تهمینه غمخوار؛ بازار: حدود دو ماه از حضور جو بایدن در کاخ سفید میگذرد و از همان ابتدا بنا به گفته مقامهای دولتی، رسیدگی به پرونده ایران و موضوعات مرتبط با این کشور بالاخص برنامه هسته ای یعنی برنامهای که واشنگتن دوران باراک اوباما با دستیابی به برجام و پس از آن دولت دونالد ترامپ با کارزار فشار حداکثری در پی محدود کردن آن بود، به عنوان الویت رییس جمهور و در صدر اقدامات او مطرح شده است.
بر همین اساس، چندین سوال در این خصوص مطرح می شود که دولت تازهنفس ایالات متحده چگونه باید با برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران که آن را تهدیدی علیه امنیت خود میداند مقابله کند؟ آیا راهی برای مذاکره و گفتگو در قالب یک توافق قدیمی پیدا می شود و یا ادامه فشار حداکثری و استفاده از تحریم با عنوان اهرم فشار در نظر گرفته می شود؟
از طرفی جمهوری اسلامی نیز گفته است که هرگاه آمریکا اقدام به لغو تحریمهای پیشبینی شده از سوی دولت ترامپ بکند، ایران نیز به تعهدات برجامی خود عمل خواهد کرد. این در حالی است که دولت جدید آمریکا لغو تحریمها را منوط به پایبندی ایران به تعهدات برجامی کرده است.
در همین راستا، خبرنگار بازار گفتگویی با «میثم بهروش»، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل بین الملل و دانشجوی دکترای علوم سیاسی در خصوص مسائل برجامی و رفع تحریم ها ترتیب داده است که مشروح مصاحبه در ادامه آمده است:
* ایران اعلام کرده تا آثار رفع تحریمها را در عمل نبیند، بازگشت آمریکا به برجام بی معناست. آیا تصور می کنید بایدن با بازگشت به برجام همه تحریمها را رفع خواهد کرد؟
بازگشت به برجام لزوما به معنای رفع تحریم ها نیست، یعنی انتظار ایران این است که تحریم ها برطرف شود و دغدغه اصلی رفع تحریم ها است. برای ایران، هدف از بازگشت به برجام صرف حفظ خود آن نیست. دستکم از دید ایران، برجام یک وسیله است زیرا ایران از برنامه هسته ای برخوردار و این موضوع تحت کنترل ایران است، در صورتی که برای طرف مقابل یک هدف است چرا که برجام برنامه هسته ای ایران را محدود نگه می دارد.
در همین راستا، ایران اعلام کرده که در صورت لغو تحریم ها فعالیت های هسته ای تلافی جویانه را در برابر فشارهای حداکثری تشدید نکرده و در عوض مجددا عقبگرد و انجام تعهدات خود را آغاز خواهد کرد.
به طور کلی، اینکه آیا بازگشت به برجام رخ می دهد یا نه و تحت چه شرایطی اتفاق خواهد افتاد، موضوع پیچیده ای است، زیرا دو تا سه سال فشار حداکثری در دوره ترامپ، شرایط و وضعیت رابطه ایران و امریکا را از بابت گستردگی تحریمها بسیار سخت کرده است. ما تحریم هایی بسیار فراتر از برجام داریم که اگر بایدن بازگشتی داشته باشد و تمام مراحل دیپلماتیک و سیاسی را طی کند، باز هم تضمینی در رفع کامل تحریمها نیست، زیرا یک سری از تحریم ها در قالب برجام اعمال و مجموعه دیگر خارج از برجام وضع شده است، به شکلی که همپوشانی قابلتوجهی به وجود آمده و بایدن نیاز به اقدام سیستماتیک و تاحدی رادیکال (با توجه به مختصات و شرایط سیاسی آمریکا) دارد.
به همین دلیل ایران صحبت از راستیآزمایی می کند، چرا که دوره برجام دوره اوباما را تجربه کرده که با وجود توافق آشکار برای لغو تحریمها موانع برطرف نشدند که یک دلیلش پیچیدگی و درهمتنیدگی نظام تحریم بود و دلیل دیگر ملاحظات سیاسی. همچنین عبرتی که ایران از دوره ترامپ گرفته موضع ایران را سخت تره کرده است. لذا، اگر برجام اتفاق بیفتد و تحریم ها برطرف نشوند، واقعا برای ایران چه فایده و منفعتی خواهد داشت و چرا باید ایران متعهد بماند؟
در کل برجام در حال حاضر از دید ایران یک وسیله برای نیل به هدف رفع تحریمها است ولی برای طرف امریکایی، هدف اصلی محدود کردن برنامه هستهای ایران (همان مفاد برجام) است و اعمال یا رفع تحریمها وسیلهای برای نیل به هدفی است که اکنون هم ایران و هم امریکا دارند و با وسیلهها و اهرمهای خود برای رسیدن به هدف مطلوبشان مانور میدهند.
