۲۷ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۶
ضرورت ادغام بیمه کشاورزی و بیمه تامین اجتماعی| چرا کشاورز مجبور به تغییر کاربری زمین زراعی می شود
رئیس هیات مدیره سازمان مردم نهاد «هکا» در گفتگو با بازار مطرح کرد

ضرورت ادغام بیمه کشاورزی و بیمه تامین اجتماعی| چرا کشاورز مجبور به تغییر کاربری زمین زراعی می شود

الوندی، رئیس هیات مدیره سازمان مردم نهاد «هکا» معتقد است: در صورت بالا بودن درآمدهای بخش کشاورزی و تضمین اینکه کشاورزان در زمان از کار افتادگی مانند سایر اقشار جامعه از خدمات بیمه بازنشستگی برخوردار خواهند شد، موجب عدم تمایل کشاورزان به رها کردن کشاورزی و یا تغییر کاربری زمین های زراعی می شود.

بازار؛ گروه کشاورزی: بحث تغییر کاربری زمین های کشاورزی در حالی مطرح می شود که به نظر می رسد تمام ایرادات و شماتت ها به سمت کشاورزان و بهره برداران بخش کشاورزی کشور معطوف می گردد و راهکارهایی همچون یکپارچه سازی اراضی جهت غیرممکن کردن این اقدام از سوی برخی مسولان مطرح می شود. با این وجود «علیرضا الوندی، فعال بخش کشاورزی و رئیس هیات مدیره سازمان مردم نهاد هکا» معتقد است: فعالان بخش خصوصی معتقد است با آسیب شناسی این اقدام به این نکته می رسیم که با تفکر ضد تولید بخش دولتی، کشاورزان و بهره برداران بخش کشاورزی یا از تولید فراری داده می شوند و یا برای تامین مایحتاج زندگی خود به دلیل پایین بودن درآمدها، به اجبار تصمیم به تغییر کاربری بخشی از زمین زراعی خود می گیرند.

آنچه در ادامه می خوانید حاصل گفتگوی «بازار» با این فعال بخش کشاورزی در خصوص اصلی ترین عواملی که موجب تغییر کاربری اراضی توسط کشاورزان می شود، پیامدهای آن و همچنین راهکارهای پیش گیری از وقوع این اتفاق است.

*چه نقایص و کمبودهایی در بخش کشاورزی موجب می شود که جامعه کشاورزان اقدام به تغییر کاربری زمین های کشاورزی خود کنند؟
مسلما آنچه که الان در جامعه اتفاق افتاده این است که به علت پایین بودن درآمد بخش کشاورزی به نسبت به سایر صنایع موجود در کشور مخصوصا بخش مسکن، کشاورزان بسیار تمایل دارند با یک تغییر کاربری کمبودهای زندگی خود را که از طریق درآمدهای بخش کشاورزی تامین نمی شود، برطرف سازند. به عبارت ساده تر اگر کشاورزی سود و منفعت لازم را داشته باشد هیچگاه تغییر کاربری زمین های کشاورزی اتفاق نمی افتد.

بایستی با کشاورزان با عدالت برخورد شود و از سوی دیگر شرایطی فراهم کنند که کشاورزان نیز مانند دیگر کارگران و کارمندان بازنشستگی داشته باشند

*پایین بودن درآمد کشاورزان تنها به دلیل ریسک و خطرپذیری بالای این صنعت است یا دلایل دیگری دارد؟
در حقیقت پایین بودن درآمد بخش کشاورزی ناشی از سیاستهای غیر حمایتی است که در دولتها می بینیم که یکی از بزرگترین تبعات اش نیز همین تغییر کاربری ها است.

*تغییر کاربری زمین های کشاورزی مسلما خطراتی برای جامعه کشاورزان در وهله اول و کل جامعه در وهله بعد دارد. به عنوان کسی که در بطن جامعه کشاورزان فعالیت دارید کمی در این خصوص شفاف سازی کنید.
تغییر کاربری ها نهایتا می تواند منجر به این اتفاق در جامعه شود که انگیزه هایی که کشاورزان دیگر برای فعالیت در بخش کشاورزی دارند با دیدن اینکه با یک تغییر کاربری چه تغییراتی در وضعیت اقتصادی شان ایجاد می شود، را کاهش می دهد و به تبع آن می تواند در  عملکرد بقیه کشاورزان تاثیر بگذارد.

*به این ترتیب بر پایداری تولید و امنیت غذایی نیز بسیار تاثیر گذار است.
به نظر بنده بحث تغییر کاربری را باید جدی بگیریم آن هم غالبا از این لحاظ که  میزانی زمینی که تغییر کاربری پیدا می کند با جلوگیری های که توسط دولت و نهاده های نظارتی انجام می شود حجم چندان وسیعی نباشد. بنابراین قضیه روانی که در جامعه کشاورزی ایجاد و انگیزه ها را در سایر کشاورزان کمرنگ می کند، بیشترین تاثیر را در بحث امنیت غذایی می گذارد. چون با توجه به وسعت کشور، قطعا مشکلی در زمینه بهره برداری و احیای  اراضی وجود ندارد و براحتی اراضی تغییر کاربری یافته با احیای اراضی دیگر قابل جبران است.

