رحمان امیرآبادی؛ بازار: یک معامله گر با روانشناسی کاربردی و باز بینی ضمیر ناخودآگاه و بررسی عادات صحیح، می تواند به حداکثر راندمان مالی در معامله گری بازارهای مالی برسد.
فضا و شغل معامله گری دنیای عجیبی است، شما پس از کمی مطالعه یا گذراندن یک دوره وارد یک دنیای جدید، نامحدود، ساده اما پیچیده، عجیب و غریب و پر از ترس و طمع و بسیار خطرناک میشوید.
جایی که به خودی خود ترسناک نیست اما این رفتار خودمان است که آن را ترسناک میکند. خودمان هستیم که خرابش می کنیم .درک این موضوع کمی سخت است و خیلی زمان میبرد تا متوجه شویم که این خود تریدر هست که جلوی سود کردن خود را می گیرد.
شاید خنده دار باشد مگر میشود کسی جلوی پیشرفت خودش را بگیرد؟ مگر کسی از پول بیشتر بدش می آید؟ اما در معامله گری این واقعیت دارد و بزرگترین مانع بر سر راه شما متاسفانه خودتان هستید و نه هیچ کس دیگر و نه بازار ...و تا زمانی که نتوانید با این واقعیت روبرو شوید و این مشکل را شناسایی کنید و در جهت رفع آن عمل نمایید، موفقیت مستمری نخواهید داشت.
ضمیر ناخودآگاه و تفاوت آن با ضمیر خودآگاه
یکی از موارد مهمی که یک معامله گر باید بداند ضمیر ناخودآگاه و ارتباط و تفاوت آن با ضمیر خود آگاه است. شاید در مورد ضمیر ناخودآگاه چیز زیادی ندانید و یا فقط اسم آن را شنیده باشید. ولی چیزی که لازم است بدانید این است که شما در معامله گری با ناخودآگاهتان سرو کار دارید و آن است که کنترل شما در هنگام معامله کردن را در دست دارد.
شاید کمی تعجب آور باشد ولی در هنگام معامله کردن ،شما هیچ کنترلی روی خودتان ندارید.(منظور از خود همان خودآگاه شماست که همه از آن به عنوان ذهن یاد میکنند) و عکس العمل شما و تصمیماتی که میگیرید توسط ناخودآگاه شما کنترل میشود.
و شما مانند رباتی می مانید که دستورات ناخود آگاه را اجرا میکنید.تمام ترس ها و طمع هایی که روی تصمیم گیری شما تاثیر میگذارد از همان ناخودآگاه شما می آید.
به طور کلی، احساسات و پول به خوبی با هم ترکیب نمیشوند. به همین دلیل معاملهگری یکی از سختترین راهها برای کسب درآمد آسان است
بررسی شکست و نحوه کنار آمدن با شکست در یک معامله
بسیاری از تریدرها حتی حاضر نیستند به معاملات شکست خورده خود دوباره نگاه کنند؛ اما این معاملات کلید موفقیت شما در تریدینگ هستند.صد درصد برای شما پیش آمده که بعد از یک معامله و یا در وقتی دیگر با خود فکر کنید که چرا من در هنگام باز بودن یک موقعیت معاملاتی آن کار اشتباه را انجام دادم؟،چرا با آن حجم وارد معامله شدم؟،چرا حد ضررم را تغییر دادم ؟ سوالاتی از این موارد ..
شما غلط بودن این کارها را در هنگام معامله کردن تشخیص نمیدهید
چرا که این ها فقط در ذهن خودآگاه شما به عنوان کارهای نادرست برچسب خورده اند و متاسفانه این خود،در آن هنگام هیچ گونه نقشی ندارد..
خیلی از افراد هم هستند که میگویند اگر وارد پوزیشن بعدی شوم دیگر کارهای غلط گذشته را تکرار نمیکنم اما کافی است که پشت سیستم بشینند و همان کارهای غلطی را که حتی یک ساعت پیش از آنها بیزار بودند را تکرار میکنند بدون آنکه بدانند چرا؟!
شما باید بدانید که اصلاح این قبیل رفتارها را باید در ناخودآگاهتان انجام دهید و تا زمانی که این اصلاح درآنجا صورت نگیرد هر گونه تلاش برای بهبود شرایط در خودآگاه بی فایده است.
بگذارید مثالی بزنم :شما در هنگام رانندگی هیچ وقت به تعویض دنده و یا ترمز کردن فکر نمیکنید چرا که آنها در ناخودآگاه شما نقش بسته اند.در اینجا هم ترس و طمع و ...به مثابه همان ترمز کردن در رانندگی است.شما اگر میخواستید توسط خود آگاه به ترمز کردن فکر کنید و تصمیم بگیرید قطعا تا الان چند نفر را راهی بیمارستان کرده بودید!
