وحید بلالی؛ بازار: یک سال از ریزش تاریخی بورس در ۱۹ مرداد ماه ۹۹ گذشت، ریزشی که از ابتدای مرداد خود را نشان داده و در تاریخ ۱۲ مرداد شاخص کل مشخص کرد که توانی برای صعود ندارد، اما این ریزش با درس هایی برای عده ای از فعالان بازار همراه شد. دولت دوازدهم هم به بازار سرمایه خدمت کرد و هم به آن پشت، پارادوکس دولت روحانی در قضیه بورس بسیار عجیب، تاریخی و عبرت برانگیز است.
پسرک واکسی
سه ماهه اول سال ۹۹ ورود مردم عادی به بازار سرمایه ایران بود، بورس حالا تبدیل به محلی شده بود که بتواند آرزوهای مردم را برآورده کند، عده ای از مردم که شانس بالایی داشته و به موقع از بازار خروج کردند توانستند سودهای عجیب و غریبی کسب کنند، سودهای ۱۰۰۰ درصدی و در بعضی از مواقع ۳۰۰۰ درصدی، یعنی ۱۰۰ میلیون تومان را به ۳میلیارد تبدیل کردند، اما بیشتر تازه واردان از این سودهای عجیب و غریب محروم شدند.
مردم به اظهارات مسئولان اعتماد کرده و در بورس ماندند و نه تنها سودشان از بین رفت بلکه ضررهای سنگینی را متحمل شدند، تجمعات مردم نیز افاقه نکرد و بورس تا به امروز بعد از یک سال تنها توانسته کمی از ضرر فعالان تازه وارد بازار سرمایه را جبران کند.
در میان اساتید بورس، داستانی به نام پسرک واکسی معروف است که به رشد وحشتناک بورس نیویورک در سال ۲۰۰۸ اشاره می کند، در آن زمان استاد کارینا یکی از معامله گران حرفه ای بازار بورس آمریکا با پسرک واکسی در خیابان مواجه می شود که پسرک بدون آنکه وی را بشناسد به او می گوید: «آقا در فلان سهم سرمایه گذاری کن»
کارینا آن زمان بود که متوجه شد باید تمام سهام خود را بفروشد، زیرا زمانی مردم عادی به صورت وحشتناک به بورس وارد می شوند که دوره رشد به پایان رسیده باشد.
کارینا در همین رابطه میگوید: «سال ۲۰۰۸ بود که در یکی از خیابانهای فقیرنشین نیویورک در حال قدم زدن بودم. این عادت فصلی من بود، گاهی کمکهایی به افراد نیازمند میکردم. به ناگاه پسرکی واکسی را در آن طرف خیابان دیدم...نزد او رفتم برای واکس زدن کفشهایم. روی صندلی لم داده بودم و در حالی که سیگار میکشیدم از پسرک پرسیدم: درآمدت چطور است؟ راضی هستی؟ پاسخ داد: بد نیست. خدا را شکر. کمی پسانداز دارم. در حدود ۵۰۰ دلار. میخواهم سهام بخرم تا سرمایهام بیشتر شود. این روزها همه دارند سهام میخرند.لحظهای به فکر فرو رفتم. کارِ واکس کفشهایم تقریبا تمام شده بود. ایستادم و یک اسکناس ۱۰۰ دلاری به پسرک دادم. در پاسخ به من گفت: آقا من این همه پول خرد ندارم. لبخندی زدم و گفتم: بقیهاش مال خودت. فقط قول بده که فعلا سهام نخری! و در حالی که نگاهش به رفتنم خشک شده بود از او دور شدم.فردای آن روز تمام سهمهای خود را فروختم و ریزش سنگین سهام از هفته بعد شروع شد و من بسیار خوشحال بودم که توانسته بودم علائم این ریزش را از زبان یک پسرک واکسی دریافت کنم.نکته آن است که قیمتها تحت تاثیر پول پسرک واکسی یعنی آخرین پولهایی که به بازار وارد میشوند به شکلی موقت و گولزننده بالا میروند و نفسهای آخر را میکشند. یکی از نشانههای انتهای یک روند صعودی همین است که مردم عادی به شدت برای ورود به بازار اشتیاق دارند و احساس میکنند از پول بیشتر جا ماندهاند و رشدهای چشمگیری در آینده در انتظار آنهاست.»
