شکیبا کولیوند؛ بازار: وجود خیل عظیم جوانان تحصیلکرده و جویای شغل در کشور از یکسو و از سویی دیگر تأکیدات متعدد بر لزوم اجرا و تحقق اقتصاد مقاومتی، رونق تولید و جهش تولید موضوعی است که ما را متوجه آن میکند تا نگاهی دوباره به راههایی که رفته و میرویم، بیندازیم.
نگاهی به راهی که پیمودهایم بیندازیم و ببینیم چه برنامههای جهشی و اشتغالزایی را در ۹ ماهه سال جاری پیش بردهایم؟ آیا قرار است تنها به فکر حمایت آنهم بهصورت پرداخت وامهای اشتغالزایی باشیم؟ در این نوشتار صحبت از تسهیلات اشتغالزایی روستایی و عشایری و حتی مشاغل خانگی نیست بلکه روی صحبت با چرخه بازتولید فقر است که در آن میزان شانس خروج از فقر برای دهکهای پایینتر مطرح است؛ روندی که یکپایه آن نداشتن و البته نیاموختن مهارتهای کافی و لازم است.
اگرچه بسیاری از افراد زیرپوشش کمیته امداد نیازمند کمک و حمایتاند اما هستند افرادی که سالها است میتوانند مستقل شوند اما به خاطر دریافت مستمری ماهیانه و حمایتهای کمیته امداد، حاضر نیستند روی پای خود بایستند
در صحبتهایم با مسئول مربوطه در حوزه کمیته امداد پیرامون مشکلاتی که در حمایت از افراد زیرپوشش کمیته امداد وجود دارد به مسئلهای پرداختم که اگرچه بسیاری از افراد زیرپوشش کمیته امداد نیازمند کمک و حمایتاند اما هستند افرادی که سالها است میتوانند مستقل شوند اما به خاطر دریافت مستمری ماهیانه و حمایتهای کمیته امداد، حاضر نیستند روی پای خود بایستند و همین حمایتها، همین عدم جرات در ورود به بخش مهارتی و درنهایت اشتغال و ترس از جدا شدن از بدنه کمیته امداد میتواند به بازتولید فقر بینجامد.
اما بهراستی باید چه کرد؟ به عینه افرادی را دیدهام که چنین وضعیتی دارند و حال که در دوران شیوع ویروس کرونا جهادگران پایکار آمدهاند و کمکهای مؤمنانه در مراحل مختلف برای افراد نیازمند در نظر گرفتهشده عدهای هستند که بهجای اینکه دستِ نیازمندان را بگیرند، ایستادهاند تا دستشان گرفته شود.
عدهای که درآمد ماهیانه دارند، شاغل در بخشهای خصوصی هستند، جوان هستند و توانمند، خودروی شخصی دارند اما جرات اینکه بخواهند از بدنه کمیته امداد خارج شوند را ندارند! و اینجاست که در ذهنم شکل میگیرد وابسته بودن به چه قیمتی و چرا؟
بهراستی زمان آن رسیده تا طرحهای اشتغالزایی در کنار یکدل و جرات دادن مناسب با حضور کارآفرینان، افراد موفقی که از بدنه کمیته امداد خارجشده و حتی تعدادی از افراد زیرپوشش را وارد چرخه کارآفرینی و تولید و اشتغال کردهاند، معرفی شوند؛ گفتوشنودها شکل گیرد تا بتوان در مسیری قدم برداشت که افراد زیرپوشش که به لحاظ جسمی سلامت هستند، جواناند، تحصیلکردهاند و بهراستی میتوانند خود کارآفرین باشند، در بازتولید فقر و مداوم منتظر مستمری گرفتن، باقی نمانند.
کارآفرینان کارشان را بر پایه داشتههای فکری و همت و پشتکار آغاز کردهاند و نه بهواسطه یک سرمایه بسیار کلان
صحبتهایم با کارآفرینان بارها مرا به این نتیجه رسانده که بسیاری از آنها کارشان را بر پایه داشتههای فکری و همت و پشتکار آغاز کردهاند و نه بهواسطه یک سرمایه بسیار کلان؛ به نظر میرسد همانگونه که مددکارانی مختص به تعداد خاصی از مددجویان در کمیته امداد و بهزیستی به کار گرفتهشدهاند، میتوان کارآفرینانی که وارد جامعه شدهاند و باپشتکار و اراده پایکار هستند و البته موفق، برای مددجویان جوان و تحصیلکرده در نظر گرفت تا راه را به آنها نشان دهند.
بانوان بسیاری را میشناسم که سرپرست خانوار هستند، معلولیت جسمی دارند اما چرخ کارگاههای تولیدی را به حرکت درمیآوردند و نیروهای بسیاری را جذب کارکردهاند؛ با این روند میتوان وضعیت بازتولید فقر را متوقف کرد و مانع از پروسه نسل به نسل زیرپوشش سازمانهای حمایتی بودن شد.
اما دراینبین نباید از یک نکته غافل ماند؛ این روزها برخی دستگاهها سعی دارند تا به نام تسهیلات حمایتی اشتغال دقیقاً این روند را دنبال کنند و عدهای را از زیر سایه حمایتهای دستگاههای مطروحه خارج سازند اما ازآنجاکه افراد شناساییشده برای ورود به این چرخه، مورد غربالگری مناسب و درستی قرار نگرفتهاند و زیروبم کار به آنها آموخته نشده و تنها وعده یک وام چندمیلیونی اشتغال را به آنها دادهاند، میبینیم که در کار شکست میخورند و تنها آنها را بدهکار و زیر قرض و نگران، ناامید و سرخورده و غیره رها کردهایم!
یا اینکه به سبب عدم آموزشهای مناسب، تنها وامها و تسهیلات را بهعنوانمثال درزمینهٔ روستایی به زنان روستا دادهایم که این امر موجب شده مردان روستا در خانه بمانند و استراحت کنند و این بانوان باشند که پایکار بیایند و مشغلههای زندگی و گرانباریهای نقش آنها روزبهروز افزایش یابد (نمونه عینی این مشکل دریکی از روستاهای استان همدان رخداده است).
بدینسان موضوع صحبتهایم به این سمتوسو نیست که باید برنامهریزی کنیم تا تمامی افراد زیرپوشش نهادهای حمایتی مذکور از این چرخه خارج شوند بلکه بحث روی افراد جوان، متخصص، تحصیلکرده و عموماً افرادی است که این روزها شغلهای بسیار مناسب و حقوق خوبی از بدنه بخش خصوصی دارند اما حاضر نیستند که به کار خود رسمیت بخشند چراکه نمیخواهند از حمایتهای مستدام این نهادها در تأمین جهیزیه، حمایتهای تحصیلی، مستمریها، کمکها و بستههای حمایتی و غیره بینصیب بمانند.
با همه این تفاسیر امید است در سال جهش تولید اگرچه که با شیوع ویروس کرونا و زمینگیری برخی از مشاغل روبرو بودهایم اما بتوان زیربناهای اشتغال را در بین افراد زیرپوشش کمیته امداد و بهزیستی ایجاد کرد، آنقدر این زیربناها و قوی شدنها را در افراد پررنگ کرد که بتوان برایشان این موضوع را جا انداخت که با این مستقل بودنها و خارج شدن از چرخه کمیته امداد قرار نیست که باز در دام فقر بیفتند بلکه همین درجا زدنها و چشمانتظار حمایتها و کمکها بودن است که آنها را در وضعیت ثابت نگه میدارد و مانع از تحرکهای اقتصادی و اجتماعی آنها میشود.
نظر شما