تهمینه غمخوار؛ بازار: «ابراهیم رئیسی» رئیس جمهوری اسلامی ایران در نخستین سفر خارجی خود در روز پنجشنبه ۲۵ شهریور وارد دوشنبه پایتخت تاجیکستان شد و در بیست و یکمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای شرکت کرد. نتیجه این نشست دو روزه برای جمهوری اسلامی که تا پیش از این تنها به عنوان عضو ناظر معرفی می شد، این بود که سرانجام به تایید سران در این سازمان رسید.
«حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه در پست توییتری خود اعلام کرد: « با کمال خرسندی باید بگویم که اکنون سند عضویت دائمی ایران در سازمان همکاری شانگهای در شهر دوشنبه با حضور رییس جمهور محترم کشورمان به تایید سران رسید».
وی همچنین افزود: «این عضویت راهبردی تاثیر مهمی بر روند همکاری های همه جانبه ایران در راستای سیاست همسایگی و آسیا محور دارد».
ایران از سال ۲۰۰۵ عضو ناظر این سازمان بوده و در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ برای عضویت کامل درخواست داده بود، اما به خاطر تحریمهای سازمان ملل که در آن زمان اعمال شده بود این تلاشها به سرانجام نرسید تا اینکه در روز جمعه ۲۶ شهریور ماه، ایران بطور رسمی به عضویت کامل اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای درآمد.
در همین راستا، خبرنگار بازار گفتگویی را با «حیدر رضایی»، کارشناس مسائل آسیای مرکزی در خصوص اهمیت و منافع عضویت دائمی ایران در سازمان همکاری های شانگهای ترتیب داده که در ادامه می خوانیم:
* سرانجام پس از گذشت سالها، سند عضویت دائم ایران به تایید سران سازمان همکاری های شانگهای رسید. از دیدگاه شما واقعیت ها و چالشهای این عضویت دائم و منافع اقتصادی برای جمهوری اسلامی چیست؟
در ابتدا به نظرم بهتر است نگاهی به وضعیت سازمان همکاری شانگهای بیاندازیم تا مسئله ورود ایران به این سازمان در شرایط فعلی روشنتر گردد.
تقویت تأثیرگذاری سازمان همکاری شانگهای از یک سو به دلیل تقویت نقش نظامی_سیاسی روسیه و توسعه پتانسیل اقتصادی چین در سطح جهانی و از سوی دیگر، نیاز ملموس به جایگزینی برای جهان تک قطبی (غربی) که بسیاری از ملت ها علاقه ای به آن ندارند، عنوان میشود. در این شرایط، علاقه جامعه بینالمللی به فعالیت های مؤثرتر سازمان همکاری شانگهای به طور پیوسته در حال افزایش است.
این مسئله در حالی مطرح است که ایالات متحده رهبری جهانی خود را از دست میدهد (اگرچه نمیخواهد به آن اعتراف کند) و دنیای چندقطبی جدیدی در حال متولد شدن است. لذا، در این فرآیند نقش ویژهای به سازمان شانگهای تعلق میگیرد.
این سازمان بر اساس اعتماد و منفعت متقابل، برابری، احترام به تنوع فرهنگی و تلاش برای توسعه مشترک تأسیس گردیده است. در نتیجه، بسیاری از کشورها در تلاشند تا به عضویت این سازمان درآیند و اتخاذ تصمیمات برای گسترده شدن تعداد اعضا، راه را هموار میسازد تا شانگهای بتواند با کیفیت جدیدی نمایان شود.
در خصوص ماهیت یکپارچه این سازمان، بسیاری از مفسران به تناقضات جدی بین هند و پاکستان و همچنین بین هند و چین اشاره میکنند. علاوه بر این، برخلاف بلوک غرب که با ایدئولوژی لیبرال و استراتژی جهانیگرایانه با رهبری واشنگتن متحد شده است، بلوک سازمان همکاری شانگهای بی شکل به نظر میرسد و فاقد رهبر و ایدئولوژی مشخص است.
