکاریهای شانگهای – که چین و هند هم عضو آن هستند – بیانگر تمایل ایران برای تشکیل اتحادی علیه هژمونی غرب و همزمان ایقای نقشی فعالتر در امور مناطق آسیای میانه و خاورمیانه است. ایران میتواند از عضویتش در سازمان همکاریهای شانگهای و سایر راهکارهای چند جانبه به عنوان ابزاری برای کشاندن هند و چین به مصاف با یکدیگر استفاده کند.
بنابراین، ایران میتواند از رقابت هند و چین به نفع خودش و تقویت جایگاهش برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت استفاده کند و همزمان به شعار همیشگیاش در زمینه حفظ استقلال - «نه شرقی، نه غربی» - نیز پایبند باقی بماند.
با این حال، تعدادی از متغیرها میتوانند مسیر کنونی توسعه بندر چابهار را مختل کنند. سلطه طالبان بر افغانستان ضرورت بازنگری جدی در طرحهای توسعه شبکههای تجاری با این کشور و آسیای میانه را مطرح کرده – و بهویژه به دردسری بزرگ برای هند تبدیل شده – است.
اما بندر چابهار در حال تبدیل شدن به یک میدان نبرد کلیدی برای بلندپروازیهای هند و چین بر سر رهبری در آسیای میانه و جنوب آسیا است و چهبسا نقشی کلیدی در تمایلات خود ایران برای ارتقای جایگاهش در عرضه بینالمللی ایفا کند.
نظر شما