به گزارش بازار به نقل از اتاق ایران، رشد اقتصادی پیاپی منفی، افزایش جمعیت غیر فعال کشور و دلسرد شدن از یافتن شغلی مناسب، نرخهای تورم ۳۰ و ۴۰ درصدی و ... تهدیدهایی است که برای نامزدهای این روزهای انتخابات ریاست جمهوری، فرصت ساخته است. فرصت شعارهای اقتصادی به ظاهر جذاب و اما در عمل غیرقابل تحقق و حتی خطرناک.
اتاق ایران، مهمترین شعارهای کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری را گردآوری کرده و درباره امکان تحقق آنها از اقتصاددانها سؤال کرده است.
محسن رضایی به دنبال بازگشت ارزش ریال
یارانه نقدی هر نفر را در ماه به ۴۵۰ هزار تومان میرسانم.
ریال را بعد از دلار و یورو، قدرتمندترین پول منطقه میکنم.
دولت هر وقت مشکلی پیدا کند، دست در جیب مردم میکند؛ از بورس و بانک گرفته تا کسری بودجه. ما به این دخالتها پایان خواهیم داد و دست دولت را از اقتصاد کشور قطع میکنیم.
برنامههایی در نظر گرفتیم تا ثبات اقتصادی را به جامعه بازگردانیم، گرانیها را کنترل کنیم و نرخ ارز و سود بانکی را تثبیت کنیم.
وعده سه برابر کردن یارانههای نقدی در انتخابات دور قبل ریاست جمهوری، وعده جذابی برای آحاد مردم نبود اما احتمالاً محسن رضایی به خوبی میداند که چهار سال گذشته اوضاع اقتصادی مردم ایران بهتر بود و از سویی شاید ده برابر شدن بتواند وسوسهانگیزتر باشد.
این کاندیدا گفته است: «در سال ۱۳۹۹ ارزش یارانههای پیدا و پنهان کشور، معادل ۱۳۸ میلیارد دلار بوده است ولی عملاً کمکی به بهبود معیشت مردم نکرده است. چرا؟ چون به درستی توزیع نشده و اکثراً به نفع ثروتمندان توزیع شده است و نتیجهای جز مصرف بی رویه و کمک به ثروتمندان بالای جامعه نکرده است.»
پاسخ کامران ندری اقتصاددان:
مشکل وعدههای از این جنس، لزوماً پول پاشی نیست. پرداخت یارانه نقدی در کشورهایی که رویکرد سوسیالیستی دارند هم وجود دارد. در کشورهای توسعهیافته، عموماً مردم اظهارنامهای درباره درآمدهای خود پر میکنند و متعهد میشوند که واقعیت را بگویند. زیرساختهای اطلاعاتی این کشورها عموماً حسابشده و قوی عمل میکنند و امکان پر کردن اظهارنامه به دروغ برای مردم این کشورها وجود ندارد. اما آیا این زیرساخت در ایران وجود دارد؟
فرض کنیم دولت منابع کافی برای پرداخت یارانهها هم در اختیار داشته باشد. دارد آیا میتواند موفق شود بفهمد که چه کسی واقعاً مستحق دریافت یارانه است؟ وقتی این زیرساخت اطلاعاتی اصلاح شود، موضوع یارانه خودبهخود حل میشود چراکه نظام مالیاتی اصلاح میشود و اقشار پردرآمد جامعه دیگر نمیتوانند فرار مالیاتی داشته باشند و آنچه از سوی آنها پرداخت میشود میتواند درآمد دهکهای پایین را ترمیم کند.
اگر دنبال جلب رضایت دهکهای کمدرآمد جامعهایم باید به اصلاحات ساختاری دست بزنیم. اما ای کاش نامزدها به جای دادن شعارهای عجیب، بگویند چطور میخواهند این کار را عملی کنند (مثلاً ریال را تقویت کنند)؟ به این سؤال پاسخ دهند که چرا دولتهای قبلی نتوانستند؟ متأسفانه یکی از مهمترین مشکلات نامزدهای کنونی این است که به این موضوع واقف نیستند که دانش اصلاح ساختار اقتصادی در ایران وجود ندارد و حتی حاضر نیستند که از دانش کشورهای دیگر استفاده کنند یا متخصصین مربوطه را به کار بندند.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی؛ دغدغه حل مشکلات بورس در کوتاهمدت
مشکل بورس را در سه روز حل میکنم.
وام ازدواج ۵۰۰ میلیون تومانی به جوانان میدهم.
در کمتر از ۴ سال، تورم را تکرقمی میکنم.
پاسخ حسین خواجویی کارشناس بازار سرمایه: مشخص بود که بعد از تأیید صلاحیتها فضا به سمت پوپولیستی شدن حرکت میکند. این حرف اصلاً کارشناسی نبوده و مشخص است که غیرقابل تحقق است. کسی که وعده حل مشکل بورس را میدهد میتواند بگوید باید راه و روش آن را هم مشخص کند. با کلیگویی مشکل هیچ بازاری حل نمیشود که البته حل شدن مشکلات بورسی هم به پروسههای زمانی طولانی نیاز دارد و قطعاً سهروزه ممکن نیست.
اگر به دنبال تزریق نقدینگی به بازار هستند هم باید به این سؤال پاسخ دهند که چقدر مگر میشود به بورس پول تزریق کرد؟ آنهم به بازاری که ارزشش از نقدینگی کشور بیشتر است... ت.