ایران صحبت از راستیآزمایی می کند، چرا که دوره برجام دوره اوباما را تجربه کرده که با وجود توافق آشکار برای لغو تحریمها موانع برطرف نشدند که یک دلیلش پیچیدگی و درهمتنیدگی نظام تحریم بود
* با توجه به اینکه سه ماه بیشتر تا اتمام دولت فعلی ایران باقی نمانده، آیا به نظر شما بایدن از این فرصت استفاده کرده و با دولت حسن روحانی وارد مذاکره خواهد شد یا تمام تلاش خود را برای مذاکره با دولت آتی ایران به کار خواهد گرفت؟
کلی متغیر در این میان وجود دارد و این مسئله یک معادله چند مجهولی و پیچیده پیش روی ما است که نتیجه و تصمیم گیری را تحت الشعاع قرار می دهد. در امریکا موانعی برای امتیاز دادن و نرمش نشان دادن به ایران پیش روی بایدن وجود دارد. آمریکا خیلی تلاش میکند این موضوع موجب نشود که دولت ضعیفی جلوه کند یعنی آن تصور ضعف، دست و پای بایدن را به لحاظ سیاسی و روانی بسته است و بایدن نمی خواهد به آن شکل در میان شهروندان امریکایی دیده شود.
مسئله دوم این است که با توجه به اینکه بایدن پس از دوران پر تفرقه، پر تنش و پر شکافی بر سر کار آمده و شعار اتحاد و همدلی با بهبود این زخم ها را سر داده است، ولی اکثر جمهوری خواهان طرفدار یا منتقد ترامپ و حتی بخشهایی از دموکراتها، مخالف بازگشت امریکا به برجام هستند. حال بایدنی که به دنبال ایجاد همبستگی در امریکاست، باید این مقوله را در نظر بگیرد که به خاطر ایران، فاصله و شکاف خود را با این نیرو هایی که قصد متحد شدن با آن ها را دارد، ممکن است افزایش دهد، یعنی تاثیر کاملا منفی داخلی را به لحاظ روابط حزبی و سیاسی بپذیرد. بنابراین دو مانع در این جا وجود دارد، یکی اینکه بایدن ضعیف دیده نشود و دیگر اینکه برخی امریکاییها را به خاطر ایران بیشتر از این از خود دور نکند. شرایط داخلی امریکا دست و پای بایدن را بسته است و البته فشار و لابیگری متحدین منطقهای آمریکا مانند اسرائیل و عربستان و امارات را نمی توان فراموش کرد. نتیجه اینکه بایدن در عمل همان سیاست فشار حداکثری ترامپ را علیه ایران ادامه میدهد ولی به اسمی متفاوت و بعید است مساله به این زودیها حل شود.
البته در داخل ایران هم موانعی دیده می شود. محمد جواد ظریف در مصاحبه معروف خود با انتخاب اشاره کرد که از داخل پالسهایی برای ما ارسال می شود که شما دولت در حال احتضار روحانی را جدی نگیرید و ما سر کار می آییم و بهتر می توانیم کشور را اداره کنیم. در واقع سیگنالهای منفی در خصوص لغو تحریم ها ارسال می شود.
روشی که آنها برای فشار به بایدن در لغو تحریم ها اتخاذ کردهاند اصلا سنجیده نیست به گونه ای که حتی روسیه را که مثلا از معدود متحدان ایران در مذاکرات هسته ایست نگران و عاصی کرده است. دلیل این که ولادیمیر پوتین از محمد باقر قالیباف استقبال نکرد به این خاطر بود که فرصت سو استفاده سیاسی را در آستانه انتخابات ایران به قالیباف داده نشود. برخی متاسفانه مناسبات نظام بینالملل را نمیفهمند که در نهایت باعث آبروریزی برای کشور و آسیب به منافع ملت میشود.
