بازار: گروه بورس: شاید شما هم از آن دسته سهامدارانی باشید که کمتر به گزارشات مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس سر میزنید و از اهمیت آن با خبر نیستند، بنابراین معاملات خود را بیشتر بر اساس تحلیل رفتاری و اخبارهای رسیده در مورد سهم انجام میدهید، بنابراین پیشنهاد میشود این گفتگو را بخوانید تا بهتر بتوانید در بازار سهام معاملات خود را انجام دهید.
با وجود اینکه هجوم مردم به سمت بورس بیشتر ناشی از تشویق نهادهای دولتی بوده است، اما به گفته کارشناسان این موضوع نمیتواند دلیلی بر سرمایهگذاری بدون حساب و کتاب بر روی سهم باشد. میثم قاسمی، رئیس اداره نظارت بر حسابرسان معتمد و گزارشگری مالی بورس هم بر این باور است که وضعیت صورت مالی شرکت خود گواه حال و روز آن شرکت است، اما آنچه قیمت سهم غیر ارزنده را بالا برد حرکت تودهوار سهامداران بود. او در گفتگوی با بازار که مشروح آن در زیر آمده با تاکید بر صورت مالی شرکتها عنوان کرد که اگر سهامداری نمیتواند کل صورت مالی را بخواند حداقل به گزارش حسابرس سازمان بر روی سهم توجه کنند و سرمایه خود را بدون آگاهی در سهمهای غیر ارزنده وارد نکنند.
تمام قسمتهای صورت مالی مهم است، اگر شرکتی در مرحله قبل از بهره برداری باشد ترازنامه آن مهم است چون شرکت هنوز به مرحله سود و زیان نرسیده و تنها دارایی این شرکت ملاک است و اگر شرکت فعال است صورت سود و زیان آن اهمیت بیشتری دارد
* صورت مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس در زمانی که مردم به صورت تودهوار وارد یک سهم میشوند و قیمت را بر اساس عرضه و تقاضا مشخص میکنند چقدر کاربرد دارد؟
شما یک مغازه را در نظر بگیرد که مردم برای خرید کالا از آن دم درب آن صف کشیدند اما آیا صف کشیدن مردم نشان از کیفیت خوب محصول آن مغازه است؟ ممکن است که این گونه نباشد؛ بنابراین حرکت تودهوار مردم به خصوص اواخر سال ۹۸ و اوایل سال ۹۹ بر روی قیمت بسیاری از سهمها تاثیر گذار بود و بیشتر از نظرات کارشناسان، تشویق مسئولین نظام سبب شد که مردم به سمت سرمایهگذاری در این بازار حرکت کنند، ولی بحث اصلی این است که شما اطلاعات لازم از شرکتها پذیرفته شده را داشتید، پس چرا باید سهام شرکتی که کل دارایی آن مثلا هزار تومان میارزید با ۱۰ هزار تومان معامله شود؟ این نشان از حرکت سهامداران بدون در نظر گرفتن شرایط شرکت بود.
این نکته هم وجود دارد که عمق بازار سهام ما با این میزان از متقاضی کم بود. قیمتها در بورس تابع عرضه و تقاضا است یعنی وقتی تقاضا زیاد میشود، مطمئن باشید که عرضه کننده قیمت را بالاتر میبرد، حالا ما در بازار سهام به یکباره با حجم زیادی از متقاضی روبه رو بودیم، به عنوان نمونه فرض کنید ما ۱۰ میلیون کد فعال با ۶۰۰ شرکت پذیرفته شده در بورس داشتیم اما به یکباره تعداد سهامداران بازار از ۱۰ به ۵۰ میلیون کد با همان ۶۰۰ شرکت رسید در نتیجه تقاضا خود به خود افزایش پیدا میکرد و دولت سعی داشت با عرضه کردن سهام جدید این تقاضا را پوشش دهند اما نتوانست.
نکته اصلی این است که آیا سهامداران صورت مالی شرکت را خواندند؟ آیا به گزارش حسابرس توجه داشتند؟ ما شرکتهای در بازار داریم که مشمول ماده ۱۴۱ هستند ولی زمانی که به قیمت سهم آنها نگاه میکنیم، تعجب میکنیم که چطور قیمت این سهم به این نقطه رسیده است. به عنوان مثال سهام یک شرکت که کاملا کارشناس محور است یعنی ۵۰۰ نفر پرسنل دارد که کارشناس هستند و دارایی خاصی هم ندارد، به خاطر حرکت تودهوار مردم رشد کرده است.
در بررسی صورت مالی متوجه میشوید که سود عملیاتی شرکت مثبت است، در این زمان ممکن است فرض کنید که شرکت عملکرد خوبی دارد اما زمانی که صورت جریان را نگاه میکنید میبیند که جریان وجه نقد آن منفی است یعنی همه فروشهای شرکت نسیه میباشد
بنابراین بررسی صورت مالی جهت پی بردن به وضعیت شرکت و همچنین پیشبینی آینده آن برای سرمایهگذاری بسیار اهمیت دارد و عدم توجه به این موضوع سبب رشد حبابی سهمهای میشود که به خاطر هجوم مردم رشد کردند.
