بازار؛ گروه بورس: دژپسند وزیر اقتصاد در تازهترین آمار میزان تامین مالی دولت از بازار سرمایه در ۱۰ ماه امسال را ۵۰۰ هزار میلیارد تومان عنوان کرده است که این عدد برای کل گذشته ۲۶۴هزار میلیارد تومان بوده است. او بدون اشاره به نحوی چگونگی درآمد از بازار سرمایه ابراز امیدواری کرده که در سال آینده با کمک بخش خصوصی به هزار و ۴۰۰ هزار میلیارد تومان تامین مالی برای اقتصاد دست پیدا کند.
در هفتههای اخیر با تدوام ریزش شاخص کل و رسیدن به عدد یک میلیون ۱۵۰ هزار واحد، بسیاری از سهامداران به شرایط کنونی بازار اعتراض کردند و تجمعاتی را در رو به روی سازمان بورس انجام میدهند. بیشتر آنها در این تجمعات به از بین رفتن بیش از ۶۰درصد از سرمایه خود در بازار سرمایه، اعتراض میکنند که آقای دهقان رئیس جدید سازمان بورس در واکنش به این اعتراضات وعدهای برای بهبود وضعیت کنونی بازار سرمایه داده است.
اگر بنا بر این باشد که به دلیل نداشتن درآمد و در حقیقت عدم کسب وصول پیشبینی گذشته در حوزههای درآمدی، بخواهم از بازار سرمایه استقراض کنم این در واقع به نوعی مشابه چاپ پول و تغییر پایه پولی است که به شدت تورم زا است
فروش اوراق، عرضه سهام شرکتهای دولتی، دریافت مالیات از معاملات بازار، دریافت مالیات از نهادهای فعال در بازار سرمایه و عرضه سهام شرکتهای تحت صندوقهای قابل معامله از جمله راههای دولت در جهت تامین مالی از بازار سرمایه است.
وزیر اقتصاد پیشتر اعلام کرده بود که دولت در هفت ماهه ابتدای سال توانسته ۳۲۰ هزار میلیارد تومان درآمد کسب کند که در همان زمان این آمار توسط سازمان بورس ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده بود. در همین رابطه آقابزرگی کارشناس ارشد بازار سرمایه دستیابی به چنین عددی را با یکسری از شرایط و ترفندها شدنی میداند. او در گفتگوی که با بازار داشت گفت: دستیابی به این عدد امکان پذیر است، منتها به شکلی که نقدینگی بدون پشتوانه یا به نوعی اختلال در نظام بازار سرمایه از یک دوره به دوره دیگر تصدی پیدا کنند.
*وزیر اقتصاد عنوان کرده که ۵۰۰ هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه در ۱۰ ماه امسال درآمد کسب کرده است، آیا کسب چنین عددی با توجه به ریزشهای بازار امکان پذیر است؟
بله، عرضههای دولتی، مالیات بر معاملات، حتی نهادهای غیر دولتی مانند تامین اجتماعی، بانکهای که مدیران آن توسط دولت تعیین میشود و همواره تحت فرمان و با هماهنگی دولت حرکت میکنند (که سوابق گذشته هم چنین چیزی را تایید میکند) و از این دست نهادها را اگر به عنوان کمک حال دولت در نظر بگیرم دست یابی به چنین عدد امکان پذیر است، منتها به شکلی که نقدینگی بدون پشتوانه و به نوعی اختلال در نظام بازار سرمایه از یک دوره به دوره دیگر تصدی پیدا کنند.
اگر بنا را بر این باشد که به دلیل نداشتن درآمد و در حقیقت عدم کسب وصول پیشبینی گذشته در حوزهها درآمدی، بخواهم از بازار سرمایه استقراض کنم این در واقع به نوعی مشابه چاپ پول و تغییر پایه پولی میباشد که به شدت تورم زا است به عبارت دیگر انتقال بدهیها از یک دوره عملکردی یک ساله یا چهار ساله به یک دوره دیگر استمهال بدهی است.
شما تنها میزان معامله شدن اوراق در بازار را نگاه کنید؛ حتی در حالت به اصطلاح ریزشی یا منفی این اوراق در حال معامله هستند، چه کسانی حاضر میشوند این اوراق را خریداری کنند؟ به نظر بنده خریداران وابسته به دولت هستند که به نوعی مانند قولک یا بانک پول عمل میکنند. درست است که در عمل از بانکها و بانک مرکزی پولی استقراض نمیشود، اما با تحمیل خرید اوراق به بنگاهها و نهادهای مالی که وابسته به دولت هستند به نوعی استقراض صورت میگیرد.