برای نمونه روسیه حتی منتقد قانون راهبردی لغو تحریم ها است به طوری که معاون وزیر امور خارجه روسیه یک بار در ماه دسامبر و یک بار هم در ماه فوریه اعلام کرد که ایران باید مسئولانه و با خویشتن داری عمل کند. هضم کاری که ایران برای لغو تحریم انجام می دهد برای روسیه راحت نیست و این اقدامات ایران موجب می شود تا روسیه نیز از ایران فاصله بگیرد. نتیجه اینکه در نهایت شورای امنیت ملی ایران مجبور میشود برای کاهش آسیبها و پیامدهای آسیبزای برخی سیاستها مداخله کرده و مواضع مجلس را تعدیل کند همانطور که در ماجرای «تفاهم فنی» ایران و آژانس دیدیم. یعنی ما بنا به ملاحظات سیاسی و سازمانی، یک قانون تصویب میکنیم که بعد خودمان مجبور میشویم در آن دست ببریم و جلوی اجرایش را بگیریم تا کار به جای باریک نکشد و متحدانمان به دشمنانمان نپیوندند و علیه ما نشورند! کافی است چین هم مثل روسیه عمل کند تا اوضاع دوره پیشابرجام و ائتلاف جهانی علیه ایران شکل بگیرد که در آن صورت ممکن است حتی برجام سقوط کند و کار دوباره به شورای امنیت سازمان ملل برسد و این چشم انداز فاجعهباری برای کشور است.
بنابراین، نکته اصلی این است که در داخل ایران نیز به رفع تحریم ها کمکی نمی شود و من تصورم این است که به خاطر تأثیری که رفع تحریمها بر انتخابات آتی ریاست جمهوری ایران ممکن است داشته باشد اکراهی در داخل ایران وجود دارد برای این که موضوع را تا ماه ژوئن یعنی انتخابات ایران نگه دارند و بعدا با فراغ بال بنشینند و در رابطه با تحریم ها با امریکا مذاکره کنند.
در داخل ایران نیز به رفع تحریم ها کمکی نمی شود و من تصورم این است که به خاطر تأثیری که رفع تحریمها بر انتخابات آتی ریاست جمهوری ایران ممکن است داشته باشد یک اکراهی در داخل ایران وجود دارد برای این که موضوع را تا ماه ژوئن یعنی انتخابات ایران نگه دارند و بعدا با فراغ بال بنشینند و در رابطه با تحریم ها با امریکا مذاکره کنند
این وسط بحث اعتبار و پرستیژ هم مطرح است. اینکه رفع تحریم ها به پای چه کسی نوشته شود و چه کسی در عرصه جهانی از طرف ایران صحبت کند، مهم است. این محاسبه گری از طرف برخی وجود دارد. در امریکا نیز بایدن به این فکر است که ظریف و روحانی که دوران خدمتشان تمام شده و اگر با این دولت وارد مذاکره شویم، بعد از ماه ژوئن معلوم نیست چه اتفاقی رخ خواهد داد. آیا ممکن است همکاری با ظریف و روحانی به بهای تنش با رقبای ظریف و روحانی که بعد از ماه ژوئن سر کار خواهند آمد تمام شود؟ تمام این محاسبه گری ها این وسط هست. این موضوعات موجب می شوند که مسائل به طور کج دار مریز پیش روند.
* «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا در اظهاراتی جدید عنوان داشت که این کشور هیچ یک از اهرم های فشار علیه ایران را کنار نگذاشته و تحریم های واشنگتن علیه تهران به قوت خود باقی هستند. به نظر می رسد دولت بایدن همچنان به تحریم به عنوان ابزار فشار می اندیشد علیرغم اینکه در کمپین انتخاباتی از بازگشت به برجام سخن گفته بود؟
همانطور که در ابتدا گفتم امریکاییها نمی خواهند خود را ضعیف در برابر رقبا از جمله چین، روسیه و ایران جلوه دهند به خصوص که فضای قطبی شدهای در داخل امریکا میان حامیان و مخالفان ترامپ و جمهوریخواهان و دموکراتها وجود دارد. انتقاد جمهوری خواهها و جبهه مقابل بایدن این است که در مقابل دشمنان نرمش نشان می دهید. این جا علاوه بر ایران، بحث کوبا و ونزوئلا و کره شمالی نیز مطرح است.