اما نکته اینجاست که عده زیادی از اساتید بورس ایران و معامله گران حرفه ای نیز این نکته را متوجه نشده و آنان همراه مردم عادی ضرر سنگینی را متوجه شدند، زیرا هم مردم و هم تحلیلگران به وعده های دولت دلخوش بودند و دولت هر روز با رونمایی از یک دروغ جدید فضا را به آرامی مدیریت کرد.!
ناخواسته بورس را بزرگ کردند
عده ای نقش دولت روحانی را در رشد بورس بسیار زیاد می دانند و معتقدند همین که بورس به یک فضای سرمایه گذاری عمومی تبدیل شد، مدیون نگاه دولت به بورس بوده و ریزش آن چنان هم مهم نیست، زیرا بعد از هر ریزشی یک رشد وجود دارد.
اما من معتقدم دولت روحانی ناخواسته بورس را بزرگ کرد، البته نقش همتی و دژپسند در هدایت منابع به سمت بورس بسیار اساسی بود اما همین دو مسئول دولتی در ریزش هم اولین خط را بر عهده گرفته و بورس را به ریزش عمیق بردند.
هیچ مسئول دولتی ریزش بورس را گردن نگرفت | نقدینگی را با ترفند ریزش بورس از بین بردند؟
بعد از یک سال از ریزش تاریخی بورس هنوز مسئولی این ریزش عمیق را برگردن نگرفت، اما از برآیند گفته های مسئولان دولتی پیداست برای ریزش بورس یک اجماع در تیم اقتصادی دولت وجود داشته که تئوریسین اقتصادی دولت نیز آن را تایید کرده است، دکتر حسین عبده تبریزی دولت را از خلق نقدینگی بسیار ترسانده و تنها راه مدیریت پول و عدم خلق پول در آن زمان را ریزش بورس می دانست، دولت نیز نظر او را تبعیت کرده و به یک باره شد آن چه نباید می شد.
مجلس نتوانست بورس را مدیریت کند
مجلس سر و صدای زیادی برای ساماندهی بورس انجام داد اما سرانجام آن همه جلسات با حقوقی های بازار سرمایه مانند جلسات برجام بود؛ تقریبا هیچ!
نایب رئیس مجلس اما در این میان برای خود اسم و رسمی پیدا کرده و با همین رزومه وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری شد، در نتیجه جلسات مجلس با سازمان بورس تغییرات اساسی در بورس ایجاد نشده و سازمان بورس همان دست فرمان قبلی را رفت.
بورس نتوانست رئیس جمهور انتخاب کند
بسیاری معتقد بودند بورس در سال ۱۴۰۰ رئیس جمهور انتخاب می کند، اما به دلیل وضعیت کرونا در کشور و نبودن شور انتخاباتی بورس آن قدر هم که ارزیابی می شد، موثر نبود، کاندیداهای ریاست جمهوری هر کدام به صورت کلی از بازار سرمایه گفته و هیچ یک برای بازار برنامه ای منسجم ارائه ندادند، حتی عبدالناصر همتی که خود را اقتصاددان نامید هم درباره بازار سرمایه صحبت علمی و تخصصی نکرده و با یک برنامه کلی و مبهم به انتقادات فعالان بازار سرمایه پاسخ داد.
قوانین ضدبورسی، بورس تهران همچنان ادامه دارد
قوانین ضد بورسی مانند حجم مبنا، دامنه نوسان، بازگشایی ها و توقف سلیقه ای نمادهای بورسی همچنان در بازار سرمایه ادامه دارد، این قوانین باعث شده فعالان حرفه ای بازار به سمت بازارهای جهانی بروند، زیرا در بورس ایران نقدشوندگی واقعی وجود نداشته و با یک اشتباه و گیر کردن در صف فروش شاید تا ماه ها نتوانید به پول خود دسترسی داشته باشید.