این مسئله تا حدی درست است، اما باید در نظر داشت که برخلاف غرب، بلوک بین المللی جدید که نیروهای اصلی اوراسیا و شرق را همگرا میسازد، چنین وظیفهای را برای خود ترسیم نکرده که یک مدل ساختار سیاسی_اجتماعی را به بشریت یا حتی اعضای خود تحمیل نماید.
در قلب توسعه نسبتا موفق و جذابیت روزافزون سازمان همکاری شانگهای، پایبندی آشکار به منشور سازمان ملل متحد و سایر هنجارهای اساسی حقوق بینالملل و در وهله نخست، اصول برابری، احترام متقابل با در نظر گرفتن منافع یکدیگر، حل منازعات و اختلافات با روش های سیاسی و دیپلماتیک و به رسمیت شناختن حق حاکمیت دولت ها در انتخاب مدل توسعه خود، به چشم میخورد. همه اینها مواردی هستند که به عنوان «روح سازمان» از آنها نام برده میشود.
اگر بلوک غرب تک قطبی می باشد (در مفهوم ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک)، اما سازمان همکاری شانگهای چند قطبی است که اگر بتوان به هماهنگی خاصی در ساختار آن دست یافت، تمامی پتانسیل کشورهای عضو موجب می شود که همه اعضا در برابر فشارهای غرب کاملا مصون بمانند.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که با فعال شدن ظرفیت های شانگهای، یک جایگزین اساسی برای جهانی گرایی لیبرالیستی ایجاد میشود و ما در حال حاضر شاهد تولد واقعی جهان چندقطبی هستیم. چنانچه ایران نیز به این ساختار ملحق شود، قدرت و اهمیت این نتیجه گیری ملموستر میشود و این سازمان با پتانسیل عظیم خود، توازنی نسبی را با بلوک «آتلانتیکگرایی» ایجاد خواهد نمود.
در استراتژی توسعه سازمان همکاری شانگهای تا سال ۲۰۲۵، دستورالعمل های خاصی برای پیشرفت در هفت زمینه اصلی همکاری تعریف شده است: سیاست، امنیت، همکاری تجاری و اقتصادی، موضوعات فرهنگی، بشردوستانه، بعد اطلاعرسانی و مشارکت و همکاری بینالمللی.
همانطور که میدانید، در ژوئن ۲۰۱۶ این سازمان مرزهای خود را گسترش داد (تفاهمنامه های الحاق هند و پاکستان). همچنین تعدادی از کشورهای عضو از جمله بلاروس، مغولستان، افغانستان و غیره دارای مقام ناظر هستند و ایران که مدتها به دنبال وضعیت مشارکتکننده تمام عیار در این سازمان بود، سرانجام به عضویت دائمی رهبران و سران درآمد. بر همین اساس، پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای میتواند گامی به سوی اوراسیای جهانی محسوب شود.
برای مدت طولانی علاقهمندی ایران به عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای و مشارکت در کار این سازمان، به مشکلات مرتبط با برنامه هستهای و تحریمهای آمریکا نسبت داده میشد و کشورمان برای مقاومت در برابر فشارهای ایالات متحده، به دنبال نزدیک شدن به دیگر کشورها و بلوک های بزرگ بود و از این منظر، سازمان همکاری شانگهای گزینه جذابی به نظر میرسید.
در عین حال، قبلا برخی از اعضای اصلی این بلوک تمایلی نداشتند تا مخالف به اصطلاح فضای احساسی «جامعه جهانی» باشند؛ به این معنا که تحریمهای غرب علیه ایران، باعث شد تا اتخاذ تصمیم در مورد درخواست ایران برای عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای به تعویق بیفتد و با همه شروط قانونی، این امر مظهر احتیاط سیاسی از جانب سازمان تلقی میشد.
با این حال، اوضاع در سالیان اخیر کاملا متفاوت شده است. وضع جدیدترین تحریم های ضدروسی، تحریم های شدید ضد ایران، جنگ تجاری واشنگتن علیه چین و به موازات آن، افزایش تنش ها در دریای چین جنوبی عواملی هستند که به نظر میرسد در پذیرش ایران در سازمان همکاری شانگهای نقش داشته اند.