بر اساس آمار، نقدینگی هم کنون ۳هزار و ۱۰۰ همت است که به نوعی در حال رکورد زنی پشت سر هم هست، این یعنی به صورت انفجاری و تصاعدی نتایج نامطلوب آن در سنوات آتی خود را نشان میدهد که به نوعی با این میزان نقدینگی این عدد قابل وصول است.
یک چیزی من در مورد کمیسیون تلفیق شنیدم که این کمیسیون در اصلاحاتی که بر روی بودجه انجام داده، بودجه را از ۸۴۰ همت به ۱هزار ۱۰۰ همت تغییر داده که این موضوع نشان از ابعاد اصلاح قیمت سوخت و حاملهای انرژی در بودجه اولیه ۱۴۰۰ دولت است که تغییرات قابل توجهی پیدا کرده و خود این مسئله تاثیرات زیادی در عملکرد سود و زیان شرکتهای بورسی برای سال ۱۴۰۰ میگذارد.
*آیا میزان خروج این حجم از نقدینگی از بازار سرمایه که توسط وزیر اقتصاد گفته شد باعث کندی حرکت بازار و کاهش قدرت نقدشوندگی آن نمیشود؟
با خروج این میزان از نقدینگی که به طور مستقیم از پول تحت ید نهادهای مالی صندوقها و بانک و امثال آنها صورت گرفته، یک خلاء نقدینگی ایجاد میشود که این خلاء ممکن است فضای را در بازار ایجاد کند که صرفا بخواهند با اتکا به خود بازار، به شیوهای آن را سر و پا نگه دارند و این سر و پا نگه داشتن به منزله جلوگیری از اصلاح و ریزش شاخص نمیتواند باشد. ما در سال ۹۹ تا همین موقع فکر میکردیم که شاخص ابعاد مناسبتری از این چیزی هست را ببیند، اما به واسطه همین موضوع، اخیر قرار شد ای پی اسها شرکتها را تعیین تکلیف کنند و حتما مثل روال سابق توسط ناشران افشا شوند.
نقطه تلاقی اصلاح بودجه در مجلس، تصمیمات دولت به افزایش بودجه ناشی از کسب داراییهای مالی به صورت انتشار اوراق، بالا بودن نسبتهای p/e و الزام افشای اطلاعات «ای پی اس»ها، هر چند به عنوان تلاقی خوشایندی برای اهالی بازار محسوب نمیشود، اما میتواند تاثیر گذاری مضاعفی در ارتباط با اصلاح قیمتها ایجاد کند
الان در مداری هستیم که آن تناسب معقول ادبیات سرمایه گذاری و توجیه پذیری خیلی ادبیتر جلوه میکند به خصوص برای افرادی غیره حرفهای که تازه وارد شدند یا تصمیم به ورود دارند. پس آن اندازه معقولی که نسبتها متعارف p/e یا تناسب عایدات مستمر با سرمایه گذاری دارد پررنگتر میشود.
*چه عواملی بنیادی در سال جاری میتواند در اصلاح قیمت سهمها در بازار تاثیرگذار باشد؟
نقطه تلاقی اصلاح بودجه در مجلس، تصمیمات دولت به افزایش بودجه ناشی از کسب داراییها مالی به صورت انتشار اوراق، بالا بودن نسبتهای p/e و الزام افشای اطلاعات «ایپیاس»ها، هر چند به عنوان تلاقی خوشایندی برای اهالی بازار محسوب نمیشود، اما میتواند تاثیر گذاری مضاعفی در ارتباط با اصلاح قیمتها ایجاد کند.
*با توجه به درآمدهای خوبی که دولت از بازار سرمایه در سال ۹۹ داشت به نظر میرسد که در بودجه ۱۴۰۰ اتکای زیادی به بازار سرمایه داشته باشد، به نظر شما با وجود شرایط کنونی بازار و عدم اعتماد مردم به بورس درآمد پیشبینی شده در بودجه ۱۴۰۰ از بورس محقق میشود؟
با توجه به متضرر شدن بخشی از سهامداران به خصوص کسانی که در سال ۹۹ ورود پیدا کردند، به نظرم بازار سهام با توجه به این سابقه نمیتواند مکانی پررنگ برای اشاعه یا کسب تامین مالی برای هر نهادی از جمله دولت که بیشترین اتکا را برای ۱۴۰۰ به این بازار دارد، باشد.
تصور اذهان عمومی این است که احتمالا فراز و نشیبهای مشابه سال ۹۹ در سال ۱۴۰۰ تکرار شود، بنا براین سعی میکنند کمی از این بازار فاصله بگیرند، بنابراین کمترین میزان مشارکت در سطح عوام را برای سال ۱۴۰۰ خواهیم داشت، اما با استفاده با یکسری از اهرمها چنین درآمدی قابل تحقق است.
نظر شما