مهدی مهدیانی؛ بازار: گسترش کسب وکارها از منظر تکنولوژی و پیشرفت دانش از یک طرف و مشکلات اقتصادی که دلایلی از جمله تحریم ها، ناکارآمدی سیستم مدیریتی در سطح کلان، تورم، شیوع ویروس کرونا و .... هستند از طرف دیگر، باعث ایجاد چالش جدیدی در اغلب کسب وکارها شده است. در این شرایط بسیاری از مدیران و صاحبان کسب و کار به علت عدم توانمندی در زمینه های مختلف، اقدام به عقب نشینی کرده که عمدتأ منجر به تعدیل نیروی کار، کاهش حجم تولید، فعالیت با کمترین ظرفیت موجود و .... می نمایند که نتیجه این امر کاهش درآمد و سود دوره ای و متاسفانه در بسیاری از موارد، تعطیلی کامل آن کسب و کار می گردد.
نکته قابل توجه این است عمده افرادی که در این بازار، شکست می خورند و جایگاه و بازار خود را از دست می دهند، عمدتأ یک موضوع مشترک را رعایت نکرده اند که این موضوع "مدیریت مالی" است. به عبارت دیگر این مدیران یا به موضوع مدیریت مالی اهمیت نداده اند و یا به صورت کامل و تخصصی به آن نپرداخته اند. شاید هم مدیریت مالی را موضوعی کم اهمیت قلمداد نموده اند و صرف هزینه برای آن را دور ریختن پول به حساب آورده باشند. به هر حال برخورداری از یک سیستم مدیریت مالی قطعا از اعمال ضرر و زیان های کلان جلوگیری کرده و امکان پیش بینی، کنترل و سازماندهی در شرایط ناامن بازار را برای مدیران، صاحبان کسب وکار، صاحبان سرمایه و سایر ذینفعان فراهم می آورد.
مدیریت مالی چیست؟
به طور کلی مدیریت صحیح و کارآمد منابع مالی و دارایی های سازمان جهت دستیابی به اهداف بودجه شده و از پیش تعیین شده را مدیریت مالی می گویند. این تعریفی بسیار ساده اما جامع برای مدیریت مالی یک کسب و کار است که نگرشی مناسب از کلیات موضوع ارائه می نماید. موضوعاتی همچون تامین مالی و افزایش سرمایه، نحوه تخصیص منابع، بودجه بندی اعم از کوتاه مدت و بلندمدت، توزیع سود بین سهامداران و بسیاری دیگر از تصمیمات و وظایف مهم سازمانی در مدیریت مالی جای می گیرد. از زاویه ای دیگر نیز می توان به تعریف مدیریت مالی پرداخت و آن عبارتست از:
«مدیریت پیشرفته و کاربردی منابع و مصارف همراه هم به شکل کارآمد و موثر به طوری که منجر به افزایش ارزش سازمان شده و در نهایت به بالا رفتن ثروت و سود سهامداران منجر گردد.»
اما از دیدگاه متخصصان و صاحبنظران حوزه های مالی، سرمایه گذاری و اقتصاد، تعریف مدیریت مالی اینگونه بیان می شود که، مدیریت مالی کاربرد مناسب اصول و مفاهیم اقتصادی به منظور اتخاذ تصمیمات، برنامه ریزی و پیشبرد امور جهت حل کردن مسائل است و به همین جهت این گونه تعریف از مدیریت مالی را معادل با اقتصاد کاربردی قلمداد می کنند. اقتصاد کاربردی، موضوع مهمی است که در فرصتی دیگر به تفصیل به آن خواهیم پرداخت.
به نظر شما، مهمترین دستاورد استفاده از مدیریت مالی توانمند در کسب وکارها چیست؟
مدیریت مالی بخشی مهم و تاثیرگذار از مدیریت عملیات عادی و اجرایی با حفظ و رعایت الزامات بودجه در مسیر سرمایهگذاری های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت و همچنین به دست آوردن امنیت مالی و پشتیبانی مالی برای کلیه عملیات درون سازمانی و برون سازمانی است. اگر بخواهم به اختصار و بسیار ساده به مهمترین دستاورد مدیریت مالی در کسب و کارها اشاره کنم، لازم است به هدف اصلی ایجاد و راه اندازی کسب وکارها بپردازیم. هدف نهایی هر تجارت و هر کسب و کاری به حداکثر رساندن سرمایه اولیه است که می توان آن را از طریق مدیریت مالی، محقق ساخت.
چطور می توانیم تشخیص دهیم که یک سازمان، از مدیریت مالی کارآمدی برخوردار است یا خیر؟
در شرایط فعلی و با توجه به پیشرفت تکنولوژی، برای مدیریت مالی موثر و کارآمد چهار مهارت کاربردی مورد نیاز می باشد که می تواند معیار و سنگ محکی باشد، برای سنجش و تشخیص میزان کیفیت مدیریت مالی مستقر در یک سازمان که هر یک از موارد را به اختصار توضیح خواهم داد.
