فرحناز سپهری؛ بازار: همانطور که ارایه گزارشات مالی شرکتها و نهادهای بازار سرمایه در بازه های مختلف زمانی می تواند به شفاف سازی عملکرد بهتر شرکتها نزد سهامداران بینجامد در عین حال می تواند روی اطمینان بخشی و اعتماد سرمایه گذاران به صورت موثرتر عمل کرده و تاثیرگذار باشد و بتواند سیستم قابل اعتمادی را پیش روی سهامداران قرار دهد. با توجه به اینکه یکی از دغدغه ها در بازار سرمایه و نزد سهامداران به ویژه سرمایه گذاران خرد ارایه گزارشات به موقع و در عین حال شفاف است از این رو به نظر می رسد از جمله راهکارهای راهگشا به باور کارشناسان بهره بردن از فناوری نوین همچون بلاک چین است که می تواند به شکلی شفاف در ارایه گزارشات شرکتها و نهادهای مالی بازار سرمایه اثری مثبت داشته باشد. در همین راستا خبرگزاری بازار گفتگویی با علیرضا صادقی، کارشناسی ارشد مهندسی مالی و مدیر عامل شرکت مدیریت ثروت بوم، در خصوص راهکارهای توسعه هوشمند سازی در جهت شفاف سازی و ارایه گزارش دهی مالی از سوی نهادها و شرکتهای بازار سرمایه انجام داده است که در ادامه از نظرتان می گذرد.
*در ابتدا بفرمایید، از نظر شما چگونه ارایه گزارشات مالی در بازار سرمایه به اعتماد بخشی سهامداران کمک می کند؟
ابتدا باید فلسفه ای در این مورد بگویم در واقع بازار سرمایه و بازار مالی معمولا توسط نهادهای مالی مثل کارگزاری ها، تامین سرمایه ها، شرکتهای مشاور سرمایه گذاری و همینطور بانکها و طیف وسیعی از نهادها ی مالی، واسطه گری می شوند. اما واسطه گری یعنی چه؟ یعنی یکسری افراد متخصص در این شرکتها هستند که کار مالی را انجام می دهند اما حالا و اینکه چرا گزارشگری شان اهمیت پیدا می کند؟
زمانی که بازار با طمع شدیدی مواجه شود باید به بَلَدها و لیدرهای بازار نگاه شود؛ مثلا وقتی بازار ریزش دارد باید به شکلی روتین به فلان تامین سرمایه و یا کارگزاری نگاه کرد که مثلا فلان نهاد در حال خرید است که این سیگنال از نظر روانی می تواند تاثیرگذار برای بازار و سهامداران باشد در عین حال که بازار دچار نوسانات عجیب و غریب هم نشود.
*حال با توجه به صحبتی که داشتید، گزارش دهی که به شکل شفاف نباشد، باعث چه اتفاقی در بازار سرمایه می شود؟
عدم شفافیت باعث شده سهامدارانی که کمتر حرفه ای هستند دچار ترس و طمع بشوند با توجه به اینکه فکر کنم حدود ۲۱ میلیون کد بورس فعال و حدود ۵۰ میلیون کد بورسی داریم. از میان این بیست و چند میلیون کد بورسی، فکر می کنید چند نفر از اتفاقات کلی بازار مطلع میشوند؟ باید پاسخ داد که خیلی افراد کمی هستند که ازا ین روند و اتفاقات بازار مطلع شده و بقیه افراد تنها دنبال رو انها هستند. در حالی که باید لیدر شیپ (رهبری) این بازار برعهده نهادهای مالی و فعال در بازار سرمایه باشد.
پس شفافیت باعث شده تا ترس و طمع بازار و جریانات بازار به شکل معقولتری اتفاق بیفتد مثلا در تمام دنیا صندوق های سرمایه گذری پرتفوی خود را به شکل روتین و بر اساس گزارشدهی هفتگی، ماهانه، فصلی یا سالانه تنظیم می کنند که مثلا به فلان صندوق این میزان طلا اضافه یا این مقدار بیت کوین و اتریوم کم یا زیاد شده و این می تواند به بازار سیگنال بدهد: «نترسید من در بازار هستم و در حال خرید هستم.»