فراموش نکنیم که در فضای اقتصادی دولتمحور که ما بر اساس منافع حزبی، جریانی، جناحی و بعضاً نگاههای حاکمیتی تصمیمهای خلقالساعه میگیریم، اصلاحات اقتصادی بسیار سخت است و نوع سهروزه آن هرگز شدنی نیست!
ابراهیم رئیسی، وعده ایجاد یک میلیون شغل
تولید اولویت نخست ما است و برنامهریزی خواهیم کرد نقدینگی به طرف تولید رود.
شفافیت و صداقت با مردم که بعضی شعارش را میدهند را ما بنا داریم در حوزه تصمیمگیری و اجرا به وجود آورم.
۷۰ درصد ظرفیت خالی اقتصادی کشور را که خالی مانده فعال کرده و یک میلیون شغل ایجاد میکنم.
ورم را تکرقمی خواهم کرد.
هزینههای درمان را تا ۵۰ درصد کاهش خواهم داد.
پاسخ فرهاد خان میرزایی اقتصاددان:
ایجاد یک میلیون شغل در شرایط کنونی امکانپذیر نیست. ایجاد شغل نیاز به سرمایهگذاری دارد. برای ایجاد شغل باید یا بنگاههای موجود تعداد شاغلان خود را افزایش دهند یا بنگاههای جدید راهاندازی شوند.
برای توسعه بنگاههای موجود، باید سمت تقاضا فعال شود، برای بهبود درآمد و فعال شدن سمت تقاضا باید حداقل ۵ درصد رشد اقتصادی مثبت در کشور به ثبت برسد یا حداقل صادرات افزایش قابلتوجهی پیدا کند. صادرات نیاز به بهبود روابط بینالملل دارد که این موضوع به نظر نمیرسد چندان دغدغه کاندیداها باشد. برای راهاندازی بنگاه جدید هم اقتصاد کشور باید از ثبات بهرهمند بود و پیشبینی پذیر باشد.
در چشمانداز اقتصادی کشور ما، امکان رشد اقتصادی مستمر که منجر به ایجاد شغل پایدار میشود وجود ندارد.
درباره تورم تکرقمی هم نباید فراموش کنیم که ما به اصلاح بودجه و اصلاح مالی و شبکه بانکی نیاز داریم که در توان فعلی نظام این تغییر اجرایی نیست. اقتصاد سیاسی پیچیده به شبکه بانکی کشور حاکم است که شعار دادن این مشکل را حل نمیکند.
عبدالناصر همتی؛ کاهش ۳۰ درصدی نرخ تورم
من یک اقتصاددانم و تابهحال دولتی با ریاست یک اقتصاددان نداشتیم.
در چهار سال اول تورم را به ۸ درصد میرسانم.
در دولت من تورم ۸ تا ۱۲ درصد و رشد اقتصادی حداقل ۵ درصد خواهد بود.
FATF را به تصویب خواهم رساند.
پاسخ مرتضی افقه، اقتصاددان:
تحقق این شعارها ممکن نیست. عمده مشکلات اقتصادی در کشور ما ریشه غیر اقتصادی دارد. این حرف بسیار غیر منطقی است آنهم برای کسی که چندین سال است که خود مسئول بوده و قدرت داشته است. ای کاش این نامزد عزیز از آخرین پیشبینی خود که نرخ تورم ۲۲ درصدی بود (که در نهایت ۴۰ درصد شد) عبرت میگرفت.
تحریم تا زمانی که پابرجا و ناکارآمدی مدیران تا زمانی که ادامه داشته باشد، رشد اقتصادی منفی و تورم دورقمی هم ادامه خواهد داشت.
من از وعدههای دادهشده برخی نامزدها حیرت میکنم! آقای همتی خودشان گفتهاند که زمانی که رئیس بانک مرکزی بودند نتوانستند مخالفان را قانع کنند که بگذارند FATF تصویب شود. از سوی دیگر حسن روحانی با آن سبقه و نفوذ هم در اقناع مخالفان داخلی موفق نبود. چطور حالا ایشان چنین شعاری را میخواهند عملی کنند؟
سعید جلیلی و محسن مهرعلیزاده؛ از برنامه سفر تا قطع وابستگی به بودجه
اصلاح نظام توزیع و تأمین سبد مطلوب غذایی با ۱۳ قلم کالا اساسی مثل گوشت و مرغ برای همه شهروندان، حل مشکل تورم با اقتصاد مقاومتی و تعامل گسترده با کشورهای خارجی، برنامه سفر ۳ روزه برای تمام خانوادهها و ۵ روزه برای تمام زوجهای جوان شعارهای اقتصادی سعید جلیلی بوده و شفاف شدن اقتصاد مانند یک آکواریوم، از بین بردن ریشههای اصلی تورم و متوقف کردن روند افزایش تورم در عرض ۳-۴ ماه بعد از تشکیل دولت، چاپ نکردن پول برای تأمین کسری بودجه و به صفر رساندن وابستگی بودجه به نفت از شعارهای اقتصادی محسن مهر علیزاده به شمار میروند.
شعارهایی که به نظر میرسد نه تنها پشتوانه علمی و عملی ندارند بلکه حتی در بعضی موارد غیرقابلبررسی برای کارشناسان اقتصادی – از منظر کلیگویی- هستند.
نظر شما