محمد حسن زاده در گفتگو با خبرنگار بازار، ضمن بیان اینکه یکی از مشکلات اساسی استان سمنان این است که کارکرد روستا و شهر تغییر کرده و در نتیجه شاهد رشد اقتصادی در تولید نیستیم، تاکید کرد: متاسفانه امروز شاهد هستیم روستاهایی که زمانی معدن تولید بودند، خالی از سکنه شده و تولیدی در آنها صورت نمی گیرد.
وی افزود: بر عکس امروز شهرها مکانی برای مصرف و خرید از سوی روستائیان شده است به عبارت دیگر روزگاری نیاز شهرها از روستاها تامین می شد اما امروز نیاز روستائیان از شهر و این معضل بزرگ اقتصادی استان سمنان است.
این کارشناس و فعال بازار بیان کرد: یکی از مهمترین مشکلات این حوزه سنگ اندازی های مکرر مسئولان استان سمنان جلوی پای تولید کنندگان است برای مثال امروز اگر یک عشایر و یا گوسفند دار روستایی بخواهد محصولات لبنی خود را که در کوهستان تولید می شود بفروشد باید در پروسه ای شش ماهه از کاغذ بازی گرفتار شود.
حسن زاده با بیان اینکه شهر قوی، روستای قوی می خواهد، افزود: یکی از موانعی که همه روستایی های استان سمنان را دلسرد کرده سیب سلامت است که باید یک روستایی که مشاغل خانگی دارد و مثلا عرقیات گیاهی و یا لبنیات درست می کند آن را داشته باشد اما هزینه های آن بسیار گزاف هستند.
وی با بیان اینکه کاشی و سرامیک کردن محیط، ایجاد یک آزمایشگاه، استخدام چند کارشناس، دستگاه بسته بندی بدون دخالت دست که ۵۰ میلیون تومان هزینه دارد، سقف چهار متری، تجهیزات آزمایشگاهی و ده ها مورد دیگر در زمره موانع تولید روستایی شده اند زیرا یک روستایی مگر می تواند در گوشه خانه اش آزمایشگاه علمی درست کند؟
این فعال بازار با بیان اینکه یک روستایی برای تولید عسل از لحظه ورود به اولین اداره برای ثبت برند و تولید تا دریافت استاندارد و سیب سلامت باید یکسال دوندگی کند و ۱۰۰ میلیون تومان هم هزینه؛ ابراز کرد: از سوی دیگر باید گفت منابع طبیعی اجازه نمی دهد که در مراتع و در محل های تولید لبنیات طبیعی اصلا مصالح غیر متعارف مثل کاشی، سرامیک، بلوک و ... به کار برده شود یعنی به عبارتی بهداشت می گوید کاشی کنید منابع طبیعی اگر ببیند آرامی کاشی شده آن را خراب می کند در نتیجه تکلیف این روستایی و عشایر برای تولید چیست؟
حسن زاده با بیان اینکه چه انتظاری است که یک روستایی تولید کننده کشک و پنیر، لابراتوار آزمایشگاهی برای شناخت کپک ها داشته باشد، گفت: سیب سلامت این روزها ۳۵ الی ۵۰ میلیون تومان به تنهایی هزینه دارد زیرا ساخت و ساز و مصالح در شهرها و روستاها یک قیمت هستند و امروز سرامیک و کاشی کردن، لوله کشی، ساخت آژمایشگاه و ... هزینه بردار است در نتیجه هیچ روستایی و عشایری آن را نمی تواند تامین کند و به همین دلیل مرگ تولید در روستاها را شاهد هستیم.
نظر شما