بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی فارین پالیسی اخیرا مقاله ای با قلم «بلیز میسزتال» و «جوناتان روهه» با عنوان «آیا ایران درباره ذخیره اورانیوم غنی شدهاش لاف میزند؟» منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
اخبار اخیر تهران درباره پیشرفت سریعش تا مرز رسیدن به توانمندی تولید تسلیحات هستهای احتمالا با اهداف تاکتیکی بیان میشوند. تهران از آمار و ارقام برای افزایش فشار بر دولت بایدن استفاده میکند تا بتواند در ازای محدود کردن فعالیتهای هستهایاش به برخی گشایشها در زمینه تحریمها دست یابد.
ایران در ۴ ژانویه ازسرگیری غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم را آغاز کرد. پنج ماه پس از آغاز غنیسازی، در ۱۵ ژوئن، ایران اعلام کرد که ۱۰۸ کیلوگرم از این ماده را ذخیره کرده است. هرچند این میزان کمتر از ۱۵۵ کیلوگرم اورانیومی است که برای تولید بمب هستهای مورد نیاز است، اما رقم اعلامی ایران در ماه ژوئن تفاوت چشمگیری با عدد ۶۳ کیلوگرم دارد که توسط بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی تنها ۲۴ روز قبل و در ۲۲ مه گزارش شده بود.
اگر ادعای تهران درست باشد، نشانگر کارزار برقآسای تازهای برای عبور از آستانه توانمندی تسلیحات هستهای در اواسط ژوئیه است. این موضوع سادهای نیست. چرا که غنیسازی ۲۰ درصدی بیانگر این است که نه دهم از اقدامات لازم برای رسیدن به درجه خلوص تسلیحاتی انجام شده است و چشمانداز انباشت ۱۵۵ کیلوگرم اورانیوم در این سطح توسط ایران کافی بود تا نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۲ این اقدام را عبور از خط قرمزهای اسراییل اعلام کند. ایران اغلب به این خط قرمز نزدیک میشد اما از آن عبور نمی کرد.
در نگاه نخست این ارقام تاییدی است بر تمایل مقامات آمریکایی و اروپایی برای بازگشت هرچه سریعتر به برجام و محدود کردن اورانیوم ذخیره شدهی ایران، دستکم تا سال ۲۰۳۱، زمانی که این توافق به ایران اجازه خواهد داد تا به دلخواه هر میزان اورانیوم را تا هر درجه از خلوص غنیسازی کند.
اما عددی که ایران از ذخیره اورانیوم غنیشدهاش اعلام کرده کاملا ناممکن است. با توجه به ارقام اعلام شده توسط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بین ۴ ژانویه، زمان ازسرگیری غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم در تاسیسات فردو، و ۲۲ مه، ایران ماهانه ۱۴ تا ۱۷ کیلوگرم اورانیوم تولید کرده است. طبق این ارقام، ایران، به ترتیب، در اواخر سپتامبر یا اوایل اکتبر از خط قرمز نتانیاهو عبور خواهد کرد. هر دوی این اعداد بسیار بالاتر از ۸ کیلوگرم اورانیومی است که، پیش از توافق توقف غنیسازی در سال ۲۰۱۴، در فردو تولید میشد.
برای اینکه ذخیره اورانیوم تهران از ۲۲ مه تا ۱۵ ژوئن به ۱۰۸ کیلوگرم برسد لازم است تهران سرعت غنیسازی در فردو را، یک شبه، دو یا حتی سه برابر افزایش داده (با توجه به ارقام اعلامی توسط ایران و آژانس) و به ۳۷ تا ۵۴ کیلوگرم در هر ماه رسانده باشد. این اعداد بسیار فراتر از ظرفیت سانتریفیوژهای غیرپیشرفتهی فردو است. سایر سناریوها – نصب ناگهانی تعداد زیادی سانتریفیوژ پیشرفته یا استفاده از تاسیسات مخفیانه – نیز ناممکن است.
تصمیم ایران در ۶ ژوئیه برای تولید اورانیوم فلزی با غنای ۲۰ درصد از گاز اورانیوم تولید شده توسط سانتریفیوژهای فردو درستی ادعاهای ایران را بیشتر زیر سوال برد. از یک سو این اقدام بسیار دردسر آفرین است چرا که ایران به توانمندی دیگری در مسیر رسیدن به کلاهک هستهای دست خواهد یافت. از سوی دیگر این اقدام زمان لازم برای دستیابی ایران به فناوری ساخت بمب هستهای را افزایش میدهد چرا که ساخت این فلز مستلزم کاهش ذخیره اورانیوم ۲۰ درصدی است.
تمام این حقایق نشان میدهند که ایران درباره ذخیره اورانیوم غنیشدهاش اغراق میکند و این موضوع به این خاطر است که تهران، از فوریه تا کنون، بازرسان بینالمللی را از کشور بیرون کرده است. یکی از دلایل تهران برای این موضوع این است که دولت بایدن نشان داده که در برابر فشار هستهای تهران حساس است. افزایش ناگهانی ذخایر اورانیوم ایران میتواند فوریت جدیدی را به مذاکرات وین تزریق کند، مذاکراتی که روند آهستهای دارد و اکنون به نظر میرسد که متوقف شده است.
همچنین این احتمال وجود دارد که تهران در حال آزمودن قصد و نیتهای رهبری تازه در اسرائیل باشد. اعلام ایران درباره ذخایر اورانیوم کمتر از ۴۸ ساعت پس از شکلگیری دولت تازه اسراییل اعلام شد. دولت تازه اسراییل اتحاد شکنندهای است که رویکردش نسبت به بلندپروازیهای هسته ای ایران – و تفاوت آن با رویکرد نتانیاهو – هنوز کاملا شناخته شده نیست.
نکته آخر اینکه، مهم نیست آیا ایران بهراستی جهش هستهای چشمگیری داشته یا جسورانه در این باره غلو کرده است، این ادعا حاکی از اعتماد بنفس فزاینده ایران است و نشان میدهد که تهران در نبود پاسخی مناسب از سوی ایالات متحده میتواند تهدید به عبور از خط قرمزهای هستهای کند.
دیپلماتهای آمریکایی باید آشکارا مواضع ایران را زیر سوال ببرند و همزمان تهران را به پیروی از تعهدات هستهای، از جمله دسترسی بازرسان بینالمللی به تاسیسات هستهای این کشور، وادار کنند. واشنگتن باید بداند که مواضع مبهم کنونی تهران درباره فعالیتهای غنیسازیاش به سرانجامی پر مخاطره خواهد رسید: چنین ادعاهایی باعث افزایش بیاعتمادی و کاهش تابآوری ریسک در میان آنهایی میشود که مصمم هستند از دستیابی ایران به توانمندی تولید تسلیحات هستهای پیشگیری کنند.
ایالات متحده ضمن مقاومت در برابر فشار ایران برای امتیاز دادن، باید فشار متقابل موثرتری نیز ایجاد کند. اگر با وجود مواضع ایران، کاخ سفید احساس می کند مجبور است مذاکرات خود را برای توافقی حتی ضعیفتر از توافق هستهای ۲۰۱۵ ادامه دهد، باید ضربالاجلی قطعی و بههنگام تعیین و پیامدهای عدم سازش بیشتر ایران را آشکارا اعلام کند.
واشنگتن نمیتواند بدون محدود کردن تهران، برنامه هستهای ایران را محدود کند. دولت بایدن باید تسلیم بازیهای هستهای ایران نشود، بازیهایی که این کشور برای از میدان به در کردن حریفانش به راه انداخته است.
نظر شما