این ناخودآگاه شماست که با قدرت بسیار زیاد خود این اعمال را به بهترین نحو ممکن انجام میدهد.ناخودآگاه وجودتان را در یابید....، به طور کلی، احساسات و پول به خوبی با هم ترکیب نمیشوند. به همین دلیل معاملهگری یکی از سختترین راهها برای کسب درآمد آسان است.
درآمد و بدست آوردن پول از یک معامله رابطه مستقیمی دارد با ذهنیت و افکار شما در ارتباط با پول؛ شاید می گویید خب مقدار سود هر معامله به حجم آن و حد سود ما وابسته است .بله این درست است .در لایه های بالاتر فکری عواملی وجود دارند که شما هیچ نشانه ای از آنها نمی بینید اما آنها هستند که این مقدار سود را مشخص میکنندو به طور نامحسوسی بر روند سود گیری شما از بازار دخیل هستند .
شما هنگامی که برای یک معامله حد سودی متصورید تا چه حد به آن پایبند هستید؟و یا بهتر است بپرسم تا چه حد می توانید به آن پایبند بمانید؟ چه عواملی میتواند روی شما تاثیر بگذارد که این پایبندی را فراموش کنید؟ چرا شما زمانی که یک حجم ۶ لاتی را باز میکنید این پایبندی برای شما سخت تر میشود نسبت به زمانی که با یک حجم ۲ لاتی وارد شده اید.حتی اگر مدیریت سرمایه را هم رعایت کرده باشید؟
ببینید دوستان ریشه همه ی این مشکلات در ناخود آگاه شما نهفته است. رویکرد فکری شما نسبت به پول و بسته به اینکه در زندگی غیر معاملاتی شما چه چیزهایی در مورد پول در ذهن شما است،نقش اصلی را در این مشکل ایفا می کند.
مثلا فردی که در زندگی غیر معاملاتی خود درآمد محدودی داشته است و مثلا ماهیانه ۵ میلیون تومان درآمد دارد، درون خود نسبت به این مبالغ حساسیت ویژه ای دارد و چون این ارقام برای آن شخص مهم هستند پس در هنگام معامله کردن هم نسبت به این ارقام حساس است.
برای کسی که دو میلیون تومان پول مهم است ،هنگامی که به ۲۰۰ دلار سود می رسد،ناخودآگاه سریع عکس العمل نشان میدهد و دیگر اجازه رشد به آن سود را نمیدهد و از پوزیشن معامله خارج میشود.
چرا که اگر آن شخص در زندگی معمولی خود ۱ تا ۲ میلیون از دست بدهد دچار آشفتگی میشود و همین امر باعث می شود با خود فکر کند که بهتر است از معامله خارج شود و همان ۲۰۰ دلار سود را بگیرد. هرچند که حجم معامله را رعایت کرده باشد ،هر چند که اگر معامله را تا حد سود باز میگذاشت به جای ۲۰۰ دلار،۵۰۰ دلار سود می کرد .اما سریع دست و پایش میلرزد و معامله را میبندد و به همین مقدار سود متاسفانه اکتفا می کند. تا زمانی که ۱ دلار برای شما بی اهمیت و بی ارزش نشود شما به ۱۰ دلار نمیرسید و تا زمانی که ۱۰ دلار برای شما بی اهمیت نباشد نمیت وانید به ۱۰۰ دلار برسید و ....
متاسفانه در معامله گری ذهن شما باید مانند آدم های پولدار رفتار کند هر چند که در زندگی معمولی وضعیت خوبی نداشته باشید .
تا زمانی که این اتفاق درون شما نیفتد به سود های زیاد قطعا نمی رسید .داشتن موجودی حساب بالا هم هیچ کمکی به شما نخواهد کرد چرا که اینقدر قدرت این فکر در ذهن شما بالاست که انرژی هایی از قبیل مدیریت سرمایه و ....توهمی بیش نیستند.
فردی که روی یک حساب ۱۰۰۰ دلاری، پنج صدم حجم میزند و با رسیدن قیمت به هدف،از کم بودن سود خود راضی نیست اگر موجودی حساب ۲۰۰۰۰ دلار شود میتواند با حجم ۲۰ برابر به هدف خود پایبند باشد؟
نتیجه گیری
در انتها باید بگویم اگه به طرح و پلن معاملاتی خود پایبند باشید،بازار به شما احترام می گذارد و اگر به قوانین و پلن معاملاتی خود پایبند نباشید، بازار هم شما را تنبیه خواهد کرد، به اندازه بی احترامی به بازار شما هم تنبیه می شوید، بسیاری از معامله گران به دلیل عدم احترام به بازار، سیلی از بازار می خورند که تا سال های سال دیگر نمی توانند بر روی پا بایستند( در مدت زمان کوتاه چند ده هزار دلار پول را صفر می کنند) و قید هر نوع معامله گری را تا آخر عمر می زنند.
نظر شما