اما باز هم تاکید می کنم که مهمتر از هر مساله دیگری بحث روانی ایجاد شده است که کشاورز وقتی می بینند کشاورزان دیگر با تغییر کاربری از مسائل و مصائب بخش رها می شود و درآمد های مورد نیاز خود را کسب می کند انگیزه را در بقیه کشاورزی کاهش می دهد. لذا با توجه به اینکه جمعیت کشور رو به پیری است و جوانان هم علاقه و انگیزه ای برای ورود به این بخش از خود نشان نمی دهند، قطعا امنیت غذایی آینده کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

بخش دولتی یکی از بزرگترین و ناکارآمد ترین عواملی است که  باعث می شود کشاورزان از تولید فراری شوند

*راهکار کاهش تغییر کاربری‌ها و جذب جوانان به بخش کشاورزی چیست؟
راهکار اش این است که به بخش حمایت از تولید و درآمد زایی برای تولید کننده به قدری  اهمیت دهیم که خود کشاورزان و زمین داران از تغییر کاربری زمین های خود امتناع کنند.

در غیر این صورت تجربه نشان داده است که به کارگیری سیاست های دیگری همچون اعمال جریمه و ارعاب کارساز نیست. به عبارت دیگر  تنها زمانی می توانیم با بحث تغییر کاربری ریشه ای برخورد کنیم که در این رابطه حمایت رسیدگی قوی در مورد جامعه کشاورزی صورت بگیرد.

* آیا تنها حمایت های مالی و اقتصادی کفایت می کند یا حمایت های دیگری نیز مورد نیاز است؟
مسلما موارد بسیاری در بحث حمایت از کشاورزان می توان مطرح کرد که مد نظر کشاورزان است. مثلا اگر بیمه بخش کشاورزی را ایجاد کنیم و کشاورزان بازنشستگی داشته باشند در دوران کهنسالی و زمانی که توان مالی ندارد می تواند از مزایای یک بیمه بازنشستگی استفاده می کند. لذا کشاورز احتیاج ندارد برای تامین مخارج خود در زمان از کار افتادگی بخشی از زمین خود را تبدیل به ویلا یا خانه سازی کند و بفروشد.

*بحث بیمه کشاورزان از جمله مباحثی است که ظاهرا قرار نیست هیچ گاه به نتیجه برسد. اگرچه اخیرا صندوقی برای بازنشستگی کشاورزان ایجاد شده اما ظاهرا کارایی چندانی ندارد. درست است؟
باید توجه داشته باشید که بیمه بازنشستگی بخش کشاورزی بسیار بحث مهمی است بخصوص از این جهت که شرایط اش با شرایط بیمه تامین اجتماعی در جامعه یکسان باشد؛ یعنی بایستی با کشاورزان با عدالت برخورد شود و از سوی دیگر شرایطی فراهم کنند که کشاورزان نیز مانند دیگر کارگران و کارمندان بازنشستگی داشته باشند.

متاسفانه بیمه ای که الان برای کشاورزان ایجاد شده است بیمه بسیار ضعیفی است و پاسخگوی نیاز کشاورزی نیست چون دولت از آن حمایت نمی کند؛ یعنی حمایتی که در زمینه صنعت و کارگری می شود در زمینه کشاورزی انجام نشده و همه این ها  دست به دست هم داده و زمینه ای ایجاد کرده است که کشاورزان راغب به رفتن از این بخش هستند.

پایین بودن درآمد بخش کشاورزی ناشی از سیاستهای غیر حمایتی است که در دولتها می بینیم و یکی از بزرگترین تبعات اش نیز تغییر کاربری ها است

*به عنوان عضو یک سازمان مردم نهاد در این راستا چه اقداماتی انجام داده اید؟
از طریق سازمانهای مردم نهاد به مجلس پیشنهاد شده که قوانین را اصلاح کنند و صندوق بازنشستگی کشاورزان را در تامین اجتماعی ادغام کنند تا کشاورزان هم بتوانند از این مزایا بهره ببرند. این طرح فعلا در مرکز پژوهشهای مجلس در حال بررسی و مطالعه است.

*چرا در هیچ دولتی به بیمه کشاورزان اهمیت داده نشده است؟
دلیل اش این است که سیاست گذاران این جامعه هیچگاه به صورت صحیح به این مساله مهم که اساس استقلال این کشور، کشاورزان هستند و باید به این گروه بها بدهند، تفکر نکرده اند. اما برعکس است و متاسفانه می بینیم که کشاورزان از کمترین بهره و منفعت در جامعه برخوردارند. در حقیقت همین نادیده گرفتن چهار و نیم میلیون خانواده کشاورز که حتی یک صندوق برای بازنشستگی تامین اجتماعی ندارند و همسان نیستند خود دلیل بر این نادیده گرفتن ها از سوی دولت ها است.

*سخن پایانی....
در بحث نحوه حمایت از کشاورزان گفتنی است این حمایت ها می تواند در قالب رفع موانع باشد. متاسفانه بسیاری از ادارات و افرادی که مسئولیتی دارند کاملا سلیقه ای عمل می کنند و به شدت در کشور ضد تولید هستند؛ یعنی یک روحیه فوق العاده ضد تولید را در دولتها می بینیم که به خاطر رفع مشکلات خودشان گاها فشارهای غیر منطقی به بخش خصوصی می آورند. به عبارت ساده تر می توان گفت بخش دولتی یکی از بزرگترین و ناکارآمد ترین عواملی است که  باعث می شود مردم از تولید فراری شوند.

کد خبر: ۷۳٬۹۳۲

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha