به گزارش بازار، وحید قربانی، کارشناس مسائل چین در صفحه شخصی خود نوشت: با توجه به حجم تعاملات پیدا و پنهان تجاری چین با ایران، آمار رسمی تعاملات دو کشور بیش از ۲۸ درصد (۱۸.۶ میلیارد دلار) از کل حجم تجارت خارجی ایران را شکل می دهد و با توجه به اینکه مقصد و مبدأ اصلی تجارت ایران با امارات و برخی دیگر کشورها که عمدتاً به چین می رسد، می توان سهم پکن را به بیش از ۴۰ درصد رساند.
چین در شرایط تحریم و با توجه به آمار سال ۱۳۹۹ سهم حدود ۳.۳۳ درصدی در تولید ناخالص داخلی ایران دارد که با توجه به نقش چین در تکمیل زنجیره تامین کالایی، بحث سرمایه گذاری و صادرات آشکار و پنهان نفت به این کشور، این سهم به شکل قابل توجهی بیشتر است.
عمده مگاپروژه های بین المللی که در سالهای اخیر در بخش های مختلف پتروشمی و پالایشی، نفت و گاز، زیرساخت و راه، و پروژههای کلان شهری کشور ایران اجرا و در حال تکمیل است، با محوریت بیش از ۸۰ درصدی (تقریبی) چین بوده است.
چین مقصد صادرات بیش از ۲۵ درصدی نفت ایران در پسا برجام بوده و در مقطع فعلی تحریمی، تقریبا مقصد کل صادرات نفت کشورمان است.
به نظرم اگر بخواهیم از منظر شاخص های تأثیرگذار بر اقتصاد ایران بررسی کنیم، چین به لحاظ تقریبی نزدیک به ۴۰ درصد تعامل اقتصادی بین المللی ایران را به خود اختصاص داده است.
تقریبا هسته همکاری اقتصادی ایران و چین را بخش مالی و بانکی شکل میدهد که از مشکلات جدی، عدم کارایی و ناموزونی جدی رنج می برد. دولت جدید به دور از هیاهو و جنجال رسانه ای متعارف، به منظور اصلاح این بخش و تکمیل همکاری باید گام جدی بر دارد. بدون کار واقعی در این بخش، چه در سناریوی تحریم و چه پساتحریم، گام عملیاتی در مناسبات دو کشور برداشته نخواهد شد.
دولت پیشین به رغم جنجالها، برنامه ۲۵ ساله و غیره، ساختار و ترتیبات مالی و بانکی خاصی با چین پیش بینی و اجرا نکرده است و عمده کار آن، تقریبا در چارچوب ترتیبات گذشته صورت گرفته است و حتی آن ترتیبات گذشته نیز با پاسخ منفی طرف چینی در دوره فعلی تحریمی همراه بوده است.
دولت آقای رئیسی اگر عزمی برای کار با چین دارد، برای این بخش باید فکر اساسی کند.
نظر شما