با عضویت دائمی ایران در سازمان همکاری شانگهای، هم سازمان و هم ایران سود خواهند برد، زیرا این سازمان به سازمانی واقعا منطقه ای تبدیل می شود و قبل از همه، پیوستن ایران همچنین به توسعه کریدورهای حمل و نقل می تواند کمک نماید
در ضمن، روابط نزدیک تاریخی ایران با آسیای مرکزی و روابط توسعه یافته آن با کشورهای مطرح عضو این سازمان، به طور عینی پیش نیازهای اساسی را برای عضویت کامل کشورمان در این سازمان ایجاد کرده و این امر موقعیت ژئوپلیتیکی سازمان همکاری شانگهای را نیز به میزان قابلتوجهی افزایش میدهد.
با عضویت دائمی ایران در سازمان همکاری شانگهای، هم سازمان و هم ایران سود خواهند برد، زیرا این سازمان به سازمانی واقعا منطقه ای تبدیل می شود و قبل از همه، پیوستن ایران همچنین به توسعه کریدورهای حمل و نقل می تواند کمک نماید. شاخه های مختلف کریدور حمل و نقل شمال به جنوب میتواند افغانستان و آسیای مرکزی را به کریدور شریانی ایران متصل سازد که از جنوب شرقی آسیا از طریق هند به سنپترزبورگ و اروپا امتداد میابد.
عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای نه تنها پتانسیل سازمان همکاری شانگهای را تقویت میکند، بلکه انگیزه جدیدی به همگرایی فرآیندها در حوزه مسئولیت مستقیم سازمان میبخشد؛ با در نظر گرفتن این نکته که مسائل منطقه غالبا بخشی از مسائل مهم جهانی هستند
از نظر امنیت منطقهای نیز مشارکت ایران در سازمان همکاری شانگهای میتواند به حل و فصل اوضاع در افغانستان کمک کند، چرا که با عضویت دائم، این سازمان شامل همه کشورهایی که دارای مرزهای مشترک با افغانستان بوده و در این کشور نفوذ یا منافع مهم امنیتی دارند (به جز ترکمنستان)، میشود. همچنین، توافق میان چین، روسیه، پاکستان، کشورهای آسیای مرکزی، ایران و هند عملا به حل مشکل افغانستان کمک میکند.
در ضمن، عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای نه تنها پتانسیل سازمان همکاری شانگهای را تقویت میکند، بلکه انگیزه جدیدی به همگرایی فرآیندها در حوزه مسئولیت مستقیم سازمان میبخشد؛ با در نظر گرفتن این نکته که مسائل منطقه غالبا بخشی از مسائل مهم جهانی هستند و مشکلاتی از قبیل؛ تروریسم بینالمللی، افراطگرایی، تجزیهطلبی، قاچاق سلاح و مواد مخدر، جنایات فراملی و... .
با تمام این اوصاف، سازمان همکاری شانگهای یک ساختار پیچیده با نهادها و رویههای بوروکراتیک است. بنابراین، روند پذیرش ایران در آن آسان نبوده است. دستیابی به اجماع بین همه اعضای سازمان نیز بسیار مهم بوده که البته، آنهم خیلی آسان نیست. در حالی که در حال حاضر پکن و مسکو تمایل خوبی به مشارکت ایران دارند، سایر کشورها همیشه این موضع را نداشته اند.
اگر پکن و مسکو علاقهمند هستند که سازمان همکاری شانگهای را به عنوان یک ستون سیاست چندقطبی خود و به عنوان یک گروه قاطع در مخالفت با غرب تبدیل کنند، برعکس، کشورهای آسیای مرکزی تمام تلاش خود را از سالهای گذشته به کار برده اند تا در موقعیت تقابل با غرب قرار نگیرند
تناقضات پیچیده دیگری نیز از جمله روابط ناراحتکننده بین ایران و تاجیکستان وجود داشته است. علیرغم اینکه هر دوی این کشورها بخش مهمی از جهان فارسیزبان هستند، در سالیان اخیر روابط تهران و دوشنبه با سردی و سوءتفاهماتی روبرو شده است. به همین دلیل در گذشته دوشنبه در قبال پذیرش ایران در سازمان همکاری شانگهای موضع منفی میگرفت، اما به نظر میرسد به تدریج از شدت آن کاسته شده است و این کشور تمایل خود به عضویت دائم ایران را اعلام نموده است.
