تهمینه غمخوار؛ بازار: از هفته گذشته که ذبیح الله مجاهد سخنگوی گروه طالبان از تشکیل دولت موقت خبر داد و اسامی اعضای دولت موقت این گروه را اعلام کرد، تظاهرات مردمی و قیام های ضد طالبانی در ولایات مختلف افغانستان در سطحی محدود در حال جریان است.
منابع آگاه اعلام کرده اند که اسامی منتشر شده از سوی طالبان بیانگر آن است که برخلاف ادعای پیشین رهبران این گروه که وعده داده بودند، دولتی فراگیر و همه شمول تشکیل خواهند داد، حکومت جدید متشکل از اعضای خود این گروه و دولتی موقتی است، در حالی که طالبان از مدت ها پیش با برخی از مقامات سابق مانند عبدالله عبدالله و حامد کرزی در تماس و مذاکره بوده است.
از طرفی گزارشها حاکی از این است که طالبان از ایران، روسیه و چین درخواست کرده بود که نمایندگان خود را به آیین اعلام دولت جدید افغانستان بفرستند. از سوی دیگر، کشورهای غربی با وجود تمایل برای مذاکره با طالبان، هنوز درباره به رسمیت شناختن این دولت موقت که طالبان در صدد تشکیل «امارت اسلامی» است، دچار تردید هستند و این مسئله ای است که پاکستانی ها که این روزها در پی گسترش روابط خود با طالبان هستند و همچنان تحولات درحال تغییر در این کشور را از نزدیک دنبال میکنند، پیشتر اعلام کرده بودند. از نظر پاکستان، طالبان با چالش های متعددی از جمله مشروعیت از سوی جامعه جهانی روبرو است و در آینده نیز میانه خوبی با غرب نخواهد داشت.
در همین راستا خبرنگار بازار گفتگویی را با «دکتر عبداللطیف نظری»، استاد دانشگاه کابل و کارشناس ارشد روابط بین الملل ترتیب داده که در ادامه می خوانیم:
* بر اساس اعلام ذبیح الله مجاهد در هفته گذشته، طالبان دولتی موقت البته نه فراگیر را تشکیل داده و اعضای کابینه خود را اعلام کردند. تاکنون سلطه کامل طالبان بر افغانستان چه تاثیری بر روابط تجاری و اقتصادی افغانستان و ایران و وضعیت گمرکات و .... ایجاد کرده و ما در آینده شاهد چه سطحی از مناسبات فی مابین هستیم؟
در واقع تسلط طالبان بر افغانستان تاثیر خاصی بر روابط تجاری ایجاد نخواهد کرد و روابط اقتصادی دو کشور همانند گذشته و البته با تغییرات جزئی ادامه خواهد داشت، زیرا افغانستان تحت اداره طالبان نیاز به ورود کالا از خارج از کشور دارد و افغانستان کشوری متکی بر واردات است.
بنابراین، از این منظر من فکر میکنم که تغییر ساختاری خاصی به وجود نخواهد آمد و روابط تجاری ایران و افغانستان مانند گذشته و پررونق ادامه خواهد یافت زیرا طالبان هم به هر حال نیاز دارد تا نیازمندیهای مردم به خصوص در حوزه نفت و گاز و کالاهای اساسی برطرف شود.
* در حال حاضر چین اعلام کرده حاضر به سرمایه گذاری در افغانستان برای توسعه این کشور است. از دیدگاه شما افغانستان به لحاظ ژئوپلیتیک چه اهمیتی برای گسترش پروژه «یک کمربند-یک جاده» دارد؟ همچنین گفته می شود چین قادر خواهد بود تا از طریق افغانستان به ایران و خاورمیانه متصل شود. نظر شما در این باره چیست؟
افغانستان به لحاظ برخورداری از موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک نزد چینی ها اهمیت خاصی دارد، زیرا چین از یک طرف تمایل دارد تا جای امریکا را در تحولات آینده افغانستان پر کند و از سوی دیگر افغانستان در امتداد پروژه کلان یک جاده_یک کمربند چین قرار دارد.
چین میتواند از طریق افغانستان در آسیای میانه و غرب و جنوب این منطقه نفوذ خود را افزایش دهد و به همین دلیل پکن علاقه مند است تا در حوزه اقتصادی سرمایه گذاری زیادی در افغانستان داشته باشد که از آن جمله میتوان به سرمایه گذاری چین در معدن مس عینک ولایت لوگر افغانستان اشاره کرد
بنابراین، چین میتواند از طریق افغانستان در آسیای میانه و غرب و جنوب این منطقه نفوذ خود را افزایش دهد و به همین دلیل پکن علاقه مند است تا در حوزه اقتصادی سرمایه گذاری زیادی در افغانستان داشته باشد که از آن جمله میتوان به سرمایه گذاری چین در معدن مس عینک ولایت لوگر افغانستان اشاره کرد.