انتقاد اصلی آن ها این است که بایدن با ضعف و سازش و نرمش با دشمنان برخورد می کند. در همین راستا است که بلینکن تاکید میکند که ما تحریم ها را رفع نکردیم و در عمل به قوت خود باقیاند حتی در حوزههای بشردوستانه و تجارت دارو و غذا. این موضوع را نیز باید در نظر بگیریم که از سوی متحدین سنتی امریکا از جمله اسرائیل، عربستان و امارات به شدت فشاری وجود دارد که دولت بایدن نباید امتیازی بدهد، دست کم اگر امتیازی را اعطا می کند، در ابتدا امتیازی را دریافت کند.
مقوله عدم اعتماد متقابل را به این شرایط مغلق و پیچیده اضافه کنید. ایران یک توافقی را امضا کرد و بعد قول و قرار خود را عملی نمود که آن هم قابل مشاهده است. مثلا کاهش تولید اورانیوم و یا کم کردن غلظت اورانیوم، ولی ترامپ زیر این ماجراها زد و تحریم ها را بازگرداند و حتی آن ها را افزایش داد. از طرف ایران این اعتماد وجود ندارد و روی راستی آزمایی تاکید کرده اند، نه تنها به این دلیل که ترامپ کارشکنی کرد بلکه عملی شدن لغو تحریم را ایران باید مشاهده کند زیرا دفعه پیش اوباما اعلام کرد که تحریم ها را لغو خواهد کرد و تلاش هم کرد لغو کند ولی در عمل به دلیل پیچیدگی های سیستم داخلی امریکا و رژیم تحریم ها، رفع تحریم آنطور که باید اتفاق نیفتاد یعنی به شکلی که آمریکا قولش را در برجام داده بود و تعهد کرده بود عملی نشد.
مثلا یک سری از تحریم هایی که ترامپ اعمال کرده تنها از کانال مناقشه هسته ای اعمال نشدهاند که با بازگشت آمریکا به برجام آن تحریمها خود به خود لغو شوند. برخی از مهمترین و موثرترین تحریمهای فشار حداکثری ترامپ از مجراها و در قالبهای غیرهستهای اعمال شدهاند. مثلا دولت ترامپ یک دستور اجرایی معروف به ۱۳۲۲۴ را با اتکا به قانون «مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریمها (کاتسا)» امضا کرده و بر اساس این دستور که اساسا معطوف به مقابله با تروریسم است، بانک مرکزی و برخی دیگر از گلوگاههای ایران مانند شرکت نفت را به خاطر حمایت از سپاه و حزبالله (که هر دو از دید آمریکا تروریستی اند مثل داعش و القاعده) تحریم کرده که این موضوع مرتبط با برجام نیست یعنی اگر حتی امریکا به برجام بازگردد، این تحریم در سر جای خود باقی خواهد ماند لذا اکنون بایدن برای عمل کردن به قولی که آمریکا در برجام داده باید فراتر از برجام برود و تحریمها را از این کانالهای غیرهستهای نیز لغو کند. اینجا است که موضوع راستیآزمایی اهمیت پیدا میکند.
برجام برای جمهوری اسلامی بحث ثانوی است. حرف ایران این است که تحریم ها به شکلی برداشته و رفع شود که ما در اقتصاد و تبادلات بانکی شاهد آن باشیم ولی در نظر امریکا اینگونه نیست. مثلا سپاه هم در لیست تحریم های وزارت خارجه آمریکا قرار دارد که همه این مسائل تبعات دارد. برای بایدن نیز سخت است که سپاه را از لیست تحریم ها خارج کند و یا تحریم های ضد تروریستی علیه ایران را حذف کند که هزینه سیاسی سنگینی دارد، یعنی ما با یک کلاف چند لایه ای مواجهیم که گره هایش به سرعت و سهولت گشوده نمی شود و طول خواهد کشید.
* ترامپ برخی از تحریمهای هسته ای را از برچسب هسته ای ذیل عناوین تروریسم و سلاح کشتار جمعی ایران قرار داده است. اگر بایدن بخواهد به برجام بازگردد آیا تمام این تحریمها رفع خواهد شد یا آنها را به موضوعات موشکی و سیاست منطقه ای ایران گره خواهد زد؟
تمامی تحریم ها نمی تواند با برجام لغو شود و بایدن باید برای آن ها اقدامات دیگری انجام دهد. از طرفی وزارت دادگستری و قوه قضائیه امریکا نیز مطرح هستند. یعنی تمامی این مسائل را در یک چارچوب حقوقی جوری باید انجام دهد که هنگامی که دولت رضایت میدهد نظام قضایی آمریکا هم عکس العملی انجام ندهد. مثلا بانک استاندارد چارترز را در سال ۲۰۱۹ یک میلیارد دلار به خاطر ایران جریمه کردند و دادگستری امریکا این کار را انجام داد.
