فرزاد رمضانی بونش؛ بازار: هشدار اخیر ژنرال ارشد آمریکایی (مارک میلی) در خصوص شروع جنگ داخلی در افغانستان و همچنین افزایش نگرانی ها از رویکرد و امنیت طالبان در این کشور، خطر جنگ داخلی را افزایش داده است.
به دنبال پیشروی سریع طالبان در افغانستان و سقوط کابل، جبهه مقاومت در برابر این گروه در دره پنجشیر در شمال شرقی کابل تشکیل شد و احمد مسعود پسر احمدشاه مسعود شخصیت اصلی آن شد.
در چند هفته گذشته، طالبان به پنجشیر حمله کرده و فشارهای زیادی را بر آن وارد نمودند، اما طالبان نتوانستند به موفقیت بزرگی دست یابند.
دلایل شکست ارتش افغانستان متفاوت است. بر اساس گفته های یاسین ضیا رئیس ستاد سابق ارتش افغانستان در شبکه تلویزیونی بین المللی افغانستان، غلبه بر طالبان یک شکست نظامی برای ارتش نبود، بلکه اساساً ریشه در شکست سیاسی و خیانت سیاستمداران داشت.
با این حال، برخی از نیروهای ارتش در مناطق مختلف پنهان شده در حالی که برای تعیین وضعیت آماده می شوند. اعزام مجدد نیروهای ارتش افغانستان و بازگشت برخی از بازماندگان نیروی هوایی ممکن است رهبری را علیه طالبان افزایش دهد.
در همین حال، اسکان بازماندگان ارتش توسط طالبان نیز می تواند نقش مهمی در افزایش مخالفت با طالبان و کمک به تشدید جنگ داخلی داشته باشد. حدود ۴۰ هواپیما و هلیکوپتر عملیاتی توسط طالبان تسخیر شده است، اما اگر فراریان جهت خود را تغییر داده یا به وابستگی های قومی و قبیله ای خود بازگردند و رهبری شبه نظامیان محلی را بر عهده بگیرند، تهدید جنگ داخلی سنگین خواهد بود.
تقویت مخالفان و جبهه مقاومت ملی
اما موانع متعددی بر سر راه صلح وجود داشت که منجر به تضعیف مذاکرات شد. از جمله این عوامل میتوان به عدم امتیازات گسترده طالبان، عدم اعتماد متقابل، عدم وجود ضمانت ها و عدم وجود یک میانجی قدرتمند اشاره کرد.
دسترسی به دره پنجشیر از نظر نظامی دشوار است. این منطقه در دهه ۱۹۹۰ به دست طالبان نیفتاد و قبلاً توسط نیروهای شوروی اشغال نشده بود. حتی در حال حاضر نیز مقاومت چریکی در پنجشیر و ولایات اطراف وجود دارد.
اگر جبهه مقاومت هزاره که در حال حاضر در بهسود مستقر است، دامنه مخالفت خود را افزایش دهد، می تواند نقش مهمی در تشدید جنگ داخلی ایفا نماید.
اگرچه در مورد توانایی طالبان برای تشکیل دولت مرکزی قوی و اعتبار طالبان تردید وجود دارد، اما جبهه مقاومت به رهبری احمد مسعود قرار است ساختار «دولت انتقالی دموکراتیک و پاسخگو» را اعلام کند.
در همین حال، با حمایت شخصیت هایی مانند حزب جمعیت اسلامی، صلاح الدین ربانی، عبدالرشید دوستم، عطا محمد نور و شورای مردم شمال، مخالفان ممکن است بتوانند قدرت را مجددا به دست آورند.
اگر طالبان نتوانند توانایی خود را در ارائه خدمات و امنیت روزانه ثابت کنند، مشروعیت از بین رفته و نارضایتی بوجود خواهد آمد. پس از پیام احمد مسعود و فراخوان «قیام عمومی»، مردم تمایل به مقاومت در برخی مناطق افغانستان دارند. فضای مجازی شهروندان افغان نیز به حضور مستقیم و غیر مستقیم پاکستان واکنش تندی نشان داده است.
به غیر از تظاهرات افغان ها در ایران، اروپا و ایالات متحده علیه طالبان و پاکستان، ولایاتی مانند بدخشان، ننگرهار، هرات، پروان و دایکندی نیز صحنه اعتراضات علیه مداخله طالبان و پاکستان در کابل بوده است.
افزایش اعتراضات مدنی، همراه با ادامه درگیری نظامی نیز می تواند مخالفان را برای مقابله بیشتر با طالبان و تشدید جنگ داخلی برانگیزد. در صورت ادامه نبرد بین طالبان و جبهه مقاومت ملی، گروه های شبه نظامی مانند داعش و القاعده نیز وارد معرکه خواهند شد.
نقش به رسمیت شناختن طالبان در تشدید جنگ داخلی
امرالله صالح با استناد به مفاد قانون اساسی افغانستان خود را رئیس جمهور موقت افغانستان اعلام کرد. احمد مسعود همچنین در پنجشیر درخواست کمک بین المللی نمود. از طرفی، طالبان در حال تلاش برای افزایش شانس خود در به رسمیت شناختن در سطح بین المللی هستند.