رانت اطلاعاتی و فقدان مراکز تخصصی بی طرف
در بورس های دنیا، موسسات ارزیابی تخصصی و خصوصی با صورت کاملا حرفه ای و مستدل ارزش سهام را مشخص کرده و این اطلاعات همیشه در دسترس تحلیلگران است، اما در بورس ایران به علت نبودن مراکز تخصصی بی طرف اخبار زودتر از موعد به صورت شایعه در بازار پخش می شود و زمانی که اخبار منتشر می شود عملا کارکرد خود را از دست می دهد، مسئولان سازمان بورس باید فکری برای این وضعیت کرده و بازار را هر چه می توانند از رانت اطلاعاتی پاکسازی کنند.
مطالب بالا نقش مسئولان در ریزش و رشد بورس بود اما چند سخن با تازه واردان بورسی:
۱.اقتصاد کلان را پیگیری کنید
بورس ایران بیشتر از هر چیز دیگر به اقتصاد کلان واکنش نشان می دهد، وضعیت کلان اقتصادی،استراتژی اقتصادی دولت ها، استراتژی کلی اقتصادی حاکمیت، نرخ تورم، خلق پول ، نرخ بهره بانکی و بین بانکی، وضعیت سیاسی و وضعیت بین المللی و مسائلی مانند برجام.
فعالان تازه وارد بورس ابتدا باید این مسائل را پیگیری کنند و اگر در این باره دانشی ندارند از حرفه ای ها و اساتید قدیمی این بازار مشورت بگیرند، بورس ایران کاملا به این وقایع حساس است پس بورس ایران بدون دلیل رشد و یا ریزش نمی کند.
۲.تحلیل بنیادی را در مرحله دوم بیاموزید
بعد از این که مسائل کلان اقتصادی را آموزش دیدید حال باید تحلیل بنیادی شرکت ها و در یک کلام ارزش گذاری آن را بیاموزید و اگر خود نمی توانید این کار را انجام دهید می توانید از موسسات اقتصادی حرفه ای آن را تهیه کنید، تحلیل بنیادی یک تخصص ویژه است و شاید خیلی از افراد نتوانند از پس آن بر بیایند.
۳.تحلیل تکنیکال را آموزش ببینید
مرحله اول برای مشتاقان فعالیت در بازار سرمایه این است که باید تحلیل تکنیکال را برای فعالیت آموزش ببینند، اما به یاد داشته باشید تحلیل تکنیکال بر عکس ظاهر ساده آن بسیار پیچیده است، تحلیل تکنیکال در بورس ایران به خوبی جواب می دهد و عده ای که نقش تکنیکال را نفی می کنند آشنایی با آن ندارند، قبول دارم که به علت دامنه نوسان و حجم مبنا بسیاری از الگوها در بورس ایران ممکن است اجرایی نشوند، اما معتقدم تحلیل تکنیکال حتی در بورس ایران هم جواب می دهد، اما مهارت بالایی می طلبد، و باید دانست که تنها تحلیل تکنیکال در بورس ایران پاسخگو نیست و باید کنار عوامل متعدد ارزیابی شود.
۴.همه نمی توانند فعال حرفه ای بورس باشند پس به حرفه ای ها اعتماد کنید
خبره شدن در بازار سرمایه نیاز به صرف وقت، انرژی و سرمایه دارد و باید سال های سال در این بازار آموزش ببینید تا بتوانید به معامله گر خوبی تبدیل شوید، به یاد داشته باشید تحلیلگر شدن بسیار ساده است اما معامله گر شدن بسیار مشکل.
معامله گر هم راه علم نیاز به تجربه، مدیریت سرمایه، اقتصاد کلان، تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، تابلوخوانی و حتی فیلترنویسی دارد، این مهم تنها با علم و تجربه و پشتکار و هوش هیجانی و ذاتی بالا امکان پذیر است.
اگر واقعا استعدادی در این زمینه ندارید خود را بیهوده سرگرم نکنید و به حرفه ای ها و شرکت های معتبر سبدگردان و مشاوره سرمایه گذاری اعتماد کنید، معامله گری یک شغل سخت و زمانبر است و بسیاری از افراد به علت مشغله های روزمره قادر نیستند به آن دست یابند پس اگر نتوانستید به یک معامله گر حرفه ای و سودآور تبدیل شوید اصلا نگران نشوید و سرمایه خود را به اهل آن بسپارید، دادن بخشی از سود به شرکت های سرمایه گذاری نه تنها ضرر نیست بلکه نوعی سرمایه گذاری و نوعی بیمه سرمایه است.
نظر شما