واقعیت این است که به دلیل نقش منفی که امریکاییها طی بیست سال گذشته حضور خود در افغانستان داشتند و پس از خروج غیر مسئولانه، همه چیز فرو پاشید، چین در صدد است تا در توسعه اقتصادی افغانستان نقش سازنده ایفا نماید تا نگاه و ذهنیت مردم افغانستان از همان آغاز ورود آنها خوب و مثبت باشد.
بر همین اساس، چین توجه خاصی به حوزه ژئواکونومیک افغانستان دارد و قطعا چین در آینده یکی از کشورهایی خواهد بود که در کشور سرمایه گذاریهای کلانی انجام خواهد داد.
* حاکم شدن طالبان در امنیت سرمایهگذاری چین در بندر گوادر پاکستان موثر بوده و عملاً باعث نزدیکی دو کشور افغانستان و چین با یکدیگر میشود. آیا چین، افغانستان را همپیمان خواهد کرد؟
چین در بندر گوادر سرمایه گذاری کلانی انجام داده است. از طرف دیگر روابط چین و پاکستان یک روابط راهبردی است. با حاکم شدن طالبان بر افغانستان، چین احساس می کند که جا پایش در این کشور محکم تر خواهد شد؛ هم به دلیل روابط خاصی که با پاکستان دارد و هم به خاطر روابط مستقیم با طالبان. بنابراین به نظر می رسد که چین نگاه ویژه ای به تحولات افغانستان تحت رهبری طالبان خواهد داشت و مردم افغانستان نیز نسبت به چین نگاه مثبت دارند.
دکتر نظری: این احتمال وجود دارد چین، افغانستان و پاکستان یک محور مشترک را در معادلات سیاسی، اقتصادی و تجاری منطقه شکل دهند و قطب تاثیرگذاری در آینده ایجاد نمایند
لذا، این روابط در آینده روابط پایدار و رو به گسترش خواهد بود و از این منظر چین نقش مهمی را ایفا خواهد کرد. این احتمال وجود دارد چین، افغانستان و پاکستان یک محور مشترک را در معادلات سیاسی، اقتصادی و تجاری منطقه شکل دهند و قطب تاثیرگذاری در آینده ایجاد نمایند.
به همین جهت، پیش بینی می شود که چین تلاش خواهد کرد که افغانستان در آینده در پروژه های کلانی که برای منطقه در نظر گرفته است، نقش مستحکم داشته و حلقه اتصال کریدورهای اقتصادی منطقه در نظر گرفته شود.
* حضور طالبان در قدرت منافع چه کشورهایی را تامین و منافع چه کشورهایی را به خطر می اندازد؟ با توجه به اینکه تندروهای جناح نظامی طالبان مناصب کلیدی دولت موقت را اشغال کردهاند. مثلا اثری از شیعیان در این کابینه نیست و قاری فصیحالدین، فرمانده ارتش طالبان که وابستگی دیرین با جنبش اسلامی ترکستان شرقی دارد و پکن این جنبش را به ارتکاب حملات تروریستی در ایالت شینجیانگ متهم میکند نیز در این کابینه موقت حضور دارد.
طالبان اعلام کرده اند که از خاک افغانستان منافع هیچ کشوری تهدید نخواهد شد؛ به همین دلیل این گروه هم روابط خوبی با چین و پاکستان دارد و هم دارای روابط نزدیکی با روسیه و جمهوری اسلامی ایران و کشورهای آسیای میانه است. مخالفت جدی در سطح منطقه نسبت به مواضع طالبان قابل مشاهده نیست و تنها تاجیکستان نسبت به تحولات افغانستان نگران است.
بقیه کشورهای منطقه از جمله ترکیه، قطر، عربستان و امارات تاکنون واکنش خاصی نشان نداده اند که به گونه ای از تحولات اخیر افغانستان ناراضی باشند. از طرفی، طالبان پیش از این که به قدرت برسند، تلاش کردند که با قدرتهای منطقه روابط نیکی را برقرار سازند و تعهد متقابل میان طالبان و کشورهای تاثیر گذار منطقه شکل گیرد.