اما، اکثر کشورها بر تشکیل دولت فراگیر با گروه ها و نیروهای دیگر توسط طالبان اصرار دارند. در همین حال، توجه بیشتر بازیگران منطقه ای و بین المللی برای حمایت از مخالفان طالبان می تواند توانایی مانور علیه این گروه را افزایش دهد. همچنین، خطر گسترش جبهه مقاومت ملی می تواند توجه بازیگران بین المللی بیشتری را به خود جلب نماید.
بسیاری از کشورهای دیگر نگران تبدیل شدن افغانستان به «قطب تروریست ها» و احتمال تولد و تکثیر تروریست های بین المللی و استرداد آنها به منطقه و فراتر از آن و رشد اسلام گرایان افراطی هستند. با این حال، ادعای حضور جنگجویان بین المللی از جمله جنگجویان چچنی، می تواند احتمال به رسمیت شناختن طالبان به نفع امرالله صالح را کاهش دهد.
در این میان، عدم شناخت طالبان در کوتاه مدت باعث می شود بسیاری از بازیگران به جبهه مقاومت ملی توجه کنند. این امر در کنار تصمیم نماینده دائم افغانستان در سازمان ملل متحد می تواند نقش مهمی در تشدید جنگ داخلی و کاهش سلطه طالبان داشته باشد.
جناح های مختلف طالبان و خطر تشدید جنگ
جناح های مختلف با دیدگاه های بسیار متفاوت در طالبان وجود دارند. تقابل بین فرقه های پشتون: درانی و قیلزایی نیز ممکن است در میان طالبان رخ دهد. باورهای طالبان آمیزه ای از درک سطحی آنها از اسلام و باورها، رسوم و رسوم قومی قبایل پشتون یا پشتونوالی است.
همچنین، طالبان با خطر اعتراض رهبران میانی خود به انتقال قدرت یا سایر تصمیمات مهم روبرو است. واگذاری امنیت به شبکه حقانی باعث کاهش قدرت جناح های عمل گرا و میانه رو در کابل شده است.
فاصله بین نوع نگاه دو جناح عملگرا و میانه رو تا بحرانهای مختلف ممکن است افزایش یابد. این اختلافات می تواند خطر جنگ داخلی را تا حد زیادی افزایش دهد. اگر جناح های افراطی در طالبان به شدت در برابر هر تغییری مقاومت کنند، هزاران نیروی طالبان غیر پشتون ممکن است مسیر خود را به نفع مخالفان تغییر دهند و درگیری های داخلی را تشدید کنند.
اقتصاد ورشکسته و تشدید شورش
در واقع طالبان نمی تواند هر کاری که می خواهد انجام دهد زیرا محدودیت در تامین منابع اقتصادی نیز مهم است. جامعه افغانستان تفاوت های عمده ای ایجاد کرده است. تغییر فرهنگی و افزایش انتظارات زندگی و رفاه افغانستان خارج از قدرت طالبان است. طالبان با مشکلات مالی و لجستیکی روبرو هستند در حالی که کمک های بین المللی قطع شده است.
خطر حضور سه میلیون آواره و ۱۴ میلیون نفر نیازمند کمک و افزایش موارد بیماری کووید_۱۹ نیز در این میان چالش بزرگی است. اگر طالبان نتوانند اقتصاد را سازماندهی کنند و تحریم ها آغاز شود، خطر شورش و جنگ داخلی افزایش می یابد.
تمامیت خواهی طالبان
تقریباً همه جناح های طالبان خواهان یک سیستم متمرکز و قوی هستند. اما فاصله بین واقعیت و اندیشه های طالبان بسیار زیاد است. تشکیل دولت فراگیر آخرین انتخاب طالبان است. اگرچه این گروه دولت تک حزبی خود را موقت اعلام کرده اند، اما اتهامات مربوط به کشتار غیرنظامیان، جنایات جنگی، بازرسی خانه به خانه و نقض گسترده حقوق بشر می تواند مخالفت ها را افزایش داده و خطر جنگ داخلی را افزایش دهد.
علاوه بر این، مردم نیز در بسیاری از مناطق مسلح هستند و با تعداد زیادی سلاح در دست مردم، خطر قیام وجود دارد.
طالبان از امکانات و تجهیزات یک نیروی نظامی برخوردار است. اما آغاز یک جنگ تمام عیار توسط طالبان باعث گسترش جنگ به سایر مناطق کشور، به ویژه استان های شمالی، شمال شرقی، شمال غربی و مرکزی خواهد شد و کشور را درگیر جنگ داخلی می کند و حتی منجر به تجزیه خواهد شد.
طالبان و روابط آن با گروه های تروریستی
بر اساس گزارش سازمان ملل متحد در ماه ژوئن، اخیراً بین هشت تا ۱۰ هزار جنگجوی تروریستی خارجی وارد افغانستان شده اند که برخی از آنها از القاعده یا داعش حمایت می کنند.
با این حال، ابهاماتی در نوع روابط بین طالبان و گروه های تروریستی وجود دارد و اگر این رابطه تقویت شود، در عمل این مسئله نگرانی های جامعه بین المللی را افزایش داده و مشارکت و نقش بازیگران خارجی و همچنین گسترش جنگ مدنی را بیشتر خواهد کرد.
خروج طالبان از معیارهای جهاد برای فرماندهان و جنگجویان این گروه، خطر جدایی افراط گرایان و جنگجویان گروه و پیوستن بیشتر به گروه های افراطی را در پی دارد.
نظر شما