برجام تنها کافی نیست. تحریم هایی اعمال شده که موارد برجامی را شامل می شود اما از کانال دیگر اعمال شده است یعنی بایدن باید بسیار فراتر از برجام حرکت کند و تحریم ها را به شکل موثر و ملموس رفع نماید. البته بایدن و بلینکن برای برطرف کردن این تحریم ها امتیاز میخواهند یعنی برای رفع لایههای دوم و سوم تحریم مثلا میخواهند ایران در زمینه فعالیتهای موشکی و منطقهای امتیاز بدهد در حالی که اصولا این تحریمها باید از کانال برجام حذف میشدند و نیازی به امتیازدهی بیشتر از سوی ایران نمیبود. در واقع به نظر میرسد دولت بایدن هم دارد مثل دولت ترامپ دبه در میآورد.
بایدن باید بسیار فراتر از برجام حرکت کند و تحریم ها را به شکل موثر و ملموس رفع نماید
* برخی معتقدند که امریکا به کارایی تحریم های علیه ایران پی برده و حاضر نیست دست از این ابزار بردارد . حال سوال این است که حتی با تطابق کامل ایران با برجام آیا بایدن حاضر است تمام تحریم ها را رفع کند؟
من بعید می دانم که ایران بتواند کامل به برجام برگردد به خصوص که هم اکنون در حال تحقیق و توسعه بر روی سانتریفیوژها پیشرفته، اورانیوم، غنی سازی و موتورهای پیشران است. این مسائل قابل بازگشت نیست. ایران در حال کسب دانش بر اساس پژوهش است. همچنین این مسائل در برجام مطرح بودند که ایران به اینجا نرسد. حال که ایران اقدامات تقابلی انجام میدهد یک بخشی از آن تحقیق و توسعه است که این کشور در آن پیش رفته است. این موضوع به عقب باز نمی گردد. طرف مقابل از این موضوع باخبر است.
من فکر نمی کنم که ایران به راحتی به برجام ۲۰۱۵ باز گردد یعنی موانع عملیاتی و سیاسی و روانی و حقوقی وجود دارد و اگر هم قرار باشد ایران واقعا آن مسیر سخت بازگشت را طی کند احتمالا امتیازهای فربهی طلب خواهد نمود مانند خارج ساختن سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی وزارت خارجه آمریکا، همانطور که بایدن اخیرا حوثیهای یمن را خارج ساخت و امتیازهای بنیادی دیگر.
من فکر نمی کنم که ایران به راحتی به برجام ۲۰۱۵ باز گردد یعنی موانع عملیاتی و سیاسی و روانی و حقوقی وجود دارد و اگر هم قرار باشد ایران واقعا آن مسیر سخت بازگشت را طی کند احتمالا امتیازهای فربهی طلب خواهد نمود مانند خارج ساختن سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی وزارت خارجه آمریکا، همانطور که بایدن اخیرا حوثیهای یمن را خارج ساخت و امتیازهای بنیادی دیگر
دولت بایدن هم بعید است که به این راحتی بتواند هم به لحاظ سیاسی و عملیاتی تحریم ها را حذف کند. آنها نفع تحریم ها را دیده اند. ترامپ تا جایی تحریم را پیش برد که در دوره های مختلف تا آن حد پیش نرفته بود. به نظر من نباید خیلی خوشبین بود و انتظار گزافی از هر دو طرف داشت. امریکا مثلا آمده محدودیتهای تردد دیپلماتهای ایرانی را برداشته است. این موضوع بسیار تزئینی و سمبلیک است یا مثلا تحریم های سازمان ملل را که ترامپ گفت به واسطه مکانیسم ماشه برگشتهاند اما هیچ کس جدیاش نگرفت پس گرفته است. این اقدامات ویترینی بیتاثیر نیستند ولی در نهایت دردی از برجام را دوا نمیکند و برای ایران آب و نان نمیشود. بایدن باید تحریمها را لغو کند آن هم درست و درمان نه تزئینی، و همین موضوع اکنون یک کلاف سردرگم شده که گشودنش زمانبر خواهد بود.
نظر شما