به گزارش بازار به نقل از اتاق بازرگانی ایران، سال ۹۸، یکی از طلاییترین دورههای بورس تهران بود که بازدهی آن به چندین برابر بازارهای موازی رسید. البته بازار سرمایه در جریان برخی تحولات اقتصادی نظیر جهش نرخ ارز، گرچه سریعاً واکنش نشان میدهد و گاها اثرات کوتاهمدت این تحولات را پیشخور میکند؛ اما عمدتاً بهواسطه بالا بودن میزان نقدشوندگی، بهروزرسانی قیمتها در این بازار به بازه زمانی بلندمدتتری نیاز دارد.
بر همین اساس، وقتی نرخ دلار در نیمه نخست سال ۹۷ حدود سه برابر میشود و به مرز ۲۰ هزار تومان میرسد، بورس تهران با ضریبی آرامتر بالا میرود و در عوض وقتی از اوایل پاییز ۹۷، قیمت دلار با ورود بانک مرکزی به بازار آزاد روند شدید کاهشی در پیش میگیرد، شاخص بورس فقط به یک اصلاح جزئی تن میدهد و دوباره با قدرت وارد روند صعودی میشود.
در سال ۹۸، رشد بازار سرمایه در حالی اتفاق افتاد که بازار ارز عملاً در ثبات به سر میبرد و بازار طلا نیز باوجود رشد قیمتهای جهانی، در سایه ثبات نرخ ارز داخلی سرگرم تخلیه حباب و واقعیسازی قیمتها بود. در این وضعیت آنچه بیش از هر چیز به رشد بورس دامن زد، انعکاس اثرات رشد نرخ تورم در سود شرکتهای بورسی و همچنین اثرگذاری تورم در ارزش داراییهای این شرکتها بود که از یکسو به پایین آمدن نسبت سود به قیمت (P/E) سهام و از سوی دیگر بالا رفتن نسبت سود به قیمت (P/E) انتظاری بازار منجر شد و راه را برای رشد بیشتر بازار فراهم آورد.
در این میان، کوچ نقدینگی سرگردان از بازارهای موازی به بازار سرمایه، اصلیترین عامل مؤثر در تداوم رشد پیوسته این بازار بود که علاوه بر بالا بردن میزان نقدشوندگی بازار سرمایه، زمینه مساعدی برای ورود شرکتها به بورس و فرابورس نیز مهیا کرد؛ هرچند از این فرصت آنگونه که انتظار میرفت استفاده نشده و همین مسئله به رشد نامتوازن شرکتهای بزرگ و کوچک انجامید.
به گزارش بازار به نقل از اتاق ایران، در سال ۹۸، گرچه به مدد ورود نقدینگی به بازار سرمایه، ارزش معاملات بورس تهران با رشد بیش از ۲۳۰ درصدی مواجه شد و ارزش ریالی این بازار در مقایسه با سال قبل از آن ۱۸۶.۵ درصد بیشتر شد، اما عمق این بازار همچنان در قیاس با نقدینگی تزریق شده به آن متناسب نبود. در این وضعیت، قیمت سهام برخی از شرکتهای کوچک حاضر در بازار سرمایه با رشدهای چند هزار درصدی مواجه شد؛ درحالیکه شرکتهای بنیادی و بزرگ این بازار بهواسطه عمق بیشتر و پایین بودن احتمال دستکاری در قیمت، گاهی از میانگین رشد بازار نیز عقبتر بودند.
در این شرایط، گرچه اغلب فعالان و تحلیلگران بازار سرمایه توصیه میکردند سازمان بورس و دولت، راه را برای ورود شرکتهای بزرگ به بازار باز کنند و عمق بازار سرمایه را افزایش دهند؛ اما سیاستگذاران بورسی در عمل نشان دادند که هنوز به آن پایه از بلوغ مدیریتی نرسیدهاند و برای مقابله با حبابی شدن قیمتها در برخی از شرکتها بورسی، دست به دامن تغییر مقررات شدند و تلاش کردند با افزایش حجممبنا و کاهش دامنه نوسان، آهنگ رشد قیمت در بازار را کاهش دهند.
البته این تمهیدات به دنبال اعتراض فعالان بازار سرمایه، انتقاد کارشناسان و ورود متولیان اقتصادی دولت اجرایی نشد؛ اما با دادن سیگنال ترس و هراس به بازار سرمایه، زمینهساز ریزش جدی قیمت سهام در میانه اسفندماه و اصلاح اجباری بورس را فراهم آورد.
این مسئله باعث شد، شاخص کل بورس تهران که در ۱۴ اسفند ۹۸ از قله ۵۵۵ هزار واحدی نیز عبور کرده بود، طرف ۶ جلسه معاملاتی، حدود ۶۲ هزار واحد، معادل ۱۱.۲ درصد افت کند و به ۴۹۳ هزار واحد برسد.
تحلیلگران تکتنیکالیست بازار معتقدند اصلاح اخیر شاخص کل بورس تهران، نشانه ورود این بازار به موج ۴ بوده و میتواند شاخص کل را حداقل معادل ۲۳ درصد طول موج ۳ وادار به اصلاح کند. بر اساس این سناریو، شاخص کل میتواند بهتدریج تا حوالی ۴۶۰ هزار واحد افت کند. البته این اصلاح میتواند در قالب ۵ ریزموج اصلاحی تا بعد از فصل مجامع و حتی تا اواخر تابستان سال آینده ادامه پیدا کند.
نکته قابلتوجه این است که در این دوره اصلاحی، لزوماً کلیت بازار با روند منفی قیمتها مواجه نخواهند شد؛ ضمن اینکه بهواسطه تغییر نگاه دولت به بازار سرمایه برای تحقق جهش تولید، فعالان بورس، دورنمای میانمدت بازار را همچنان صعودی پیشبینی میکنند و موج ۴ را فرصتی برای تشکیل سبد سرمایهگذاری در بازار سرمایه میدانند.
در مقابل تکنیکالیستها که گاها نوید رسیدن شاخص به یکمیلیون واحد در سال آینده را نیز میدهند، برخی از کارشناسان خارج از گود بورس معتقدند تداوم رشد در بازار سرمایه بهمنزله حبابی شدن قیمتها در این بازار است و ازقضا برخی از آنها بهواسطه همین تحلیل، تمهیدات اخیر سازمان بورس برای محدود کردن دامنه نوسان را تائید کرده بودند. ناگفته نمایند برخی از این تحلیلگران از ابتدای سال و زمانی که شاخص کل از ۲۰۰ هزار واحد نیز عبور نکرده بود منتقد شکلگیری حباب در این بازار بودهاند.
نهایتاً تحلیلگران بنیادی معتقدند حتی در صورت درستی ادعای حباب در قیمت سهام شرکتهای حاضر در بازار سرمایه، همچنان شرکتهای زیادی قابلیت رشد سودآوری و افزایش قیمت دارند و میتوانند کلیت بازار را نیز در روند صعودی حفظ کنند؛ اما در پایان راه، مطمئناً بازار متمایل به واقعی سازی قیمت سهام با توانایی سود سازی شرکتها و ارزش ذاتی آنهاست و اصلاحاتی شدید در قیمت برخی از سهام ناگزیر خواهد بود.
نظر شما