عدم شفافیت در نهادهای مالی تاثیرش خیلی بیشتر مخرب و فساد زا است نسبت به سایر شرکتها مثل شرکت های خدماتی و تولیدی
*حال از دیدگاه شما، عدم شفافیت در کدام نهادها بیشتر می تواند فساد زا باشد در نهادهای مالی یا شرکتهای تولیدی؟
در نهادهای مالی؛ عدم شفافیت در این نهادها تاثیرش خیلی بیشتر مخرب و فسادزاست به نسبت سایر شرکتها مثل شرکت های خدماتی و تولیدی. دلیلش این است که در شرکت خدمات مالی با پول و دارایی مالی سروکار داریم و ویژگی دارایی مالی نسبت به دارایی فیزیکی این است که دارایی های مالی یک ادعا هستند یعنی شما بر مبنای یک ادعا سرمایه گذاری می کنید پس شفافیت و عدم شفافیت در درستی و یا غلط و یا بیش تخمین زنی از آن ادعا تاثیر بیشتری دارد پس متوجه می شوید که یک نهاد مالی که قرار است دارایی مالی معامله کند شفافیت برای آن خیلی موثرتر است و در عین حال که فساد سیستم غیر شفاف و عدم شفافیت کمک می تواند تا به فیک بودن آن ادعا منجر شود پس لزوم شفافیت در یک شرکت فولادی بسیار پایین تر از یک بانک و یا شرکت تامین سرمایه است چراکه بر فرض مثال یک تامین سرمایه صندوقی دارد که دو هزار میلیارد تومان پول دارد که می تواند با آن پول باعث ضربه به بازار و یا باز شدن بیهوده و بی جهت بازار بشود. همینطور در مرداد ماه پارسال نمونه اش را در بازاردیدیم. یک سری نهادها که اکثرا نهادهای مالی و شرکتهای مالی بودند کاملا به این نتیجه رسیدند که بازار به سقف رسیده و شروع به عرضه آبشاری کردند و از آن طرف چون سازوکار سیستماتیک گزارش دهی نداشتند، باعث شد تا بازار به این وضع امروز بیفتد و همین طور پیشتر آن، یک سری با دستکاری بازار و امید های واهی دادن به بازار باعث شدند که بازار تا دو میلیون واحد بالا برود و وضعیت بحرانی در بازار سرمایه اتفاق بیفتد.
با بلاک چین دیگر لازم نیست بانک به سیستم داخلی مربوط به خودش رجوع کند بلکه گزارشات به صورت کد روی دفتر کل توزیع شده (DLT) ارایه می شود. به طوری که هر کسی در لحظه می تواند به آن سطح دیتا و گزارش دسترسی داشته باشند و می تواند راهکار راهگشایی در این زمینه باشد
*برای ارایه یک سیستم هوشمند گزارش دهی شفاف باید چه اقدامی انجام گیرد؟ در این خصوص به نظر شما بلاک چین می تواند راهکاری در این زمینه باشد؟
راهکار هوشمند سازی، راهکاری سخت و پیچیده ای نیست. نهادها مثل بانک مرکزی دارای سازوکار گزارش دهی سیستماتیک هستند مثل کُر بنکینگ (Core Banking) دارند که بانکها به بانک مرکزی گزارش می دهند و ملزم به افشا هستند اما به نظر من تکنولوژی بلاک چین می تواند در بازار سرمایه راهکاری موثر در این خصوص باشد.
درواقع در بلاک چین فرایندهای ثبت و ضبط امور و گزارش دهی به صورت شفاف انجام می شود. در این فرایند مثلا بانک مرکزی از فلان بانک می خواهد که فلان گزارش را بدهد آن بانک می رود براساس ساز و کار و بر اساس سیستم داخلی که دارد برای مثال یک گزارش سه ماه ارایه می کند. اما با بلاک چین دیگر لازم نیست بانک به سیستم داخلی مربوط به خودش رجوع کند بلکه گزارشات به صورت کد روی دفتر کل توزیع شده (DLT) ارایه می شود. به طوری که هر کسی در لحظه می تواند به آن سطح دیتا و گزارش دسترسی داشته باشند و می تواند راهکار راهگشایی در این زمینه باشد.