اگر پکن و مسکو علاقهمند هستند که سازمان همکاری شانگهای را به عنوان یک ستون سیاست چندقطبی خود و به عنوان یک گروه قاطع در مخالفت با غرب تبدیل کنند، برعکس، کشورهای آسیای مرکزی تمام تلاش خود را از سالهای گذشته به کار برده اند تا در موقعیت تقابل با غرب قرار نگیرند؛ به ویژه برای اینکه تحت تحریمهای غربی و آمریکا واقع نشوند.
برای بسیاری از نخبگان آسیای مرکزی روابط با ایالات متحده و دیگر قدرتهای غربی مهم است. بنابراین، آنها بسیار علاقهمند هستند که سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک سازمان بیطرف باقی بماند بدون آنکه برنامه سیاسی ضد غربی در آن به وضوح بیان شود. ورود ایران به سازمان همکاری شانگهای میتواند به شدت درجه غرب ستیزی سازمان را افزایش دهد که این امر باعث نگرانی مقامات آسیای مرکزی می شده است.
* نگرش چین نسبت به این عضویت دائمی ایران چیست؟
نگرش چین نسبت به عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای متناسب با تغییر وضعیت ژئوپلیتیک، در حال تغییر است. اگر در دهه ۲۰۰۰ برنامه اصلی چین پرهیز از درگیری با غرب بود، اما امروزه با وجود تمام ترفندهای دیپلماتیک پکن، ایالات متحده چین را دشمن شماره یک خود اعلام کرده است.
بر این اساس، ایالات متحده به طور جدی سیاست ایجاد یک ائتلاف قدرتمند ضد چین را دنبال میکند که به واشنگتن اجازه میدهد مسیر توسعه چین را کند کرده، پکن را از بازارهای خارجی منزوی نموده و پتانسیل اقتصادی، علمی و فناوری آن را تضعیف کند.
در حال حاضر برای نخبگان حاکم چین آشکار گردیده که هرچه پتانسیل این کشور بیشتر شود، فشار ایالات متحده قوی تر خواهد بود. این یک واقعیت اجتنابناپذیر است که درک و پذیرش آن مهم میباشد. بنابراین، چین استراتژی سیاست خارجی خود را تغییر داده و برای مقابله با فشارهای آمریکا شروع به ایجاد یک اتحاد می نماید.
بدین سبب، نزدیک شدن سریع بین چین و روسیه به چشم میخورد که با وظایف مشترک در عرصه بینالمللی در زمینه رویارویی با غرب متحد شدهاند. در این راستا، نگرش نسبت به عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای در حال تغییر است. اگر پیش از این چین میترسید و نگران بود که عضویت دائمی ایران در این سازمان موجب واکنش تهاجمی غرب و تحریمهای اقتصادی می شود، اکنون چین خود نیز در برابر واکنش های منفی ایالات متحده بی پروا شده است.
شرکتهای مطرح چینی مشمول تحریمها و محدودیتهای غربی هستند و بنابراین، عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای مشکلات اضافی به همراه نخواهد داشت
شرکتهای مطرح چینی مشمول تحریمها و محدودیتهای غربی هستند. بنابراین، عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای مشکلات اضافی به همراه نخواهد داشت، بلکه برعکس میتواند از ناحیه متحد جدید، موقعیت رهبری چین در بلوک خود تقویت شود. از طرفی، ایران همچنین سال ها تجربه مقاومت در برابر تحریمهای متعدد را دارد.