*یعنی نظر شما این است که برای سرمایهگذاری بر روی هر سهم عملکرد شرکت را بررسی کنیم؟
بله؛ شما برای انجام یک سرمایهگذاری موارد مختلفی را بررسی میکنید، کار سازمان بورس ارائه اطلاعات شفاف به سرمایهگذاران است زمانی که شرکت به زبان صورت مالی میگوید من وضعیتم خوب نیست، وقتی خود شرکت میگوید من مشمول ماده ۱۴۱ هستیم یا گزارش حسابرس مردود است چطور میشود بر روی آن سرمایهگذاری انجام داد. یک زمانی پیشبینی را به سمت ارزش جایگزینی بود یعنی دارییهای شرکت را با قیمت دلار جایگزینی کردند و ارزش را بالا بردند، اما ایرادات زیادی این روش داشت که برداشتن آن کار درستی بود.
*مردم بیشتر بر اساس تشویق دولت وارد بازار شد.
زمانی که بزرگان از بازار سرمایه حمایت کردند مردم هم بنا را این گذاشتند که در این بازار همه چیز خوب است درحالی که تایید آنها بر این بود که تامین سرمایه از طریق بورس صورت گیرد که در آن همه چیز شفاف است. کار سازمان بورس این است که اطلاعات شفاف در اختیار سرمایهگذاران قرار دهد تا بتوانند بر اساس این اطلاعات اقدام به آوردن پول در این بازار کنند.
*قبلا مبنای سرمایهگذاری در بورس بر مبنای سود شرکت در آینده بود که میتوانست به عنوان یک پارامتر کوتاه و مختصر سرمایهگذاران را هدایت کند، آیا این پارامتر برای سهامداران کافی نبود؟
سابقا سرمایه گذاری ما بر این مبنا بود که آینده شرکت چی میشود؟ یعنی شرکت در آینده سود ده خواهد بود یا نه؟ و اینکه شرکت در جریانهای آتی روند خوبی را طی خواهد کرد؟ ولی آن پیشبینی به سمت ارزش جایگزینی میل کرد، وقتی ما ارزش جایگزینی را ملاک تصمیم گیری قرار دادیم، مطمئنن با بالا و پایین رفتن نرخ دلار این ارزش متفاوت میشود؛ الان ما اصرار میکنیم که سهامداران حتما صورت مالی را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند که هم جامعتر است و هم اطلاعات بیشتری را به سهامداران میدهد.
* صورت مالی معمولا کار تخصصی است بنابراین نیاز است که سهامدارار آموزش تحلیل صورت مالی را گذرانده باشد چگونه سهامداران صورت مالی را تحلیل کنند؟
اقای قالیباف رئیس سابق سازمان بورس هم در مصاحبههای که داشت مردم را به خاطر تخصصی بودن بازار مردم را به سمت به سرمایهگذاری غیر مستقیم در بورس مانند صندوقهای سرمایهگذاری هدایت میکرد، چون در این صندوقها افراد متخصص و حرفهای وجود دارد. این صندوقها با بررسی شرکتها امکان سودآوری را برای شما را فراهم میکردند، اما میل به اینکه خودمان مستقیما در بورس خرید و فروش کنیم سبب شد که برخی از سهامداران دچار زیان شوند.
متاسفانه در روند بازار به صورت مالی و نظر حسابرس توجه نشد و سهامداران بیشتر بر اساس معیارهای جهانی و سیاسی سهم را انتخاب کردند
هر کاری که شما با ماهیت آن آشنا نباشید حتما با یک متخصص مشورت میکنید، این نیاز باعث شده که شرکتهای مختلفی در حوزههای متعدد به انجام کار مشاوره بپردازند، بازارار سرمایه هم به دلیل تخصصی بودن نیاز به یک فرد متخصص دارد که باید از نظر آنها به منظور انجام سرمایهگذاری در بورس استفاده کرد.
*سهامداران در بررسی صورت مالی کدام بخش از این گزارش را بیشتر بررسی کنند؟
تمام قسمتهای صورت مالی مهم است، اگر شرکتی در مرحله قبل از بهره برداری باشد ترازنامه آن مهم است چون شرکت هنوز به مرحله سود و زیان نرسیده و تنها دارایی این شرکت ملاک است و اگر شرکت فعال است صورت سود و زیان آن اهمیت بیشتری دارد که تمامی موارد آن را باید با دقت مورد بررسی قرار دهید، با این حال برخی از افراد تنها به سود شرکت در صورت مالی نگاه میکنند. به عنوان مثال ممکن است که شما سود شرکت را در نظر بگیرد و مشاهده کنید این شرکت سوده ده است اما سود عملیاتی آن منجر به زیان شده، زمانی که بررسی میکنید میبینید که سود این شرکت حاصل فروش داراییهای ثابت است نه عملکرد شرکت، پس خود اقلام سود و زیان با توجه به ماهیتش باید جداگانه بررسی شود.
به این دست موارد در بررسی صورت مالی شرکت باید توجه شود نمیتوان گفت که کدام قسمت صورت مالی مهم و کدام کمتر اهمیت دارد. مثلا شما در بررسی صورت مالی متوجه میشوید که سود عملیاتی شرکت مثبت است، در این زمان ممکن است فرض کنید که شرکت عملکرد خوبی دارد اما زمانی که صورت جریان را نگاه میکنید میبیند که جریان وجه نقد آن منفی است یعنی همه فروشهای شرکت نسیه میباشد.
بنابراین خواندن و تحلیل پکیج صورت مالی کار تخصصی است. متاسفانه در روند بازار به صورت مالی و نظر حسابرس توجه نشد و سهامداران بیشتر بر اساس معیارهای جهانی و سیاسی سهم را انتخاب کردند. علا رغم اینکه چندین بار به دلیل تخصصی بودن بازار سرمایه و بالا بودن ریسک آن تاکید شد که از صندوقهای سرمایهگذاری استفاده کنید این اتفاق هم نیفتاد.
نظر شما