*با توجه به اینکه به تاثیرات عدم شفافیت اشاره کردید و اینکه از طرفی با بهره بردن از فناوری می توان گزارشدهی به شکلی شفاف ارایه داد، پس چرا این کار انجام نمی شود؟
باید اشاره کنم که عدم شفافیت به بازاری که ارزش محور نیست، کمک می کند؛ چراکه در بازاری شفاف باشد نمی توانید کالایی که برای مثال ۱۰۰ تومان ارزش داشته باشد ۱۰۰۰ تومان بفروشید. پس افراد در عدم شفافیت ذینفع هستند واین عدم شفافیت است که افراد می توانند دارایی مالی شان چندین برابر ارزش ذاتی اش بفروشند پس چرا باید به شفافیت کمک کنند؟ سوال این که چرا در بازار ما شفافیت اتفاق نمی افتد؟ دلیلش این است که بازار ما بازاری کم عمق است و ارزش محوری نیست دستکاری در بازار بسیار زیاد است و افرادی که دستکاری می کنند در عدم گزارشدهی مالی هم ذینفع هستند.
*پس برای رفع این معضل باید چه اقدامی انجام شود؟
به نظرم با توجه به اینکه سازمانهایی داریم مثل شورای پول و اعتبار و یا سازمان بورس؛ که می توانند شرکتها را ملزم به گزارشدهی کنند و من معتقدم تا مطالبه عمومی اتفاق نیفتد هیچ کسی اراده ای برای تنظیم گری گزارشدهی ندارد. از آنجایی که غالب افراد در بازار مالی جزو متخصصین فناوری نیستند از این رو فکر می کنند گزارش مالی یعنی اینکه یک حسابرس هر ماه یک گزارش ارایه بدهد درحالی که این گزارشات حسابرس گذشته نگر است یعنی این که اتفاقی در گذشته افتاده است در حالیکه اینکه چه زمانی آن اتفاق افتاده و یا توسط چه کسی انجام شده چطوری اتفاق افتاده، از مسایل مهم است در نتیجه برایند این موارد باعث شده تا عملیات در هاله ای ابهام باشد.
*کلام پایانی خود را در این خصوص بفرمایید
به نظر من سازوکار و کارکرد بورس در اقتصاد بحث قیمت گذاری است یعنی تعداد بسیار زیاد خریدار و تعداد بسیار زیاد فروشندگان با هم تعامل دارند و فرایند کشف قیمت به تعداد فروشند گان و خریداران، انجام می شود و در چنین جایی که تعداد زیاد خریدار با تعداد زیاد فروشندگان وجود دارد شفافیت رکن اساسی این بازار محسوب می شود. از طرفی در بازار بورس تعداد زیادی خریدار سهم یک شرکت را خریدند پس این امر باعث شده تا آن شرکت به عنوان کارمند سهامدار عمل کند و ملزم به گزارشدهی باشند؛ چون اموال آن سهامدار، دردست آن شرکت است. هرچند که در دهه ۸۰ نهاد سازی گسترده ای در بازار سرمایه داشتیم اما به نظرم هوشمند سازی نهادها در بازار سرمایه بسیار عقب تر از هوشمند سازی بازار پول اتفاق افتاده است. چراکه بانکها به مراتب هوشمند تر از مثلا کارگزاریها یا تامین سرمایه ها خدمات می دهند. در آن موقع یعنی دهه ۸۰ و حتی اوایل ۹۰ پول زیادی در بازار و در کارگزاریها نبود و بانکها نهادهای پولداری به شمار می رفتند و از طرفی بانکهای بزرگ دنیا را به عنوان مدل خود قرار داده و از راهکارهایی مثل کُربنکینگ بهره برده و از طرفی شرکتهای فناورانه باعث ارتقا در حوزه هوشمندسازی آنها شدند. درحالی که شرکتهای فناوری که در بازار سرمایه هستند بسیار رقم پایینی دارند و شاید بتوان گفت در مقایسه با شرکتهای فناوری در بازار پول یک به ۵۰ باشند. اما با توجه به اینکه هم اکنون در بازار سرمایه پول در حال چرخش است به نظرم این راهکار نوآورانه هوشمند سازی گزارش گری مالی توسط متخصصان حوزه فناوری اطلاعات وارد بازار می شود. بعلاوه اینکه فناوری دفتر کل توزیع شده کارکرد مالی اش شفاف تر شده است و همینطور با روی کار آمدن مسوولان جدید در بازار سرمایه، معتقدم که کارهای نوآورانه انجام داده می شود و شاهد تحولات خوبی در یکی دو سال آینده در بازار سرمایه خواهیم بود.
نظر شما