به نظر می رسد با توجه به تحولات اخیر افغانستان، کشورهای منطقه نگرانی جدی از حکومت تحت رهبری طالبان نخواهد داشت
به نظر می رسد با توجه به تحولات اخیر، کشورهای منطقه نگرانی جدی از حکومت تحت رهبری طالبان نخواهد داشت. قبلا طالبان در حوزه دیپلماسی فعال بوده و به کشورهای منطقه اطمینان داده که به هیچ گروه تروریستی و افراطی اجازه نخواهد داد که از طریق خاک افغانستان ثبات سیاسی و امنیت ملی کشورهای منطقه را با مخاطره روبرو سازد.
از طرفی با توجه به بحث اویغورها و منطقه سین کیانگ که در مجاورت افغانستان قرار دارد، اما چین از این بابت نگرانی خاصی ندارد، زیرا در سفر اخیر ملا برادر به پکن، در این ارتباط مذاکراتی صورت گرفت و طالبان تصریح کردند که به گروههای مخالف چین اجازه فعالیت در افغانستان داده نخواهد شد و طالبان تلاش خواهند کرد که رابطه همسایگی نیک و روابط توام با احترام اعمال شود. لذا؛ من گمان نمیکنم که چین نگرانی خاص امنیتی از فعالیت گروههای افراطی و تروریستی در کنار مرزهای خود داشته باشد.
* طالبان گروهی سازمان یافته از قوم پشتون در افغانستان هستند که قرابت بسیاری با پشتون های پاکستان دارند. با تسلط طالبان بر افغانستان، به نظر میرسد که سطح تعاملات این دو کشور در مسیر رونق همکاریها قرار میگیرد. ارزیابی شما در این باره و دور زدن ایران چیست؟
بدون شک قدرت گیری طالبان در افغانستان، روابط کابل و اسلام آباد را بیش از هر زمان دیگری تحت تاثیر قرار خواهد داد؛ به این معنا که پیش بینی می شود که مبادلات تجاری میان افغانستان و پاکستان رونق بیشتری یافته و سطح تعامل افزایش پیدا خواهد کرد.
قطعا، دولت تحت رهبری طالبان مزیتی استراتژیک برای پاکستان خواهد بود؛ در حالی که بیش از هر کشوری، هند در افغانستان از قدرت گیری و نفوذ طالبان احساس نگرانی می کند
قطعا، دولت تحت رهبری طالبان مزیتی استراتژیک برای پاکستان خواهد بود؛ در حالی که بیش از هر کشوری، هند در افغانستان از قدرت گیری و نفوذ طالبان احساس نگرانی می کند. کاملا مشخص است که پاکستان در تحولات افغانستان جایگاه محکمی پیدا کرده است و این عوامل باعث خواهد شد تا نقش اسلام آباد در تحولات اقتصادی، سیاسی و امنیتی افغانستان روند صعودی به خود گیرد.
قطعا، تعامل تجاری یکی از اولویت های پاکستان است و افغانستان میتواند حلقه وصل پاکستان به آسیای مرکزی باشد. علاوه بر آن، پروژه تاپی و کاسای_۱۰۰۰ به صورت واقعی فعلیت پیدا کرده و سود زیادی عاید پاکستان خواهد شد. در مجموع مزایای اقتصادی پاکستان با توجه به مسائل رخ داده در افغانستان افزایش پیدا خواهد کرد.
* یکی از مسائل مهم در روابط ایران، هند و افغانستان موضوع بندر چابهار است. با توجه به تنش طالبان با هند آیا دولت آینده افغانستان اجازه ترانزیت کالا از هند به بندر چابهار و به آسیای میانه را خواهد داد؟
هر چند طالبان اعلام کردند که با هیچ کشوری خصومتی ندارند و دارای روابط نیک با همه کشورها هستند، اما به نظر می رسد که با توجه با حمایت هند از دولت اشرف غنی و روابط نزدیک دهلی و کابل در زمان غنی، تاثیرات منفی خود را بر مناسبات دو کشور در زمان قدرت گیری طالبان خواهد داشت.
من فکر میکنم که بستگی به رویکرد هند دارد که چه رویکردی را در قبال دولت تحت رهبری طالبان اتخاذ خواهد کرد. اگر هندی ها سیاست منطقی و معقولی را نسبت به تحولات جدید افغانستان در دستور کار خود قرار دهند، به نظر می رسد که تنش میان افغانستان و هند شکل نخواهد گرفت.
اما اگر هند سیاست نابخردانه و غیر منطقی را در پیش گیرند، قطعا رویکرد طالبان هم در برابر دهلی جدی تر خواهد بود و بندر چابهار از این وضعیت با توجه به نقش هند تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و قطعا هند آن جایگاه قبلی را در تحولات افغانستان و آسیای میانه ایفا نخواهد کرد.
نظر شما