۱- مهارتهای سازماندهی: یکی از مهمترین وظایف مدیریت مالی، تسلط بر مهارت های سازماندهی است و به جرات می توان گفت که حتی در صورت تسلط بر سایر مهارت ها، ضعف و کاستی در این مهارت، ریسک رسیدن به اهداف وجود خواهد داشت. به منظور نظارت، مدیریت، کنترل و سازماندهی مناسب کارکنان بخش مالی و همچنین توان ارائه گزارشهای ساختار یافته و هدفمند به مدیریت ارشد، بسیار ضروری است. لذا نمیتوان مدیریت مالی موفق و کارآمد را بدون وجود توانایی سازماندهی مجسم کرد.
۲- مهارتهای تحلیل و حل مشکلات: هر کسب وکاری که راه اندازی می شود و هر تجارتی که شروع می شود، هدف های متعددی را دنبال می کند ولی هدف اصلی و نهایی آن، کسب سود بیشتر است و از آنجا که سود نیز از جنس پول است پس در نتیجه اصلی ترین، مهمترین و پیچیده ترین مسائل هر تجارتی به طور معمول در حوزه مالی و سرمایه گذاری میباشد. مدیریت مالی کارآمد باید بتواند در مراحل اجرایی مختلف و طی عملیات عادی، اقدام به شناسایی و حل موانع و مشکلات موجود با استفاده از کمک سایر مدیریتها نماید.
۳- مهارتهای ریاضی و فناوری: با توجه به پیشرفت دانش و تکنولوژی و گسترش فناوری در دنیای امروزی، یکی از مواردی که از الزامات و نیازهای مدیریت مالی به شمار میرود، ضرورت تسلط بر فناوری اطلاعات و نرمافزارهای مربوط به این رشته می باشد که نقش بسزایی در ثبت، نگهداری، تلخیص و گزارشدهی اطلاعات مالی دارند. قطعأ به همین دلیل است که امروزه مدیریت مالی نمیتواند بدون آشنایی و آگاهی بر موضوعات فناوری و تسلط بر نرم افزارها، وظایف خود را به خوبی انجام دهد. مضافأ اینکه به دلیل گسترش روزافزون فناوری علی الخصوص فناوری اطلاعات در جنبههای مختلف زندگی، این مهارت برای تمامی مدیران در تمامی حوزه های تخصصی و کاری، مورد لزوم است.
۴- مهارتهای ارتباطی: به جرأت می توان گفت مهارتهای ارتباطی از مهمترین مهارتهای همه انسانها مخصوصأ انسانهای موفق است. توانایی ایجاد ارتباط موثر با سایر مدیریت ها و سایر ذینفعان از جمله سازمانهای اجرایی مانند سازمان تامین اجتماعی، سازمان امور مالیاتی و موسسات حسابرسی، به دلیل اهمیتی که دارند، برای پیشبرد اهداف بودجه شده یک کسب و کار در حوزه مدیریت مالی بسیار با اهمیت است.
وظایف مدیر و صاحب کسب وکار برای استقرار مدیریت مالی کارآمد چیست؟
رهبر یک کسب و کار برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده خود، می بایست مدل مالی منظم و ساختاریافتهای از چشم انداز خود برای مجموعه تحت مدیریت خود ایجاد کند و مدیریت مالی کسب و و کار خود را به بهترین نحو هدایت و رهبری کند اما لزوما نباید اجرای مدیریت مالی رو شخصأ به عهده داشته باشد. اصلی ترین دلیل این امر را می توان این دانست که اگر مدیریت مالی از نگاهی خارج از مدیریت اجرایی شرکت به مدیریت مالی بپردازد، بهتر و موثرتر در تصمیم گیری ها شرکت خواهد کرد و تصمیمات ارزشمندتری خواهد گرفت. به همین دلیل است که در اکثر شرکتهای بزرگ، پیشنهاد می گردد که حتما یک عضو تخصصی مالی در هیات مدیره حضور داشته باشد تا در اتخاذ تصمیمات بتواند مدیریت شرکت را کنترل و رهبری کند.
... و در انتها پیشنهاد بنده به تمامی صاحبان سرمایه و صاحبان کسب وکار این است که، مدیریت مالی را جدی گرفته و بدون مشورت با مدیریت مالی، هیچ تصمیمی گرفته نشود و یقین داشته باشید که این امر، یکی از مهمترین نیازهای شما برای رسیدن به موفقیت و اهداف از پیش تعیین شده شما است.
نظر شما