بنابراین، با توجه به گفتهها و نشانههای بروز داده شده توسط پکن، عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای چشماندازی کاملا قابل پیشبینی است.
* رئیس جمهور روسیه در اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای از آغاز روند عضویت کامل ایران در این سازمان حمایت کرده است. هند نیز با استقبال از این عضویت اعلام کرده که دهلی خواهان روابط تجاری نزدیک تر با آسیای مرکزی از طریق بندر چابهار در ایران است. دیدگاه روسیه و هند به این عضویت چگونه است؟
مسکو نیز با تقویت همکاریهای چندجانبه با ایران ابراز همراهی میکند، ضمن آنکه روسیه یکی از مهمترین حلقههای سازمان همکاری شانگهای است.
از سوی دیگر، دیدگاه برخی از اعضای سازمان در خصوص عضویت ایران در این سازمان، کاملا حمایتگرانه میباشد. در این زمینه میتوان به هند اشاره کرد؛ دهلی نو میداند که چندین پروژه حمل و نقلی وجود دارد که برای همگرایی منطقه ای بسیار مهم هستند و سازمان همکاری شانگهای میتواند نقش ارتباطی بین آسیای جنوبی و مرکزی را ایفا نماید.
باید توجه داشت که مهمترین حوزه برای هند، امنیت انرژی است. با این حال، ایده تأسیس «باشگاه انرژی» در سازمان همکاری شانگهای که دهلی نو به دنبال آن است، تنها در صورت پیوستن ایران به این سازمان معنا پیدا میکند
در این زمینه، هند و روسیه در «سنپترزبورگ» توافق کردند که پروژههای حمل و نقلی و ترانزیتی باید بر اساس گفتگو و رضایت همه طرفهایی باشد که بر آنها تأثیر میگذارند یعنی بر اساس احترام به حاکمیت مستقل کشورها، شفافیت، ثبات، مسئولیتپذیری و...باید باشد؛ در غیر این صورت، پیوستن پاکستان به سازمان همکاری شانگهای برای هند مشکلساز خواهد شد.
همچنین باید توجه داشت که مهمترین حوزه برای هند، امنیت انرژی است. با این حال، ایده تأسیس «باشگاه انرژی» در سازمان همکاری شانگهای که دهلی نو به دنبال آن است، تنها در صورت پیوستن ایران به این سازمان معنا پیدا میکند.
با وجود آنکه هند سالها به عنوان کشور ناظر در این سازمان حضور داشته است، دیدگاه غالب بر این بود که مشارکت دهلی نو در کار این سازمان بدون ایران بیمعناست. بنابراین، برخی تحلیلگران اشاره میکنند که ایران قبل از آنکه به طور جدی به دنبال ارتقاء جایگاه خود در سازمان همکاری شانگهای به سطح یک کشور عضو این ساختار باشد، با هند به توافقاتی دست یافته است.
* پاکستان در این میان چه دیدی دارد؟
پاکستان نیز موافق مشارکت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای است. پاکستان در حال توسعه همکاریهای اقتصادی با چین است و چین به طور فعال در زیرساخت های پاکستان سرمایهگذاری میکند.
اگر به ابتکار چین در زمینه پروژه «یک کمربند_ یک جاده» نگاه کنیم، در تمام سال های طرح این ایده و ابتکار عمل، سرمایهگذاریهای عظیم چین در ارتباط با پاکستان بوده است. چند پروژه در روسیه وجود دارد اما تا به امروز بزرگترین پروژه های سرمایهگذاری که بنیاد مالی «راهابریشم» با آنها سروکار دارد، مربوط به پاکستان است.
از سوی دیگر، پاکستان به پروژه خط لوله گاز «صلح» ایران علاقهمند است و با توجه به اینکه سال ها پیش ایران در این پروژه هند را نیز در نظر گرفته بود (دهلینو تحت فشار ایالات متحده، ناگهان پیوستن به پروژه صلح را متوقف کرد)، اما اکنون متقاعد شده است که ایده تأسیس باشگاه انرژی در سازمان همکاری شانگهای اهمیت دارد.
نظر شما